بدعت‌هاى شوراى نگهبان

با نام و ياد خداى عادل و مهربان و عشق به سرافرازى ملت كهنسال و با فرهنگ ايران 

از آنجا كه نويسنده اين سطور بيش از نيم قرن است به مطالعه و تحقيق در تاريخ معاصر ميهن پرداخته و بيش از چهار دهه پيش كتابى از مواضع آيات ثلاثه نجف (مرحومان آخوند خراسانى ، ملا عبدالله مازندرانى و ميرزا حسين خليلى تهرانى ) در قضاياى مشروطيت و رويدادهاى پس از آن فراهم آورده بودم و در سالهاى متأخر دوجلد “رسائل، اعلاميه ها، مكتوبات و … مرحوم شيخ فضل الله نورى” كه داراى مواضع ديگرى بوده است را در سالهاى ۱۳۶۲ و ۱۳۶۳ منتشر ساخته‌ام و همچنين موضع گيري‌هاى و بيانات شهيد مدرس در انجمن ملى اصفهان و انجمن ولايتى اصفهان و مذاكرات آن شهيد در مجلس دوم شوراى ملى به عنوان طراز اول و نماينده آقايان خراسانى و مازندرانى و در ادوار سوم، چهارم، پنجم، ششم مجلس شوراى ملى به عنوان نماينده مردم تهران در دو جلد و بيش از يكهزار و يكصد و نود صفحه منتشر نموده‌ام و  در طول ۵۰ سال گذشته در موضع گيرى‌هاى مرحوم آية الله سيد كاظم يزدى كه داراى مشربى ديگر در مسائل سياسى بوده است و مرحومان ميرزا محمد تقى شيرازى، ميرزاى نائينى و شيخ الشريعه اصفهانى و سيد اسماعيل صدر، شيخ عبدالكريم يزدى، آية الله بروجردى مطالعه و تحقيق كرده‌ام و در ۴۸ سال پيش مواضع سياسى مرحوم آية الله خمينى را گردآورى و در سال ۱۳۵۲ در پاريس منتشر نموده‌ام.

از آنجا كه در اين ايام به كرات مورد سئوال قرار مي گيرم و و نمي توانم دم فرو بندم و حقيقت را نگويم و از مواضعى كه آن شوراى محترم در تحديد و تهديد حقوق شهروندانى كه خود را به عنوان نامزد در انتخابات مختلف به جامعه عرضه مي كنند ذيل عناوينى از جمله “عدم احراز صلاحيت “، مانع حضور آنان و عرضه نمودن خود به ملت مي شويد و با اين عمل طبقات و اقشار وسيعى از ملت و سلائق مختلف را از حضور در انتخابات كه حق قانونى و شرعى و شهروندى آنان است به دليل نداشتن نامزد مطابق سليقه خود محروم مي سازيد، به عنوان يك شهروند آشنا به تاريخ معاصر كشور و نحله هاى مختلف فكرى عالمان دينى در اين بازه زمانى، اعلام مي دارم عمل شما در اين باره و همچنين مداخله آن شورا در مسائل اقتصادى و معيشت مردم، سياست خارجى و مسائل اجتماعى كه فاقد تخصص در امور مزبور مي باشيد، بدعتى است خطرناك در تاريخ معاصر كشور كه هم موجب ضرر و زيان به منافع و امنيت ملى، حقوق ملت و وهن اسلام و مسلمين و معيشت و زندگى مردم و همچنين ضرر به جايگاه قانونى شوراى محترم نگهبان می‌باشد. 

در پايان اين جمله تاريخى شهيد مدرس نماينده آخوند خراسانى و مازندرانى و عضو هيئت طراز اول در مجلس دوم و چهار دور نماينده ملت در مجلس شوراى ملى تا پيش از آنكه انتخابات در ايران توسط رضاخان مستبد مطلقه وابسته به بيگانه كاملا فرمايشى و مهندسى شود در مجلس ششم بياد شما مى آورم كه فرمود: “ما مي گوئيم وكيليم، ولىّ نيستيم . ولىّ آن كسى است كه آنچه خودش مستقلآ صلاح مي داند، اجرا بكند ، وكيل اين است كه نظر موكلينش را هم بداند .” ( مدرس در پنج دوره تقنينيه ، محمد تركمان ، ج دوم ، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگى ، ١٣٧٤، ص ٣٥٩. ) 

متأسفانه بايد گفت عملكرد شما در موارد ياد شده در فوق ، هيچ نسبتى با مواضع شهيد مدرس  ندارد . اميدوارم ملت ايران ، خصوص جوانان ، اينگونه مواضع شما را بپاى عالمان دينى كه از اركان استقلال ايران و تاب آورى جامعه ميباشند و شهيد مدرس كه قرار بود براى شما و مسئولين حكومتى اسوه باشد ، نگذارد.

ان اريد الا الاصلاح مااستطعت و ما توفيقى الا بالله عليه توكلت و اليه انيب ( مصحف شريف ، سوره هود ، آيه ٨٨) 

محمد ترکمان