….. هنگام خروج امام حسین(ع) از مدینه به سوی مکه، مسلم بن عقیل یکی از همراهان او بود. پس از اینکه نامههای مردم کوفه به امام رسید، وی مسلم را به کوفه فرستاد تا اوضاع و شرایط آن شهر را بررسی کند و درباره درستی ادعای کوفیان مبنی بر کثرت پیروان امام(ع)، اطمینان یابد و به امام گزارش کند.[32] بنابر برخی روایات، امام حسین(ع)، قیس بن مسهر صیداوی، عمارة بن عبد سلولی و عبدالرحمان بن عبدالله ارحبی را نیز به همراه مسلم بن عقیل، به کوفه فرستاد[33]مسلم بن عقیل در 15 رمضان سال 60 قمری از مکه خارج شد[34] و ابتدا به مدینه رفت [قیس بن مسهر صیداوی، عبدالرحمان بن کدن ارحبی و عمارة بن عبید سلولی نیز او را در این سفر همراهی میکردند. چون به مدینه رسیدند مسلم به مسجد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) رفت و دو رکعت نماز گزارد. سپس در دل شب نزد خویشاوندان خود رفت و آنان را وداع گفت. (تاریخ طبری، ج5، ص354.)پس از آن دو نفر راهنما از مردان قبیله قیس عیلان برگزید تا آنها را از بیراهه حرکت دهند و تا کوفه همراهی کنند.]و از آنجا شبانه همراه با دو راهنما، از بیراهه به سوی کوفه رهسپار شد که به نظر میرسد برای مخفی ماندن حرکتش به کوفه بوده است. آنها در بیابان راه را گمکردند و دچار بیآبی و تشنگی شدند. در این واقعه دو راهنما درگذشتند و خود مسلم با همراهان نجات پیدا کرد و خود را به آبادیای رساند و پیکی را نزد امام حسین(ع) فرستاد و واقعه را شرح داد و با اشاره به اینکه این پیش آمد را به فال بد گرفته، از ایشان خواست که او را از ادامه راه منصرف کند اما امام دستور به ادامه راه داد.[35]مسلم در 5 شوال به کوفه رسید[36] و در خانه مختار بن ابی عبید ثقفی،[37] و بنابر برخی روایات در خانه مسلم بن عوسجه ساکن شد.[38] شیعیان به محل اقامت مسلم رفت و آمد میکردند و مسلم نامه امام حسین(ع) را برای آنها میخواند.[39]…..
برگرفته از پایگاه ویکی شیعه
پی نوشت:
32. دینوری، الأخبار الطوال، 1330ق، ص230؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص353؛ مفید، الارشاد، 1414ق، ص295-297.
33. بلاذری، أنساب الأشراف، 1974م، ج3، ص159؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص354.
34. مسعودی، مروج الذهب، 1363ش، ج3، ص64.
35. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، 354-355؛ ابن اعثم، الفتوح، 1411ق، ج5، ص53.
36. مسعودی، مروج الذهب، 1363ش، ج3، ص54.
37. بلاذری، أنساب الأشراف، 1974م، ج2، 77؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص355.
38. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص347؛ مسعودی، مروج الذهب، 1363ش، ج3، ص54.
39. دینوری، الأخبار الطوال، 1330ق، ص231.
برگرفته از پایگاه ویکی شیعه
پی نوشت:
32. دینوری، الأخبار الطوال، 1330ق، ص230؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص353؛ مفید، الارشاد، 1414ق، ص295-297.
33. بلاذری، أنساب الأشراف، 1974م، ج3، ص159؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص354.
34. مسعودی، مروج الذهب، 1363ش، ج3، ص64.
35. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، 354-355؛ ابن اعثم، الفتوح، 1411ق، ج5، ص53.
36. مسعودی، مروج الذهب، 1363ش، ج3، ص54.
37. بلاذری، أنساب الأشراف، 1974م، ج2، 77؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص355.
38. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، 1387ق، ج5، ص347؛ مسعودی، مروج الذهب، 1363ش، ج3، ص54.
39. دینوری، الأخبار الطوال، 1330ق، ص231.