قرآن , حق مطلق و ناب و محض و کامل و چشمه جوشانی است که دارای ظاهر و باطن است . هر انسانی به اندازه فهم و ادراک خود, از این چشمه سیراب می شود اما باید توجه داشت که فهم و تفسیر قرآن مانند فهم و درک هر علم دیگری دارای اصول , ضوابط و شرایطی است که بدون احاطه به آنها, فهم صحیح قرآن میسر نمی شود. اما درک و شناخت باطن و عمق قرآن بعد از خدای تعالی تنها مختص به پیامبر اکرم (ص ) و ائمه اطهار(ع ) است . زیرا قرآن حقیقتی است که بر رسول اکرم (ص ) نازل شده و ایشان حقیقت آن را به تمامه از خداوند تلقی و دریافت کرده است و اوست که با احاطه و فهم کامل قرآن , مبین و مفسر آن می باشد »و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم «, (نحل , آیه 44) و بعد از پیامبر اکرم , ائمه (ع ) که علم خود را از طریق تلقی از پیامبر اکرم و نیز هر کدام از امام قبل از خود, به دست می آورند به عنوان مبین و مفسر قرآن , حقیقت آن را درک می کنند: »انما یعرف القرآن من خوطب ; به شناخت حقیقت قرآن تنها برای آن که به او نازل شده است میسر است « (روضه کافی , ج 8, ص 7).