دوست گرامی. این سخن کاملا حکیمانه است و دلیل دارد. چرا در اسلام هست که: «تفکّر ساعة خیر من عبادة سبعین سنه»؛ یک ساعت فکر کردن، ارزشش از عبادت سالها (که بدون تفکر و آگاهی باشد) بیشتر است؛ بهخاطر اینکه اگر شما فکر کردید، عبادتتان هم معنا و ارزش پیدا میکند؛ تلاش سازندگیتان هم معنا پیدا میکند؛ مبارزهتان هم معنا پیدا میکند؛ دوستتان را میشناسید، دشمنتان را هم میشناسید. شما فرض کنید در یک جبههی جنگی آدمهایی پیدا شوند که جبههی خودی را از جبههی دشمن تشخیص ندهند – حیران و سرگردان دور خودشان بچرخند.
حسن بن صیقل مى گوید: از امام صادق (ع ) پرسیدم: مردم از پیامبر روایت مى کنند که “اندیشیدن یک ساعت، بهتر از عبادت یک شب است” ، این چه اندیشهای است و چگونه باید فکر کرد؟
امام صادق (ع ) فرمود: هنگامى که انسان از کنار خرابهای مىگذرد، بگوید: “آنها که در تو سکونت داشتند، کجایند؟ آنها که تو را ساختند کجایند؟ چرا سخن نمىگوئى؟ 1
با توجه این حدیث شریف میتوان فهمید که، تفکری برتر از عبادت است که موجب عبرت گرفتن و تعمق در احوال خود، و رابطهی با خداست، که امام علیه السلام این مضمون را با طرح مصداقی بیان کردهاست.
آنچه گفتیم نیز به صراحت در روایات معصومین آمدهاست. چنانکه از امام صادق علیه السلام میخوانیم: ” برترین عبادات، اندیشهی مدام در خداوند و قدرت اوست” 2
اسلام، آیینی است بنا شده بر پایههای استوار اندیشه. و عبادت، که از منظر اسلام بسیار با اهمیت است، خود حاصل تفکری است که اساس اعتقادِ انسان مسلمان است.
معمر ابن خلاد میگوید از امام رضا علیه السلام شنیدم که فرمود: “عبادت به نماز و روزهی زیاد نیست، بلکه عبادت اندیشیدن در امر خداوند است! ” 3
پر واضح است که امام نماز و روزه را زیر سوال نبرده، که خود و خاندانش، بزرگترین عابدان دهر بودند که بیشترین صوم و صلاة را به پا داشتند، بلکه مغز عبادت را تفکر درباره خداوند دانستهاند، و اندکترین اثر این اندیشه میتوان این دانست که فرد بداند چه کار میکند و برای چه و از برای که می کند. و این اولین سوالی است که برای خود شخص و کسی که او را در حال عبادت میبیند پیش میآید.
میتوان نتیجه تفکر را در دو عنوان خلاصه کرد:
1- شناساندن خوبیها و تمیز میان خوب وبد
2- ایجاد انگیزه و کشش به سوی عمل به نیکیهای فهمیدهشده و گریز از بدیها
در روایتی از امیر مؤمنان، علی علیه السلام آمده است: تفکر شخص را به سوی خوبیها و عمل به آنها فرا میخواند. 4
و خلاصه ارزش تفکر تا بدانجاست که خود از عبادتهای بسیار بزرگ و ارزشمند است که هر کسی توفیق به جا آوردن آن را پیدا نمیکند.
متن روایات:
1- علی بن إبراهیم ، عن أبیه ، عن بعض أصحابه ، عن أبان ، عن الحسن الصیقل قال : سألت أبا عبد الله (علیه السلام) عما یروی الناس أن تفکر ساعة خیر من قیام لیلة، قلت: کیف یتفکر؟ قال: یمر بالخربة أو بالدار فیقول: أین ساکنوک، أین بانوک، ما [با] لک لا تتکلمین
2 – عدة من أصحابنا ، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر عن بعض رجاله، عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال: أفضل العبادة إدمان التفکر فی الله و فی قدرته.
3 – محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد بن عیسى، عن معمر بن خلاد قال: سمعت أبا الحسن الرضا (علیه السلام) یقول: لیس العبادة کثرة الصلاة والصوم، إنما العبادة التفکر فی أمر الله عز و جل .
4 – محمد بن یحیى ، عن أحمد بن محمد ، عن إسماعیل بن سهل ، عن حماد . عن ربعی قال قال أبو عبد الله (علیه السلام) : قال أمیر المؤمنین (صلوات الله علیه) : [إن] التفکر یدعو إلى البر و العمل به .
حسن بن صیقل مى گوید: از امام صادق (ع ) پرسیدم: مردم از پیامبر روایت مى کنند که “اندیشیدن یک ساعت، بهتر از عبادت یک شب است” ، این چه اندیشهای است و چگونه باید فکر کرد؟
امام صادق (ع ) فرمود: هنگامى که انسان از کنار خرابهای مىگذرد، بگوید: “آنها که در تو سکونت داشتند، کجایند؟ آنها که تو را ساختند کجایند؟ چرا سخن نمىگوئى؟ 1
با توجه این حدیث شریف میتوان فهمید که، تفکری برتر از عبادت است که موجب عبرت گرفتن و تعمق در احوال خود، و رابطهی با خداست، که امام علیه السلام این مضمون را با طرح مصداقی بیان کردهاست.
آنچه گفتیم نیز به صراحت در روایات معصومین آمدهاست. چنانکه از امام صادق علیه السلام میخوانیم: ” برترین عبادات، اندیشهی مدام در خداوند و قدرت اوست” 2
اسلام، آیینی است بنا شده بر پایههای استوار اندیشه. و عبادت، که از منظر اسلام بسیار با اهمیت است، خود حاصل تفکری است که اساس اعتقادِ انسان مسلمان است.
معمر ابن خلاد میگوید از امام رضا علیه السلام شنیدم که فرمود: “عبادت به نماز و روزهی زیاد نیست، بلکه عبادت اندیشیدن در امر خداوند است! ” 3
پر واضح است که امام نماز و روزه را زیر سوال نبرده، که خود و خاندانش، بزرگترین عابدان دهر بودند که بیشترین صوم و صلاة را به پا داشتند، بلکه مغز عبادت را تفکر درباره خداوند دانستهاند، و اندکترین اثر این اندیشه میتوان این دانست که فرد بداند چه کار میکند و برای چه و از برای که می کند. و این اولین سوالی است که برای خود شخص و کسی که او را در حال عبادت میبیند پیش میآید.
میتوان نتیجه تفکر را در دو عنوان خلاصه کرد:
1- شناساندن خوبیها و تمیز میان خوب وبد
2- ایجاد انگیزه و کشش به سوی عمل به نیکیهای فهمیدهشده و گریز از بدیها
در روایتی از امیر مؤمنان، علی علیه السلام آمده است: تفکر شخص را به سوی خوبیها و عمل به آنها فرا میخواند. 4
و خلاصه ارزش تفکر تا بدانجاست که خود از عبادتهای بسیار بزرگ و ارزشمند است که هر کسی توفیق به جا آوردن آن را پیدا نمیکند.
متن روایات:
1- علی بن إبراهیم ، عن أبیه ، عن بعض أصحابه ، عن أبان ، عن الحسن الصیقل قال : سألت أبا عبد الله (علیه السلام) عما یروی الناس أن تفکر ساعة خیر من قیام لیلة، قلت: کیف یتفکر؟ قال: یمر بالخربة أو بالدار فیقول: أین ساکنوک، أین بانوک، ما [با] لک لا تتکلمین
2 – عدة من أصحابنا ، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر عن بعض رجاله، عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال: أفضل العبادة إدمان التفکر فی الله و فی قدرته.
3 – محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد بن عیسى، عن معمر بن خلاد قال: سمعت أبا الحسن الرضا (علیه السلام) یقول: لیس العبادة کثرة الصلاة والصوم، إنما العبادة التفکر فی أمر الله عز و جل .
4 – محمد بن یحیى ، عن أحمد بن محمد ، عن إسماعیل بن سهل ، عن حماد . عن ربعی قال قال أبو عبد الله (علیه السلام) : قال أمیر المؤمنین (صلوات الله علیه) : [إن] التفکر یدعو إلى البر و العمل به .