خانه » همه » مذهبی » باورمندی به قرآن و سنت در نقد دکتر سها

باورمندی به قرآن و سنت در نقد دکتر سها


باورمندی به قرآن و سنت در نقد دکتر سها

۱۳۹۴/۱۰/۲۲


۲۷۳۳ بازدید

باورمندی به قرآن و سنت، نقد دکتر سها

نویسنده کتاب «نقد قرآن» در مقدمه کتاب این چنین آورده : «اگر
قرآن کتاب خدا باشد باید صددرصد و از هر جهتی درست و بدون ضعف
باشد زیرا کلام خداست و خدا عالم و عاقل است و خطا نمی کن.» با این عبارت صحیح و
پسندیده؛ نقد نویسنده به قرآن ،یا متوجه پیامبر(ص) است.که آن چه از کاستی و
ناسارگاری در قرآن مشاهده می شود مربوط به پیامبر (ص) می باشد!! و یا عبارت
نویسنده، کنایه آمیز است و اعتراض خود را متوجه خداوند دانسته است !!

 

پاسخ اجمالی :
نخست باید به این باور رسید ؛ خداوندی که دارای علم و حکمت
مطلق و بی نهایت است و آفریننده جهان هستی است.کلام و آموزه های او نیز به طور کامل
حق و مطابق با واقعیت هستی است.بنابر این اظهار نظر و نتیجه آزمایش و تجربه محدود
چند پژوهش گر نمی تواند معیار سنجش درستی و راستی آموزه های وحی به شمار آید.بلکه
معیار سنجش علاوه بر نص قطعی و بیان آشکار وحی الهی ،دلیل عقلی محکم و نتایج قطعی
علم می باشد.اما فرضیه ها و اظهار نظر ها که دارای موافق و مخالف می باشد.هیچ گاه
نباید معیار سنجش درستی و راستی آموزه های قرآن قرار داده شود.در ادامه به دلایل
متعدد درستی و ابعاد گوناگون شگفتی قرآن اشاره می شود .
 

پاسخ تفصیلی :
محتوا و تعالیم معارف بلند قرآنى و فصاحت و بلاغ آیات الهی،
موجب تحیر و اعجاب بزرگ ترین دانشمندان جهان قرار گرفته است، طرح مباحث خداشناختى،
هستى شناختى، انسان شناختى، فلسفه تاریخ و دیگر معارف و احکام و اخلاق – که خرد را
در شگفتى مى افکند – همه و همه گویاى الهى بودن این کتاب عظیم است. آن سان که
بسیارى از خردورزان و فرزانگان بشرى از شرق و غرب و مسلمان و نامسلمان دهان بر
ستایش آن گشوده و از نادانى برخی در بى مهرى به ساحت مقدس قرآن اعتذار جسته اند .
این کتاب شگفت انگیز از جهات متعددی معجزه است؛ یعنی امضای غیر
قابل جعل خدا بر پای دعوت رسول خدا(ص) می باشد .
قرآن کریم می فرماید: « أفَلا
یَتَدَبَّرُونَ الْقرآن وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فیهِ
اخْتِلافاً کَثیراً ؛ آیا درباره قرآن نمى اندیشند؟! اگر از سوى غیر خدا
بود، اختلاف فراوانى در آن مى یافتند» [1]
همچنین قرآن کریم با ندای بلند فریاد می کند که اگر باور ندارید
که این کتاب از سوی خداست؛ پس شما هم دست به دست هم بدهید و کتابی همانند آن
بیاورید. چون اگر یک نفر بشر بی سواد توانسته چنین کتابی بیاورد، پس همه ی
دانشمندان و ادبای جهان باید بتوانند صدها برابر بهتر از آن را بیاورند. پس اگر
نتوانند مشابه آن را بیاورند، منطقاً باید اعتراف نمایند که این کتاب، کار بشر نیست .
قرآن کریم می گوید :
« أَمْ یقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ
فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ
إِنْ کُنْتُمْ صادِقین ؛ آیا آنها مى گویند: او قرآن را به دروغ به خدا
نسبت داده است؟! بگو: اگر راست مى گویید، یک سوره همانند آن بیاورید؛ و غیر از خدا،
هر کس را مى توانید(به یارى) طلبید!» [2]
« وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیبٍ مِمَّا
نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ
مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ ؛ و اگر در باره آنچه بر
بنده خود نازل کرده ایم شک و تردید دارید،( دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید ؛ و
گواهان خود را ـ غیر از خدا ــ براى این کار ، فرا خوانید اگر راست مى گویید.» [3]
 آیا
سخن از این روشنتر و منصفانه تر می توان گفت؟ اگر مشابه سازی سه آیه مثل سوره ی
کوثر ممکن است چرا آنان که هر ساله میلیاردها دلار صرف مبارزه با اسلام می کنند و
فیلمها و کتابها بر ضدّ اسلام می سازند و می نویسند، دست به چنین کار کوچکی نمی
زنند؟
 
بر
این اساس می پردازیم به برخی از وجوه اعجاز قرآن کریم :
الف ـ اعجاز قرآن از نظر فصاحت و
بلاغت
این جنبه از اعجاز قرآن، در درجه اوّل برای کسانی
حجّت است که بر زبان عربی تسلط داشته و سخن فصیح و بلیغ را هم می شناسند ؛ اما برای
دیگران با واسطه می تواند حجّت باشد ؛ قرآن کریم با صراحت تمام در آیات [4]
مبارزه طلبی می
کند و از منکرین پیامبر می خواهد که اگر قبول ندارید که قرآن کلام خداست پس مشابه
آن یا مشابه ده سوره یا مشابه یک سوره ی آن ــ مثلا مشابه سوره ی کوثر ــ را
بیاورید . امّا تا کنون هیچ کس نتوانسته است حتی یک سوره ی کوچک نظیر سوره کوثر یا
سوره عصر را هم بیاورد. در طول تاریخ خیلی از عرب زبانان غیر مسلمان به این کار
اقدام کرده اند ولی آنچه ساخته بودند در برابر فصاحت و بلاغت قرآن کریم به بازیچه
شباهت داشت. بزرگترین ادیبان عرب در طول تاریخ اعتراف نموده اند که فصاحت و بلاغت
قرآن کریم فراتر از قدرت انسان عادی است ؛ بلکه تمام ادیبان عرب در مقابل فصاحت و
بلاغت نهج البلاغه ، که کلام امیر المومنین(علیه السلام) است ، سر فرود آورده و آن
را معجزه دانسته اند ؛ در حالی که فصاحت و بلاغت قرآن ، بسیار برتر است .
لذا ما غیر عربها گرچه خودمان فصاحت و بلاغت قرآن را مستقیماً
ادراک نمی کنیم ، ولی از راه اعتراف متخصّصان و ادیبان عرب و بخصوص از اعتراف
ادیبان عرب غیر مسلمان، یقین پیدا می کنیم که این کتاب دارای اعجاز ادبی است. عقل
سلیم می گوید که اگر واقعا آوردن یک سوره مثل سور قرآن ممکن بود ، حتما دشمنان
اسلام در طول این هزار و چهار صد سال ، مشابه آن را می آوردند .
امروزه آمریکا و اسرائیل و دیگر کشورهای ضد اسلام ، سالیانه
میلیاردها دلار خرج مبارزه با اسلام می کنند ؛ اگر واقعا امکان آوردن یک سوره مثل
سوره های قرآن وجود داشت ، این کشورها با دادن پول به ادیبان و جمع نمودن آنها در
یکجا ، مشابه یک سوره را می آوردند و اسلام را شکست می دادند ؛ ولی چنین نکرده اند.
بارها شده که دشمنان اسلام به افرادی چون سلمان رشدی کمک مالی کرده اند تا رمانهای
اهانت آمیزی نسبت به مقدّسات اسلام بنویسند ؛ سوال اینجاست که چرا اینها این پولها
را خرج ساختن یک سوره نمی کنند تا پاسخ قرآن را بدهند؟ !!
 

ب ـ وجوه معنایی قرآن
از فصاحت و بلاغت گذشته ، آیات قرآن کریم دارای وجوه
معنایی نیز می باشند که ترجمه ی آنها و آوردن مشابهشان را غیر ممکن می کند. جالب
است بدانیم که تا به امروز هیچ کس نتوانسته است حتّی آیه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ
الرَّحیم را هم به درستی ترجمه کند. چون هیچکدام آنها معنی دقیق این آیه را نمی
رسانند .
 

ج ـ نقض ناپذیری قرآن با علم روز
دانشمندان زیادی در طول تاریخ درباره خورشید و زمین
سخن گفته اند ؛ ولی بعد از مدتی تمام سخنان آنها یا بخشی از نظرات انان با مشکل
مواجه شده و بطلان آن معلوم شده است ؛ زمانی مردم خیال می کردند که زمین مرکز عالم
است ؛ کپرنیک با ردّ این عقیده گفت خورشید مرکز عالم است ؛ و گالیله گفت خورشید
تنها مرکز منظومه شمسی است ؛ ولی امروز ما با نگاه دقیق علمی می دانیم که خورشید
حتی مرکز منظومه شمسی هم نیست ؛
اعجاز سبک و موسیقیایى: پروفسور دورمان Marry Gaylord
Dorman. آمریکایى مى نویسد: «قرآن لفظ به لفظ به وسیله جبرئیل،
بر حضرت محمدصلى الله علیه وآله وسلم وحى شده و هر یک از الفاظ آن کامل و تمام است.
قرآن معجزه اى جاوید و شاهد بر صدق ادعاى محمد رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم
است. قسمتى از جنبه اعجاز آن، مربوط به سبک و اسلوب انشاى آن است و این سبک و
اسلوب، به قدرى کامل و عظیم و با شکوه است که نه انسان و نه پریان، نمى توانند کوچک
ترین سوره اى نظیر آن را بیاورند» [5]
پروفسور ا.گیوم A. Guillauome مى
گوید: «قرآن با آهنگ زیباى مخصوص، داراى موسیقى دلنوازى است که گوش را مى نوازد.
عده کثیرى از مسیحیان عرب زبان، سبک قرآن را ستوده اند. از میان شرق شناسان کسانى
که به زبان و ادبیات عرب آشنایى دارند، فصاحت و لطف و ظرافت شیوه قرآن را مى
ستایند. زمانى که قرآن را تلاوت کنند، جذابیت خاص آن، بى اختیار شنونده را به سوى
خود مى کشد و این حلاوت و موسیقى دلنشین بود که فریاد سرزنش کنندگان را خاموش کرد و
به کالبد شریعت پیامبر اسلام، روح دمید و آن را غیرقابل تقلید گردانید. در پهنه
نظم، نثر و ادبیات پردامنه عرب، کتابى به فصاحت، بلاغت، بلندپایگى و پرمایگى قرآن
نمى شناسیم و اثرى نیست که بتوان آن را با قرآن مقایسه کرد .
تأثیر عمیق آیات قرآن بر عرب و غیر عرب، آن چنان است که عنان
اختیار از کف مى دهند» [6]
نولدکه آلمانى در کتاب تاریخ قرآن مى نویسد: «کلمات قرآن آن
چنان خوب و به هم پیوسته است که شنیدنش، با آن هماهنگى و روانى، گویى نغمه فرشتگان
است؛ مؤمنان را به شور مى آورد و قلب آنان را مالامال از وجد و شعف مى گرداند» [7]
بارتلمى سنت هیلر دانشمند فرانسوى نیز در کتاب محمد و قرآن مى
نویسد : «قرآن کتابى است بى همتا که زیبایى ظاهرى و عظمت
معنوى آن برابر است . استحکام الفاظ، انسجام کلمات و
تازگى افکار در سبک نو ظهور آن، چنان جلوه گر است که پیش از آنکه خردها تسخیر معانى
آن گردند، دل ها تسلیم آن مى شوند. در میان پیامبران هیچ کس، مانند پیامبر اسلام
نتوانسته است این همه نفوذ کلام داشته باشد. قرآن با سبک خاص خود، هم سرود مذهبى
است و هم نیایش الهى؛ هم شریعت و قوانین سیاسى و حقوقى است و هم نوید بخش و هشدار
دهنده؛ هم پندآموز است و هم راهنما و هدایت کننده به راه راست و هم بیان کننده قصه،
داستان و حِکَم و امثال. و بالاخره قرآن زیباترین اثر به زبان عربى است که در میان
کتاب هاى مذاهب جهان نظیر ندارد. به اعتراف مسیحیان عرب زبان این کتاب شریف، تأثیر
شگرفى در دل و جان شنوندگان دارد.» [8]
 

اعجاز علمى
رازهاى علمى نهفته در قرآن، اقیانوس بى کرانى از دانش هاى
کیهان شناختى، انسان شناختى، تاریخ، نجوم و … است که دانشمندان شرق و غرب را به
تحقیقات زیادى واداشته و آنان را سخت به حیرت افکنده است. در اینجا به نمونه هاى
چندى از آیات و موضوعات علمى ذکر شده اشاره مى شود: 1. ترکیب خاص نباتات (آیه 19،
سوره حجر)؛ 2. تلقیح نباتات (آیه 22، همین سوره)؛ 3. قانون زوجیت و تعمیم آن به
عالم نباتات (آیه 3، سوره رعد)؛ 4. حرکت وضعى و انتقالى زمین (آیه 53، سوره طه)؛ 5.
وجود یک قاره دیگر غیر از قاره هاى شناخته شده آن روز (آیه 17، سوره رحمن)؛ 6. اصل
کروى بودن زمین (آیه 40، سوره معارج)؛ 7 . ارتباط بین
پدیده هاى جوى (آیه 164، سوره بقره و آیه 5 سوره جاثیه). در عین حال با توجه به
اینکه قرآن، کتابى انسان ساز و هدایتگر است، تنها ممکن است در موارد خاصى به مسائل
علمى اشاره کند. این اشارات جزئى، منبع الهام براى دانشمندان است. گذشته از آن،
قرآن همیشه مردم را به سیر در روى زمین و مطالعه پدیده هاى جوى، فرا خوانده و بنا
بر پاره اى از تفاسیر، امکان صعود به کرات دیگر را خبر داده است. در این زمینه کتاب
ها و مقاله هاى بسیارى از سوى دانشمندان، در رشته هاى مختلف علوم به نگارش درآمده و
همه از عظمت قرآن و تطبیق آیات آن، با جدیدترین رهیافت هاى دانش بشرى سخن گفته اند . [9]
«موریس بوکاى» ( BucailleMaurice) در
کتاب مقایسه اى میان تورات، انجیل، قرآن و علم مى گوید: «چگونه مى توان از تطبیق
قرآن با جدیدترین فرآورده هاى علمى بشر، در شگفتى فرو نرفت و آن را اعجاز به حساب
نیاورد!؟» [10]
او ضمن مقایسه آموزه هاى علمى قرآن، با تناقضات عهدین و دانش هاى رایج زمان نزول
قرآن، مى گوید: «نظر به وضع معلومات در عصر محمدصلى الله علیه وآله، نمى توان
انگاشت که بسیارى از مطالب قرآنى – که جنبه علمى دارد – مصنوع بشرى بوده باشد. به
همین جهت کاملاً به حق است که نه تنها قرآن را باید به عنوان یک وحى تلقى کرد؛ بلکه
به علت تضمین اصالتى که عرضه مى دارد … به وحى قرآنى مقام کاملاً متمایزى مى دهد» [11]
 

اعجاز در پیشگویى
قرآن از حوادثى در آینده خبر داده است. این خبرها، برخى
نسبت به خود قرآن است و بعضى نسبت به حوادث خارجى. بخشى رویدادهاى مقطع خاصى از
تاریخ است و بعضى مستمر و پایا. برخى زمان تحققش فرارسیده و از نظر تاریخى صدق و
حقانیت قرآن را به اثبات رسانده است. در مقابل برخى دیگر مربوط به آینده بشریت است؛
مانند: حاکمیت صالحان، برقرارى حکومت جهانى عدل و توحید و تحقّق مدینه آرمانى
اسلامى. دورمان مى نویسد: «قسمت دیگر از اعجاز قرآن، مربوط به پیشگویى هایى است که
در آن مندرج است و به نحو اعجاب آورى، داراى اطلاعاتى است که مرد درس نخوانده اى
مانند محمدصلى الله علیه وآله وسلم هیچ گاه قادر نبود آنها را جمع کند» [12]
به اختصار بعضى از موارد یادشده بیان مى شود :

 

تحریف ناپذیری
قرآن مجید به صراحت اعلام مى دارد: – بر خلاف کتاب هاى
آسمانى پیشین – براى همیشه از ساحت این کتاب مقدس کوتاه است و حفظ و عنایت الهى،
همواره تضمین کننده عصمت آن است:« إِنَّا نَحْنُ
نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ »؛ [13] «همانا
ما ذکر [ قرآن ] را فروفرستادیم و ما همواره آن را نگاهبانیم» و « وَ
إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ
خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ »؛[14]
«و این کتابى است نفوذناپذیر، باطل از پیش و پس در آن راه نمى یابد. نازل شده از
سوى خداى حکیم و حمید است». این ادعاى قرآن، اکنون تجربه اى پانزده قرنه را پشت سر
نهاده و نشان داده است که تلاش هاى دشمنان، در این زمینه ناکام مانده و حسرت افزودن
یا کاستن حتى یک کلمه از قرآن، بر دل آنها مانده است و از اینکه در آینده نیز
بتوانند از عهده آن برآیند، به طور کامل مأیوس و ناامید گشته اند !
 

تحدّى طلبی
قرآن به گونه هاى مختلف، انسان ها را به تحدّى و همانندآورى
فراخوانده و با قاطعیت کامل ادعا کرده است: اگر تمام بشر، دست به دست هم دهند، نمى
توانند مانند آن را بیاورند : « قُلْ
لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا
الْقرآن لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً »؛ [15]
«بگو اگر جن و انسان ها با یکدیگر اتفاق کنند، هرگز نمى توانند همانندى چون این
قرآن آورند؛ هر چند گروهى از ایشان گروه دیگر را پشتیبان باشند ».
قرآن از این فراتر رفته و مخالفان را به آوردن سوره اى چون
قرآن، دعوت و عجز و ناتوانى همیشگى آنان را در این باره اعلام کرده است :
« وَ إِنْ کُنْتُمْ فِى رَیْبٍ مِمَّا
نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ
مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ
تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ
أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ »؛ [16]
«و اگر در آنچه ما بر بنده خویش نازل کردیم (قرآن) تردید دارید، پس سوره اى مانند
آن بیاورید و گواهان خود – جز خدا – را فراخوانید، اگر راست مى گویید! پس اگر چنین
نکنید – و هرگز نخواهید کرد – پس بپرهیزید از آتشى که هیزم آن انسان است و سنگ که
براى کافران مهیا شده است». این پیشگویى قرآن، طى پانزده قرن تجربه شده است و همه
تلاش ها در جهت همانند آورى سوره اى
– حتى به اندازه سوره «کوثر» که داراى حجمى در حدود سه سطر است
– ناکام مانده و تکاپوگران این عرصه را جز رسوایى سودى نبخشیده است . [17]
 

حوادث تاریخى
قرآن مجید رخدادهایى را پیش از وقوع آنها و در شرایطى که
محاسبات عادى قادر به پیش بینى آنها نبود، اعلام کرده و واقعیت تاریخى نیز به طور
دقیق – آن سان که قرآن از پیش خبرداده – تحقق یافته است. نمونه هایى از آن عبارت
است از :
1. پیروزى اسلام بر مشرکان مکّه و ورود مسلمانان به خانه خدا در
امنیت کامل: « لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ
شاءَ اللَّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُؤُسَکُمْ وَ مُقَصِّرِینَ لا تَخافُونَ »؛ [18]
«هر آینه به خواست خدا به مسجد الحرام در مى آیید؛ در حالى که سرهاى خود را تراشیده
و تقصیر مى کنید و هیچ خوفى بر شما نباشد». پس از نزول این آیه، چیزى نگذشت که صلح
و به تعبیرى فتح حدیبیه پدید آمد و زمینه هاى ورود سرافرازانه مسلمانان و از پى آن،
پیروزى قاطع اسلام بر شرک و کفر و تبدیل مجدد مسجد الحرام به کانون اصلى توحید
فراهم شد .
2. پیروزى روم بر ایران؛ قرآن مجید خبر مى دهد پس از پیروزى
امپراتورى ایران بر روم، به زودى روم بر ایران چیره شده و مؤمنان از این حادثه
خرسند خواهند شد: « غُلِبَتِ الرُّومُ فِى أَدْنَى
الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ فِى بِضْعِ سِنِینَ
لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ
الْمُؤْمِنُونَ »؛ [19]
«روم در ادنى الارض (اطراف شام یا الجزیره) [20]
مغلوب گردیده و پس از آن در اندک سالى (بین سه تا هفت سال) چیره خواهد شد .
امر همواره از آن خدا است؛ چه پس از آن و چه پیش از آن و در آن
روز، مؤمنان شادمان خواهند شد». این پیشگویى قرآن هم زمان با پیروزى مسلمانان در
جنگ بدر، رخ نمود و شادى مضاعف براى مسلمانان به همراه آورد.[21] وجوه
دیگرى نیز درباره اعجاز قرآن ذکر شده است؛ از قبیل: اعجاز در معارف، اخبار به غیب،
عدم اختلاف و تناقض، قانون گذارى و … . مطالعه منابع مختلف در این زمینه سفارش مى
شود
 
براى
آگاهى بیشتر ر.کک :
الف. مطهرى، مرتضى، وحى و نبوت، (قم: صدرا)؛
ب. طباطبایى، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، (قم: اسماعیلیان، بى
تا)، ج 1، صص 58 – 73؛
پ. توسلیان، سید مرتضى، عظمت قرآن؛
ت. جمعى از نویسندگان «در راه حق»، درسهایى پیرامون شناخت قرآن؛
ث. گرامى، محمد على، درباره شناخت قرآن؛
ج. حجازى، فخرالدین، پژوهشى پیرامون قرآن و پیامبر؛
چ. مکارم شیرازى، ناصر، قرآن و آخرین پیامبر؛
ح. مؤدب، سیدرضا، تأملى در آفاق اعجاز قرآن (مق)، معارف، ش 20،
آبان 1383؛
خ. مؤدب، سید رضا، اعجاز قرآن در نظر اهل بیت علیهم السلام
و…، (قم: احسن الحدیث، چاپ اول 1379 ).

 

 

پی نوشت ها:

[1]
. النساء:82

[2]
. یونس:38

[3]
. (البقرة:23 )
[4]
. (هود:13 )
، (اسراء:88) و (یونس: 38)

[5]
. نیک بین، نصراللَّه، اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب،
(دورود، سیمان وفارسیت، بى تا)، ص 48 ؛ به نقل از اسلام و غرب، ص 106.

[6]
. The Quran Interpreted, A. J. Arberry, New York.
4791 , v.2 .p.01.
ق: بى آزار شیرازى، عبدالکریم، ترجمه تصویر و تفسیرى آهنگین سوره فاتحه و
توحید،تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم 1374

[7]
. VGeschichte Des Quran. Neeldke. p.65.

[8]
. Mohomet et Le Quran, Hilaire, B.Saint, Paris
5681 P.721.

جهت آگاهى بیشتر در این زمینه نگا: الف. صادق رافعى، مصطفى، اعجاز قرآن،
(تهران: بنیاد قرآن، 1361)؛ ب. قطب، سید، التصویر الفنى فى القرآن؛ پ. بى
آزار شیرازى، عبدالکریم، ترجمه تصویر و تفسیرى آهنگین سوره فاتحه و توحید،
(تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، 1374).

[9]
.نگا: الف. طباطبایى، سید محمد حسین، اعجاز قرآن؛

ب. آیةاللَّه مکارم شیرازى، ناصر، قرآن و آخرین پیامبر؛

ج. المکى العاملى، حسن محمد، الالهیات على هدى الکتاب والسنة والعقل،
محاضرات استاد جعفر سبحانى، (قم: امام صادق علیه السلام، 1417)، ج 3، ص
418؛

د. آیةاللَّه خویى، سید ابوالقاسم، ترجمه البیان، ج 1، ص 117.

[10]
. بوکاى، موریس، مقایسه اى میان تورات، انجیل، قرآن و علم،
ترجمه: مهندس ذبیح اللَّه دبیر، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم،
1364)

[11]
. همان، ص 338.

[12]
. نیک بین، نصراللَّه، اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب، ص
48.

[13]
. حج(15)، آیه 9.

[14]
. فصلت(41)، آیه 41 و 42.

[15]
. اسراء(17)، آیه 88.؛

[16]
. بقره (2)، آیه 23 و 24 .؛

[17]
. جهت آگاهى بیشتر در این زمینه
نگا: خویى، سیدابوالقاسم، مرزهاى اعجاز، ترجمه جعفر سبحانى، (تهران: محمدى،
چاپ اول، 1349)، صص 153-166 .

[18]
. فتح (48)، آیه 27 .؛

[19]
. روم (30)، آیات 2-4.؛

[20]
. نگا: شبر، سید عبداللَّه،
تفسیر القرآن الکریم، (بیروت: داراحیاء التراث العربى، بى تا)، ص 385 .

[21]
. همان .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد