طلسمات

خانه » همه » مذهبی » با سلام خواستم بدانم ایا اشخاصی وجود داشتند مانند سلمان فارسی که با این که کمی دیر و در مدینه با پیامبر اشنا شد و اسلام اورد ولی یکی از سرشناس ترین افراد اسلام است و یکی از بهترین یار های پیامبر بودند ایا اشخاص دیگری بودند که مانند ایشان نه در مکه بلکه کمی دیر تر مثلا بعد از حجرت و حتی در خود مدینه با پیامبر اشنا شدند ولی شهرتشان مانند یاران پیامبر از زمان مکه باشند و مانند سلمان ان ها هم مشهور و معروف شوند و جزو بهترین اصحاب پیامبر و حتی از دوست داران اهل بیت باشند و هم رده یاران ایشان از زمان مکه مانند ابوذر و عمار یاسر و بلال و حضرت علی … باشند یا اینکه سلمان فارسی تنها استثنای بعد از حجر است و کسی بعد از مکه به غیر از سلمان دیگر ان قدر یار خیلی خوب و معروفی برای پیامبر نشد؟؟؟؟؟ میشود برایم بگویید؟؟؟

با سلام خواستم بدانم ایا اشخاصی وجود داشتند مانند سلمان فارسی که با این که کمی دیر و در مدینه با پیامبر اشنا شد و اسلام اورد ولی یکی از سرشناس ترین افراد اسلام است و یکی از بهترین یار های پیامبر بودند ایا اشخاص دیگری بودند که مانند ایشان نه در مکه بلکه کمی دیر تر مثلا بعد از حجرت و حتی در خود مدینه با پیامبر اشنا شدند ولی شهرتشان مانند یاران پیامبر از زمان مکه باشند و مانند سلمان ان ها هم مشهور و معروف شوند و جزو بهترین اصحاب پیامبر و حتی از دوست داران اهل بیت باشند و هم رده یاران ایشان از زمان مکه مانند ابوذر و عمار یاسر و بلال و حضرت علی … باشند یا اینکه سلمان فارسی تنها استثنای بعد از حجر است و کسی بعد از مکه به غیر از سلمان دیگر ان قدر یار خیلی خوب و معروفی برای پیامبر نشد؟؟؟؟؟ میشود برایم بگویید؟؟؟

بله اویس قرنی که ندیده عاشق پیامبر(ص) شد و پیامبر(ص) هم در باره او فرمود: بوی بهشت از جانب یمن به مشام من می‌رسد.
اویس را بیشتر از هر چیز به زهد و پارسایی می‌شناسند و او را یکی از زاهدان هشتگانه در میان تابعین خوانده‌اند. او در زمان پیامبر اکرم (ص) برای دیدار حضرت به مدینه آمد، اما موفق به دیدار او نشد. اویس با حضرت علی(ع) بیعت کرد و در جنگ صفّین در رکاب آن‌حضرت به شهادت رسید.
ظاهراً اویس در زمان پیامبر(ص)، در یمن می‌زیسته و هرگز موفق به دیدار آن حضرت نشده است.
او از راه شتربانی روزگار را با مادر پیر، نابینا و ناتوان خود سپری می ‌کرد. زمانی که آوازه دعوت پیامبر (ص) را شنید، از مادرش درخواست کرد برای دیدن رسول خدا (ص) به مدینه برود. مادرش به او اجازه داد ولی شرط کرد که بیش از نصف روز در آنجا نماند. اویس به مدینه سفر کرد ولی زمانی که به خانۀ پیامبر رسید، ایشان در خانه نبود. به ناچار به خاطر قولی که مادر از او گرفته بود مدینه را به قصد یمن ترک کرد.
زمانی که پیامبر اسلام(ص) به خانه بازگشت، فرمود: این نور کیست که در این خانه می ‌نگرم. گفتند: شتربانی که اویس نام داشت به اینجا آمد و زود رفت. فرمود: این نور را در خانه ما هدیه گذاشت و رفت.
به نقل از پایگاه ویکی شیعه

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد