خانه » همه » مذهبی » با سلام من به یک متن بلند بالا بر خوردم صد در صد نمیخواهم آن را از اول تا آخر نقد کنید میشود آن را بخوانید و کلی و یا حداقل موضوعات آن را کلی نقد کنید و توضیح دهید و رفع شبهه کنید ممنون میشوم:((بازخوانی گوشه ناروشن زندگی پیامبر «مدینه، دوشنبه ۸ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی. پیکر محمد در چنان تبی می‌سوزد که حتا گرمای روز تابستانی عربستان هم به پای آن نمی‌رسد. ابوالقاسم، آن گونه که دوستان و نزدیکانش دوست دارند او را صدا کنند، در بستر خویش رو به خاموشی می‌رود. چند روزی است که خانواده و یاران پیامبر می‌دانند که مرگ او چندان دور نیست…» کتاب «واپسین روزهای محمد» نوشته‌ هاله وردی دانشگاهی اهل تونس به زبان فرانسه با این کلمات آغاز می‌شود. موضوع کتاب بازخوانی تاریخی تکه پایانی زندگی پیامبر اسلام است که بسیاری از ابعاد آن هنوز برای پژوهشگران بدرستی روشن نشده است. روزهایی که نقش سرنوشت سازی در تحولات بعدی اسلام بازی کردند و به قول نویسنده زمینه‌ساز بوجود آمدن زخم‌ها و گسست‌های تاریخی شدند که اثرات آنها تا امروز بر پیکر این دین باقی مانده است. از نظر کتاب دفن نشدن پیکر پیامبر در روز مرگش با وجود سنتی که خود او همیشه بر آن پا می‌فشرد صفحه ای ناشناخته در تاریخ آن دوره است که در هیچ روایتی به آن اشاره نرفته است. پرسش نویسنده این است که آیا کشمکش پشت پرده بر سر قدرت دلیل ماندن پیکر بی جان پیامبر بروی زمین و خودداری از دفن آن است؟ این پرسش بویژه از این نظر اهمیت می‌یابد که هیچ خبری از وصیت نامه او در دست نیست و به باور نویسنده شاید جلوی این کار گرفته شده است. یکی دیگر فرضیه‌هایی که کتاب به آن می‌پردازد این است که که مرگ پیامبر برای شماری از یارانش از جمله عمر باورکردنی نبود چرا که آنها به حیات آخرین پیام آور خدا تا روز قیامت باور داشتند و کسانی هم مرگ او را پایان جهان می‌دانستند. این ابوبکر است که با استناد به آیه‌ای از قران به همگان یادآوری می‌کند که پیش از او هم پیامبرانی بودند و مرگ آنها سبب پایان راه انبیا و دنیا نشد. دیگرانی هم فکر می‌کردند پیامبر پس از ۴۰ روز حیات دوباره خواهد یافت و به این دنیا باز می‌گرد. به این گونه است که سرانجام دو روز پس از مرگ، پیکر پیامبر در ۱۰ ژوئن ۶۳۲ شبانه و بی سر و صدا در حیات خانه‌اش دفن می‌شود. بر اساس خواست شخصی او، علی که بعدها خلیفه چهارم سنی‌ها و یا امام اول شیعیان می‌شود، کار شست و شوی پیکر بیجان پسر عموی خود را بدون حضور اصلی‌ترین یاران و نزدیکان پیامبر انجام می‌دهد. از نظر نویسنده حتا عایشه، کسی که در همه لحظات پایانی زندگی پیامبر در کنارش بود نیز در مراسم خاکسپاری شبانه او حضور نداشت. شکست از امپراطوری روم کتاب توجه ویژه‌ای به آخرین جنگ پیامبر به نام تبوک دارد. جنگی که لشکر امپراطوری روم و فتح بخشی از سرزمین شام آنروزی را نشانه رفته بود. پیامبری که در همه دوران اقامت در مکه دعوت به اسلام را با صلح و گفتگو پیش می‌برد پس از مهاجرت به مدینه سبک و سیاق دعوت معنوی خود را دگرگون می‌کند و جنگ و برخورد نظامی‌به رویکردی عدم موفقیت پیامبر در هماوردی با امپراطوری روم و کشته شدن شماری از نزدیکترین یارانش آخرین فصل زندگی اوست و آغاز نبردی کم و بیش پنهان اما سخت برای جانشینی او.استراتژیک برای گسترش قلمروی اسلام تبدیل می‌شود. نویسنده هدف آخرین جنگ پیامبر را دسترسی به سرزمین شام (سوریه امروزی) می‌داند که در آن ایام بخشی از امپراطوری روم به شمار می‌رفت. اولین جنگ با رومیان بنام موته با شکست سنگین مسلمانان همراه بود و سردار سپاه و دو

با سلام من به یک متن بلند بالا بر خوردم صد در صد نمیخواهم آن را از اول تا آخر نقد کنید میشود آن را بخوانید و کلی و یا حداقل موضوعات آن را کلی نقد کنید و توضیح دهید و رفع شبهه کنید ممنون میشوم:((بازخوانی گوشه ناروشن زندگی پیامبر «مدینه، دوشنبه ۸ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی. پیکر محمد در چنان تبی می‌سوزد که حتا گرمای روز تابستانی عربستان هم به پای آن نمی‌رسد. ابوالقاسم، آن گونه که دوستان و نزدیکانش دوست دارند او را صدا کنند، در بستر خویش رو به خاموشی می‌رود. چند روزی است که خانواده و یاران پیامبر می‌دانند که مرگ او چندان دور نیست…» کتاب «واپسین روزهای محمد» نوشته‌ هاله وردی دانشگاهی اهل تونس به زبان فرانسه با این کلمات آغاز می‌شود. موضوع کتاب بازخوانی تاریخی تکه پایانی زندگی پیامبر اسلام است که بسیاری از ابعاد آن هنوز برای پژوهشگران بدرستی روشن نشده است. روزهایی که نقش سرنوشت سازی در تحولات بعدی اسلام بازی کردند و به قول نویسنده زمینه‌ساز بوجود آمدن زخم‌ها و گسست‌های تاریخی شدند که اثرات آنها تا امروز بر پیکر این دین باقی مانده است. از نظر کتاب دفن نشدن پیکر پیامبر در روز مرگش با وجود سنتی که خود او همیشه بر آن پا می‌فشرد صفحه ای ناشناخته در تاریخ آن دوره است که در هیچ روایتی به آن اشاره نرفته است. پرسش نویسنده این است که آیا کشمکش پشت پرده بر سر قدرت دلیل ماندن پیکر بی جان پیامبر بروی زمین و خودداری از دفن آن است؟ این پرسش بویژه از این نظر اهمیت می‌یابد که هیچ خبری از وصیت نامه او در دست نیست و به باور نویسنده شاید جلوی این کار گرفته شده است. یکی دیگر فرضیه‌هایی که کتاب به آن می‌پردازد این است که که مرگ پیامبر برای شماری از یارانش از جمله عمر باورکردنی نبود چرا که آنها به حیات آخرین پیام آور خدا تا روز قیامت باور داشتند و کسانی هم مرگ او را پایان جهان می‌دانستند. این ابوبکر است که با استناد به آیه‌ای از قران به همگان یادآوری می‌کند که پیش از او هم پیامبرانی بودند و مرگ آنها سبب پایان راه انبیا و دنیا نشد. دیگرانی هم فکر می‌کردند پیامبر پس از ۴۰ روز حیات دوباره خواهد یافت و به این دنیا باز می‌گرد. به این گونه است که سرانجام دو روز پس از مرگ، پیکر پیامبر در ۱۰ ژوئن ۶۳۲ شبانه و بی سر و صدا در حیات خانه‌اش دفن می‌شود. بر اساس خواست شخصی او، علی که بعدها خلیفه چهارم سنی‌ها و یا امام اول شیعیان می‌شود، کار شست و شوی پیکر بیجان پسر عموی خود را بدون حضور اصلی‌ترین یاران و نزدیکان پیامبر انجام می‌دهد. از نظر نویسنده حتا عایشه، کسی که در همه لحظات پایانی زندگی پیامبر در کنارش بود نیز در مراسم خاکسپاری شبانه او حضور نداشت. شکست از امپراطوری روم کتاب توجه ویژه‌ای به آخرین جنگ پیامبر به نام تبوک دارد. جنگی که لشکر امپراطوری روم و فتح بخشی از سرزمین شام آنروزی را نشانه رفته بود. پیامبری که در همه دوران اقامت در مکه دعوت به اسلام را با صلح و گفتگو پیش می‌برد پس از مهاجرت به مدینه سبک و سیاق دعوت معنوی خود را دگرگون می‌کند و جنگ و برخورد نظامی‌به رویکردی عدم موفقیت پیامبر در هماوردی با امپراطوری روم و کشته شدن شماری از نزدیکترین یارانش آخرین فصل زندگی اوست و آغاز نبردی کم و بیش پنهان اما سخت برای جانشینی او.استراتژیک برای گسترش قلمروی اسلام تبدیل می‌شود. نویسنده هدف آخرین جنگ پیامبر را دسترسی به سرزمین شام (سوریه امروزی) می‌داند که در آن ایام بخشی از امپراطوری روم به شمار می‌رفت. اولین جنگ با رومیان بنام موته با شکست سنگین مسلمانان همراه بود و سردار سپاه و دو

اولا تا اصل کتاب و ترجمه دقیق فارسی آن‌را نبینیم و با نگاه عالمانه مطالعه نکنیم هرنوع قضاوت در باره آن سخت است .
ثانیا چنانچه در متن اشاره شده سبک روایتی کتاب آنرا شبیه یک رمان تاریخی کرده است تا خواننده انگیزه بهتری برای مطالعه آن پیدا نماید، لذا بنظر می‌رسد ما با نوعی از نویسندگی مواجه هستیم که احتمالا اهداف خود را پشت نوشته‌هایش پنهان کرده تا تاثیرگذارتر شود.
ثالثا تحلیل مقاطعی از تاریخ برای هرنویسنده‌ای آزاد است به دو شرط :1.اگر مطالب خود را مستند با مدارک قابل قبول ارائه نماید. 2. با مبانی دینی مکتب حقه در تضاد و تعارض نباشد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد