خانه » همه » مذهبی » بد مطلق

بد مطلق


بد مطلق

۱۳۹۲/۰۴/۲۴


۵۴۶ بازدید

امور جهان به دو دسته نیکی ها و بدی ها تقسیم می گردد. ولی در یک حساب دیگر هیچگونه بدی در نظام آفرینش وجود ندارد آنچه هست خیر است و نظام موجود نظام احسن است و زیباتر از آنچه هست امکان ندارد، بدی یک امر عدمی است یعنی بدیها همه ازنوع نیستی و عدم می باشند ، مقدمه کسانی که میگویند شر عدمی است این نیست که شری در جهان وجود ندارد ناگفته شود این خلاف واقعیت است با لحن و العیان می بینیم که کوری وکری و بیماری و ظلم و ستم جهل ناتوانی و مرگ و زلزله … وجود دارد نه می توان منکر وجود اینها شد و نه منکر شر بودن شان . و هم این نیست که چون شر عدمی است پس شر وجود ندارد .

امور جهان به دو دسته نیکی ها و بدی ها تقسیم می گردد. ولی در یک حساب دیگر هیچگونه بدی در نظام آفرینش وجود ندارد آنچه هست خیر است و نظام موجود نظام احسن است و زیباتر از آنچه هست امکان ندارد، بدی یک امر عدمی است یعنی بدیها همه ازنوع نیستی و عدم می باشند ، مقدمه کسانی که میگویند شر عدمی است این نیست که شری در جهان وجود ندارد ناگفته شود این خلاف واقعیت است با لحن و العیان می بینیم که کوری وکری و بیماری و ظلم و ستم جهل ناتوانی و مرگ و زلزله … وجود دارد نه می توان منکر وجود اینها شد و نه منکر شر بودن شان . و هم این نیست که چون شر عدمی است پس شر وجود ندارد . و چون شر وجود ندارد پس انسان وظیفه ای ندارد زیرا او وظیفه انسان مبارزه با بدیها و بدها و تحصیل خوبیهاست و چون هر وضعی خوب است و بد نیست پس باید به وضع موجود همیشه رضا داد و بلکه آنرا بهترین وضع ممکن دانست . سخن در این است که همه اینها از نوع عدمیات و فقدانیات می باشد و وجود اینها از نوع وجود کمبودیها و خلاها است و از این جهت شر هستند که خود نابودی و نیستی و یا کمبودی و خلا هستند و یا منشا نابودی و نیستی و کمبودی و خلا می باشند و نقش انسان جبران کمبودیها و پر کردن خلا ها و ریشه کن کردن ریشه های این خلا ها و کمبودیها است . با این تحلیل این روشن می شود که آنچه شر و بدی است از نوع هستی نیست بلکه از نوع خلا و نیستی است پس اصلاً بدی وجود ندارد.

از نظر عدل الهی و حکمت بالغه ع خوبی ها و بدی ها در ج هان دو دسته متمایز و جدا از یکدیگر نیستند آنطوری که مثلاً جمادات از نباتات و نباتات از حیوانات جدا هستند و صفهای خاص را بوجود می آورند . این خطاست که گمان کنیم بدیها یک رده معینی از اشیاء هستند که ماهیت آنها را بدی تشکیل داده و هیچگونه خوبی در آنها نیست و خوبی ها نیز به نوبه خود داشته است و دیگر نه جدا و متمایز از بدی ها خوبی و بدی آمیخته به همند . تفکیک ناپذیر و جدا نشدنی هستند که بدی هست همانجا خوبی هم هست و آنجا که خوبی است همانجا بدی نیز وجود دارد . خوبی و بدی باهم سر رشته و آمیخته که گوئی با یکدیگر ترکیب شده اند اما از ترکیب شیمیایی بلکه ترکیبی عمیق تر و لطیف تر . از نوع وجود وعدم در خارج دو گروه جداگانه را تشکیل نمیدهند . عدم هیچ و پوچی است، و نمی تواند در مقابل هستی جای خاصی برای فرد داشته باشد، ولی در همان جا که وجود ها است که در چشم نابینا وجود دارد . نه نابینائی که همان فقدان و نداشتن بینائی است، و خود واقعیت مخصوص ندارد . خوبی و بدی ها همچون هستی و نیستی است بلکه خوبی عین هستی است و بدی عین نیستی است . هر جاکه سخن از بدی می رود حتما پای یک نیستی و فقدان درکار است بدی یا خودش از نوع نیستی است و یا مستلزم می باشد . یعنی موجودی است که خودش از آن جهت که خودش است خوب است، و از آن جهت بد است ،که مستلزم یک نیستی است و تنها از آنجهت که مستلزم نیستی است بد است نه از جهت دیگر، ما ناداری، فقر ، مرگ و… را بد می دانیم اینها ذاتا نیستی و عدم می باشند همچنین گزندگان ، درندگان میکروب ها و آفت ها را بد می دانیم . اینها مستلزم نیستی و عدم هستند . بدین جهت سوال کننده محترم بدی در جهان وجود ندارد، و جزء نیستی است . وقتی نیستی بود دیگر مطلق و غیر مطلق معنا ندارد . اصلاً در جهان بدی وجود ندارد (1)

منبع :

1- برگرفته از کتاب عدل الهی ، مرتضی مطهری .

به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد