بله اویس قرنی که ندیده عاشق پیامبر(ص) شد و پیامبر(ص) هم در باره او فرمود: بوی بهشت از جانب یمن به مشام من میرسد.
اویس را بیشتر از هر چیز به زهد و پارسایی میشناسند و او را یکی از زاهدان هشتگانه در میان تابعین خواندهاند. او در زمان پیامبر اکرم (ص) برای دیدار حضرت به مدینه آمد، اما موفق به دیدار او نشد. اویس با حضرت علی(ع) بیعت کرد و در جنگ صفّین در رکاب آنحضرت به شهادت رسید.
ظاهراً اویس در زمان پیامبر(ص)، در یمن میزیسته و هرگز موفق به دیدار آن حضرت نشده است.
او از راه شتربانی روزگار را با مادر پیر، نابینا و ناتوان خود سپری می کرد. زمانی که آوازه دعوت پیامبر (ص) را شنید، از مادرش درخواست کرد برای دیدن رسول خدا (ص) به مدینه برود. مادرش به او اجازه داد ولی شرط کرد که بیش از نصف روز در آنجا نماند. اویس به مدینه سفر کرد ولی زمانی که به خانۀ پیامبر رسید، ایشان در خانه نبود. به ناچار به خاطر قولی که مادر از او گرفته بود مدینه را به قصد یمن ترک کرد.
زمانی که پیامبر اسلام(ص) به خانه بازگشت، فرمود: این نور کیست که در این خانه می نگرم. گفتند: شتربانی که اویس نام داشت به اینجا آمد و زود رفت. فرمود: این نور را در خانه ما هدیه گذاشت و رفت.
به نقل از پایگاه ویکی شیعه
اویس را بیشتر از هر چیز به زهد و پارسایی میشناسند و او را یکی از زاهدان هشتگانه در میان تابعین خواندهاند. او در زمان پیامبر اکرم (ص) برای دیدار حضرت به مدینه آمد، اما موفق به دیدار او نشد. اویس با حضرت علی(ع) بیعت کرد و در جنگ صفّین در رکاب آنحضرت به شهادت رسید.
ظاهراً اویس در زمان پیامبر(ص)، در یمن میزیسته و هرگز موفق به دیدار آن حضرت نشده است.
او از راه شتربانی روزگار را با مادر پیر، نابینا و ناتوان خود سپری می کرد. زمانی که آوازه دعوت پیامبر (ص) را شنید، از مادرش درخواست کرد برای دیدن رسول خدا (ص) به مدینه برود. مادرش به او اجازه داد ولی شرط کرد که بیش از نصف روز در آنجا نماند. اویس به مدینه سفر کرد ولی زمانی که به خانۀ پیامبر رسید، ایشان در خانه نبود. به ناچار به خاطر قولی که مادر از او گرفته بود مدینه را به قصد یمن ترک کرد.
زمانی که پیامبر اسلام(ص) به خانه بازگشت، فرمود: این نور کیست که در این خانه می نگرم. گفتند: شتربانی که اویس نام داشت به اینجا آمد و زود رفت. فرمود: این نور را در خانه ما هدیه گذاشت و رفت.
به نقل از پایگاه ویکی شیعه