دوست گرامی. کتابهایی که تهیه کرده اید خوب است و شاید کتابهای دیگری هم برای تقویت اندیشه لازم باشد که همواره مورد مطالعه قرار دهید اما آنچه در این مسیر تاثیر نهایی دارد عمل است. بنابراین برای خود برنامه عملی داشته باشید تا به موفقیت و سعادت برسید.
چهارچوب کلی برنامه سلوک
انسان موجودی چند بعدی است و رشد و کمال او بستگی تام به رشد تمامی ابعاد با هم و به صورت هماهنگ دارد، بنابراین در برنامه تنظیمی خودسازی، باید به همه ابعاد انسانی توجه شود تا استعدادهای گوناگون و ابعاد متنوع وجودی انسان، متوازن شکوفا گردد.
مؤلفههای کلی چهارچوب سلوک:
1. توجه به رشد عقلانی و فکری؛ یکی از ابعاد مهم انسانْ عقل اوست که مدیریت کشور وجود آدمی را برعهده دارد. رشد عقلانی و فکری سالک که در اثر مطالعات و تحقیقات دینی و تفکر در اندیشه ناب اسلامی صورت میپذیرد، باید در برنامههای سلوک نظری که پایه و مبنای سلوک عملی است، مد نظر قرار گیرد؛ زیرا بدون داشتن عقلانیت مبتنی بر اندیشه دینی، مراحل خودسازی، بندگی و سلوک دینی با اختلال مواجه میشود.
راهبرد کلی رسیدن به چنین عقلانیتی حقیقت جویی و باطل شناسی است؛ زیرا عقلانیت دینی و اندیشه الهی انسان که مبنای اصلی ایمان و عملکرد صحیح اوست، بر اساس گرایش فکری به حقیقت و گریزش از باطل شکل میگیرد، بنابراین یکی از اموری که سالک باید همواره در برنامههای عملی خود بگنجاند و با اهتمام خاص رعایت کند، جستجوی حقیقت از طریق داشتن برنامههای مطالعاتی و تحقیقی و تعمیق شناخت است.
2. اهتمام به انجام وظایف بندگی؛ اصل بندگی خدا با انجام وظیفه و اطاعت از فرمان خداوند، محقق میشود، بنابراین انجام واجبات و ترک گناهان به منظور کسب رضایت الهی و همچنین انجام مستحبات و ترک مکروهات به منظور رسیدن به محبت الهی، از مراحل بسیار حساس و پراهمیت در سلوک است که باید در برنامه روزانه سالک گنجانده و نسبت به آن مراقبه دائمی صورت گیرد.
3. مبارزه دائمی با نفس و کنترل اعضاء و جوارح و واردات قلبی؛ اغلب موانعی که در مسیر سلوک و بندگی پیش میآید، مربوط به اطلاعات و واردات قلبی است که از طریق اعضاء و جوارح صورت میگیرد. ازاینرو لازم است همواره در برنامه سلوکی، کنترل چشم و گوش و زبان و دهان و سایر جوارح، مد نظر باشد و همواره با گرایشها و تعلقات و خواستههای افراطی نفس به جهادی پیگیرانه پرداخت.
4. مراقبت دائمی در زمینه اصلاح عادات و ملکات اخلاقی؛ هر یک از ملکات اخلاقی بد، مانند خودخواهی، عجب، کبر، حسد و همچنین عاداتی مانند پرخوری و پرخوابی و پرگویی مانع بزرگی برای رشد معنوی انسان است که لازم است با برنامه ریزی و جایگزینسازی عادات نیکو و ملکات زیبای اخلاقی رفع و رفو شود.
5. اهتمام به حفظ سلامت بدن و شادابی روانی؛ حفظ سلامتی و شادابی بدن که همواره مرکب راهواری برای روح است، اهمیت ویژهای دارد. عدم توجه به سلامتی و شادابی بدنی و روانی، تمام برنامههای سلوکی را مختل ساخته و به سالک آسیب جدی وارد مینماید.
مراقبات عبادی روزانه
این برنامه شامل اعمال و مراقبات عبادی مختصری است که خوب است سالک در طول شبانه روز نسبت به رعایت آن اهتمام جدی داشته باشد.
الف) برنامه سحرگاه
1. بیداری از خواب شبانگاهی حداقل یک ساعت مانده به اذان صبح و انجام تهجد و نماز شب؛
2. تلاوت قرآن هنگام طلوع فجر؛
3. اقامه نماز نافله و فریضه صبح همراه با حضور قلب و تعقیبات آن؛
4. خواندن یکی از دعاهای مأثوره و استمداد از خدای متعال؛
5. توسل و زیارت اهل بیت (ع) با زیارات مأثوره به خصوص زیارت عاشورا، دعای توسل، زیارت جامعه و مانند آن و استمداد از ایشان؛
6. بیدارماندن تا طلوع خورشید و اشتغال به ذکر الهی در صورت امکان؛
7. استراحت بعد از طلوع خورشید در صورت نیاز و صبحانه کم حجم، اما قوی و انجام سایر امور مربوط به معیشت؛
ب) برنامه ظهر و عصرگاه
1. خواندن نافله قبل از نماز فریضه ظهر و عصر به مقدار توان؛
2. فریضه ظهر و عصر همراه با حضور قلب و تعقیبات آن به جماعت در صورت امکان؛
3. خواب قیلوله به مقدار نیم تا یک ساعت، قبل یا بعد از نهار؛
4. رعایت کمخوری در صرف نهار به مقداری که اشتها باقی باشد و معده سنگین نشود، البته در سبک زندگی و سنت اسلامی به وعده صبح و شام اکتفا میشده و صرف نهار وجود نداشته است؛
5. داشتن برنامه و فرصت منظم مطالعات و تحقیقات دینی؛
ج) برنامه شبانگاه
1. حضور در مساجد و انجام نماز جماعت مغرب و عشا همراه با نوافل و تعقیبات؛
2. شرکت در مراسم دعا یا سخنرانی و هیئات مذهبی و مانند آن؛
3. صرف شام حتی المقدور سر شب و رعایت کم خوری در آن؛
4. تنظیم برنامه خواب برای مدت حداقل پنج ساعت قبل از بیداری سحر؛
توضیح: برنامههای عبادی این دستورالعمل حدود چهار ساعت از شبانه روز سالک را به خود اختصاص میدهد. باقی ساعتهای روز و شب در اختیار اوست تا به کسب معیشت، ورزش، دیدار با دوستان، رفتن به میهمانی، معاشرت با علما و بندگان صالح خداوند، کسب مهارتهای لازم برای زندگی، تفریح سالم و نشاط آور، رسیدگی به وضعیت خانواده، خدمت به خلق، دستگیری نیازمندان، مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی و تلاش در عرصههای دیگر خودسازی و سلوک، بپردازد.
روش مراقبه و پایش روزانه نفس
مراقبه، پایش یا کشیک نسبت به نفس و حالات و رفتارهای ناشی از آن برنامه اصلی سلوک عملی است که از آن به گامهای عملی به سوی خودسازی یاد میشود. این برنامه دارای مراحلی است که در تعبیر علمای اخلاق، تحت عنوان «مراحل مرابطه با نفس» مطرح شده است:
الف) مشارطه؛ مشارطه به معنای شرط کردن و قرار گذاشتن است. بر سالک است که در آغاز هر روز مثلاً بعد از نماز صبح با خود خلوت کند و (با یاد آوری سوره شریفه والعصر) نفس خویش را مورد خطاب قرار دهد و بگوید، ارزندهترین سرمایه، عمر توست که تنها سرمایه رسیدن به حیات ابدی و سعادت جاوید است و ضایع کردن و صرف کردن آن در نافرمانی خدا و ارتکاب جرم و گناه تو را دچار خسارتی بزرگ خواهد کرد و با خود قرار بگذارد که انگار، امروز، آخرین روز زندگی اوست.
همچنین در هنگام مشارطه باید سالک با اعضای خود، مانند چشم، زبان، گوش، دست و پا، دهان، شکم، فکر و دل، یکی یکی شرط کند که مطیع فرمان خدا باشند، رضایت او را در نظر بگیرند، از حدود الاهی تجاوز نکنند، آنچه را که خدا دوست دارد، دوست بدارند و از آنچه نمیپسندد، پرهیز نمایند، نعمتهای خداوند را شکر گذارند و نیروهای خود را در راهی مصرف کنند که باعث رشد و شکوفایی خود و قرب الهی باشد.
ب) مراقبه؛ مراقبه از ماده رَقَبَه، به معنای گردن است و از آنجا که انسان به هنگام نظارت و مواظبت از چیزی، گردن میکشد و اوضاع را زیر نظر میگیرد، این واژه بر معنای نظارت، مواظبت و زیر نظر گرفتن نفس خویش، استعمال شده است.
مراقبه محوریترین و مؤثرترین گام در بندگی خدا و تهذیب اخلاق است؛ یعنی انسان پس از عهد و پیمان و شرط بستن با اعضا و جوارح خود در کمین آنها بنشیند و کاملاً نظارت و پایش کند که بر عهد خود بمانند و از صراط مستقیم هدایت گمراه نشوند.
حال انسان در مراقبه مانند کسی است که احتمال به تاراج رفتن تمام سرمایه و گوهر گران بهایی که در اختیار دارد را میدهد و مراقب است تا دزدان و شیادان سرمایه او را به غارت نبرند. اگر انسان از خویش مراقبت نکند و اخلاق و کردار و افکارش را تحت کنترل درنیاورد، بی شک سعادت ابدی و رستگاری جاودانهاش، دور از دسترس خواهد بود.
قرآن کریم میفرماید: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ؛ ای مومنان! از (مخالفت با) خدا پروا کنید و هر کس باید بنگرد که چه چیزی برای فردایش فرستاده است که خداوند از آنچه انجام میدهید، آگاه است.
از امیرمؤمنان (ع) نقل شده است که فرمود: ینبَغِی أَن یکون الرَّجُل مُهینًا عَلَی نَفسِهِ، مُرَاقِباً قَلبَه، حَافِظاً لِسَانَهُ؛ سزاوار است انسان بر خود مسلط و همواره مراقب قلب خود و نگاه دار زبانش باشد.
ج) محاسبه؛ امام حسن عسکری (ع) میفرماید: لیس منا من لم یحاسب نفسه فی کل یوم؛ ان عمل خیرا، استزاد و ان عمل سوءا استغفرالله؛ از ما نیست کسی که در شبانه روز (لااقل یک بار) محاسبه نفس نداشته باشد، اگر عمل خوبی از او سرزده، از خدا بخواهد که توفیق او را افزون کند و اگر عمل بدی سر زده، از خداوند طلب بخشش نماید.
لازم است سالک در یکی از ساعات پایانی روز به حساب و کتاب حالات و افعال خود رسیدگی کند که امروز چه کار کردهام، چه کار باید انجام میدادم که انجام ندادهام و چه کار انجام دادهام که نباید انجام میدادم؟ و آیا خدا از من راضی است یا شیطان؟
منظور از محاسبه این است که هر کس چنانکه بازرگان کاردان، در پایان روز، هفته و ماه و سال، حسابهای تجاری خود را بررسی و سود زیان خویش را مطالعه میکند، به یک محاسبه الهی و معنوی دست زند و همین دقت و موشکافی را در مورد اعمال و رفتارش اعمال نماید؛ اگر اعمالش نیک و خداپسند باشد خدا را شکر کند و دوام آن را از خداوند بخواهد و اگر گناه و خلافی از او سرزده، از خدا طلب آمرزش کند و از استمرار آن جلوگیری کند و در جبران آن و محو آثارش بکوشد.
یکی از مراحل سخت و دشواری که همگان در روز قیامت پیش رو خواهند داشت، محاسبه اعمال و رسیدگی به رفتار و کردار آنها در دنیا است. یوْمَ تَجِدُ کلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَینَها وَ بَینَهُ أَمَداً بَعِیداً؛ روزی که هر کس، هر کار نیکی را که انجام داده حاضر میبیند و آرزو میکند میان او و اعمال بدش فاصله زیادی باشد.
در حدیث معروفی از رسول گرامی اسلام (ص) آمده: حَاسِبُوا أَنفُسَکم قَبلَ أَن تُحَاسِبُوا وَزِنُوا قَبلَ أَن تُوزَنُوا وَ تَجهَزُوا لِلعَرض الاَکبَر؛ پیش از آن که به حساب شما برسند، خود را محاسبه کنید و قبل از آن که شما را بسنجند، خویش را بسنجید و برای آوردگاه بزرگ، آماده شوید.
در روایت تکان دهندهای از امام کاظم (ع) آمده است: لَیسَ مِنّا مَن لَم یحاسِبْ نفسَهُ فی کلِّ یومٍ، فَإن عَمِلَ حَسَنا استَزادَ اللّهَ و إن عَمِلَ سَیئا استَغفَرَ اللّهَ مِنهُ و تابَ إلَیهِ؛ کسی که اهل محاسبه نفس و اعمالش نباشد، با مرام و مسلک و برنامه اهل بیت (ع) بیگانه بوده و از زمره شیعیان آنها به شمار نمیآید.
د) معاتبه و معاقبه؛ بعد از محاسبه نوبت به معاتبه و معاقبه میرسد. معاتبه به معنای عتاب و سرزنش کردن و معاقبه به معنای مجازات کردن و کیفر دادن خود است. این مرحله، برای کسانی است که در مراقبت از خود نتوانستهاند خواستههای افراطی نفس خود را کنترل نمایند و دچار خطا و نافرمانی شدهاند.
اگر انسان بعد از محاسبه نفس و حسابرسی رفتار و کردار خود، در مقابل تخلفات و سرکشیهای نفس واکنشی نشان ندهد، جرأت و جسارت نفس برای ارتکاب گناه بیشتر میشود، چنان که مدیر یک شرکت و یا رئیس یک اداره، کارگران و کارمندان و زیردستان خود را به دلیل تخلفاتی که از آنها سرزده و کوتاهی و قصور در انجام وظایف، مورد سرزنش و جریمه قرار میدهد و متناسب با میزان خطا و جرم آنها را گوشمالی و کیفر مینماید، همچنین سالکی که در راه اصلاح و تربیت نفس قدم بر میدارد، باید در برابر سرکشی و طغیان نفس بیتفاوت نباشد و به موقع عکس العمل نشان دهد وگرنه افراطیگری و سرکشی نفس مهار نخواهد شد.
البته باید توجه داشت که کیفر نفس در برابر کارهای خلافی که انسان انجام داده، دارای مراتب فراوانی است. گاهی به گونهای است که تنها سرزنش کافی است و بیش از آن نیاز نیست، ولی گاهی لازم است سخت گیری بیشتری صورت گیرد و نفس انسان از برخی لذتها، خواهشها و امور مورد علاقه، مانند خواب و غذا و استراحت خود را کنترل کند یا بسیار اندک از آن بهره ببرد تا نفس وی رام و مهار شود.
امیرمؤمنان (ع) در خطبه معروف متقین در بیان اوصاف اهل تقوا میفرماید: هر گاه نفس او در انجام وظایفی که خوش ندارد سرکشی کند، او هم از آنچه دوست دارد محرومش میسازد.
و در حدیث نورانی دیگر میفرماید: إِذَا صَعبَت عَلَیک نَفسَک فَاصعَب لَهَا تَذِلُّ لَک؛ هنگامی که نفس مطیع و رام تو نگردد و بر تو سخت بگیرد، تو هم عرصه را بر او تنگ کن تا تسلیم تو گردد. در این حدیث به شکل بسیار روشن، انسان باید همواره با نفس خویش زور آزمایی و با آن ستیزه کند و این ستیزه، اصل همه ستیزهها، با دیگر دشمنان بیرونی است.
چهارچوب کلی برنامه سلوک
انسان موجودی چند بعدی است و رشد و کمال او بستگی تام به رشد تمامی ابعاد با هم و به صورت هماهنگ دارد، بنابراین در برنامه تنظیمی خودسازی، باید به همه ابعاد انسانی توجه شود تا استعدادهای گوناگون و ابعاد متنوع وجودی انسان، متوازن شکوفا گردد.
مؤلفههای کلی چهارچوب سلوک:
1. توجه به رشد عقلانی و فکری؛ یکی از ابعاد مهم انسانْ عقل اوست که مدیریت کشور وجود آدمی را برعهده دارد. رشد عقلانی و فکری سالک که در اثر مطالعات و تحقیقات دینی و تفکر در اندیشه ناب اسلامی صورت میپذیرد، باید در برنامههای سلوک نظری که پایه و مبنای سلوک عملی است، مد نظر قرار گیرد؛ زیرا بدون داشتن عقلانیت مبتنی بر اندیشه دینی، مراحل خودسازی، بندگی و سلوک دینی با اختلال مواجه میشود.
راهبرد کلی رسیدن به چنین عقلانیتی حقیقت جویی و باطل شناسی است؛ زیرا عقلانیت دینی و اندیشه الهی انسان که مبنای اصلی ایمان و عملکرد صحیح اوست، بر اساس گرایش فکری به حقیقت و گریزش از باطل شکل میگیرد، بنابراین یکی از اموری که سالک باید همواره در برنامههای عملی خود بگنجاند و با اهتمام خاص رعایت کند، جستجوی حقیقت از طریق داشتن برنامههای مطالعاتی و تحقیقی و تعمیق شناخت است.
2. اهتمام به انجام وظایف بندگی؛ اصل بندگی خدا با انجام وظیفه و اطاعت از فرمان خداوند، محقق میشود، بنابراین انجام واجبات و ترک گناهان به منظور کسب رضایت الهی و همچنین انجام مستحبات و ترک مکروهات به منظور رسیدن به محبت الهی، از مراحل بسیار حساس و پراهمیت در سلوک است که باید در برنامه روزانه سالک گنجانده و نسبت به آن مراقبه دائمی صورت گیرد.
3. مبارزه دائمی با نفس و کنترل اعضاء و جوارح و واردات قلبی؛ اغلب موانعی که در مسیر سلوک و بندگی پیش میآید، مربوط به اطلاعات و واردات قلبی است که از طریق اعضاء و جوارح صورت میگیرد. ازاینرو لازم است همواره در برنامه سلوکی، کنترل چشم و گوش و زبان و دهان و سایر جوارح، مد نظر باشد و همواره با گرایشها و تعلقات و خواستههای افراطی نفس به جهادی پیگیرانه پرداخت.
4. مراقبت دائمی در زمینه اصلاح عادات و ملکات اخلاقی؛ هر یک از ملکات اخلاقی بد، مانند خودخواهی، عجب، کبر، حسد و همچنین عاداتی مانند پرخوری و پرخوابی و پرگویی مانع بزرگی برای رشد معنوی انسان است که لازم است با برنامه ریزی و جایگزینسازی عادات نیکو و ملکات زیبای اخلاقی رفع و رفو شود.
5. اهتمام به حفظ سلامت بدن و شادابی روانی؛ حفظ سلامتی و شادابی بدن که همواره مرکب راهواری برای روح است، اهمیت ویژهای دارد. عدم توجه به سلامتی و شادابی بدنی و روانی، تمام برنامههای سلوکی را مختل ساخته و به سالک آسیب جدی وارد مینماید.
مراقبات عبادی روزانه
این برنامه شامل اعمال و مراقبات عبادی مختصری است که خوب است سالک در طول شبانه روز نسبت به رعایت آن اهتمام جدی داشته باشد.
الف) برنامه سحرگاه
1. بیداری از خواب شبانگاهی حداقل یک ساعت مانده به اذان صبح و انجام تهجد و نماز شب؛
2. تلاوت قرآن هنگام طلوع فجر؛
3. اقامه نماز نافله و فریضه صبح همراه با حضور قلب و تعقیبات آن؛
4. خواندن یکی از دعاهای مأثوره و استمداد از خدای متعال؛
5. توسل و زیارت اهل بیت (ع) با زیارات مأثوره به خصوص زیارت عاشورا، دعای توسل، زیارت جامعه و مانند آن و استمداد از ایشان؛
6. بیدارماندن تا طلوع خورشید و اشتغال به ذکر الهی در صورت امکان؛
7. استراحت بعد از طلوع خورشید در صورت نیاز و صبحانه کم حجم، اما قوی و انجام سایر امور مربوط به معیشت؛
ب) برنامه ظهر و عصرگاه
1. خواندن نافله قبل از نماز فریضه ظهر و عصر به مقدار توان؛
2. فریضه ظهر و عصر همراه با حضور قلب و تعقیبات آن به جماعت در صورت امکان؛
3. خواب قیلوله به مقدار نیم تا یک ساعت، قبل یا بعد از نهار؛
4. رعایت کمخوری در صرف نهار به مقداری که اشتها باقی باشد و معده سنگین نشود، البته در سبک زندگی و سنت اسلامی به وعده صبح و شام اکتفا میشده و صرف نهار وجود نداشته است؛
5. داشتن برنامه و فرصت منظم مطالعات و تحقیقات دینی؛
ج) برنامه شبانگاه
1. حضور در مساجد و انجام نماز جماعت مغرب و عشا همراه با نوافل و تعقیبات؛
2. شرکت در مراسم دعا یا سخنرانی و هیئات مذهبی و مانند آن؛
3. صرف شام حتی المقدور سر شب و رعایت کم خوری در آن؛
4. تنظیم برنامه خواب برای مدت حداقل پنج ساعت قبل از بیداری سحر؛
توضیح: برنامههای عبادی این دستورالعمل حدود چهار ساعت از شبانه روز سالک را به خود اختصاص میدهد. باقی ساعتهای روز و شب در اختیار اوست تا به کسب معیشت، ورزش، دیدار با دوستان، رفتن به میهمانی، معاشرت با علما و بندگان صالح خداوند، کسب مهارتهای لازم برای زندگی، تفریح سالم و نشاط آور، رسیدگی به وضعیت خانواده، خدمت به خلق، دستگیری نیازمندان، مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی و تلاش در عرصههای دیگر خودسازی و سلوک، بپردازد.
روش مراقبه و پایش روزانه نفس
مراقبه، پایش یا کشیک نسبت به نفس و حالات و رفتارهای ناشی از آن برنامه اصلی سلوک عملی است که از آن به گامهای عملی به سوی خودسازی یاد میشود. این برنامه دارای مراحلی است که در تعبیر علمای اخلاق، تحت عنوان «مراحل مرابطه با نفس» مطرح شده است:
الف) مشارطه؛ مشارطه به معنای شرط کردن و قرار گذاشتن است. بر سالک است که در آغاز هر روز مثلاً بعد از نماز صبح با خود خلوت کند و (با یاد آوری سوره شریفه والعصر) نفس خویش را مورد خطاب قرار دهد و بگوید، ارزندهترین سرمایه، عمر توست که تنها سرمایه رسیدن به حیات ابدی و سعادت جاوید است و ضایع کردن و صرف کردن آن در نافرمانی خدا و ارتکاب جرم و گناه تو را دچار خسارتی بزرگ خواهد کرد و با خود قرار بگذارد که انگار، امروز، آخرین روز زندگی اوست.
همچنین در هنگام مشارطه باید سالک با اعضای خود، مانند چشم، زبان، گوش، دست و پا، دهان، شکم، فکر و دل، یکی یکی شرط کند که مطیع فرمان خدا باشند، رضایت او را در نظر بگیرند، از حدود الاهی تجاوز نکنند، آنچه را که خدا دوست دارد، دوست بدارند و از آنچه نمیپسندد، پرهیز نمایند، نعمتهای خداوند را شکر گذارند و نیروهای خود را در راهی مصرف کنند که باعث رشد و شکوفایی خود و قرب الهی باشد.
ب) مراقبه؛ مراقبه از ماده رَقَبَه، به معنای گردن است و از آنجا که انسان به هنگام نظارت و مواظبت از چیزی، گردن میکشد و اوضاع را زیر نظر میگیرد، این واژه بر معنای نظارت، مواظبت و زیر نظر گرفتن نفس خویش، استعمال شده است.
مراقبه محوریترین و مؤثرترین گام در بندگی خدا و تهذیب اخلاق است؛ یعنی انسان پس از عهد و پیمان و شرط بستن با اعضا و جوارح خود در کمین آنها بنشیند و کاملاً نظارت و پایش کند که بر عهد خود بمانند و از صراط مستقیم هدایت گمراه نشوند.
حال انسان در مراقبه مانند کسی است که احتمال به تاراج رفتن تمام سرمایه و گوهر گران بهایی که در اختیار دارد را میدهد و مراقب است تا دزدان و شیادان سرمایه او را به غارت نبرند. اگر انسان از خویش مراقبت نکند و اخلاق و کردار و افکارش را تحت کنترل درنیاورد، بی شک سعادت ابدی و رستگاری جاودانهاش، دور از دسترس خواهد بود.
قرآن کریم میفرماید: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ؛ ای مومنان! از (مخالفت با) خدا پروا کنید و هر کس باید بنگرد که چه چیزی برای فردایش فرستاده است که خداوند از آنچه انجام میدهید، آگاه است.
از امیرمؤمنان (ع) نقل شده است که فرمود: ینبَغِی أَن یکون الرَّجُل مُهینًا عَلَی نَفسِهِ، مُرَاقِباً قَلبَه، حَافِظاً لِسَانَهُ؛ سزاوار است انسان بر خود مسلط و همواره مراقب قلب خود و نگاه دار زبانش باشد.
ج) محاسبه؛ امام حسن عسکری (ع) میفرماید: لیس منا من لم یحاسب نفسه فی کل یوم؛ ان عمل خیرا، استزاد و ان عمل سوءا استغفرالله؛ از ما نیست کسی که در شبانه روز (لااقل یک بار) محاسبه نفس نداشته باشد، اگر عمل خوبی از او سرزده، از خدا بخواهد که توفیق او را افزون کند و اگر عمل بدی سر زده، از خداوند طلب بخشش نماید.
لازم است سالک در یکی از ساعات پایانی روز به حساب و کتاب حالات و افعال خود رسیدگی کند که امروز چه کار کردهام، چه کار باید انجام میدادم که انجام ندادهام و چه کار انجام دادهام که نباید انجام میدادم؟ و آیا خدا از من راضی است یا شیطان؟
منظور از محاسبه این است که هر کس چنانکه بازرگان کاردان، در پایان روز، هفته و ماه و سال، حسابهای تجاری خود را بررسی و سود زیان خویش را مطالعه میکند، به یک محاسبه الهی و معنوی دست زند و همین دقت و موشکافی را در مورد اعمال و رفتارش اعمال نماید؛ اگر اعمالش نیک و خداپسند باشد خدا را شکر کند و دوام آن را از خداوند بخواهد و اگر گناه و خلافی از او سرزده، از خدا طلب آمرزش کند و از استمرار آن جلوگیری کند و در جبران آن و محو آثارش بکوشد.
یکی از مراحل سخت و دشواری که همگان در روز قیامت پیش رو خواهند داشت، محاسبه اعمال و رسیدگی به رفتار و کردار آنها در دنیا است. یوْمَ تَجِدُ کلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَینَها وَ بَینَهُ أَمَداً بَعِیداً؛ روزی که هر کس، هر کار نیکی را که انجام داده حاضر میبیند و آرزو میکند میان او و اعمال بدش فاصله زیادی باشد.
در حدیث معروفی از رسول گرامی اسلام (ص) آمده: حَاسِبُوا أَنفُسَکم قَبلَ أَن تُحَاسِبُوا وَزِنُوا قَبلَ أَن تُوزَنُوا وَ تَجهَزُوا لِلعَرض الاَکبَر؛ پیش از آن که به حساب شما برسند، خود را محاسبه کنید و قبل از آن که شما را بسنجند، خویش را بسنجید و برای آوردگاه بزرگ، آماده شوید.
در روایت تکان دهندهای از امام کاظم (ع) آمده است: لَیسَ مِنّا مَن لَم یحاسِبْ نفسَهُ فی کلِّ یومٍ، فَإن عَمِلَ حَسَنا استَزادَ اللّهَ و إن عَمِلَ سَیئا استَغفَرَ اللّهَ مِنهُ و تابَ إلَیهِ؛ کسی که اهل محاسبه نفس و اعمالش نباشد، با مرام و مسلک و برنامه اهل بیت (ع) بیگانه بوده و از زمره شیعیان آنها به شمار نمیآید.
د) معاتبه و معاقبه؛ بعد از محاسبه نوبت به معاتبه و معاقبه میرسد. معاتبه به معنای عتاب و سرزنش کردن و معاقبه به معنای مجازات کردن و کیفر دادن خود است. این مرحله، برای کسانی است که در مراقبت از خود نتوانستهاند خواستههای افراطی نفس خود را کنترل نمایند و دچار خطا و نافرمانی شدهاند.
اگر انسان بعد از محاسبه نفس و حسابرسی رفتار و کردار خود، در مقابل تخلفات و سرکشیهای نفس واکنشی نشان ندهد، جرأت و جسارت نفس برای ارتکاب گناه بیشتر میشود، چنان که مدیر یک شرکت و یا رئیس یک اداره، کارگران و کارمندان و زیردستان خود را به دلیل تخلفاتی که از آنها سرزده و کوتاهی و قصور در انجام وظایف، مورد سرزنش و جریمه قرار میدهد و متناسب با میزان خطا و جرم آنها را گوشمالی و کیفر مینماید، همچنین سالکی که در راه اصلاح و تربیت نفس قدم بر میدارد، باید در برابر سرکشی و طغیان نفس بیتفاوت نباشد و به موقع عکس العمل نشان دهد وگرنه افراطیگری و سرکشی نفس مهار نخواهد شد.
البته باید توجه داشت که کیفر نفس در برابر کارهای خلافی که انسان انجام داده، دارای مراتب فراوانی است. گاهی به گونهای است که تنها سرزنش کافی است و بیش از آن نیاز نیست، ولی گاهی لازم است سخت گیری بیشتری صورت گیرد و نفس انسان از برخی لذتها، خواهشها و امور مورد علاقه، مانند خواب و غذا و استراحت خود را کنترل کند یا بسیار اندک از آن بهره ببرد تا نفس وی رام و مهار شود.
امیرمؤمنان (ع) در خطبه معروف متقین در بیان اوصاف اهل تقوا میفرماید: هر گاه نفس او در انجام وظایفی که خوش ندارد سرکشی کند، او هم از آنچه دوست دارد محرومش میسازد.
و در حدیث نورانی دیگر میفرماید: إِذَا صَعبَت عَلَیک نَفسَک فَاصعَب لَهَا تَذِلُّ لَک؛ هنگامی که نفس مطیع و رام تو نگردد و بر تو سخت بگیرد، تو هم عرصه را بر او تنگ کن تا تسلیم تو گردد. در این حدیث به شکل بسیار روشن، انسان باید همواره با نفس خویش زور آزمایی و با آن ستیزه کند و این ستیزه، اصل همه ستیزهها، با دیگر دشمنان بیرونی است.