1. تشبیه محسوس به محسوس ، که تشبیه متعارفی است ، یک منظر قابل مشاهدهای را – در حسن روًیت – به منظری دیگر تشبیه می کنند . مانند آیه « کریمه و عندهم قاصرات الطرف عین لانهن بیض مکنون» زنانی چشم درشت که تنها به شوهران خود نظر دارند ، همدم آنانند ، ( همانند مرغهایی دور از دسترس ) در این آیه ، حوریان بهشتی به تخم مرغهایی سفید و شفاف که دور از دسترس دیگران است تشبیه شده است .2- تشبیه محسوس به معقول : یعنی تشبیه منظری محسوس به امری معقول و این از شیواترین تشبیهات به شمار می رود ؛ زیرا جهان حس را به جهانی آکنده از معنویات و سرشار از تعقلات روح افزا سوق می دهد و هر چند در این باره موفقتر باشد ، ابداع و جلوه کلام بیشتر است و از دقت و ممارت گوینده حکایت میکند . و این خود یکی از فنون تخییل به حساب میآید .مثال آن در قران فراوان است از جمله : آیه :« انا لما طغی الماء حملناکم فی الجاریة » ( در هنگامه طغیان آب – طوفان نوح – شما را بر کشتی سوار نمودیم . ) در این آیه ، فوران آب به سر کشی و شورش تشبیه شده است . همانند آن است که آب موقع فوران بیش از حد به انسانی تشبیه شده که سرکشی کرده و از حدود معقوله تجاوز نموده است .
3- تشبیه معقول به حس : در قرآن در این نوع از تشبیه ، مهارت و ابداع شایانی ، جلب توجه می کند نه فقط تجسم دادن معنویات ، بلکه پوششی از حرکت و حیات نیز به آن می بخشد . تا دلیلی باشد بر اعجاز خارق العادهی قران ، و نیز روشن گردد ، که تصویر فنی ، یکی از بهترین شیوه های ترسیمی قران به حساب می آید .« و الذین کفروا اعمالهم کسراب …»
ملاحظه میشود که در این دو آیه چگونه حالت زار کافران را به ترسیم کشیده ، و تاریکی و سردرگمی آنان را به خوبی صورت تجسّم بخشیده است .
4- تشبیه معقول به معقول ، که در تشبیه صفات غیر ظاهری متداول است از قبیل علم ، قدرت ، شجاعت و غیره تشبیه به شیر در شجاعت ، و تشبیه به حاتم در سخاوت معروف است .گاهی صفتی به صفتی دیگرتشبیه میشود ، مانند تشبیه هدایت به حیات درآیه
« یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله وللرسول اذا دعاکم لما یحییکم» ای مؤمنان اجابت کنید خدا و رسول را هنگامی که میخواند شمارا به آنچه به شما حیات میبخشد . در این آیه هدایت دینی – که سعادت بخشاست – به حیات تشبیه شده است ، زیرا انسان هدایت شده ، از زندگی میبرد و احساس حیات و سعادت میکند. تشبیه در قران معمولاً با حروف و کلمات ذیل صورت گرفته است .
(ک) مانند :« طَلعُها کانّه رؤُسُ الشیاطین» شکوفهی درخت زقوم در جهنم تشبیه به سرهای شیاطین شده است . وجه شبه در این تشبیه شاید تنفر و انزجار آمیز شیاطین است و حروف تشبیه (ک) میباشد .
(ک و مِثل) مانند :« …لیس کمثله شئ و هو السمیع البصیر»
در این آیه ازدو حرف ک و مثل استفاده شدهاست ، تشبیه خداوند به هر چیز دیگر بواسطه فعل ناقص (لیس) نفی شده است .
( مثل ) مانند : « ذلکم بانَّهم قالوا انما البیع مثل الرّبا .»
گاهی تشبیه را در قران بدون ادات تشبیه ، میبینیم . « و سارعوا الی المغفرة من ربکم و جنّه عَرضُها السموات والارض …»
در این آیه وسعت بهشت تشبیه شده است به وسعت آسمانها و زمین و از ادات تشبیه استفاده نشده است . همین آیه ( با تغییر چند کلمه ) در سوره حدید آیة 21 با ادات تشبیه ک آمده است .
« سابقوا الی المغفره من ربکم و جنة عرضها کعرض السماء والارض …»
3- تشبیه معقول به حس : در قرآن در این نوع از تشبیه ، مهارت و ابداع شایانی ، جلب توجه می کند نه فقط تجسم دادن معنویات ، بلکه پوششی از حرکت و حیات نیز به آن می بخشد . تا دلیلی باشد بر اعجاز خارق العادهی قران ، و نیز روشن گردد ، که تصویر فنی ، یکی از بهترین شیوه های ترسیمی قران به حساب می آید .« و الذین کفروا اعمالهم کسراب …»
ملاحظه میشود که در این دو آیه چگونه حالت زار کافران را به ترسیم کشیده ، و تاریکی و سردرگمی آنان را به خوبی صورت تجسّم بخشیده است .
4- تشبیه معقول به معقول ، که در تشبیه صفات غیر ظاهری متداول است از قبیل علم ، قدرت ، شجاعت و غیره تشبیه به شیر در شجاعت ، و تشبیه به حاتم در سخاوت معروف است .گاهی صفتی به صفتی دیگرتشبیه میشود ، مانند تشبیه هدایت به حیات درآیه
« یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله وللرسول اذا دعاکم لما یحییکم» ای مؤمنان اجابت کنید خدا و رسول را هنگامی که میخواند شمارا به آنچه به شما حیات میبخشد . در این آیه هدایت دینی – که سعادت بخشاست – به حیات تشبیه شده است ، زیرا انسان هدایت شده ، از زندگی میبرد و احساس حیات و سعادت میکند. تشبیه در قران معمولاً با حروف و کلمات ذیل صورت گرفته است .
(ک) مانند :« طَلعُها کانّه رؤُسُ الشیاطین» شکوفهی درخت زقوم در جهنم تشبیه به سرهای شیاطین شده است . وجه شبه در این تشبیه شاید تنفر و انزجار آمیز شیاطین است و حروف تشبیه (ک) میباشد .
(ک و مِثل) مانند :« …لیس کمثله شئ و هو السمیع البصیر»
در این آیه ازدو حرف ک و مثل استفاده شدهاست ، تشبیه خداوند به هر چیز دیگر بواسطه فعل ناقص (لیس) نفی شده است .
( مثل ) مانند : « ذلکم بانَّهم قالوا انما البیع مثل الرّبا .»
گاهی تشبیه را در قران بدون ادات تشبیه ، میبینیم . « و سارعوا الی المغفرة من ربکم و جنّه عَرضُها السموات والارض …»
در این آیه وسعت بهشت تشبیه شده است به وسعت آسمانها و زمین و از ادات تشبیه استفاده نشده است . همین آیه ( با تغییر چند کلمه ) در سوره حدید آیة 21 با ادات تشبیه ک آمده است .
« سابقوا الی المغفره من ربکم و جنة عرضها کعرض السماء والارض …»