خانه » همه » مذهبی » این کشتی ظرفیت این همه آویزان شدن را دارد؟

این کشتی ظرفیت این همه آویزان شدن را دارد؟

چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت، دو روز مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری دوم خرداد ۷۶ برای بسیاری مسجل شده بود که آرای سیدمحمد خاتمی با شتاب از آرای ناطق نوری پیشی گرفته است اما آیت‌الله خزعلی به یزد، زادگاه خاتمی، رفته بود و در سخنرانی‌اش از احتمال پیروزی قطعی ناطق نوری با اختلاف رای بالا سخن گفت.
خزعلی به مردم یزد گفت، شنیده است که یزد در دفاع از حق خاموش است؛ «من زنده باشم و یزد خاموش؟»
او از رای جامعه‌ی مدرسین به ناطق گفت و این‌که از چهار مسیر، از اطرافیان رهبری بررسی کرده است و دریافته که تمایل رهبری به ناطق نوری است. از خاتمی انتقاد می‌کرد اما می‌گفت «اما آقای ناطق نوری صد درصد دستش توی دست ولایت فقیه است.»
خزعلی به مردم ‌گفت: «ببینید چه کسانی دارند کار می‌کنند و پشت سرند؟ روزنامه‌ی اسرائیل را ببینید. روزنامه‌ی بی‌بی‌سی را ببینید. آقایان، برادران، خواهران، بیدار باشید.» به فیلمی اشاره کرد که در تهران از خانمی که؛ «زلفش را هم بیرون گذاشته» می‌پرسند به چه کسی رای می‌دهد و او می‌گوید خاتمی؛ چون آزادی می‌دهد؛ «بند چارقدش را هم بر می‌دارد. چرا این‌ها را نمی‌گیرند؟!» انتقاد از خاتمی را ادامه داد، دقایقی جلسه به هم ریخت و شعارها سخنرانی را قطع کرد؛ «حسین حسین شعار ماست، خاتمی افتخار ماست» شعارها که تمام شد، خزعلی گفت در پایان سخنانش حقیقتی را آشکار خواهد کرد که شعاردهندگان؛ «از این‌که از روی نادانی شعار داده‌اند شرمنده خواهند شد.» 
آن روزها سیدمحمدحسین طباطبایی، کودک حافظ قرآن، در کانون توجه افراد مذهبی بود و تسلطش بر قرآن در سن پنج، شش سالگی بسیاری را شگفت‌زده کرده بود. او می‌توانست به سوالات افراد با بخشی از آیات قرآن جواب بدهد. خزعلی گفت پیش از سخنرانی به محمد‌حسین طباطبایی زنگ زده است و درباره‌ی انتخابات پرسیده است و طباطبایی جواب داده؛ «فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ» خزعلی گفت یعنی به هدایت روحانیون اقتدا کن. «گفتم به تیپ آقای خاتمی چه می‌گویی؟» پاسخ داد؛ «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ» خزعلی معنی این جواب را این‌گونه توضیح داد؛ « این‌ها گمراه شده‌اند و تو نمی‌توانی هدایت‌شان کنی.» و گفت این همان حرفی است که شعاردهندگان را شرمنده می‌کند؛ «حالا تا صبح به خودت بپیچ. این حرف دیگر مال من نیست، مال روحانیت نیست، مال خداست که دارد به قلب این بچه القا می‌کند. حالا فردا برو پای صندوق هر چی خواستی و به هر کی خواستی رأی بده… اگر سر جنگ با خدا داری بارک‌الله!» نتیجه‌ی انتخابات را نیز چنین پیش‌بینی کرد؛ «برای هر چهار نفر کاندیدا دعا کنید، برادران مسلمان ما هستند. یکی‌شان یک و نیم درصد رأی می‌آورد. یکی‌شان شاید پنج، شش درصد و آقای ناطق نوری حدس می‌زنم بین پنجاه و شش تا شصت درصد و مابقی پایین‌تر.» (جمهوریت؛ افسون‌زدایی از قدرت ص۴۲۱-۴۲۷)

توان زیادی از حوزه و روحانیت در این انتخابات خرج شد تا ناطق نوری رای بیاورد. سیدمهدی طباطبایی در خاطراتش روایت کرده است: «به نقاط مختلف کشور سفر کردیم و علما را دعوت می‌کردیم که از آقای ناطق حمایت کنند… حتی حوزه علمیه هم وارد شد. آقای قرائتی در برنامه‌های تلویزیونی خودش اشاره‌هایی داشت، آقای جوادی آملی هم در تیزر تلویزیونی به همراه چند تن دیگر از بزرگان برای تایید شخصیت آقای ناطق صحبت کرد اما این یک کشتی بود که هرچه بیشتر به آن آویزان می‌شدیم، بیشتر غرق می‌شد. یعنی هر چه‌قدر به این کشتی وزنه آویزان می‌کردیم، سنگین‌تر می‌شد. من چند روز مانده بود به انتخابات متوجه این نکته شدم.» او توضیح داده است که چه‌گونه این پشتیبانی زیاد بخشی از روحانیت را هم رویگردان کرد. (اخلاق و مبارزه ص۲۰۳ و ۲۰۴) 
در نهایت خاتمی با اختلاف چند برابری پیروز انتخابات شد. چند روز پس از انتخابات آیت‌الله امینی در دیدار با هاشمی رفسنجانی از «سوءمدیریتی که باعث شکست اعتبار روحانیت در انتخابات شد» گله کرد و نیز«از کارشکنی های احتمالی که به زودی علیه آقای خاتمی بروز خواهد کرد» گفت. چند روز بعد آیت‌الله امامی کاشانی از هاشمی «برای قرض‌هایی که در تبلیغات ریاست‌جمهوری بارآورده استمداد کرد.» و ۲۸ خرداد ری‌شهری به هاشمی خبر داد؛ روحیه افرادی مانند آیت‌الله جوادی آملی و حجت‌الاسلام قرائتی که وادار به موضع‌گیری در انتخابات شده‌اند، بد است. (انتقال قدرت، ص ۱۸۳،۱۷۲ و ۲۲)

این روزها ۲۴ سال از آن ایام می‌گذرد. در روزهای گذشته یکی از سخنرانان مذهبی کشور پیوندهایی زده است، میان انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ و مسئله‌ی ظهور امام زمان. 

آیا این کشتی ظرفیت این همه آویزان شدن را دارد؟ چرا هر بار وزنه‌های بیشتری به آن آویزان می‌کنید؟

جعفر شیرعلی‌نیا

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد