2- از نظرقرآن و سنت و نیز در سلوک ارباب معرفت نافله شب شرط وصول به حق و نیل به کمالات معنوی و روحانی است . نافله شب در ایجاد پیوند میان انسان و خداوند اثر شگرفی دارد و هر چه مسئولیت انسان سنگین تر و مهم تر باشد نیاز او به ارتباط و انس با خدا و اتصال به مبدا قدرت و عظمت و تاییدات الهی بیشتر است . بیداری در دل شب و مناجات با خالق هستی و راز و نیاز با او دل را صفا می بخشد و انوار الهی را در دل وارد می سازد و ریشه ایمان انسان را عمیق تر و استوارتر می کند .
3- برخی دانشمندان فرموده انددلیل اینکه نماز شب تنها بر آن حضرت صلی الله علیه و آله واجب بوده و برای سایرین مستحب است ، دلیل شرعی دارد چون مسئولیت سنگین نبوت و هدایت خلق آن هم در بالاترین حد قابل تصور و نیز مدیریت معنوی و فرهنگی و سیاسى و اجتماعى آن حضرت از همه سنگین تر بوده و نیاز به ارتباط و پیوند با حق و تاییدات الهی در مورد او بیشتر بوده بنا بر این بیش از همه نیاز به خلوت و مناجات با معشوق داشته و این انس و ارتباط آن هم در موثرترین اوقاتش که نیمه شب و در دل سحر است در مورد او به شکل وجوب و حتمی بوده است .
4- ظرفیت عظیم معنوی پیامبر صلی الله علیه و آله که مولود ایمان بی نظیر و معرفت بی مانند آن سرور کائنات است نیز این قابلیت را به او می بخشد که موضوعی مانند عبادت شبانه و نافله شب در مورد او واجب باشد و ترک آن برای او جایز نباشد .
5- البته نباید تصور شود که مستحب بودن یک عمل خصوصا نماز شب که از اهمیت فوق العاده ای در ساخت و ساز انسان بر خوردار است ، از اهمیت آن می کاهد. در این زمینه حتی می توان گفت مرحله استحباب از مرحله وجوب، در تأثیر و اوج عبودیت و عرفان مقدم است. البته بدون گذراندن مرحله وجوب اعمال مستحبی تأثیر خود را آنچنان که باید نمی گذارد، ولی پس از انجام واجبات، انجام مستحبات از اوج و اهمیت ویژه ای در مسیر خود سازی برخوردار است.
—————————
2) تفسیر نسیم حیات، تفسیر جزء، 3، 29، ص 153؛ تفسیر کشاف، ج 2 و 1 ص644
.3 )إسرا، 79،وَ مِنَ الَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسىَ أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا محَّْمُودًا