خانه » همه » مذهبی » اوصاف و ویژگیهای امام زمان : هدایت گری

اوصاف و ویژگیهای امام زمان : هدایت گری


اوصاف و ویژگیهای امام زمان : هدایت گری

۱۳۹۳/۰۳/۰۲


۷۰ بازدید

به نام خدای مهربان؛ السلام علیک یا نورالله الذی یهتدی به المهتدون…(۱)

سلام بر تو ای نور خدا که خدای مهربان به وسیله‌ی تو بندگانش را هدایت می‌کند.

مولا! می‌گویند هرکه با عنایت خاص شما هدایت شود، هرگز گمراه نمی‌شود…

می گویند هر چشمی به چشمان زیبای شما؛ یوسف فاطمه بیافتد، به حرام نمی‌افتد…

می گویند هر که با شما بپیوندد، از غیر خدا رها می‌شود…

مهدی جان! جانِ شیعیان! می‌دانید که با بند بند و تار و پود وجودمان دوستتان داریم.

می‌دانید که امیدمان دیدن روی ماه خورشید وشتان است. می‌دانید که غروب جمعه‌ها با دلتنگی شما، بر دلهای‌مان غصه‌ی غریبی و بازهم نیامدنتان می‌نشیند.

به نام خدای مهربان؛ السلام علیک یا نورالله الذی یهتدی به المهتدون…(1)

سلام بر تو ای نور خدا که خدای مهربان به وسیله‌ی تو بندگانش را هدایت می‌کند.

مولا! می‌گویند هرکه با عنایت خاص شما هدایت شود، هرگز گمراه نمی‌شود…

می گویند هر چشمی به چشمان زیبای شما؛ یوسف فاطمه بیافتد، به حرام نمی‌افتد…

می گویند هر که با شما بپیوندد، از غیر خدا رها می‌شود…

مهدی جان! جانِ شیعیان! می‌دانید که با بند بند و تار و پود وجودمان دوستتان داریم.

می‌دانید که امیدمان دیدن روی ماه خورشید وشتان است. می‌دانید که غروب جمعه‌ها با دلتنگی شما، بر دلهای‌مان غصه‌ی غریبی و بازهم نیامدنتان می‌نشیند.

می‌دانیم که دوستمان دارید. هوای ایمانمان را دارید. با غصه‌های مؤمنین غصه می‌خورید و با شادیشان شاد.

می‌دانیم که مهربانتر از فهم مایی، بخشنده‌تر از باورمان به کرمت و دلسوزتر از ما به خودمان.

آقا! ما که آرزوی‌مان وصل توست و شما که آرزویتان گشایش ایمان ما، برای وصل فصل دوریمان دعا کنید که دعای شما که معصومید و بقیة‌الله‌‌اید و حجت و خلیفه‌ی خدایید، مستجاب است. ما هم برای رسیدن و هر چه زودتر رسیدن آن روز دعا می‌کنیم که دعای ما ی پشیمان از گناهانمان و انابه‌گر و استغفار گو و توبه کارهم مستجاب است ان شاالله.

***

حدیثی از امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام درباره امام مهدی‌(عج)

هنگامی که مهدی علیه‌السلام ظهور نماید‌، هوای نفس را به هدایت و رستگاری برمی‌گرداند، زمانی که مردم هدایت را به هوای نفس تبدیل کرده باشند، و رأی ها را به قرآن برمی‌گرداند، زمانی که مردم قرآن را به رأی و اندیشه خویش مبدل کرده باشند.(2)

***

طرح گرافیکی

اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن (علیهما السلام)

برای دریافت پوستر در ابعاد بزرگ روی تصویر کلیک کنید

***

ویژگی‌های امام مهدی(عج)

هدایت انسان‌ها

«دین عامل هدایت است. و هدایت، دو رکن دارد:

 ١ -تربیت.

   ٢ -سیاست.

تربیت، دادن خط است به انسان. سیاست، نظارت بر حرکت انسان است در خط. و زندگى فرصتى است که به انسان داده‌اند براى حرکت. و این فرصت (یعنى فرصت حیات و زندگى) ، مرکب از دو جریان است، دو جریان تفکیک‌ناپذیر.

 ١ -جریان حیات فردى.

 ٢ -جریان حیات اجتماعى.

چون چنین است، اسلام به این هردو جریان، توجه عمیق کرده است، تا هیچکدام دچار تباهى و فساد و انحطاط نگردد. زیرا که هریک از این دو جریان، دچار تباهى و فساد و انحطاط گردد، آن دیگرى را نیز به تباهى و فساد و انحطاط خواهد کشانید. اگر جریان حیات فردى فاسد باشد، جریان حیات اجتماعى فاسد خواهد شد. و اگر جریان حیات اجتماعى فاسد باشد، جریان حیات فردى فاسد خواهد گشت.

این است که اسلام، به منظور تصحیح حیات فردى، به امر تربیت مى‌پردازد، و به منظور تصحیح حیات اجتماعى، به امر سیاست. و در این زمینه، هم فرد را، و هم اجتماع را، هردو را، زیر دو پوشش حفظ کننده قرار مى‌دهد:

فرد را، به عنوان فرد، زیرپوش تربیت اسلامى قرار مى‌دهد، و به عنوان عضوى از اجتماع، زیر پوشش سیاست اسلامى. و جامعه را، به عنوان جامعه، زیر پوشش سیاست اسلامى قرار مى‌دهد، و به عنوان افراد، زیر پوشش تربیت اسلامى.

بنابر آنچه یاد شد، در نظام اسلامى، تربیت (رهبرى و ادارۀ فرد)، و سیاست (رهبرى و ادارۀ اجتماع)، دوشادوش حرکت مى‌کنند، براى اداى «رسالت بزرگ» . بدینگونه، تربیت اسلامى فرد، مددکار سیاست اسلامى اجتماع است، و سیاست اسلامى اجتماع، مددکار تربیت اسلامى فرد. و اینها همه، مقدمۀ ارائۀ «تفسیر بزرگ» است، یعنى: «تفسیر حیات» و «تفسیر زندگى».

اسلام، زندگى را، در رابطه با انسان و سعادت، تفسیر مى‌کند: «انسان در مسیر زندگى ناپایدار حرکت مى‌کند براى به دست آوردن سعادت پایدار و جاوید».

…در نظام اسلام -که براساس وحى پی ریزى شده است-به وحدت جهت، در تربیت و سیاست، توجه کامل شده است. اسلام شامل همۀ ابعاد لازم براى ادارۀ بشریت هست، هم ابعاد تربیتى (براى افراد)، هم ابعاد سیاسى (براى اجتماع)… در اسلام، همۀ جریانها و دیدها و تربیتها، از یکجا سرچشمه مى‌گیرد، و همه با هم هماهنگ است. فلسفۀ الهى، فلسفۀ تربیتى، فلسفۀ اخلاقى، فلسفۀ سیاسى، فلسفۀ اجتماعى، فلسفۀ علمى، فلسفۀ نظامى، فلسفۀ اقتصادى، و فلسفۀ هنرى، همه و همه، از یک جهان‌بینى و از یک مایۀ اعتقادى برخاسته است (که همان جهان‌بینى اسلامى، و اعتقاد توحیدى است). بنابراین، همه، یک خط و یک زمینه دارد، و به سوى یک هدف حرکت مى‌کند. اصول همۀ فلسفه‌هاى یاد شده در بالا یکى است (اعتقاد به توحید). معلّم همۀ آنها یکى است (پیامبر). متن تعلیمنامۀ همه یکى است (قرآن). راهنماى تعلیمنامه و مجرى و ناظر بر اجرا نیز یکى است (امام) . و هدف از همۀ شناختها و تلاش‌ها، در همۀ ابعاد یکى است (ایجاد حرکت صحیح، براى تحصیل کمال والا، و سعادت اعلى).

بر مبناى وحدت جهتگیرى در هدایت انسان، و هماهنگى جوانب گوناگون تعالیم اسلامى، مى‌نگریم که اسلام، امر هدایت انسان را منوط به پیروى از دو نهاد یگانه  قرار داده است. امور تربیتى و فردسازى، و امور سیاسى و اجتماع‌سازى، همه و همه، در ارتباط با این دو نهاد است، دو نهادى که یگانگى تام و پیوستگى تمام دارند: قرآن و امام. قرآن کتاب خداست، و امام حجت خدا و مفسّر کتاب خدا. قرآن و امام، دو روى یک سکه‌اند، سکۀ هدایت و نجات.

…چنانکه پیامبر اکرم «ص»، در حدیث مشهور «ثقلین»، بر همین امر تأکید کرده است، و دو نهاد یگانه (قرآن و امام) را، به نام میراث هدایت و شاخص خط نجات و سعادت، در میان امت باقى گذاشته است، و سفارش اکید فرموده است تا مردم از این هردو، با هم پیروى نمایند، نه اینکه یکى را بگیرند و دیگرى را رها کنند  . پیامبر، در حدیث «ثقلین »بصراحت فرموده است:

«من، در میان شما امت، دو وزنۀ گران (دو نهاد اساسى) مى‌گذارم و مى‌گذرم. تا هنگامى که به آن هردو با هم چنگ در زنید، هرگز گمراه نخواهید شد. این دو نهاد، هیچگاه از هم جدا نخواهند گشت، تا در رستاخیز، لب حوض کوثر، به نزد من بازآیند» و این چگونگى، ژرفترین و حکیمانه‌ترین نوع راهنمایى و هدایت است، زیرا هم قانون است، و هم ضامن اجراى قانون.

…قرآن، تعلیمنامۀ هدایت انسان است، و آیین‌نامۀ تربیت و سیاست. و امام، مربّى افراد است و مدیر اجتماع.»

«در عصر غیبت کار چگونه است و تکلیف چیست؟ کتاب تربیت و سیاست، یعنى: قرآن، برجاست، اما شارح کتاب و معلم تربیت و مجرى سیاست، یعنى: امام، غایب است.

معلم تربیت و سیاست، در عصر غیبت، نایب امام است. مسلمین در این عصر نیز بى‌سرپرست رها نشده‌اند. و طبق قاعدۀ لطف کلامى -که در امامت بدان استدلال مى‌شود- نایب امام، به جاى امام قرار دارد. و احیا و اجراى احکام قرآن، و رهبرى شعار قرآن، و تشکیل دادن جامعۀ قرآنى، به عهدۀ او است.

و نایب امام، در هر عصر، عالم بزرگ آن عصر است، عالم نمونۀ امام (عالم ربّانى)، و جامع همۀ شرایط لازم.

نیابت از امام، یک مقام تشریفاتى نیست، بلکه، یک مقام تشکیلاتى است. بنابراین، نمى‌تواند سازمان نیافته و دیمى و بى‌نظم و بى‌قاعده باشد. بلکه باید اصول لازم، در آن رعایت گردد، و از هرگونه هرج و مرج، و تعدد مراکز، و اختلاف نظر -که موجب تشتت قدرت مذهبى مى‌شود- دور باشد.

هرکسى که سالى چند درس خواند و زحمت کشید و مجتهد شد -اگر شرایط لازم فقاهت را واجد گشت-فقیه هست، اما زعیم و رهبر و اقامه‌کنندۀ سیاست اسلامى نیست، پس این نمى‌شود که هرکسى در این مقام قرار بگیرد، و جمعى را گردآورد، اموالى را صرف کند، و قدرت مرکزى اسلامى را تجزیه نماید، و مسلمین را دشمنکام سازد. جامعۀ تشیع نمى‌تواند بهاى چند سال فقه و اصول- خواندن و درس خارج گفتن و رساله نوشتن هرکس را، به قیمت نابودى موجودیت فرهنگى و میراث خونین و حیثیت اجتماعى خود بپردازد. رهبرى براى نظم و سازماندهى و ایجاد تشکیلات و بقا و گسترش تشیع است، هرچه با این هدف معارض باشد، کنار گذاشته مى‌شود این مقام، غیر از فقه دانستن و اجتهاد کردن و بیان احکام نمودن و مدرس خارج بودن است. این مقام، [ چنانچه از روایات ائمه معصومین علیهم السلام استفاده می شود.]محتواى تشکیلاتى دارد   . بنابراین، هم باید متوجه مصالح فرد باشد، از راه اشاعۀ تربیت اسلامى، و هم متوجه مصالح جمع، از راه اقامۀ سیاست اسلامى، بخصوص که مى‌دانیم-چنانکه چند بار اشاره کردیم-که میان تربیت (خط زندگى فردى) و سیاست (خط زندگى اجتماعى) جدایى نیست. هریک در آن دیگرى نقش سرنوشت‌ساز دارد. اگر در جامعه‌اى، تربیت اسلامى نباشد، سیاست اگر اسلامى هم باشد، موفق نیست و کارى از پیش نمى‌برد. و اگر در جامعه‌اى، سیاست اسلامى نباشد، تربیت اگر اسلامى هم باشد، موفق نیست و کارى از پیش نمى‌برد. عالمى که، در بعد علم و آگاهى و تقوى و تعهد، نمونه و کامل باشد. چنین کسى، به جعل و نصّ و تعیین و تأکید امام «ع»، صاحب «ولایت شرعیّه» است. و در عصر غیبت، پیروى از او لازم است. و حرکت در خط او، حرکت در خط دین و خط ائمۀ طاهرین است. و مقابله با او، و اهمال در امر او، و موضعگیرى در برابر او، و جبهه‌گشایى در قبال او-تا چه رسد به قیام در برابر او و توهین و تحقیر او-همه و همه، خروج از خط امامت و قرآن است. و خروج از خط امامت و قرآن، خروج از خط نبوت است.(3)

انواع هدایت امام مهدی علیه‌السّلام در زمان غیبت

یکى از شؤون امامت، هدایت افراد و جامعه است که انواع مختلفى دارد و ارتباطى با غیبت ندارد.

هدایت/ارائه طریق (نشان دادن راه)

ایصال الى المطلوب (رساندن به مقصد)

ظاهرى توسط شخص امام به وسیله واسطه باطنى

الهامات قلبى و درونى رؤیاى صادقه(4)

دو مصداق از هدایت امام مهدی (عج)

روز  ٢١  بهمن  ١٣۵٧  روزى بسیار حساس و سرنوشت‌ساز بود. سفیر آمریکا در تهران همراه با کارگزاران نظام رژیم شاه تصمیم به کودتاىخونینى گرفته بودند و به همین منظور ساعت  ۴  بعد از ظهر را به‌عنوان حکومت نظامى اعلام کردند. وقتى رژیم شاه حکومت نظامى اعلام مى‌کرد کسى حق نداشت از خانه خارج شود وگرنه کشته مى‌شد. بقایاى رژیم شاه مى‌خواستند با اعلام حکومت نظامى و خانه‌نشین کردن مردم، محل استقرار امام خمینى و دیگر یاران مؤثر در انقلاب را بمباران کرده و جمع زیادى از یاران اصلى انقلاب را به شهادت برسانند و به خیال خود کار انقلاب را یکسره کنند. در همان شرایط حساس از جانب حضرت امام خمینى رحمه اللّه پیامى صادر شد که در همان ساعت  ۴  بعد از ظهر همه مردم به خیابان‌ها بریزند.

آیت اللّه طالقانى با امام خمینى بیش از نیم ساعت بر سر این مسئله بحث مى‌کند و مى‌گوید: آقا شما ایران نبودید، این رژیم پلیدى است و به صغیر و کبیر رحم نمى‌کند. شما حکم خود را پس بگیرید و حکومت نظامى را قبول کنید وگرنه همه مردم کشته مى‌شوند. ولى امام خمینى قبول نمى کردند و آیت اللّه طالقانى مرتب بر خواسته خود اصرار مى‌کرد. تا این‌که امام خمینى با قاطعیت و جدیت فرمودند: آقاى طالقانى اگر این حکم از طرف امام زمان علیه السّلام صادر شده باشد چه مى‌گویید؟ آیت اللّه طالقانى مبهوت شد و دیگر قادر به سخن گفتن نبود.

آیت اللّه خزعلى فرمودند: در آن موقعیت حساس « ٢١  بهمن  ۵٧ » شخصى از جانب حضرت ولى عصر علیه السّلام پیام برد مدرسه علوى خدمت امام و گفت: حضرت مهدى علیه السّلام مى‌فرمایند: در خانه نمانید اگر ماندید کشته مى شوید! لذا امام خمینى خیلى محکم فرمودند: حکومت نظامى را بشکنید و به خیابان‌ها بریزید. فقط نداى ولى عصر علیه السّلام بود که به فریاد ما رسید واقعا ما در معرض کشته شدن بودیم. لذا  ٢٢  بهمن یوم اللّه است.(5)

***

سید حسن نصر اللّه نقل مى‌کرد، در زمانى که حزب اللّه در فشار سختى از جانب اسرائیل بود و دچار مشکلات فراوانى بودیم خدمت مقام معظم رهبرى مدظله العالى رسیدیم و از گرفتارى‌ها و مشکلات خودمان بر ایشان گفتیم. معظم له فرمودند: بعضى وقت‌ها در ادارۀ امور کشور حل برخى مسائل براى من دشوار مى‌شود و هیچ راهى پیدا نمى‌شود، به دوستان و… مى‌گویم آماده شوید به جمکران برویم. در مسجد مقدس جمکران بعد از راز و نیاز با آقا امام زمان علیه السّلام احساس مى‌کنم همان‌جا دستى از غیب مرا راهنمایى کرد و در آن‌جا به تصمیمى مى‌رسم و همان را عملى مى‌کنم و مشکل به این صورت حل مى شود. سید حسن نصر اللّه مى‌فرمود: مقام معظم رهبرى مدظله العالى با بیان این مطلب ما را متوجه امام زمان علیه السّلام نمود.(6)

هدایت دل‌ها به دست امام عصر (عج) در کلام آیت الله جوادی آملی

…انبیا و اولیاى الهى که آشنایان طریق‌اند، سفیران هدایت خلق‌اند، از این‌رو خداى سبحان نبى اعظم خویش را به صبر و همقدمى با سالکان جاده عبودیت امر مى‌کند: وَ اِصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ اَلَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ اَلْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ (7) زیرا سالکى که بداند راهنماى مهربان با اوست، مسیر را بى‌اضطراب مى‌پیماید؛ ولى اگر راهنما ایصال به مطلوب نکرده او را رها سازد و فقط به نشان دادن راه-ارائه طریق-بسنده کند، سالک یا به مقصد نخواهد رسید یا وصولش به مقصود با دشوارى و اضطراب همراه خواهد بود.

مفاد آیه مورد بحث، همیشه زنده است، چون آیه درباره رسالت و شخصیت حقوقى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم است؛ نه شخصیت حقیقى و بدن عنصرى ایشان. در زمان ظهور و حضور وجود مبارک آن حضرت صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بشر هم در خدمت حضور عنصرى آن جناب بود و هم در حضور رسالى و ولایى‌اش؛ امّا اکنون تنها در سایۀ رحمت و ولایت و رسالت او به سر مى‌برد. هم‌اکنون نیز اگر کسى در بامداد و شامگاه اهل ذکر باشد و به نماز واجب و مستحب و انجام فرائض و نوافل بپردازد و کارش براى خدا و در مسیر حلال باشد، سالک راه و همسفر رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و عترت طاهرین علیهم السّلام و نیز همراه وجود مبارک ولىّ عصر عجل اللّه تعالى فرجه است.

گرچه این آیه کریمه خطاب به پیامبر اعظم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم است، لیکن امام زمان عجل اللّه تعالى فرجه که جانشین آن جناب است نیز مخاطب این آیه کریمه است و به آن عمل مى‌کند و براساس آن، راهنما و همسفر سالکان طالب وجه اللّه است؛ یعنى پیشاپیش آن‌ها قدم مى‌نهد و سالکان در پى قدوم او گام برمى‌دارند.

اهل این طریق، احساس امن و آرامش مى‌کند و مى‌یابد که مولاى او پیشاپیش وى در حرکت است. او نه تنها جامعه را در سیاست و حکومت [واحد جهانى] رهبرى مى‌کند، مولاى سالکان کوى وصال نیز هست و آنان را در این مسیر نیز گام به گام پیش مى‌برد. او امام دل‌هاست، همان‌طور که امام بدن‌هاست؛ و امام جهاد اکبر است، همان‌گونه که رهبر جهاد اوسط و جهاد اصغر است.

…امامان معصوم علیهم السّلام، افزون بر رهبرى ظاهرى و اداره امور ملکى، سیر درونى و رهبرى ملکوتى جامعه را نیز به عهده دارند. اگرچه بیگانگان رهبرى ظاهرى را از ائمه اطهار علیهم السّلام گرفتند و آن ذوات مبارک را خانه‌نشین کردند، رهبرى ملکوتى، حقیقتى است که از وجود مقدسشان جدایى و زوال نمى‌پذیرد، زیرا چنین قیادت ملکوتى نه با نصب اعتبارى اعطا مى‌شود و نه با تهاجم و غصب ظاهرى از دست مى‌رود.

نماز نمازگزار اگر پذیرفتنى باشد، کلمۀ طیّبى است که به سوى خدا بالا مى‌رود و مایه تقرب صاحب آن به خداى سبحان مى‌شود، زیرا الصلاة قربان کل تقی(8) و روزه، زکات، حج و دیگر عبادات نیز هرکدام چنین است و براساس إِلَیْهِ یَصْعَدُ اَلْکَلِمُ اَلطَّیِّبُ(9) این صعود و تقرّب، سیرى صیرورت گونه دارد که مسلما نیازمند تحریک و رهبرى است؛ یعنى عمل صالح و صاعدى باید که دیگر اعمال را بالا برد و عامل سائد و اسوه‌اى باید که دیگر عاملان را رهبرى کند و چنین رهبرى، عمل صالح انسان کامل است که امام معصوم هر عصرى است. اوست که نمازش، نماز هر نمازگزار متقى را امامت مى‌کند و وجود مبارکش نیز رهبرى ملکوتى انسان‌ها به سوى هدف نهایى آفرینش بشر را بر عهده دارد.

براین اساس، هرکس نماز را در اول وقت اقامه کند، نماز او به کاروان نمازهایى پیوسته که با امامت نماز ولىّ خدا به سوى خدا در صعود است، چون امام عصر عجل اللّه تعالى فرجه هماره آن وقت نماز مى‌گزارد.

امام عصر عجل اللّه تعالى فرجه که قافله‌سالار ابدان و جان‌هاست، هر سال به حج مى‌آید، به ویژه در عرفات و منا، چنان‌که امام صادق علیه السّلام فرمود: یفقد الناس إمامهم؛ یشهد الموسم فیراهم و لا یرونه (10) ونائب خاص امام زمان عجل اللّه تعالى فرجه محمد بن عثمان عمرى رضى اللّه عنه نیز مى‌گوید: و اللّه! إنّ صاحب هذا الأمر لیحضر الموسم کل سنة؛ یرى الناس و یعرفهم و یرونه و لا یعرفونه(11)   و بسیارى از تربیت یافتگان و شاگردان خاص آن حضرت در میان حجّاج هستند و به مدد عنایت خاص حضرتش از ملکوت افراد آگاهى مى‌یابند.

شایان ذکر است که مى‌شود مشکلاتى از برخى زائران، ناخودآگاه به برکت امام عصر عجل اللّه تعالى فرجه برطرف شود؛ لیکن چنین نیست که هر عمل خارق عادت و کرامتى که در ایام حج و در سرزمین منا و عرفات رخ مى‌دهد، مستقیما به دست وجود مبارک آن حضرت انجام گیرد. ممکن است ناآشنا یا سالمندى راه خیمه و چادر خود را گم کند یا در بین راه بى‌زاد و راحله بماند و ولىّ‌اى از اولیاى خدا که تربیت شدۀ مکتب ولایت امام عصر عجل اللّه تعالى فرجه است، گره از کار فرو بسته‌اش بگشاید؛ چنین کسى با واسطه از وجود مبارک امام علیه السّلام فیض برده است.(12)

هدایت امام مهدی (عج) در قرآن

«وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا»(13) «و آنان را رهبر و امام مردم قرار دادیم تا خلق را به فرمان ما هدایت کنند.»

هُوَ اَلَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ اَلْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى اَلدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ اَلْمُشْرِکُونَ(14)، « او کسى است که رسولش را با هدایت و دین حقّ فرستاد تا او را بر همۀ آیین‌ها غالب گرداند هرچند مشرکان کراهت داشته باشند» گروهى از مفسرین، آیه را به عصر ظهور امام زمان علیه السّلام تطبیق داده‌اند؛ زیرا تنها در آن زمان است که هیچ‌کس در روى زمین نیست جز آن‌که وارد دین اسلام شده یا تحت سلطۀ اسلام قرار خواهد گرفت.»(15)

یکى از زیباترین و پرمعناترین آیات قرآن «آیه نور» آیه 35 سورۀ نور است.

اَللّهُ نُورُ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فِیها مِصْباحٌ اَلْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ اَلزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لاغَرْبِیَّةٍ یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ یَهْدِی اَللّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اَللّهُ اَلْأَمْثالَ لِلنّاسِ وَ اَللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

خدا نور آسمان‌ها و زمین است. مثال نور او به چراغ‌دانى مى‌ماند که در آن چراغى نهاده باشند و آن چراغ در شیشه‌اى قرار گرفته که مانند ستاره‌اى درخشان نورافشانى مى‌کند و از درخت زیتون با برکتى شعله‌ور گردد و آن درخت، شرقى یا غربى نباشد و بدون آن‌که روغن آن با آتشى برخورد داشته باشد روشنایى بخشد. نورى است بر فراز نور و خدا هرکسى را بخواهد به طرف نور خود هدایت مى‌کند و خدا این مثال‌ها را براى مردم مى‌زند و او بر همه چیز دانا است.

سید هاشم بحرانى در کتاب «غایة المرام» در تفسیر این آیه، حدیثى را از امیرالمؤمنین على علیه‌السّلام نقل کرده است که آن حضرت هر قسمت از این آیۀ شریفه را به وجود مقدس یکى از معصومین علیهم السّلام تفسیر و تأویل نموده‌اند و آخرین فراز این آیه «یَهْدِی اَللّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» را به قائم آل محمد صلّى اللّه علیه و اله یعنى حضرت مهدى علیه السّلام تفسیر فرموده است.(16)

حضرت على علیه السّلام فرمودند:

مراد از «مشکوة» حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و اله است و «مصباح» من هستم، و مقصود از «زجاجه» حسن و حسین علیهما السّلام هستند و «کوکب درّى» امام سجّاد علیه السّلام، «شجرۀ مبارکه» امام باقر علیه السّلام، «زیتونه» امام صادق علیه السّلام، «لا شرقیه» امام موسى بن جعفر علیه السّلام، «لا غربیه» امام رضا علیه السّلام، «یکاد زیتها یضیئ» امام جواد علیه السّلام، «و لو لم تمسه نار» امام هادى علیه السّلام، «نور على نور» امام حسن عسگرى علیه السّلام و «یهدى اللّه لنوره من یشاء» قائم آل محمّد حضرت مهدى عجل اللّه تعالى فرجه الشریف است.

آرى حضرت مهدى علیه السّلام آخرین نور خداست که زمین و آسمان را به نور خویش روشن نموده «و اشرقت الارض بنورکم»( و زمین به نور شما روشن گشته است، بخشی از زیارت جامعه کبیره) و خداوند متعال هر کسى را که اراده کند به نور او هدایت خواهد کرد و خوشا به حال آن کسى که به نور هدایت حضرت مهدى علیه السّلام هدایت شود که دیگر هیچ گمراهى در او راه نخواهد یافت.(17)

——————————————————

منابع و پی نوشت‌ها:

1-بخشی از زیارت امام عصر (عج) در روز جمعه

2- تلخیص و ترجمه منتخب الاثر ص114 به نقل از ینابیع الموده ص437، نهج البلاغه ج 2

3-خورشید مغرب محمد حکیمی صص230-218

4-امام حاضر مدیر ناظر ص94

5-همان ص98 به نقل از مهدویت صلح کل ، ص43 سخنرانی آیت الله خزعلی در مرکز تخصصی تفسیر 6-همان ص99-98 به نقل از تلاشگر پنهان ص 56 به نقل ازآب، آیینه ، آفتاب ص11

7-سورۀ کهف، آیۀ  ٢٨

8- اصول کافی ج3 ص265

9- سورۀ فاطر، آیۀ ١٠

10-اصول کافی ج1 ص338

11- من لا یحضره الفقیه ج 2ص520

12 -امام مهدی (عج) موعود وموجود صص93-89

13- سوره انبیا ، 73

14 – سوره توبه ، 33

15-قرآن و ظهور حضرت مهدی علیه اسلام، علی اصغر رضوانی ص17-14

16- القطره، ج  1، ص  734 . به نقل از تفسیر برهان، ج  3 ، ص  136  و غایة المرام، ص  317 

17-امام حاضر ، مدیر ناظر ص93

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد