بررسی تفاوت زمان برزخ نسبت به زمان مرگ افراد
۱۳۹۴/۰۵/۱۰
–
۱۱۵۱ بازدید
پرسشگرگرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مرکز به بیان زیر توجه کنید .
۱. در عالم برزخ ، زمان راه ندارد ؛ لذا کسی که ساعتی قبل از قیامت وارد برزخ می شود با کسی که از زمان حضرت آدم (ع) وارد برزخ شده ، تفاوتی در میزان عذاب یا پاداش برزخی نخواهد داشت. البته هضم این مطلب نیز برای کسانی که ذهن فلسفی نیافته اند ، به خاطر انس زیادشان با زمان و امور زمانی ، کاری است حقیقتاً دشوار ؛ امّا اهل حکمت و بالاتر از آنها اهل عرفان ، به سبب انسی که با امور مجرّد و فرازمانی دارند ، این حقیقت را به آسانی در می یابند.
1. در عالم برزخ ، زمان راه ندارد ؛ لذا کسی که ساعتی قبل از قیامت وارد برزخ می شود با کسی که از زمان حضرت آدم (ع) وارد برزخ شده ، تفاوتی در میزان عذاب یا پاداش برزخی نخواهد داشت. البته هضم این مطلب نیز برای کسانی که ذهن فلسفی نیافته اند ، به خاطر انس زیادشان با زمان و امور زمانی ، کاری است حقیقتاً دشوار ؛ امّا اهل حکمت و بالاتر از آنها اهل عرفان ، به سبب انسی که با امور مجرّد و فرازمانی دارند ، این حقیقت را به آسانی در می یابند.
2.توضیح انکه هر چند به نظر می رسد کسى که هزاران سال پیش از دنیا رفته از حیث میزان آسایش و راحتى یا از جهت عذاب و شدت گرفتارى با کسى که نزدیک به قیامت چشم از جهان بسته تفاوت دارد اما باید توجه داشت که بر پایى قیامت، تمام شدن نعمت یا پایان عذاب برزخ نیست که گمان شود کسى کم تر یا بیش تر متنعّم بوده یا عذاب کشیده، بلکه قیامت ادامه همان حالت برزخى است به صورت دیگر. با توجه به این که چون حالات برزخیان متفاوت است، گاهى شدت گرفتارى هاى مراحل برزخى موجب آمرزش و تخفیف عذاب قیامت مى گردد.
اگر شخصى پاک و مؤمن باشد، پس از مرگ در نعمت هاى خداوندى غوطه ور است و در کمال آسایش و رفاه زندگى مى کند، وگرنه، در عذاب الهى گرفتار و معذّب است و روزگار سختى را مى گذارند.اگر هم از افراد مستعضف فکرى باشد، یعنى قدرت بر تشخیص حق از باطل نداشته و یا حجّت بر او تمام نشده و هم چنین کودکان و دیوانگان، تا قیامت و بر پا شدن محکمه عدل الهى، بدون سؤال و عذاب و نعمتى در عالم برزخ خواهند ماند.
پس، ماندن و درنگ در قبر براى مؤمنان و صالحان آزار دهنده نیست; امّا براى غیر ایشان بسیار رنج آور و با عذاب همراه مى باشد. تفاوت افراد از نظر عمل خیر و شر به شدت و ضعف عذاب یا نعمت، بستگى دارد و از آن جا که خداوند متعال حکیم است و عادل، طورى با آنان عمل مى کند که سر سوزنى به کسى ظلم و جور نشود «إنّ الله لیس بظلّام للعبید».
در تاریخ چنین آمده: روزى حضرت عیسى(علیه السلام) از کنار قبر جوان تازه گذشته اى که هنوز آب قبرش خشک نشده بود عبور مى کردند، به اذن خداوند متعال، جوان را زنده کردند. وقتى جوان زنده شد، چهره اى بسیار پیر و شکسته و حالتى رنجور و خسته داشت; گویى مدت طولانى از این جهان رفته است! حضرت عیسى(علیه السلام) از او پرسیدند: «چه مدت است که جان سپرده اى؟» جوان گفت: «چندین هزار سال!» سپس پرسیدند: «پس از مرگ بر تو چه گذشت؟» جوان گفت: «وقتى مرا به خاک سپردند، «نکیر» و «منکر» آمدند و سؤالاتى کردند، چون نتوانستم جواب دهم، مرا تازیانه اى زدند که قبرم از آتش پر شد و تا همین الآن مى سوختم!»
حضرت از آن جا گذشت و دگر بار پیرمردى را که سالیان دراز از مرگش مى گذشت و نشانى از قبرش به جاى نمانده بود به اذن خدا زنده کرد. پیرمرد وقتى زنده شد، با نشاط و با جمال، جلوه مى کرد. حضرت از او پرسیدند: «چند وقت است که چهره در نقاب خاک کشیده اى؟» پیرمرد گفت: «هم اکنون، تا از دنیا رفتم مرا به خاک سپردند; «نکیر» و «منکر» آمند و از من سؤالاتى کردند; چون جواب دادم، باغى از باغ هاى بهشت بر من نمایان شد… در همان جا بودم که مرا احضار فرمودید».
منابع : معارف پرسمانی و سایت سبطین