۱۳۹۳/۱۰/۰۵
–
۱۹۳ بازدید
۱ـ در هیچ آیه و روایتی بشر به عنوان اشرف مخلوقات معرّفی نشده ؛ آنچه قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) بیانگر آن هستند این حقیقت است که انسان کامل (انسان بالفعل ) اشرف از جمیع انواع مخلوقات می باشد ؛ که البته انسان کامل نیز دارای مراتب است و بین انسانهای کامل ، چهارده معصوم اشرف آنان و نبی اکرم (ص) در میان آنها ، در اوج شرافت وجودی است.
1ـ در هیچ آیه و روایتی بشر به عنوان اشرف مخلوقات معرّفی نشده ؛ آنچه قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) بیانگر آن هستند این حقیقت است که انسان کامل (انسان بالفعل ) اشرف از جمیع انواع مخلوقات می باشد ؛ که البته انسان کامل نیز دارای مراتب است و بین انسانهای کامل ، چهارده معصوم اشرف آنان و نبی اکرم (ص) در میان آنها ، در اوج شرافت وجودی است.
بنا بر این ، نوع بشر به خاطر آنکه همواره انسانهای کامل در میان افراد آن وجود دارد اشرف انواع می باشد ؛ ولی بسیاری از افراد بشر بالقوّه اشرف مخلوقات هستند نه بالفعل ؛ لذا اگر استعدادهای الهی وجود خود را تماماً شکوفا نموده و تبدیل به انسان کامل و خلیفةالله گردند ، اشرف انواع مخلوقات خواهند بود ، در غیر این صورت ممکن است هم سطح ملائک مقرّب یا ملائک غیر مقرّب یا در سطح حیوانات یا حتّی پایین تر از آن باشد. از اینرو در قرآن کریم گاه از برخی انسانها با صفاتی حیوانی یا شیطانی یا جمادی یاد شده است.
« … آنها همچون چهارپایان ، بلکه گمراهترند ؛ اینان همان غافلانند.» (الأعراف : 179)
« آیا گمان مى برى بیشتر آنان مى شنوند یا مى فهمند؟! آنان فقط همچون چهارپایان ، بلکه گمراهترند.» (الفرقان :44)
« فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْب ـــ مثل او همچون سگ است. » ( الأعراف : 176)
« کسانى که مکلّف به تورات شدند ولى حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشى هستند که کتابهایى حمل مى کند.» (الجمعة:5 )
« سپس دلهاى شما بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، یا سخت تر» (البقرة:74)
« وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِن ـــــ اینچنین در برابر هر پیامبرى، دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم.» (الأنعام:112)
« بگو: پناه مى برم به پروردگار مردم… از شرّ وسوسه گر پنهانکار، که در درون سینه انسانها وسوسه مى کند،خواه از جنّ باشد یا از انسان.» (ناس: 1ـ 6)
2ـ امّا اگر منظور از قرآن کریم همین کتاب نوشته شده با مرکّب بر صفحه کاغذ است ، شکّی نیست که انسان کامل از آن برتر است ؛ چون کاغذ و مرکّب که فضیلتی ندارند و الفاظ هم که اموری اعتباری بوده تداعی کننده ی معانی می باشند ؛ لذا قداست آنها به خاطر حمل معانی وحیانی است. امّا اگر مراد از قرآن کریم معانی الفاظ آن باشد باز انسان کامل بر آن برتری دارد ؛ چرا که تمام آن معانی در ذهن انسان کامل نقش بسته است ؛ پس ذهن شریف او بر آن معانی احاطه ی وجودی دارد. امّا اگر مراد از قرآن کریم صورت ملکوتی او در عالم ملکوت یا فراتر از آن صورت جبروتی او در عالم جبروت باشد باز انسان کامل از آن برتر است ؛ چرا که سیطره ی وجودی انسان کامل فراتر از ملکوت و جبروت اهل آن دو عالم می باشد. امّا اگر مقصود از قرآن کریم صورت لاهوتی آن در عالم اسماء الله باشد ، در آن صورت دوگانگی بین انسان کامل و قرآن وجود ندارد تا از برتری یکی بر دیگری سخن گفته شود ؛ چرا که صورت لاهوتی قرآن کریم همان علم خداوند متعال بر جمیع مخلوقات است که انسان کامل نیز در مرتبه ی علم الهی ، عین علم خدا و خزانه ی علم اوست.
امام صادق (ع) فرمودند: « نَحْنُ تَرَاجِمَةُ وَحْیِ اللَّهِ نَحْنُ خُزَّانُ عِلْمِ اللَّه ــــ ماییم بازگوکننده ی وحی خدا و ماییم خزانه های علم خدا. » (إعلام الورى بأعلام الهدى ،ص284 )
امام صادق (ع) فرمودند: « یَا أَبَا بَصِیرٍ نَحْنُ شَجَرَةُ الْعِلْمِ وَ نَحْنُ أَهْلُ بَیْتِ النَّبِیِّ وَ فِی دَارِنَا مَهْبِطُ جَبْرَئِیلَ وَ نَحْنُ خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ وَ نَحْنُ مَعَادِنُ وَحْیِ اللَّه ــــــ ای ابابصیر ماییم درخت علم و ماییم اهل بیت نبی (ص) و فرودگاه جبرئیل در خانه ی ما بود و ماییم خزانه های علم خدا و ماییم معادن وحی خدا.» (أمالی الصدوق ،ص307 )
« روزی مردی به امام سجّاد (ع) گفت: مرا از حدیثی خبر دهید که تنها مربوط به خود شما باشد! امام فرمودند: ماییم خزانه های علم خدا و وارث وحی خدا و حمل کنندگان کتاب خدا ، … » ( بحار الأنوار ، ج 65 ،ص 138 )
رسل خدا فرمودند: « … لَنَا کَرَائِمُ الْقُرْآنِ ـــ کرامتهای قرآن برای ما (اهل بیت) است.» ( بحار الأنوار ، ج 23،ص 76 )
و امیرمومنان (ع) فرمودند: « فِیهِمْ کَرَائِمُ الْقُرْآنِ وَ هُمْ کُنُوزُ الرَّحْمَن ــــ در ائمه اهل بیت است کرامتهای قرآن و ایشانند گنجهای خدوند رحمان.» ( نهج البلاغة ،خطبه 154)
خداوند متعال درباره ی قرآن کریم فرمود: « ِ وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ ء ــــ و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است. » (النحل:89) و در مورد امیرمومنان علی (ع) فرمود: « وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفى بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ ـــــ آنها که کافر شدند مى گویند: «تو پیامبر نیستى.» بگو: «کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب(قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند »(الرعد :43) اهل بیت (ع) فرمودند: آنکه تمام علم کتاب نزد اوست علی بن ابی طالب می باشد. همچنین خداوند متعال فرمود: « وَ کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ ــــــ و همه چیز را در امام آشکار کننده اى برشمرده ایم. » ( یس:12) . امام باقر (ع) فرمودند: « چون این آیه نازل شد که : « وَ کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ » دو مرد در همان مجلس برخاسته و گفتند یا رسول اللَّه آیا آن امام مبین تورات است؟ فرمودند: نه . گفتند: آیا آن انجیل است؟ فرمودند: نه. گفتند: آیا آن قرآن است؟ فرمود: نه. در این هنگام امیر مومنان على بن ابى طالب وارد مجلس شد ، رسول خدا (ص) فرمودند: آن امام مبین این شخص است ؛ به راستى اوست آن امامى که خداى تبارک و تعالى علم هر چیز را در وجود او بر شمرده است.» ( أمالی الصدوق ، ص170)
حاصل کلام اینکه چهارده معصوم که اشرف جمیع مخلوقاتند ، همانند قرآن کریم مظهر علم خدا بوده در عالم لاهوت عین قرآنند و دوگانگی آنان تنها در عوالم پایین تر است ؛ همانگونه که همه ی آن بزرگواران نور یگانه اند ولی در عالم مادّه چهارده صورت پذیرفته اند ؛ کما اینکه انبیاء همگی از نور لاهوتی این بزرگواران پدید آمده اند. امیرمنان (ع) خطاب به سلمان فارسی و ابوذر غفاری فرمودند: « منم خضر آن عالمی که موسى در پی او بود منم معلّم سلیمان بن داود و منم ذو القرنین و منم قدرت خدا . ای سلمان و ای اباذر! منم محمّد و محمّد من است ؛ من از محمّدم و محمّد از من است ؛ خداوند مى فرماید: مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ. ای سلمان و ای اباذر! مُرده ی ما نَمُرده و غائب ما دور نشده و کشته هاى ما هرگز کشته نشده اند. ای سلمان و ای اباذر! من امیر هر مرد و زن مؤمنم چه گذشتگان و چه آیندگان ؛ مرا با روح عظمت تائید کرده اند من یکى از بندگان خدایم مبادا ما را خدا بنامید و جز آن درباره ی فضل ما هر چه مایلید بگویید که به کنه فضل ما نخواهید رسید و حتّى مقدارى از یک دهم آن را نمی توانید بیان کنید ؛ چون ماییم آیات و دلائل خدا و حجّتها و خلیفه ها و امینان و امامان او و ماییم وجه اللَّه و عین اللَّه و لسان اللَّه. به وسیله ی ما بندگان خدا عذاب می شوند و به وسیله ی ما پاداش داده می شوند.» ( بحار الأنوار ، ج 26،ص6 )
بنا بر این ، نوع بشر به خاطر آنکه همواره انسانهای کامل در میان افراد آن وجود دارد اشرف انواع می باشد ؛ ولی بسیاری از افراد بشر بالقوّه اشرف مخلوقات هستند نه بالفعل ؛ لذا اگر استعدادهای الهی وجود خود را تماماً شکوفا نموده و تبدیل به انسان کامل و خلیفةالله گردند ، اشرف انواع مخلوقات خواهند بود ، در غیر این صورت ممکن است هم سطح ملائک مقرّب یا ملائک غیر مقرّب یا در سطح حیوانات یا حتّی پایین تر از آن باشد. از اینرو در قرآن کریم گاه از برخی انسانها با صفاتی حیوانی یا شیطانی یا جمادی یاد شده است.
« … آنها همچون چهارپایان ، بلکه گمراهترند ؛ اینان همان غافلانند.» (الأعراف : 179)
« آیا گمان مى برى بیشتر آنان مى شنوند یا مى فهمند؟! آنان فقط همچون چهارپایان ، بلکه گمراهترند.» (الفرقان :44)
« فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْب ـــ مثل او همچون سگ است. » ( الأعراف : 176)
« کسانى که مکلّف به تورات شدند ولى حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشى هستند که کتابهایى حمل مى کند.» (الجمعة:5 )
« سپس دلهاى شما بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، یا سخت تر» (البقرة:74)
« وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِن ـــــ اینچنین در برابر هر پیامبرى، دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم.» (الأنعام:112)
« بگو: پناه مى برم به پروردگار مردم… از شرّ وسوسه گر پنهانکار، که در درون سینه انسانها وسوسه مى کند،خواه از جنّ باشد یا از انسان.» (ناس: 1ـ 6)
2ـ امّا اگر منظور از قرآن کریم همین کتاب نوشته شده با مرکّب بر صفحه کاغذ است ، شکّی نیست که انسان کامل از آن برتر است ؛ چون کاغذ و مرکّب که فضیلتی ندارند و الفاظ هم که اموری اعتباری بوده تداعی کننده ی معانی می باشند ؛ لذا قداست آنها به خاطر حمل معانی وحیانی است. امّا اگر مراد از قرآن کریم معانی الفاظ آن باشد باز انسان کامل بر آن برتری دارد ؛ چرا که تمام آن معانی در ذهن انسان کامل نقش بسته است ؛ پس ذهن شریف او بر آن معانی احاطه ی وجودی دارد. امّا اگر مراد از قرآن کریم صورت ملکوتی او در عالم ملکوت یا فراتر از آن صورت جبروتی او در عالم جبروت باشد باز انسان کامل از آن برتر است ؛ چرا که سیطره ی وجودی انسان کامل فراتر از ملکوت و جبروت اهل آن دو عالم می باشد. امّا اگر مقصود از قرآن کریم صورت لاهوتی آن در عالم اسماء الله باشد ، در آن صورت دوگانگی بین انسان کامل و قرآن وجود ندارد تا از برتری یکی بر دیگری سخن گفته شود ؛ چرا که صورت لاهوتی قرآن کریم همان علم خداوند متعال بر جمیع مخلوقات است که انسان کامل نیز در مرتبه ی علم الهی ، عین علم خدا و خزانه ی علم اوست.
امام صادق (ع) فرمودند: « نَحْنُ تَرَاجِمَةُ وَحْیِ اللَّهِ نَحْنُ خُزَّانُ عِلْمِ اللَّه ــــ ماییم بازگوکننده ی وحی خدا و ماییم خزانه های علم خدا. » (إعلام الورى بأعلام الهدى ،ص284 )
امام صادق (ع) فرمودند: « یَا أَبَا بَصِیرٍ نَحْنُ شَجَرَةُ الْعِلْمِ وَ نَحْنُ أَهْلُ بَیْتِ النَّبِیِّ وَ فِی دَارِنَا مَهْبِطُ جَبْرَئِیلَ وَ نَحْنُ خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ وَ نَحْنُ مَعَادِنُ وَحْیِ اللَّه ــــــ ای ابابصیر ماییم درخت علم و ماییم اهل بیت نبی (ص) و فرودگاه جبرئیل در خانه ی ما بود و ماییم خزانه های علم خدا و ماییم معادن وحی خدا.» (أمالی الصدوق ،ص307 )
« روزی مردی به امام سجّاد (ع) گفت: مرا از حدیثی خبر دهید که تنها مربوط به خود شما باشد! امام فرمودند: ماییم خزانه های علم خدا و وارث وحی خدا و حمل کنندگان کتاب خدا ، … » ( بحار الأنوار ، ج 65 ،ص 138 )
رسل خدا فرمودند: « … لَنَا کَرَائِمُ الْقُرْآنِ ـــ کرامتهای قرآن برای ما (اهل بیت) است.» ( بحار الأنوار ، ج 23،ص 76 )
و امیرمومنان (ع) فرمودند: « فِیهِمْ کَرَائِمُ الْقُرْآنِ وَ هُمْ کُنُوزُ الرَّحْمَن ــــ در ائمه اهل بیت است کرامتهای قرآن و ایشانند گنجهای خدوند رحمان.» ( نهج البلاغة ،خطبه 154)
خداوند متعال درباره ی قرآن کریم فرمود: « ِ وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ ء ــــ و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است. » (النحل:89) و در مورد امیرمومنان علی (ع) فرمود: « وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفى بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ ـــــ آنها که کافر شدند مى گویند: «تو پیامبر نیستى.» بگو: «کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب(قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند »(الرعد :43) اهل بیت (ع) فرمودند: آنکه تمام علم کتاب نزد اوست علی بن ابی طالب می باشد. همچنین خداوند متعال فرمود: « وَ کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ ــــــ و همه چیز را در امام آشکار کننده اى برشمرده ایم. » ( یس:12) . امام باقر (ع) فرمودند: « چون این آیه نازل شد که : « وَ کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ » دو مرد در همان مجلس برخاسته و گفتند یا رسول اللَّه آیا آن امام مبین تورات است؟ فرمودند: نه . گفتند: آیا آن انجیل است؟ فرمودند: نه. گفتند: آیا آن قرآن است؟ فرمود: نه. در این هنگام امیر مومنان على بن ابى طالب وارد مجلس شد ، رسول خدا (ص) فرمودند: آن امام مبین این شخص است ؛ به راستى اوست آن امامى که خداى تبارک و تعالى علم هر چیز را در وجود او بر شمرده است.» ( أمالی الصدوق ، ص170)
حاصل کلام اینکه چهارده معصوم که اشرف جمیع مخلوقاتند ، همانند قرآن کریم مظهر علم خدا بوده در عالم لاهوت عین قرآنند و دوگانگی آنان تنها در عوالم پایین تر است ؛ همانگونه که همه ی آن بزرگواران نور یگانه اند ولی در عالم مادّه چهارده صورت پذیرفته اند ؛ کما اینکه انبیاء همگی از نور لاهوتی این بزرگواران پدید آمده اند. امیرمنان (ع) خطاب به سلمان فارسی و ابوذر غفاری فرمودند: « منم خضر آن عالمی که موسى در پی او بود منم معلّم سلیمان بن داود و منم ذو القرنین و منم قدرت خدا . ای سلمان و ای اباذر! منم محمّد و محمّد من است ؛ من از محمّدم و محمّد از من است ؛ خداوند مى فرماید: مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ. ای سلمان و ای اباذر! مُرده ی ما نَمُرده و غائب ما دور نشده و کشته هاى ما هرگز کشته نشده اند. ای سلمان و ای اباذر! من امیر هر مرد و زن مؤمنم چه گذشتگان و چه آیندگان ؛ مرا با روح عظمت تائید کرده اند من یکى از بندگان خدایم مبادا ما را خدا بنامید و جز آن درباره ی فضل ما هر چه مایلید بگویید که به کنه فضل ما نخواهید رسید و حتّى مقدارى از یک دهم آن را نمی توانید بیان کنید ؛ چون ماییم آیات و دلائل خدا و حجّتها و خلیفه ها و امینان و امامان او و ماییم وجه اللَّه و عین اللَّه و لسان اللَّه. به وسیله ی ما بندگان خدا عذاب می شوند و به وسیله ی ما پاداش داده می شوند.» ( بحار الأنوار ، ج 26،ص6 )