قرآن کریم هدفی جز نجات بشر از گمراهی و هدایتش به سوی سعادت و به مقام اصلی و جایگاه واقعیش ندارد؛ تمام سورههای قرآنی هر چند در بیان موضوعات مختلف میباشند و گاهی بحث از توحید دارند و زمانی بحث از قیامت و زمانی سخن از پیامبران گذشته و ذکر قصههای اقوامی که به دلیل نافرمانی هلاک گشته و یا بیان اصولی عقلی و سایر موارد، اما با وجود اختلاف در موضوعات، یک هدف را دنبال میکند و آن بیداری انسان از خواب غفلت میباشد. شاید بر همین اساس هم هست که بعضا مطلبی چندین بار در قرآن تکرار شده، و با توجه به همین مطلب، باب باببندی و فصلبندی نشده است که این نیز از اعجاز قرآن میباشد. چرا که قرآن آمده تا بشر را از تاریکیها به سوی نور خارج سازد (آیه 5- سوره ابراهیم) و صرف یک کتاب علمی یا تربیتی یا اجتماعی نیست.
چهارچوب سعادت بشری
با نظر بر اینکه سعادت بشر در سه بعد فکری و اعتقادی، اخلاقی و تربیتی و در نهایت ساختن جامعهای سالم قابل تصور میباشد، به بررسی جایگاه این سه موضوع در قرآن و آیات و سورههایش میپردازیم.
نقش قرآن در ساختن بعد فکری و اعتقادی
قرآن علم را به عنوان یکی از مهمترین راههایی که سبب سعادت بشر میشود معرفی نموده و در آیات متعددی بشر را دعوت به علم آموزی نموده بشر را بسوی تفکر در آیاتش فرا خواند تا جائیکه در سوره جمعه آیه دوم یکی از اهداف اصلی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را تعلیم (آموزش) کتاب، و حکمت بر مردم دانسته؛ که حکمت نیز به نوعی همان آموزش علم و تفکر میباشد و در میان مومنان، مومنان عالم را به عنوان کسانی که درجه بالاتری نسبت به بقیه دارند معرفی نموده دانشمندان حقیقی را تکریم کرده است. و علاوه بر آن همچنانکه میدانیم در نزول اولین آیات قرآن بر پیامبر اکرم، سخن از تعلیم و تعلم و ابزار علم مانند قلم، نشانگر اهمیت علم و دانش از دیدگاه قرآن میباشد. قرآن کریم در بعد ساختن انسان از نظر فکری و اعتقادی به دو عامل از بین بردن افکار خرافی و علما و جایگزینی اعتقادات و افکار صحیح تکیه نموده است.
زدودن افکار خرافی
در زمینه زدودن افکار خرافی که مهمترین آن بت پرستی و شرک میباشد راه عقل و اندیشه را در پیش گرفته، زیرا چنانکه میدانیم انسانهای عصر نزول قرآن با وجود اعتقاد بر خدا، چیزهایی دیگری بنام بت را نیز میپرستیدند و فرشتگان را دختران خدا میدانستند، در حالیکه توحید و یگانگی خدا را فطرت انسانی گواهی میدهد زیرا در صورت وجود خدایان متعدد هر خدایی برای اداره آفریدههایش تدبیر جداگانهای داشته و منافع هر خدایی با خدایی دیگر در تضاد قرار میگرفته و این نتیجهای جز کشمکش و فساد و تباهی نداشت. در حالیکه در واقع چنین نیست و وجود این نظام و نظم در عالم هستی صدق توحید را تائید میکند. به همین دلیل، قرآن به مبارزه آشکار با شرک و بت پرستی روی آورده و مبارزه کارا و دائمی با شرک و مظاهر آن مانند بت را سرلوحه کار خود قرار داده، شرک را بدترین گناه معرفی کرده و طی آیه 31 سوره حج بیان میدارد که هر کس شریکی برای خدا قرار دهد گویی از آسمان سقوط کرده و پرندگان (در وسط هوا) او را میربایند و یا تندباد او را به جای دور دستی پرتاب میکند و در آیهای دیگر شرک را مصداق ظلم معرفی میکند.
علاوه بر مبارزه قرآن با شرک، انکار معاد مشرکین را نیز مورد سوال برده و میفرماید آنها با بهانه گرفتن اینکه پس از مردن و خاک و استخوان شدن ما، برانگیخته نمیشویم چرا که زندگی را فقط این زندگی دنیا میدانند، میفرماید آیا شما فکر میکنید که ما بیهوده و از روی لهو انسان را آفریدهایم و این توهم آنها را در آیات متعددی از جمله آیات 76 تا 82 سوره یس چنین پاسخ میدهد همان خدایی که برای بار اول انسانها را خلق کرد قادر است دوباره آنها را زنده کند و بدین صورت به اصلاح ریشهای و اساسی گمراهی آنها مبادرت ورزیده و با بیان موانع شناخت به مانند تقلید از گذشتگان و اعتماد بر ظن و گمان، این دو را به عنوان آفت انسان معرفی نموده و انسانها را به تحقیق دعوت میفرماید تا در سایه علمی و شناختی که از این تحقیقی خود بدست میآورند به سعادت برسند.
جایگزینی اعتقادات صحیح
در زمینه جایگزینی اعتقادات صحیح، پس از روشن کردن انسان و دوری کردن وی از هر گونه شرک و گمراهی، از انسانها میخواهد تا در سایه تفکر و مطالعه در عالم هستی به حقیقت هستی پی ببرد. مهمترین مسائلی که در این زمینه بر آن توجه شده مساله توحید، اعتقاد به معاد، اعتراف به وجود پیامبران و دعوت حقشان، هدفمند بودن جهان و خلقت انسان، مسئولیت انسان و… میباشد. البته مهمترین نکته در این مسائل نیز این است که قرآن مجید خواسته که مومنان همواره با بصریت به مسائل بنگرند و حتی در برخورد با آیات قرآن نیز، چشم و گوش بسته تسلیم آیاتش نشوند و حتی داشتن بصیرت را طبق آیه 73 فرقان از ویژگیهای مومنان حقیقی دانسته و میفرماید: « و کسانی که هر گاه آیات پروردگاشان به آنان گوشزد شود، کر و کور روی آن نمیافتند».
نتیجه چنینی اعتقادی نیز چنین میشود که مومنان با تکیه بر خداوند، در مقابل ظلم بایستند و او را وکیل به خود گرداند و با اعتقاد به معاد، مراقب اعمال خویش بوده، از گناه دوری گزیند.
بطور کلی قرآن انسان را آنچنان میخواهد تربیت کند که علاوه بر اینکه انسان به منافع و نیازهای مادی خود دست مییابد هماهنگ با آن در فکر تربیت اخلاقی روحی خود نیز باشد تا دچار خود محوری، قدرت طلبی، شهوت رانی، حسادت، بخل، غرور و … نگردیده و صفات پسندیده و الهی را در خودش آشکار کنند که آیه دوم سوره جمعه بیانگر این مطلب از بعد تربیتی قرآن میباشد به این مضمون که: او کسی است که پیامبری در بین انسانهای درس نخوانده برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند.
مراتب تزکیه در قرآن
مراحلی که قرآن برای رسیدن به این هدف ترسیم کرده و دنبال میکند در سه محور قابل توجه است، تلاش در جهت بیداری انسان از خواب غفلت تا اینکه در اثرجهالت گرفتار جهالتی نشوند که بسیاری از پیشینیان دچار آن شدهند در این زمینه با بیان سرگذشت امتهای گذشته اعلام میدارد که در این “اخبار” برای تو حق و برای مومنان موعظه تذکر است.
از وجود شیطان و فریبکاری و قسمهای غلیظش برای گمراهی انسان هشدار داده و اعلام مینماید که مبادا فرزند آدم فریبخورده شیطان گردد و همچنین به بیان آثار خطرناک گناهان در دل و آثار برخی گناهان مانند خوردن مال یتیم و نظایر آن را برای آگاهی انسان و دوریش از خواب غفلت بیان مینماید، چرا که وجود پی در پی گناه درزندگی آدمی توان خودسازی را از وی گرفته تا جائیکه انسان به انکار حقایق از جمله توحید و معاد روی میورد.
در دومین مرحله پس از بیداری انسان از خواب غفلت، اخلاق نیکو و زشت و اسوهها و نمونههای عینی را بیان میدارد و امانت داری، وفای به عهد، حیا، عفاف، جوانمردی، بخشش، صبر و سخت گیری بر دشمنان دین و ملاطفت با مومنان و دفاع از حقیقت و حق و همچنین مبارزه پی در پی با ظلم و ظالم را به عنوان اخلاق نیک معرفی نموده و الگوهایی نیز معرفی کرده است و همچنینی نمونههایی از زشتی اخلاقی مانند تکبر، حسد، غفلت از یاد خدا، حرص در مال اندوزی، بی عفتی در جامعه نیز نام برده و با بیان عاقبت کسانی که به این کارها پرداختهاند از مومنان دعوت به عبرت کرده است.
و در سومین مرحله با نظر به نقش عبادات در تربیت روحی انسان ، عبادتهای مختلف را برای وی ضروری دانسته است و طی آیه 6 سوره مائده بیان میدارد که (با انجام عبادات) خداوند نمیخواهد مشکلی برای شما پیش آید بلکه میخواهد شما را پاک ساخته و نعمتش را بر شما تمام نماید.
نقش قرآن در ساختن جامعهای سالم
با نظر بر اینکه انسان موجودی اجتماعی است و در گذران زندگیش منهای جامعه نمیتواند به نیازهای مختلف خود دست یابد، هر مکتبی که بخواهد انسان را به سعادت برساند ناگزیر باید به اجتماع سالم نیز بها دهد و دستوراتی در این زمینه داشته باشد، قرآن کریم نیز به عنوان یک مکتب انسان سازی به مساله اجتماع توجه ویژهای نموده و به بیان سنتهای اجتماعی پرداخته، دستورالعملهایی را مطرح کرده است که در سایه اجرای آنها توسط مومنان جامعه آرمانی تمامی انسانها محقق خواهد گشت که نمونهای از دستورات اجتماعیش بدین ترتیب میباشد:
دعوت به نپذیرفتن حکومت طاغوتها، چرا که وقتی یک ظالمی بر مردم تسلط یابد حداقل چیزی که از دستشان میگیرد آزادیشان میباشد فلذا اگر همه مردم زیر بار ظلم نروند جایگاهی برای ظلم نخواهد ماند که این اولین قدم ساختن جامعهای سالم میباشد.
دعوت به از بین بردن شرک و ظلم از روی زمین و حاکمیت بخشیدن به دین خدا، یکی از فلسفههای اساسی تشریع جهاد در ادیان الهی بدلیل این است که جهاد مقدمه تشکیل حکومت صالحان میباشد و دستور میدهد که با آنها پیکار کنید تا فتنه برچیده شود و دین همه مخصوص خدا باشد.
دعوت قیام مردم به عدل، چرا که تحقق عدل در جامعه سالم و صالح ضروری تر از همه چیزی بوده و در اولویت اول قرار دارد، چون با بر پا داشتن عدالت است که ضعیف به مانند قوی به حقش میرسد و عدالت سبب امنیت روحی و روانی میگردد. در آیات متعددی سخن از بر پا داشتن عدل به میان آمده و حتی در سوره حدید آیه 25 ، یکی از اهداف اصلی پیامبران را قیام مردم به قسط و عدالت دانسته که «ما پیامبران را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان (شناسایی حق از باطل و قاونین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند».
و همچنین با تشویق مردم برای حرکت در جهت برطرف کردن محرومیت در جامعه و انفاق و گذشتن از مال خودشان، ساختن جامعهای سالم را ممکن پذیر دانسته و با دستور به برادری میان مومنان و دور نمودن از دشمنان سلامت جامعه را تضمین نموده است.
در عرصه داخلی دستورالعملهای خاصی در جهت ارتباط با یکدیگر مانند اصل اخوت، اصل گذشت و ایثار و فداکاری و صلح میان مومنان را مطرح نموده و در عرصه بین الملل نیز اصولی بیان کرده که در سایه آن عزت اسلامی حفظ شده و بیگانگان از تسلط بر مسلمانان ناکام میمانند.
پژوهشکده تحقیقات اسلامی، علوم و معارف قرآن، پاییز 1381