توجه

  1. توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

طلسمات

خانه » همه » مذهبی » «اهل الذكر» چه كساني هستند؟

«اهل الذكر» چه كساني هستند؟

اهل الذكر تركيبي اضافي و مركب از «اهل» و «ذكر» است. واژه اهل به معناي سزاوار و لايق به چيزي، عيال، ملت، مختار و … آمده است. كه در مجموع مي توان گفت به معناي تعلق، سنخيت ، انس و الفت داشتن با چيزي و اختصاص داشتن به آن است. البته هرچه تعلق داشتن چيزي به چيزي بيشتر باشد، اختصاص بدان شديدتر است و هرچه اختصاص شديدتر باشد، صدق عنوان اهليت قوي تر خواهد بود.
واژه ذكر در اصل خلاف نسيان و به معناي يادآوري است. ذكر را مي توان هم معناي حفظ نيز دانست. اما اين واژه در قرآن بيشتر از 20 معنا از جمله قرآن، پيامبر، امام، تورات و… دارد.[1] تركيب اهل الذكر در قرآن تنها دو بار و به يك مضمون بكار رفته است: « وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»[2] ؛« وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»[3] در شان نزول اين آيات آمده كه چون مشركان چنين مي پنداشتند كه فرستاده خداوند فقط بايد فرشته باشد ، خداوند با نزول اين آيات اين پندار را باطل كرده است. مضمون هر دو آيه براي تثبيت و تاكيد اين حقيقت است كه پيامبران و فرستادگان الهي از نوع بشر و رجال انسي بوده اند. خداوند براي وادار كردن مشركان به پذيرش اين واقعيت به آنان فرمود اگر نمي دانيد از اهل الذكر بپرسيد.
در مجموع مي توان اصطلاح قرآني اهل الذكر را كساني دانست كه با يادآوري و ياد دادن، سنخيت و براي آن لياقت و شايستگي خاصي داشته باشند. با توجه به سياق آيات قبل و بعد و شان نزول آنها روشن مي شود كه منظور از اهل الذكر اهل علم و خبرگان اند، كساني كه بيشترين سنخيت و تعلق را به ذكر(حفظ، ياد دادن، قرآن تورات ، كتب آسماني، پيامبر و…) دارند و مراجعه به آنها مي تواند مضمون آيات مورد بحث يعني بشر بودن پيامبران را تبيين و تاييد كند. بنابراين معناي اهل الذكر عام و فراگير است كه مي توان در دوره هاي مختلف مصاديق گوناگوني براي آن در نظر گرفت كه به برخي از اين مصاديق در تفسير اين آيات اشاره شده است. مانند:
1.اهل كتب آسماني پيشين از علماي يهود و نصارا. و مقصود از سوال، پرسش از نشانه هاي نبوت است كه در كتابهاي ايشان توضيح داده شده است.
2.عالمان به اخبار گذشتگان و آگاه به احوال امتهاي پيشين.
3.امامان معصوم. اين قول با توجه به روايات وارد در اين زمينه مطرح شده كه در ميان روايات ، دو روايت صحيح وجود دارد. از جمله روايت امام باقر عليه السلام كه فرمود: « ما اهل الذكر هستيم». منظور از اين روايات بيان تشبيه و تمثيل است. يعني اينكه هر چيز را بايد از اهلش پرسيد و همانگونه كه بشر بودن پيامبران پيشين را بايد از عالمان امت آن پيامبران پرسيد، تفسير و احكام اسلام را نيز بايد از امام معصوم پرسيد.[4] بنابراين آيه فوق بيانگر يك اصل اساسى اسلامى در تمام زمينه ‏هاى زندگى مادى و معنوى است و به همه مسلمانان تاكيد مى ‏كند كه آنچه را نمى‏ دانند از اهل اطلاعش بپرسند و پيش خود در مسائلى كه آگاهى ندارند دخالت نكنند. اگر مشركان عصر پيامبر (ص) براى آگاهى از اين مساله كه پيامبران خدا هميشه از جنس بشر بودند وظيفه داشتند به آگاهان از اهل كتاب مراجعه كنند، مفهومش اين نيست كه تمام مردم در هر زمانى بايد به آنها مراجعه نمايند، بلكه هر مساله ‏اى را در هر زمانى بايد از آگاهان نسبت به آن مساله پرسيد و مسلم است كه در زمان ائمه مصداق كامل اهل الذكر امامان معصوم (ع) خواهند بود.[5] پي نوشت:
[1] . مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهاني، دارالقلم، بيروت،1412، ص328-329
[2] . ما پيش از تو جز مرداني كه به آنها وحي مي‏كرديم نفرستاديم، اگر نمي‏دانيد از اهل اطلاع سؤ ال كنيد. نحل،43
[3] . ما پيش از تو جز مرداني كه به آنها وحي ميكرديم نفرستاديم (همه انسان بودند و از جنس بشر) اگر نمي‏دانيد از اهل اطلاع بپرسيد. انبيا،7
[4] . دائره المعارف قرآن كريم ، مركز فرهنگ و معارف قرآن ، بوستان كتاب، 1382، ج5، ص130-132
[5] .تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، 1374، ج11،ص245

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد