طلسمات

خانه » همه » مذهبی » اهل سنت و ناصبی

اهل سنت و ناصبی


اهل سنت و ناصبی

۱۳۹۳/۰۵/۱۹


۱۲۲۲ بازدید

ناصبی کیست؟ دلیل و روایت اش را بفرمایید. آیا این روایت که می گوید همه ی سنی ها ناصبی هستند درست هست؟ من کتاب المسائل من مسائل محمد بن علی بن عیسى حدثنا محمد بن أحمد بن محمد بن زیاد وموسى بن محمد بن علی قال: کتبت إلى أبی الحسن علیه السلام أسأله عن الناصب هل أحتاج فی امتحانه إلى أکثر من تقدیمه الجبت و الطاغوت واعتقاد إمامتهما؟ فرجع الجواب: من کان على هذا فهو ناصب.

1- ناصبی گرایشی افراطی در برخی از منتسبین به اسلام است که با همه یا با برخی از ائمه اطهار(ع) دشمنی و عداوت دارند. اینها از نظر علمای شیعه کافر و خارج از اسلامند. از نظر اکثر علمای اهل سنّت نیز محبّت اهل بیت(ع) به موجب آیه 23 سوره شوری، واجب است«…قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى؛ بگو: من هیچ پاداشى از شما برای رسالتم درخواست نمى کنم جز دوست داشتن نزدیکانم (اهل بیتم)» (الشورى:23) لذا حدّاقل حکم دشمن اهل بیت(ع) این است که فاسق است. اوّلین ناصبی ها در زمان خود پیامبر(ص) پیدا شدند که از امیرالمومنین(ع) دل خوشی نداشتند؛ لذا به انحاء گوناگون با آن حضرت عداوت می ورزیدند. کما اینکه اوّلین گروه شیعه نیز در همان زمان پدیدار شدند. کسانی چون سلمان و ابوذر و عمّار از همان زمان با عنوان شیعه علی بن ابی طالب شناخته می شدند. در کتب تاریخ اسلام، موارد زیادی از دشمنیهای اصحاب با امیر المومنین ثبت شده است. روایاتی نیز از نبی اکرم(ص) نقل شده که مؤیّد این معنی است. « … فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص مُنَادِیَهُ فَنَادَى فِی النَّاسِ ارْفَعُوا أَلْسِنَتَکُمْ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَإِنَّهُ خَشِنٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ غَیْرُ مُدَاهِنٍ فِی دِینِه؛ مردم از سختگیری امیر مومنان در مورد بیت المال شکایت نزد پیامبر بردند: آن حضرت به منادی خود امر فرمودند، پس او در میان مردم ندا داد: زبان شکایت خود را از علی بردارید که همانا او درباره خدا سختگیر است و در مورد دینش اهل مسامحه نیست.» (الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 1، ص173) « عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ أَتَى رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ یَوْمٍ وَ یَدُهُ فِی یَدِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) وَ لَقِیَهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ یَا فُلَانُ لَا تَسُبُّوا عَلِیّاً فَإِنَّ مَنْ سَبَّهُ فَقَدْ سَبَّنِی وَ مَنْ سَبَّنِی سَبَّهُ اللَّه؛ انس ابن مالک گوید: رسول خدا روزی می آمد در حالی که دستش در دست امیرالمومنین علی بن ابی طالب بود و مردی او را ملاقات نمود، پس رسول خدا به او فرمود: ای فلانی علی را دشنام ندهید! هر که او را دشنام دهد مرا دشنام داده و هر که مرا دشنام دهد خدا او را دشنام دهد.» (بحارالأنوار ، ج 28، ص 78 ) [ در برخی منابع آمده است وَ مَنْ سَبَّنِی فقد سَبَّ اللَّه؛ و هر که مرا دشنام دهد خدا را دشنام داده است.] « عَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ فِی خُطْبَتِهِ: أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسُبُّوا عَلِیّاً وَ لَا تَحْسُدُوهُ فَإِنَّهُ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ بَعْدِی؛ فرزند عمر گوید: شندیم که رسول خدا(ص) در خطبه اش می فرمود: ای مردم علی را دشنام ندهید و به او حسد نورزید که همانا او بعد از من ، ولیّ هر مرد و زن مومن است… » (بحارالأنوار، ج 39، ص292) « کَعْبُ بْنُ عُجْرَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ النَّبِیُّ (ص): لَا تَسُبُّوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ؛ کَعْبُ بْنُ عُجْرَةَ به نقل از پدرش گوید: نبی اکرم(ص) فرمودند: علی را دشنام ندهید که همانا او نسبت به خدا ممسوس (شیفته ) است.»(بحارالأنوار، ج39، ص313 ) دومین گروه نواصب کسانی بودند که بعد از وفات نبی اکرم(ص) در حقّ دختر او ظلم نموده حقّ وی را غصب و بر رخساره اش لطمه زدند، و خانه اش را به آتش کین سوزاندند و علی مرتضی را از حق مسلّم و منصوص خود منع و او را به زور به سوی مسجد کشاندند. ماجرای این وقایع در کتب تاریخ و حدیث اهل سنّت نیز موجود است.(اختصاص شیخ مفید، ص 185) سومین گروه نواصب معاویه و طرفداران او از آل ابی سفیان و مروانیان بودند که علناً با امیر مومنان مخالفت کردند و بعدها با او وارد جنگ شدند و سبّ او را در خطبه های نماز جمعه رواج دادند، و محبّان علی را هرجا یافتند کشتند. چهارمین گروه اهل جمل بودند که به جنگ با او برخاستند در حالی که خلافت او افزون بر نصب الهی ، مقرون به بیعت مردم نیز بود. و طبق نظر علمای شیعه و سنّی هر که بر خلیفه مسلمین خروج نماید کافر است. پنجمین گروه از نواصب ، خوارج بودند که بر آن حضرت شوریدند، ابن ملجم مرادی- لعنة الله علیه- نیز از این گروه بود. اینها در زمان امام حسن مجتبی(ع) نیز بر دشمنی خود با اهل بیت(ع) باقی بودند.
ششمین گروه نواصب، لشکر کوفه بود که حادثه کربلا را بپا کردند؛ در میان اینان، از پیروان همه نواصب سابق الذکر حضور داشتند. شمر بن ذی الوجشن ـ لعنة الله علیه ـ نیز از خوارج بود. بعد از حادثه کربلا نیز همواره گروههایی از نواصب پدید آمده و می آیند. امّا در زمان حاضر عمده ترین گروه نواصب برخی از افراطیون وهابی هستند. اینها گرچه در زبان دم از کین اهل بیت نمی زنند ولی در عمل سعی در ویران نمودن آثار اهل بیت دارند. حرمهای آنها را به بهانه دفاع از توحید تخریب می کنند و شیعیان را مشرک دانسته می کشند. حتّی کارشان به جایی رسیده که در کتب روایی و تاریخی اهل سنّت، دست برده، حقایق مربوط به اهل بیت(ع) را از آن کتب حذف می کنند. افزون بر اینها گروههایی از نواصب بازمانده از دوران امویان نیز در منطقه شام ( سوریه، لبنان، فلسطین و اردن) وجود دارند.
2- همه ی سنی ها ناصبی نیستند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد