طلسمات

خانه » همه » مذهبی » برای دختران و زنان در حکومت جهانی موعود چه کرده‌ایم؟

برای دختران و زنان در حکومت جهانی موعود چه کرده‌ایم؟


برای دختران و زنان در حکومت جهانی موعود چه کرده‌ایم؟

۱۳۹۲/۰۴/۳۰


۷۹ بازدید

برای دختران و زنان در حکومت جهانی موعود چه کرده‌ایم؟

تقابل و چالش‌های زندگی دختران و زنان دهکده جهانی با معیارهای حکومت آسمانی موعود آخرالزمان، تقابل الهی زیستن و شیطانی زیستن است. در عصر کنونی فراز و نشیب‌های فراوانی، فراروی دختران و زنان است. آنان باید مراقب باشند تا در ورطه‌ى ایسم‌ها و نحله‌ها و گرایش‌های فکری شیطان گرفتار نگردند. تمسک به وحی و حفظ اصالت و هویت، عناصر حفظ کرامت و شرافت دختران و زنان در حکومت جهانی موعود است.

اشاره:

برای دختران و زنان در حکومت جهانی موعود چه کرده‌ایم؟

تقابل و چالش‌های زندگی دختران و زنان دهکده جهانی با معیارهای حکومت آسمانی موعود آخرالزمان، تقابل الهی زیستن و شیطانی زیستن است. در عصر کنونی فراز و نشیب‌های فراوانی، فراروی دختران و زنان است. آنان باید مراقب باشند تا در ورطه‌ى ایسم‌ها و نحله‌ها و گرایش‌های فکری شیطان گرفتار نگردند. تمسک به وحی و حفظ اصالت و هویت، عناصر حفظ کرامت و شرافت دختران و زنان در حکومت جهانی موعود است.

اشاره:

دختران و زنان در آفرینش امت واحده اسلام و تشکیل حکومت جهانی موعود، جایگاهی ویژه دارند تا آنجا که تعدادی از یاران راستین حضرت بقیة الله الاعظم (عج)، زنان با ایمان خواهند بود. تقابل و چالش‌های زندگی دختران و زنان دهکده جهانی با معیارهای حکومت آسمانی موعود آخرالزمان، تقابل الهی زیستن و شیطانی زیستن است. در عصر کنونی فراز و نشیب‌های فراوانی، فراروی دختران و زنان است. آنان باید مراقب باشند تا در ورطه‌ى ایسم‌ها و نحله‌ها و گرایش‌های فکری شیطان گرفتار نگردند. تمسک به وحی و حفظ اصالت و هویت، عناصر حفظ کرامت و شرافت دختران و زنان در حکومت جهانی موعود است. عناصری که در همه زمان‌ها و زمین‌ها از حقیقت وجودی و شرافت و کرامت دختران و زنان پاسداری می‌کند. گفت و گوی پیش رو، حاصل نشستی کوتاه با سرکار خانم معصومه ظهیری، کارشناس ویژه امور زنان است که در آن به بررسی و نقد نقش زن در دهکده‌ى جهانی و حکومت جهانی موعود پرداختیم. سرکار خانم ظهیری در آستانه ۵۰ سالگی و پس از ۲۲ سال تبلیغ در مراکز علمی و آموزشی و دو دهه تدریس در دانشگاه و حوزه، هم اکنون ریاست کتابخانه و همچنین مسئولیت بسیج اساتید و عضویت در هیئت علمی جامعة الزهرا را بر عهده داشته و علاوه بر آن، کارشناس ویژه برنامه‌های خانواده و زنان در رادیوهای معارف، قرآن و دیگر شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی است.

همان‌طور که مستحضرید، این شماره از پویا در خصوص حکومت جهانی واحد در دوران ظهور و مقایسه ای بین آن حکومت موعود و دهکده جهانی مورد نظر دنیای غرب می‌باشد. به نظر حضرتعالی در خصوص تحقق و ایجاد حکومت جهانی موعود، زنان و به ویژه زنان مسلمان چه جایگاه و چه نقشی می‌توانند داشته باشند؟

خانم ظهیری: نقش زنان در حکومت ها، با توجه به این که نیمی از پیکره‌ى همه جوامع را تشکیل می دهند، به هیچ وجه قابل انکار نیست. در روایات اسلامی آمده که در راستای ایجاد و اداره‌ى حکومت جهانی حضرت (عج)،‌ زنان هم نقش دارند. بنا به روایاتی، از ۳۱۳ نفر یاران خاص حجت بن الحسن (عج)، پنجاه نفرشان زن هستند. از آن گذشته، روایاتی داریم که عقول انسان ها رشد کرده و به کمال می رسد، تا جایی که زنان در خانه های خودشان قضاوت می کنند، یعنی این روایات بیشتر ناظر بر این است که در جهت این رشد و کمال، زنان نیز همپای مردان هم نقش آفرین هستند و هم به این رشد و کمال دست پیدا می کنند.

در غرب متأسفانه بعد از جریان های رنسانس، نگاه به زن نوعی نگاه ابزاری شد که عملاً زنان را در حاشیه می بینند؛ یعنی زنان در پیش برندگی جریان مزبور نقش مفید و مؤثر ندارند؛ بلکه به عنوان ابزارِ حرکتِ همه آنهایی که قدرتمند هستند، در حال حرکتند. با توجه به جریان هایی که بعد از این به حذف خدامحوری انجامید و انسان آن جایگاه اصیل خود را از دست داد، متأثر از این جریان، زنان نیز نقش اصیل انسانی خودشان را از دست دادند. در نگاه و نظام اسلامی، ارزش انسانی بسیار والایی برای زنان در نظر گرفته شده است. مقام والای انسانی خاص جنس نیست، بلکه فراجنسیتی به آن نگاه می شود. برعکس، در غرب، علی رغم شعار فراجنسیتی، جنسیت مورد تأکید قرار می‌گیرد و این دقیقاً آن ستم نوینی است که در غرب نسبت به زنان اعمال می شود.

درباره کارکرد زنان در بحث تحقق حکومت جهانی موعود اسلام و دهکده جهانی غرب نظرتان چیست؟ به نظر شما زنان در رسیدن به این دو حکومت، چه کارکردی دارند؟

خانم ظهیری: دو نوع تأثیر مطرح است. یکی تأثیر مستقیم است؛ یعنی حضور مستقیم زنان در تحقق حکومت موعود و همراهی کردن با این جریان و دیگری تأثیر غیر مستقیم. نقش غیر مستقیم زنان نسبت به نقش مستقیم آنان، از اصالت و اعتبار بیشتری برخوردار است. جریان غیر مستقیم همان نقش مادری و همسری زن هست؛ یعنی همان نقش اصیلی که اختصاصاً برای زن در طبیعتش تعبیه شده است. در حکومت جهانی موعود زنان در پرورش نسلی که مصلح و پرهیزکارند و می توانند زمینه های تحقق آن حکومت والا را فراهم بکنند، نقش آفرین هستند. بنابراین، اگر ما یک بازنگری در نقش زنان در شرایط فعلی داشته باشیم و بتوانیم به این اصالت ها جامه‌ى عمل بپوشانیم، مطمئنا بیشتر و پررنگ تر می‌توانیم نقش زنان را ببینیم. فکر می کنم همراهی با همسران و حضور فعال در نهاد خانواده و توجه به کرامتی که زن به عنوان مادر می تواند داشته باشد، در تحقق آن حکومت که حکومت صالحان هست، مؤثر باشد. حکومت صالحان نیاز به این دارد که ما عناصر صالح و ابزارهای آن را فراهم کنیم. بعد از انقلاب به حضرت امام پیشنهاد شده بود که زنان را از داشتن مشاغل و حضور مستقیم ممنوع کنند! امام فرموده بودند: بعد از انقلاب و در شرایط کنونی نه تنها این کار جایز نیست؛ بلکه حضور مستقیم زنان در مناصب و مشاغل لازم هم هست. در حکومت جهانی موعود هم همین مسئله است. نه تنها ممنوعیت در حضور مستقیم آنها نیست، بلکه ضروری است آنان حضور متخصصانه و متعهدانه داشته باشند.

در غرب نگاه به زن یک نگاه ابزاری و حاشیه ای است. در این صد سال اخیر به طور خیلی شدید و به هم پیوسته، غرب به سمت تحقق الگویی که وعده اش را داده در حرکت است. بر همین اساس است که با هرگونه عنصری که این الگو را نمی‌پذیرد، اعمال فشارشان جدی تر می شود. در مقابل می بینیم که یک نوع رویکرد منصفانه و نگاه صحیح به کارکرد و شخصیت زن در دل آن جریان در حال رشد است. چگونه این رویکرد در حال اتفاق و واقع شدن است؟ تحلیل شما از این که غرب هر مقدار فشار را بیشتر می کند و سرعت را افزایش می دهد، از آن طرف رویکرد به اسلام و ارزش‌های انسانی و کرامتی و خصوصاً بحث حجاب و بحث حضور زنان بیشتر جدی می شود، چیست؟

خانم ظهیری: جنبش های زنانه زمانی شکل گرفت که زنان با مسئله نادیده گرفتن شخصیت خودشان روبرو بودند. بنابراین یک حرکتی را به طور طبیعی در رابطه با مسئله استیفای حقوق خودشان و به دست آوردن حقوقی که اصلاً نادیده گرفته شده بود، انجام دادند. حقوقی مثل عدم حق رأی، عدم حق مالکیت، عدم حق حضور اجتماعی و بسیاری از اینها. پیرو این موج، جریان های فمنیستی در آغاز فقط برای حق رأی و آزادی های زنانه شکل گرفت. به تبع آن با شعله‌ور شدن آتش جنگ جهانی، باز زنان مواجه شدند با جریانی که در اثر آن حقوقشان به فراموشی سپرده شده بود. جنبش های زنانه بعدی به تبع موج دوم فمنیستی شکل گرفت. موج دوم با شعار برابری و مساوات زن و مرد شروع شد. این خیزش زنان، گامی برای رسیدن به پایه مردان در جامعه بود.

جریان های تندرو و رادیکال در این زمینه حرکت جدیدی را ایجاد کردند و آن اقتدار زنانه و نادیده گرفتن هرگونه تفاوت های طبیعی میان زن و مرد بود. دقیقاً انحراف جریان از همین جا شروع شد. خداوند تبارک و تعالی از آغاز آفرینش انسان دو جنس آفریده که اختصاصات هر دو جنس منشأ در خلقت آنان دارد. زنانی که از دهه شصت به بعد به این جریان ها پیوستند، بعد از بیست سال، در دهه هشتاد، متوجه شدند دچار خلأ هویتی شده‌اند و این خلأ هویتی این گونه بود که فطرت و طبیعت آنها اقتضای یک نیازمندی هایی را داشت که نه تنها به این نیازمندیها پاسخ داده نشده بود، بلکه از جریان طبیعی حیات بشری نیز عقب مانده بودند. البته جریان های اجتماعی هم در این زمینه کمک کرد و آرام آرام این جریان به سوی پست مدرنیسم روانه شد.

طبیعت جریان پست مدرنیسم ایجاد تغییراتی در حرکت های اجتماعی بود؛ از جمله بومی نگری به فرهنگ ها، پرداختن به تفاوت ها و به دنبال آن، تنش درونی عقیدتی با این تز جدید، با آن خلأیی که زنان در فطرت و طبیعت و هویت خودشان احساس می کردند. این امر یک مقابله و تضادی را ایجاد کرد که باعث شد زنان نسبت به خود یک بازنگری داشته باشند. اولین عنوانی که در این مسئله باز در حرکت های موازی با این جریان در حال حرکت بود، موج دین خواهی در غرب بود. ربطی به مسئله خاص زنان نداشت. این موج در مقابل جریان پُست مدرنیسم ایجاد شد. بحث تجربه گرایی و بحث این که حذف عقلانیت از جریان های فکری یک مقداری با شکست روبرو شد، این خلأ معنوی را تحریک می کرد. انتظار می‌رود در آینده‌ای نه چندان دور، غرب به ویژه زنان دریابند توجه به معنویت و دین هم شخصیت آنان را حفظ می‌کند و هم حقوق از دست رفته آنان را تأمین و استیفاء‌ می‌نماید. آنان به زودی درخواهند یافت که جریان موسوم به فمنیسم به آنان صیانت و شخصیت نمی‌بخشد. در چنین شرایطی است که دین قوانین حفاظتی و قوانین صیانتی و حمایتی خود را برای زنان عرضه خواهد داشت. بنابراین، زنانی که احساس می کنند نیاز به حمایت و تأمین عواطف دارند و این که باید در جایی مورد پناهندگی قرار گیرند و از طرفی هم به عنوان نیمی از پیکره جامعه دیده شوند، باید متوجه دین شوند و دین‌خواهی را شعار خویش قرار دهند. شاید بسیاری هنوز هم بحث دین خواهی برایشان کاملاً جا نیفتاده، اما بحث حجاب تا حدودی برای آنان مطرح شده است. بیشتر از جنبه آزادی؛ حفاظت و امنیت روحی و روانی است که در پوشش و حجاب می‌تواند نظر زنان غربی را به خود معطوف دارد.

در ایران چه طور؟ این روند چه سیری را طی کرده و امروز در چه شرایطی قرار دارد؟

خانم ظهیری: اگر منظورتان ایران قبل از انقلاب باشد، از آن جهت که جزو کشورهای عقب نگه داشته شده بود، فرهنگ استعماری، فشارهای خودش را با نازل ترین عناوین خودش تحمیل می کرد. بحث کشف حجاب، بحث ابتذال و رواج فحشا، بحث استفاده تبلیغاتی و استفاده ابزاری از زنان به صورت نازل ترینش مطرح می‌شد. بخش زیادی از حقوق زنان هنوز در ایران تأمین نشده بود که شعار آزادی و رفرم مطرح شد. سیر آن شاید از زمان قاجار و با چاپ اولین نشریات زنانه شروع شد. انجمن های دفاع از حقوق زنان و باشگاه های زنانه شکل گرفت و در زمان پهلوی به اوج خودش رسید.

طلیعه انقلاب اسلامی و درخشش حضرت امام (ره) و نوید پیروزی انقلاب اسلامی، باعث شد تا مبارزات زنانی را که هنوز بعضی از آنها در سیاه چال های اسارت بودند، دچار دگرگونی و تحولی بزرگ کند. زنانی که تا دیروز هرگز فکر نمی کردند چگونه می شود هم حضور فعال داشت، هم به حقوق خود رسید و هم از ابتذال و فحشاء و زشتی ها به دور ماند، در انقلاب اسلامی شاهد تحقق آن بودند. تمام کشورهای منطقه، زنان مسلمان و حتی غیر مسلمان و همه آزاداندیشان، احساس کردند جرقه جدیدی زده شده است. یک الگوی جدیدی که تا به حال سخنی از او نبود و معرفی نشده بود، رو شده است. همین باعث شد که دغدغه غرب نسبت به فشارها بیشتر شود. تقریباً همه فشارها روی همین اصالت ها بوده، یعنی بحث پوشش زن، بحث مادری، بحث همسری و بحث هویت اصیل دینی زن. رسانه های دیداری، شنیداری، نوشتاری؛ از طریق اِعمال گروه ها چه در داخل و چه در خارج، به اقداماتی دست زدند. بسیاری از فیلم هایی را که الان ساخته شده مثل دو زن، شوکران، واکنش پنجم، زیر پوست شهر؛ هر کدام اینها موضوع دارد. موضوعی مثل ازدواج موقت، مثل بحث حقوق زنان، بحث تعدد زوجات، بحث ازدواج زیر هیجده سال. در هر کدام یک جزء را گرفتند، اما بزرگ‌نمایی کردند. نویسندگانی مثل محسن سعیدزاده، شیرین عبادی، شهلا لاهیجی، مهرانگیز کار و نیره توحیدی مجموعه جریان های واگرایی را شکل دادند و جریان سازی را بر عهده گرفتند. در این جریان‌سازی اصالت هایی مانند نقش مادری، اشتغال زنان و تفاوت ها زیر سؤال رفت. الان ما به جایی رسیدیم که بخشی از جامعه ما دچار شبهات حقوقی شده و مشکلات حقوقی دارند؛ درصدی هم معاند هستند.

فکر می‌کنید جامعه اسلامی و دنیای اسلام و حاکمیت قریب به سه دهه اسلام انقلابی در ایران، چه الگو و نظام خاصی را برای بحث زن تدارک دیده است که در راستای همان، زن را برای ایفای نقش های مؤثر در تحقق و اداره حکومت جهانی موعود آماده کند؟ آیا واقعا در این زمینه برنامه ای داریم؟

خانم ظهیری: در این جریان یک سری هست ها وجود دارد، الان وضعیت زنان چگونه هست؟ شرایط حقوقی آنها چگونه است؟ مشکلات ویژه آنان چگونه هست؟ این هست ها را باید بدانیم. ما نمی توانیم بر روی مشکلات موجود، چشمانمان را ببندیم. مثلاً کمبودهای حقوقی، بحث های اجتماعی، نوع فرهنگ ها و دیدگاه‌ها و بحث حمایت ها؛ در هر کدام از این مراحل باید ما طراحی و برنامه داشته باشیم. گام اول ما برای طراحی صحیح و معرفی الگوهای برتر این است که ذهنیت‌ها و فرهنگ‌ها را اصلاح کنیم. رسیدن به الگوها ممکن نیست، مگر این که ما مبانی و آبشخور زلال وحی را خوب شناخته و آن را خوب تبیین کنیم. دوم این که شرایط و موقعیت اجتماعی را نیز در نظر بگیریم. برای طراحی الگو، آن چه را در تمدن اسلامی و حکومت اسلامی مدنظر ماست باید در جریانی که درصدد تأمین حاکمیت حکومت جهانی موعود است، ضربدر کنیم؛ یعنی حفظ پایا بودن دین، به اضافه آن ظرفیت های اجتماعی، محدودیت ها، ممنوعیت ها و قابلیت های مربوط به پویایی دین را باید مورد بررسی قرار دهیم. ما پایایی و پویایی را با هم نیاز داریم. در بحث زنان هم همین‌گونه است. اما در برخورد با امواج جهانی چه تدبیری باید اندیشید؟

ما نمی توانیم جریان‌های جهانی را نایدیده بگیریم، اما می‌توانیم به آن‌ها جهت صحیح و ارزشی ببخشیم. بهترین الگو آن الگویی است که بتواند این موج ها را سمت و سو بدهد و بالاخره خودمان را در سطح جهانی اثبات کنیم. تا چند سال پیش اگر می‌خواستیم پرچمدارمان در جلوی کاروان های المپیک، زن محجبه باشد، ممنوع بود. ولی امروز زنان مسلمان خودشان را با همان هویت اسلامی، نشان داده‌اند. امروزه زنان مسلمان محجبه بر بلندای قله اورست با پرچم یا زهرا(س) به دنیا معرفی می‌شوند. ما نمی توانیم با جریان های حذفی پیش برویم.

باید مدنظر داشته باشیم که در رابطه با ظرفیت ها و بایدها، یک سری چیزها، ارزش است. باید زن ایرانی و زن مسلمان آن اصالت های خودش را حفظ کند و از طرف دیگر مورد حمایت قرار بگیرد. در مرحله بعد تأمین حقوق و پرکردن خلأها و بحث حمایت ها است. ما تا بحث حمایت ها را در اجرا نداشته باشیم، مطمئناً زنان ما به الگوهای غربی رجوع خواهند کرد که متأسفانه حتی برای برخی از زنان مسلمان ما جاذبه هم دارد.

در دیدار زنان با مقام معظم رهبری در روز زن، ایشان هیچ موقع به این صراحت نسبت به خلأهایی که درباره بحث زنان است، اشاره نکرده بودند. حتی برای کسانی هم که دنبال حذف نگاه دین نسبت به زن هستند، خیلی شگفت آور بود. ایشان در این دوران – که طبیعتاً تحولات سمت و سوی اسلامی گرفته، نه سمت و سوی ساختارشکنی و براندازی – این مسئله را مطرح فرمودند. ما درباره بحث زنان در فقه چه باید بکنیم!؟ در کجای راه هستیم؟ اگر بگوییم تا الان الگوی حکومتی نداشتیم، این حرف درستی است؛ اما به هر حال سه دهه را هم پشت سر گذاشتیم. آیا اصلاً شما انگیزه ای در نزد نخبگان جامعه، اساتید دانشگاه و فقیهان ما برای این که بخواهند در ده یا بیست سال آینده، موانع را برطرف کنند، می‌بینید؟

خانم ظهیری: ببینید من نه آن جریان سلفی گری حاکم بر بعضی از جریان های علمی و فقهی را قبول دارم و تأیید می کنم، نه جریان های فمنیستی را که معتقد است به این که: «فقه ما را مردان نوشتند، پس با نگاه مردانه نگاشته شده است.» فمنیست‌ها در مورد انجیل حتی معتقد بودند باید یک انجیل جدید نوشته شود، چون این انجیل را حواریون نوشتند و حواریون همه مرد بودند! من هیچ کدام از این جریان‌ها را قبول ندارم، اما درباره‌ى برخی نیازمندی‌های زنان که به دلیل عدم ابتلاء دیده نشده، باید بحث شود.

بخشی از فقه، موضوع شناسی است. تا مبتلا به موضوع نشویم، پاسخی هم برای آنان نمی‌یابیم. شاید نه این‌که دین پاسخی ندارد، بلکه این خلأ احساس نشده است. ما در رابطه با قانون مدنی خودمان نیاز به بازنگری داریم. خلأ نداریم، اما زمینه های اجرایی سالم و حمایت های اجرایی وجود ندارد؛ مثل بحث مهریه، بحث شروط ضمن عقد، بحث نفقه و خیلی از این مباحثی که مربوط به حقوق زنان است. در بحث کار، قوانین کار، بین زنان و مردان برابری‌هایی وجود دارد و ما خیلی هم افتخار می‌کنیم که برای کار قانون مساوی داریم! بحث قانون کار عملاً به ضرر مادرهاست. همین بحث شش ماهه مرخصی زایمان خانم ها که در بازنگری قانون انجام گرفت، می‌شد زودتر از این هم به این قانون رسید و در یک بازنگری زودتر، این خلأها را پر کرد.

پرداختن اساتید و فقها به موضوعات نو برای پرکردن خلاءها امری است که به صورت طبیعی عزم دین‌داران و دلسوزان را می‌طلبد، اما فکر نمی‌کنید ما در پرداختن به این موضوع، خیلی متأخّر هستیم و همین تأخیر در شناخت موضوعات باعث رویکرد بعضی از زنان مسلمان به این سمت شده است؟ در حقیقت وجود این خلاءها، باعث رونق الگوهای جهانی غرب شد و بر این اساس مجبور شده‌ایم به اموری تن بدهیم که غرب می‌پسندد. علاوه بر این توان مضاعفی لازم است تا الگوی غربی تثبیت شده و جا افتاده را حذف و الگوی اسلامی را جایگزین آن کنیم. در حالی که اگر ما زودتر به این موضوع دست پیدا می کردیم و سریع موضوع و حکم آن را می شناختیم و کار را جلو می بردیم، دیگر آن الگو نمی‌توانست در خانه ما ساکن شود که بعد ناچار به حذف آن شویم. پس، در واقع در بحث شناخت موضوع، تأخیر داریم. علتش چیست؟

خانم ظهیری: مقام معظم رهبری در صحبت شان که تکمیل صحبت های قبلی شان است، تاکید فرمودند که خود زنان در این عرصه باید پیش گام باشند. حتی در دیداری که با خواهران حوزه داشتند، این مسئله را فرمودند که «خود شما باید در رابطه با موضوعات پیش گام بشوید و بخواهید». در رابطه با تصویب کنوانسیون زنان در مجلس ششم، ما جزو مخالفان بودیم. در این جریان سه گروه بودند: یک عده می گفتند کاملاً باید به کنوانسیون بپیوندیم. یک عده ای می گفتند مشروط بپذیریم، یک عده ای هم می گفتند مطلقاً نپذیریم. به گروه اول گفتیم استدلال شما برای پذیرش چیست؟ نظر شما که به هر حال انسان‌ های متدین و مسلمانی هستید، با توجه به این همه شرایط که از جمله بیش از ۶۰ مورد فقط مخالفت با مبانی حضرت امام دارد، چیست؟ اینها گفتند که این همه سال از انقلاب گذشت، هیچ کاری نکردند. لااقل بگذارید کنوانسیون را امضاء کنیم تا شاید از این طریق بتوانیم تحولی در جریان زنان ایرانی ایجاد کنیم. می خواهم بگویم الان فکری در جامعه هست که معتقد است از طریق مجامع بین المللی و کنوانسیون های بین المللی باید به داخل کشور فشار وارد کنیم تا اینها نسبت به این مسئله هوشیار شوند.

علتش چیست؟

خانم ظهیری: آنها معتقدند که جریان های همگرا در داخل کشور، جریان های بیداری در رابطه با مسئله زنان نیستند.

این حرف شان را قبول دارید؟!

خانم ظهیری: من خودم در آن جریان، جزو مخالفان الحاق به کنوانسیون بودم. این بحث را قبول ندارم. من معتقدم به این که هوشیاری های داخلی در رابطه با خود زنان باید باشد. در انقلاب فرهنگی معتقد بودیم باید انقلاب دیگری بر پا شود. باز هم در این زمینه باید یک عزم ملی و یک حرکت انقلابی صورت گیرد. من معتقدم که همین حرکت و جنبش باید در درون صورت گیرد، منتها حرکت آن خیلی کند است. باید بر سرعت این جریان افزوده شود. ابزارهای حمایتی ما از قانون باید تأمین شود. الان قوانین خوب تصحیح می شود. قاضی حکم می دهد و حکمش برای اجرا نافذ است، اما شما ببینید در اجرای احکام چه مراحل و چه قدر کندی ها و موانع وجود دارد که باید آنها را برطرف کنیم. در بحث های فرهنگی هم همین طور. شما در مقابل جریان های واگرا و تضعیف کننده، چند فیلم در رابطه با جریان های همگرا می‌توانید مثال بزنید؟ در رابطه با بحث حقوق زنان، اصلاً به تعداد انگشتان دستتان می توانید مثال بزنید!؟ من که یادم نمی آید، اگر شما بیشتر در جریان هستید، بگویید چه قدر ما کار کردیم که با مسئله استیفای حقوق زنان، طلب حقوق زنان از دیدگاه اسلام و از دیدگاه جریان های همگرا، ایجاد حرکت و ایجاد جنبش کند. ولی آنها آمدند این کار را کردند، اما از بُعد منفی. بخش رسانه ای ما در بخش زنان ۸۰ درصد دست جریان های واگراست. هیچ فرقی نمی کند حتی در تلویزیون، ما تصویری که داریم در نگاه مخاطب ایجاد می کنیم، از دیدگاه جریان واگرا و از نگاه منفی است. چند سال قبل در تلویزیون خودمان، فیلم «خانه سبز» را داشتیم که آیه قرآن «الرجال قوّامون علی النساء» را به راحتی زیر سؤال می‌برد. آقایی می آمد می گفت که رئیس باش، اما ریاست نکن! یعنی خیلی راحت این را می گفت. هیچ کس هم نمی آمد نقد و بررسی کند. هیچ کس هم نیامد بگوید که آقا این چه فیلمی بود که شما ساختید! ببینید چقدر راحت جریان فمنیسم را به خورد مردم می دهیم! در طنز ماه مبارک رمضان نیز این مسئله پخش شد؛ خیلی هم مورد نقد و بررسی قرار نگرفت.

طبیعت قوانین مدنی و قضایی ما این است که جوهره و ذاتش مبتنی بر قوانین غربی و به‌ویژه فرانسه نوشته شده است. تبدیل این جوهره و ذات، زمان بلندی را می طلبد. حتی قوه قضائیه که یک مجتهد مسلّم در رأس آن نظارت جدی دارد و شورای عالی قضایی که در آن فقها کار جدی ای را دنبال می کنند، هنوز نتوانسته‌اند یک بخشی را با قوانین و احکام قضایی اسلام تطبیق بدهند. فکر می‌کنید این بازنگری باید در نگاه باشد یا در مصادیق؟

خانم ظهیری: در جریان های غرب، گرایش های مختلف فمنیستی روی جریان خاص متمرکز می شوند، مثلاً فمنیسم لیبرال می گوید اگر قانونی تغییر کند و حمایت وجود داشته باشد، وضعیت زنان خوب می شود. فمنیسم رادیکال می گوید اگر شما پدرسالاری را از بحث خانواده ها و محیطهای زنانه بردارید، مشکلات زنان حل می شود. فمنیسم سوسیال می گوید اگر بحث اقتصاد و برابری حل شود، مشکلات زنان حل می شود. هر کدام اینها در نقد و بررسی این جریان های فمنیستی دچار مشکلاتی هستند؛ حتی در جریان فمنیسم پست مدرنیسم. ما دو تا راه را پیشنهاد می کنیم؛ اول این که تحلیل، تبیین و دریافت ما باید از وحی روشن باشد. یکی از بزرگترین مشکلات، این است که نمی‌دانیم جایگاه قوانین اسلامی ما کجاست؟ قرآن و سنت برای این مشکل امروز جامعه ما بالاخره یا جواب می دهد، یا جواب نمی دهد. چه راه حلی را برای شما پیاده می کند؟ شما قواعد فقهی را وقتی می خوانید، می گویید قواعد فقهی راهگشا است. اکنون این کلیدها در باب مسائل زنان این قفل ها را باز نمی‌کند و مشکلات را مرتفع نمی‌سازد، چون اصلاً نیامدیم در این عرصه وارد بشویم.

بحث دوم این که ما در طراحی الگو باید به روز باشیم. یک وقت می خواهیم الگو برای زن مسلمان ایرانی بدهیم با اختصاصات شرایط بومی، جغرافیایی و بافت فرهنگی خودش؛ یک وقت می گوییم طراحی الگو برای زنان مسلمان جهان. مگر نمی گوییم ما می خواهیم به سوی جهانی‌شدن حرکت بکنیم، حکومت جهانی از آن ماست، «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون». این «عبادی الصالحون» یعنی مردم مسلمان آزاده دنیا. حالا عبادی الصالحون برنامه و الگو ندارند؟ نیمی از این عبادی الصالحون زنان جامعه هستند. چه برنامه ای برایشان داشتید؟ چه طراحی ای کردید؟ کجا ظرفیت های آنها را شناختید؟

شما بحث حجاب را مطرح می‌کنید. به یک خانم آفریقایی می‌گویید: «یک مقنعه ای می زنی، یک روپوش هم می پوشی و یک چادر پنج شش متری هم به سر می کنی.» خوب این بنده خدا که از اسلام فرار می‌کند! در آن فضای گرم آنجا، اصلاً یک چنین طراحی را قبول ندارد. می گوید خدا خیرتان بدهد، اگر دین شما این قدر به زنان سخت گرفته، من اصلاً مسلمان نباشم، خیلی بهتر است. دارم جزیی را مثال می زنم که تعمیم به کل پیدا کند. بالاخره برای این خانم آفریقایی هم باید الگوی حجاب اسلامی طراحی شود. حضور اجتماعی فعال برای زنان و خانواده‌ى مسلمان هندی که هنوز بافت سنتی مردسالاری در خانواده اش حاکم است، چگونه است!؟ باید این را طراحی بکنیم. دو طراحی داریم: یکی طراحی بومی است. مشکل زن بنگلادشی، زن عراقی، زن آمریکایی، زن فرانسوی با مشکل زن ایرانی یکی نیست. بخشی از الگوها قسمت ثابت طراحی ماست، مثل همان بحث حجاب، بحث حقوق نامساوی بین زن و مرد. اینها برگرفته از شریعت هستند و ثابت هم هست. برای همه جا یک جور است و قابل تغییر نیست، اما چگونگی اجرا و حمایت آن قابل تغییر است. مشکل مهریه را هنوز نتوانستیم حل کنیم. یک مدت مردها را فرستادیم زندان، هزینه دولت رفت بالا بعد آزاد شدند که مهریه را بدهند، یک ماه مهریه دادند، ماه دوم فرار کردند. نیامدیم حمایت کنیم. سرانجام گفتند حالا همین است، بالاخره با همدیگر مصالحه کنید و با هم کنار بیایید. شما یک، دو، سه، چهار، پنج موضوع را کنار هم بگذارید، می شود ده تا موضوع. همین ده تا موضوع بالاخره طراحی می خواهد.

قطعاً فلسفه حضور آن پنجاه زن در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)، باید همین باشد که این موضوعات بررسی شود. این پنجاه نفر خانمی که حضرت را یاری می‌دهند، کسانی هستند که قدرت اداره و تحلیل و استنباط در موضوعات دارند.

خانم ظهیری: حتماً همین‌طور است.

آیا فکر نمی‌کنید طرح مباحثی هم‌چون مهریه، حق طلاق، نفقه، شروط ضمن عقد و موارد دیگر مخصوص جغرافیای خاص ما نیست و اگر در آفریقا یا در اروپا و آمریکا و آسیای دور مطرح شود، موضوعاتی را در ذیلش می آورد که چالش ها و تعارض های جدی با سنت و کتاب الله پیدا می کند؟ شما به شروط ضمن عقد اشاره داشتید. از یک جهاتی حقوق اولیه زنان در این شروط تأمین می شود، ولی از طرفی هم تبعات، مباحث و عوارضی را به دنبال خودش می‌آورد. مواردی هم‌چون تسلط زنان بر مدیریت زندگی مرد، حتی تحت الشعاع قرار دادن اداره زندگی، بی‌جهت بودن نفقه و ولایت‌گریزی زنان. این مباحث در واقع امنیت و آسایش روانی را تا حدود زیادی در خانواده متزلزل می‌کنند. یقیناً این تعارضات و چالش ها را، آن پنجاه نفر با حضورشان در کنار حضرت حل می‌کنند. اما تا آن زمان چه زمینه سازی باید انجام شود؟ نقاط چالش زای این بحث را چگونه باید بررسی کنیم؟ موضوعات آن را چگونه استخراج و حل کنیم؟

خانم ظهیری: با نگاه جهانی، ما به یک دعوت و تشکیل کنفرانس، جهت همبستگی زنان مسلمان جهان نیاز داریم. ما الان کنوانسیون را رد می کنیم. بسیاری از این نشست‌ها مانند همین نشست پکن، کمیسیون سازمان ملل، کمیسیون زنان سازمان ملل متحد و مصوبات آن را رد می کنیم و قبول نداریم. چون بحث‌هایش به انحراف می رود و مصوباتش تا همین چند وقت پیش، به بحث هم جنس گرایی رسید. حرف من این است که ما باید در رابطه با همبستگی زنان مسلمان و تبیین منشور زن مسلمان جهان گام برداریم. گرچه گام های اولیه ای در این زمینه برداشته شده و ما در رابطه با زنان مسلمان جهان نشست‌هایی داشتیم. اگر معتقدیم ایران ام القراست، اگر معتقدیم به این که انقلاب اسلامی متکفل زمینه‌ى جهانی سازی و فراهم نمودن زمینه های اصلاحات جهانی هست، باید در این مسیر پیش برویم. ما از اشتراکات ویژه‌ای با زنان دنیا برخورد‌اریم. خود همین بحث دین خواهی، استیفای حقوق زنان، بحث این که زنان آزاده دنیا در مقابل استفاده ابزاری و سوءاستفاده های جنسی نیاز به حمایت دارند و ستم نوین جنسی که علیه آنان در حال شکل‌گیری و تقویت است، از نقاط مشترک بین تمام زنان جهان است. ما حتی روی مشترکات هم نیامدیم کار کنیم و شعار بدهیم.

باتوجه به اینکه مباحث و مشکلات زنان بیش‌تر در دانشگاه‌ها و محیط‌های خارج از حوزه از قبیل انتشار روزنامه و بیانیه و کتاب و تشکیل انجمن و فراکسیون مطرح می‌شود، پیوند نهاد حوزه با دانشگاه را در این زمینه چگونه بررسی می‌کنید؟

خانم ظهیری: اگر اجازه بفرمایید، من صراحتاً بگویم، ولو بعضی ها نپسندند. حوزه‌های علمیه خواهران به هیچ وجه احساس دردمندی درباره مسایل و مشکلات زنان ندارند. تا دردمند نباشی، به دنبال درمان نمی گردی. متأسفم که این را می گویم و حاضرم در این رابطه مباحثه کنم که حوزه های علمیه خواهران اصلاً دردمندانه در این رابطه برخورد نکردند. حتی در آن جریان کنوانسیون، شاید به عدد انگشتان دست ما توانستیم مخالفت های خودمان را در حوزه ابراز بکنیم. به هر حال باید یک پیوندی برگزار شود. چون بحث های بنیادی و فکری خوبی در حوزه ها وجود دارد، من این را تأیید می‌کنم؛ یعنی الان یک پتانسیل قوی فکری در حوزه وجود دارد. من به این اعتقاد ندارم که امور زنان را فقط زنان باید انجام بدهند، نه؛ فرقی نمی کند. جریان فکری حمایت از این موضوع، بین آقایان و خانم های حوزوی وجود دارد و این حساسیت ایجاد شده است. منتها تشکل واحدی که بخواهد اینها را حمایت کند و جهت بدهد، هنوز به وجود نیامده است. توقع ما این بود در دولت فعلی، دفتر امور زنان گامی بسیار بلند بردارد. در حال حاضر یونیفرم زنانه مشکل ما نیست یا تهیه مدل لباس های سنتی مشکل زنان ما را حل نمی کند. من یادم است در جریان قبلی، پشت یکی از این مجله ها عکس خانم سوارکاری از عشایر چاپ شده و نوشته بود: «زنان عشایر به سوارکاری می اندیشند». آیا واقعاً همه مشکلاتمان حل شده و فقط همین مورد مانده است؟ من احساس می کنم این رفرمی را که در بحث های لیبرالیسم با آنها مخالفت می کردیم، خودمان الان به آن مبتلا شدیم؛ یعنی فکر می کنیم همه اش این طوری باید کار کنیم.

نقش دولت را در موارد بالا چه می دانید؟ به خصوص نقش دست اندرکاران اصلی و موثّر دولت را؟

خانم ظهیری: افراط و تفریط. جریان دولت قبلی به صورت افراطی به جریان زنان پرداخت و خودش باعث مشکلاتی در رابطه با زیاده خواهی زنان و نابجا خواستن شد و حرکت هایی ایجاد شد که بعضاً در سمت و سوی همان حرکت های غربی و آبی روی آتش بود. در جریان فعلی، آن قدر ما نسبت به مباحث زنان بی توجه هستیم که به جریان های بسیار نادر رسیده‌ایم که مثلاً یونیفرم برای همه خانم های اداری طراحی می کنیم. من خیلی مدعی نیستم، ولی بروید کارنامه مباحث زنان را در این دو سال بررسی کنید. شعار قبلی ها فقط محوریت و توسعه در زمینه زنان بود که آن را گرفتیم. یک بخشی از آن کار، خوب هم بود، ولی شعار دولت فعلی را نمی دانم چیست؟

در گزارش قبلی که خانم شجاعی به سازمان ملل رفتند، در راستای همان توسعه گفتند که ما این مقدار زنان مدیر داریم، این قدر به تعداد نمایندگان افزودیم، این قدر ایجاد اشتغال در رابطه با زنان داشتیم، این قدر تعداد قبولی زنان را در دانشگاه بالا بردیم و… همین طور در بحث توسعه، آمار و ارقام دادند. حالا ما می خواهیم آمار بدهیم! چه آماری؟ می خواهم بگویم که در رابطه با حفظ ارزش ها و بازگشت به هویت اصیل چه کردیم؟ در مسئله دانشگاه ها چه کار کردیم؟ سهمیه زنان را کم کردیم که خوب این هنر نبود، اگر توانستیم این را برگردانیم به آن جریان درست و صحیح خودش هنر کردیم. در رابطه با مسئله مشاغل زنانه چه کار کردیم؟ خیلی مهم است. الان کارگردانان فیلم های سینمایی و سریال ها بیایند یکی یکی به ما بگویند که در رابطه با زنان چه کردیم. ما اصلاً کند شدیم. همین که ایستایی نداریم، خوب است؛ منتها در رابطه با جریان رو به رشد و پیش رونده غرب، کند کار کردن یعنی درجا زدن، در جا زدن یعنی عقب ماندن، یعنی بازگشت به قبل. ما سرعت می خواهیم.

چرا این دهکده جهانی را شما دارید نادیده می گیرید؟ آنها برای تحقق دهکده جهانی رو به جلو حرکت می‌کنند. در این دهکده مردان و زنان را هر کدام به شکلی به تسخیر خودشان در می‌آورند. ما برای حکومت موعود جهانی خودمان، چه قدر مردان و زنان را جلب کرده ایم؟ ما چه قدر اصلاحات کرده‌ایم؟ آنها می گویند ما برای خودمان یک اصلاحات می کنیم. یورو درست کردیم تا پول و اقتصادمان را یکسان کنیم و بعد هم حکومت هایمان را. ما چه کردیم؟ مگر ما مدعی نیستیم حکومت جهانی از آن ماست، مثلاً در بخش زنان چه کار کردیم؟ حرکت خوب و امیدبخش هست، ولی کند است.

اشاره ای به دهکده جهانی کردید. خودتان بهتر می دانید در این دهکده قرار است همه فرهنگ ها یکدست شود و همه خانم ها و آقایان در دنیا یک‌گونه فکر کنند. وظیفه یکدست کردن اصطلاحات و تعریف های زندگی را، چه در خانواده، چه در معیشت، چه در اقتصاد، چه در فرهنگ و چه در روابط اجتماعی، متأسفانه هالیوود برای ما تنظیم کرده است، حتی در جامعه ایرانی و اسلامی خودمان. اگر بخواهیم برای بچه مدل اتاق طراحی کنیم، همان مدلی را انتخاب می کنیم که کارتون و فیلم هالیوود تنظیم کرده است. روابط بین زن و مرد حتی روابط عاطفی، اجتماعی، خانواده، خواستگاری ها، ازدواج ها تمام این تعاملات را متأسفانه رمان ها و به تبع آن هالیوود با فیلم های سینمایی و کارتون‌های خودش دارد تنظیم می کند. هالیوود و در واقع کدخدایان این دهکده جهانی دارند این مدل را فراهم و تنظیم می کنند. شما چگونه این شاخصه‌ها را به دختران و زنان معرفی کنید؟

خانم ظهیری: بخش عمده اش بریده شدن است، یعنی تحت عنوان دختران امروز و زنان امروز، یک شعاری دارد مطرح می شود که مراد آن بریده شدن از همه فرهنگ ها و سنت های گذشته به صورت مطلق است؛ بدون در نظر گرفتن همان ارمغان های اصیلی که از گذشته جزو میراث کهن ما هست و باید آن را حفظ کنیم. ما ظرف های عتیقه را در موزه ها نگه می داریم، اما فرهنگ اصیل خودمان را می شکنیم و با آن مبارزه و از خاطره ها هم محو می کنیم. این حرکت اول شان است. بریده شدن نسل امروز از نسل گذشته و دیروز از همه چیز آن، حتی از دین و نوع دین خواهی.

حرکت دوم این است که متأسفانه ما چون نیامدیم یک پالایشی در فرهنگ گذشته خودمان انجام بدهیم، حتی در فرهنگ دینی مان، مثلاً نیامدیم خرافه زدایی کنیم و ارزش های اصیل را به صورت زلال و پاک و به زبان امروز به نسل جدیدمان عرضه کنیم. به همین دلیل بحث دین ستیزی از مواردی است که امروز جهان غرب دارد آن را عرضه می کند. مهم ترین اینها و در رأس آن، بحث و واژه آزادی با تعریف غلط آن است که تحت عنوان آزادی و آزادی خواهی نسل امروز ما را تهییج می کند. بنابراین، در تمامی زمینه‌ها آزادی مطلق داشتن نتیجه‌اش این است که در نهاد خانواده ما، ولایت گریزی را به جوان ها و زنان عرضه می کند. شما الان می بینید ولایت پدر نه در مورد بچه ها و نه در مورد زن اعمال می شود. پاپ قبلی در یکی از روزهای گرامی‌داشت سالروز خانواده اعلام کرده بود بیایید تمدن عشق را برپا کنیم و آن همین بحث احیاء خانواده و مسئله ازدواج تحت عنوان تمدن عشق بود که مطرح کرد.

یکی از چیزهایی که در الگوها برای ما مطرح می شود، اولویت بندی است؛ یعنی همان شرایطی که در باب ظرفیت ها و محدودیت ها مطرح کرده بودند. خود آن شرایط می آید اولویت بندی می کند. آن وقت خود به خود ما دیگر مشکلی تحت عنوان پذیرش بی رویه دختران در دانشگاه نخواهیم داشت، چون این خانم برای خودش اولویت بندی می کند و در نتیجه چیزی با عنوان تزاحم اشتغال و مادری و همسری نخواهیم داشت. در این طراحی الگو، خانم کار نیمه وقت را برای خودش می پسندد و مشاغل سنگین را قبول نمی‌کند. چیزی تحت عنوان رغبت زنان به شغل مساوی با مردان اصلاً نخواهیم داشت. به همین دلیل است که می گویم باید کار فرهنگی انجام بدهیم و نداده‌ایم!

وقتی شما در فیلم می بینید که خانم چادری، خانم بدبخت و بیچاره‌ای است، سبزی پاک می کند، خدمتکار است و خانمی که کلاه معدن و مهندسی سرش است، این یک خانم متشخص است، خوب معلوم است که دختر من هم آن را می پسندد و دیگر حرف من را گوش نمی‌کند.

می گویند هر جا که بخواهند از جهت فرهنگی و مباحث فکری تغییر ایجاد کنند، دو عنصر را به صورت جدی تغییر می دهند؛ اول ادبیات که تغذیه کننده رسانه است، دوم معماری. همه خوب می‌دانیم که خانم ها مدیر داخلی خانه ها هستند و شاید تأثیرگذارترین عنصر در نظام خانواده، معماری باشد. از آغاز مشروطیت تاکنون اولین چیزی که مورد هجمه قرار گرفته، همین دو عنصر است؛ آشپزخانه و سرویس‌های اُپن به بی‌عفتی و بی‌حجابی منتهی شده، طراحی نوین داخل منزل به مصرف گرایی و دوری از قناعت رسیده، چینش داخل منزل؛ نظام حجب و حیاء را در داخل خانه و اختلاط حریم‌ها را شکسته و موارد دیگر. اینها همه عوارض خطرناک نظام نوینی است که در دهکده جهانی دارد شکل می گیرد. اگر حضرت تشریف بیاورند، فکر می کنید در مقابل این مدل‌هایی که ترویج می شود چه مدلی را ترویج می‌کنند؟ در حقیقت، در نقطه مقابل دهکده جهانی، چه معیارهایی را ارائه می‌دهند؟

خانم ظهیری: در روایات به این نکته اشاره شده است که تسلیم و پذیرش در مقابل حکومت جهانی وجود دارد؛ یعنی باورها تغییر می کند. آن موقع می‌بینیم که حضرت عیسی‌مسیح(ع) پشت سر حضرت مهدی(عج) نماز می‌خواند و به طبع آن جمعیت کلان مسیحی با آن نشانه‌هایی که وجود دارد، تسلیم می شوند. اصلاً نیاز به خونریزی نیست، فقط یک تعداد کمی معاند می مانند. شما پیامبر گرامی اسلام (ص) را هم که می بینید، این جوری است. در اصل، اسلام مردم را قانع کرد. یک پذیرش در آنها ایجاد شد که بعد تعبدی داشت؛ مردم نمی پرسیدند چرا نماز صبح را این شکلی باید بخوانیم و چرا باید وضو بگیریم؟ پیامبر فرمودند که نماز بخوانید همان جور که من می خوانم. به نظر می‌رسد در زمان حضرت مهدی(عج) هم همین گونه خواهد بود؛ نوعی تسلیم و کرنش و تعظیم در مقابل حکومت حضرت و باورهای عمومی پدید می‌آید که به تبع آن هم بقیه خوبی‌ها و ارزش‌ها خود به خود نمود پیدا می‌کند.

عرض کردم باید طراحی الگو برای زنان قابل قبول باشد و نسبت به آن اقبال عمومی صورت بگیرد. مشکل الان بر سر این است که طراحی خوب نداشتیم. ببینید در بیمارستان شیفت شب خانم با آن ساعت طولانی فعال است. نمی گویم شیفت شب خانم نداشته باشیم، ولی تغییر ساعت و یکسانی ساعت کاری پرستار مرد با پرستار زن الان هم هست. ما می رویم روی بودجه ها فکر می کنیم؛ یعنی دو تا پرستار باید داشته باشیم، دو تا چهار ساعت کار کنند که یک پرستار زن مجبور نباشد هشت ساعت در شیفت شب کار کند.

به طور کلی می‌توان گفت، چون در نظام مهدوی، طراحی الگو به طور صحیح صورت می‌پذیرد، طبعاً با فطرت و سرشت آدمی سازگاری دارد و مردم بدون ایجاد تنش در مقابل آن تسلیم می‌شوند.

منبع: ماهنامه فرهنگ پویا شماره ۵

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد