بزرگترین خیانتی که دختران به خودشان می کنند؛ عشق های خیابانی، اشک های پشیمانی
۱۳۹۳/۰۳/۰۸
–
۸۴ بازدید
با ” دوستت دارم” ، ” از شما خوشم آمده “، ” تو همان مرد یا زن رویاهایم هستی ” شروع میشود و در بهترین و خوشبینانهترین حالت اگر به تجاوز، قتل و اخاذی ختم نشود ثمرهاش تلخی، شکست و پشیمانی است. دوستیهای خیابانی این روزها به معضل اجتماعی تبدیل شده به طوری که بررسی پرونده های جنایی نشان میدهد برخی از جرائم از جمله قتل، آدم ربایی، اخاذی و تجاوز به عنف در پوشش این روابط پنهانی انجام میشود.
با نگاهی به صفحه حوادث روزنامهها پایان تلخ این دوستیها را میبینیم، روابطی که ابتدا با طعم آشنایی برای ازدواج و دوستی آغاز میشود و در پایان خاطره ای تلخ را برای یکی از دو طرف که اغلب دختران هستند رقم میزند. در برهه کنونی که وضعیت اقتصادی خانوادهها نامناسب است و گرانیها فشار زیادی به سرپرستان خانوار آورده، متأسفانه حماقتهای برخی دختران بیشتر شده و با قرار گرفتن در مسیر این گونه دوستیها و افزودن به مشکلات خانواده، گناهی نابخشودنی را مرتکب میشوند.
نکته واضح در این گونه روابط این است که، هر عاشقی اول «عاشق خود» است و بعد عاشق معشوقه! به گزاره های زیر توجه کنید، آیا رنگ و بویی از عقلانیت و یا حتی انسانیت در چند مورد زیر، چه از ناحیه پسر و چه از ناحیه دختر میبینید؟
یک – دوستی خانم دکتر با بیمار خود؛ ۲۷ اردیبهشت ماه زن جوانی به نام سمیه ضمن مراجعه به کلانتری خود را پزشک معالج معرفی کرد و عنوان داشت: فردی به هویت منصور حدود ۴ سال میشود که تحت درمان من قرار دارد. در این چهار سال من با منصور رابطه دوستانه بر قرار کردم ولی اوایل امسال بود که من به عقد مردی از بستگانمان در آمدم و رابطهام را با منصور به پایان رساندم. ولی منصور به این رابطه پایان نداد و شروع به اخاذی و مزاحمت برای بنده نمود.
دو – درخواست یک پسر از دوست دخترش: کلیهات را بفروش و پولش را به من بده تا فیلمت را در اینترنت منتشر نکنم؛ پسر جوان پس از برقراری رابطه دوستی خیابانی با دختران، با طعمه های خود ارتباط جنسی برقرار میکرد و از این عمل خود مخفیانه فیلم تهیه میکرد و از آنها با تهدید به انتشار فیلم مبالغی را اخاذی میکرد.
سه – اعتراف دختر عاشق پیشه به قتل زن باردار؛ دختر ۲۵ ساله ای که عاشق مردی شده بود، به قتل فجیع همسر باردار وی اعتراف کرد. دختر جوان در این ارتباط به قاضی میگوید : من عاشق «ح» (همسر مقتول) بودم و او را خیلی دوست داشتم ولی او همواره به من دروغ میگفت که میخواهد با من ازدواج کند. من به قصد قتل همسر باردارش به منزل او نرفتم فقط میخواستم زندگی آنها را با گفتن حقیقت ماجرا خراب کنم چرا که خانوادهام از ماجرای رابطه من و «ح» خبر داشتند و آبرویم رفته بود ولی با یکدیگر درگیر شدیم که من او را کشتم و طلاهایش را نیز سرقت کردم.
در هر سه مورد بالا غلبه احساس و هوس بر منطق و عقلانیت به وضوح دیده میشود؛ اینگونه روابط آتشی زیر خاکستر است که اگر درمان و علاجی حداقل برای عقلانی کردن آنها وجود داشته باشد بالطبع دیگر آسیبها و معضلاتی که به دنباله این مسائل رخ میدهد کمتر میشود. امروز بزرگترین خیانتی که دختران به خودشان میکنند این است که به راحتی در دسترس پسران هستند و با آنها رابطه برقرار میکنند. در دسترس بودن دختران برای پسران باعث افزایش تجرد گرایی شده است. در حال حاضر ۳۳ درصد دختران تجرد گرایی را برای آینده خود انتخاب کردهاند.
ارتباطهای دختر و پسر را میتوان در قالب عرضه و تقاضا نشان داد؛ در این جا قصد این نیست که یک قشر جامعه را مقصر جلوه داد ولی اگر عرضه ای از طرف دختران نباشد، تقاضایی هم اگر وجود داشته باشد به دلیل عدم عرضه به سمت دیگری میرود. این تغییر نحوه برآورد نیاز متقاضی میتواند ازدواج و گردش به سمت راههای منطقی و سالم باشد.
از طرف دیگر، باز اگر تقاضایی وجود داشته باشد و عرضه کننده ای برای متقاضی نباشد، باز متقاضی مجبور است جهت رسیدن به هدف، به سمت راههای سالم برود. به همین دلیل است که بر اساس پژوهشهای موجود، یکی از علل کاهش ازدواج، همین دوستیهای خیابانی است. فرد تا موقعی که به راحتی و بدون مسئولیت میتواند نیاز خود را برآورده کند چرا خود را زیر بار مسئولیت ببرد.
محمود گلزاری معاون ساماندهی جوانان در وزارت ورزش و جوانان چندی پیش گفته بود : سن روابط پیش از ازدواج به راهنمایی رسیده است. این یعنی زنگ خطر؛ در سالهای گذشته برخی جامعهشناسان و روانشناسان نسبت به کاهش سن روابط دختران و پسران در جامعه هشدار داده بودند؛ اتفاقی که به گفته آنها بر به تأخیر افتادن ازدواج و افزایش روابط جنسی قبل از ازدواج موثر است. به راستی چه توقع و انتظاری از دختری که در دوره راهنمایی رابطه جنسی نامشروع را تجربه میکند میتوان داشت.
دکتر محمود گلزاری پیشتر نیز اعلام کرده بود که؛ در چند سال اخیر سن ارتباط با جنس مخالف تا ۱۱ سالگی کاهش پیدا کرده است. به طوری که دوستی دختران و پسران با مسائل عاطفی آغاز میشود و سرانجام به روابط جنسی و حتی ارتباط با چند نفر کشیده میشود. تحقیقات نشان داده است که ۴۰ درصد از دختران پیش از ورود به دانشگاه با پسری ارتباط داشتهاند و ۲۰ درصد دیگر قطع ارتباط کردهاند؛ بنابراین ۶۰ درصد آنها ارتباط با جنس مخالف را پیش از سن ۱۸ سالگی تجربه کردهاند. همچنین مشخص شده است که حدود ۴۰ درصد این افراد در زمانی ارتباط خود را شروع کردهاند که سنشان کمتر از ۱۴ سال بوده است؛ یعنی در دوران راهنمایی.
دکتر گلزاری همچنین اعلام کرده بود که ۸۰ درصد دختران دبیرستانی در ایران با یک پسر دوست هستند و حتی ممکن است ارتباط جنسی هم داشته باشند. در حالی که خانوادهها و مسئولین مدارس از این موضوع بیاطلاع هستند.
سیما فردوسی پور استادیار روانشناسی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی در این باره میگوید: کاهش سن روابط قبل از ازدواج موضوعی چند وجهی است که علتهای بیشماری دارد. سهلانگاری خانواده و عدم نظارت والدین بر روابط و هیجانات نوجوانان و جوانان یکی از دلایلی است که در سالهای اخیر روابط جنسی نوجوانان و جوانان را منجر شده است به طوری که این روابط در سنین پایین و حتی در مقاطع تحصیلی راهنمایی دیده میشوند. خانوادهها درایت ندارند و این عدم درایت در تربیت فرزند منجر به آسیبهای جدی تربیتی میشود.
فردوسی پور اعتقاد دارد: بیبرنامگی خانواده، کمبود عاطفی و روابط عاطفی کمرنگ در خانواده این رابطه را تشدید میکند. البته مدارس از طرفی نوجوانان را با این روابط آشنا کرده و دانشگاهها نیز برای جوانان نوعی تنوع در سلیقه ازدواج ایجاد کرده که سن ازدواج را بالا برده است.
سرهنگ عبدالله قاسمی- معاون اجتماعی پلیس آگاهی کشور- هم میگوید: درصد زیادی از تعرضها به دختران و زنان جوان در قالب دوستیهای خیابانی و به بهانه شناخت قبل از ازدواج صورت میگیرد که باید زنگ هشدار را برای خانوادهها به صدا درآورد.
دکتر مجید ابهری آسیب شناس اجتماعی هم در مورد دوستیهایی که به ازدواج ختم نمیشوند میگوید:۹۰ درصد دوستیهای خیابانی، هوس آلود و بی هدف است. برقراری ارتباط عاطفی بین انسانها، نیاز به زمان، شناخت و هماهنگی در زمینههای فرهنگی و اخلاقی دارد. از آنجا که انتخابها در این گونه دوستیها بر اساس معیارهای ظاهری و مادی است، زیبایی ظاهری، آرایش و پیرایش، مدل خودرو و … معیارهای انتخاب دوست در خیابانها هستند. بنابراین پایان تلخ و غم انگیز اینگونه دوستیها را میتوان در صفحات حوادث و اخبار جنایتها و آزارهای جنسی و تجاوزها دید.
متأسفانه اغلب دختران با این موضوع احساسی برخورد و یک نفر را یک شبه تبدیل به همه زندگی خود میکنند، کسی که نه ارزش محبت دارد و نه ارزش احترام. خود را نیز گول میزنند و بر این گونه روابط نام «نامزدی» میگذارند و نامزدم نامزدم میکنند در حالی که خود میدانند عاقبت اینگونه روابط چیزی جز تباهی نیست، هوس و هوس بازی با نامزد بودن فرق دارد. دوستیهای خیابانی، برای دختران نوجوان و جوان به نظر راه شادی است که آنها را به سرمنزل مقصود میرساند! اما در واقع بیراهی است که ره به ترکستان دارد و جز گرفتار شدن در فحشا چیز دیگری عاید آنها نمیکند.
در پایان نیز سخنی با مقامات بگوییم، مسئولین و مقامات جمهوری اسلامی ایران به این نکته توجه کنند که؛ هر نابهنجاری آشکار جوانان، علامت یک خلأ درونی بزرگان است، آن آنچنان بود، این اینچنین شد!
الف، پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۳