اگر شروع به تحقیق کرده اید وقتی که در مطالعه تاریخ پیامبر به غزوه بنی نضیر برسید خواهید دید که بنی نضیر با پیامبر پیمان عدم تعرض و همکاری بسته بودند ولی آنان خواستند پیامبر را ترور کنند . کسی که می خواهد پیامبر را ترور کند حکمش قتل است ولی پیامبر به آنان رحم کرد و از مدینه بیرون کرد . این ظلم نیست بلکه عفو است . خلاصه ماجرای بنی نضیر چنین است :
دو تن از قبیله بنى عامر (هم پیمان بنى نضیر)، توسط یکى از مسلمانان کشته شدند. این قبیله، از پیامبر اسلام(ص) درخواست دیه کردند و پیامبر نیز تصمیم گرفت تا براى پرداخت دیه، از بنى نضیر مدد گیرد و خود نزد آنان رفت. آنها کمک در پرداخت دیه را پذیرفتند؛ اما در آن حال، به فکر کشتن پیامبر(ص) که در کنار قلعه آنان نشسته بود، افتادن .
پیامبر از طریق وحى، از توطئه بنى نضیر آگاه شد ، به مدینه بازگشت ، فردى را سراغ آنان فرستاد و پیام داد که باید مدینه را ترک کنید.
عبداللَّه بن ابى، رئیس منافقان، به بنى نضیر پیغام داد که از ایشان دفاع خواهد کرد و بنى نضیر را بر ماندن و ایستادگى ترغیب کرد.ر.ک: حشر (59)، آیه 11 و 12.
آنان نیز در قلعه هاى خود ماندند. سپاه اسلام، قلعه بنى نضیر را محاصره کرد. این محاصره، 15 روز به طول انجامید و چون یهودیان از کمک عبداللَّه ابى ناامید شدند و جدی بودن پیامبر را در درخواست خود دیدند ، به ترک مدینه تن دادند و حضرت نیز به شرط عدم همراهى سلاح، اخراج آنان را پذیرفت و آنان با همراهى مؤمنان، پس از تخریب خانه هاى خود راهى خیبر شدند.السیرة النبویه، ج 3، ص 191؛ المغازى، ج 1، ص 377.
قرآن، علت واکنش پیامبر(ص) در برابر بنى نضیر را چنین بیان مى دارد:
«این عقوبت براى آن بود که آنها با خدا و پیامبرش درافتادند و هر کس با خدا درافتد، باید بداند که خدا، سخت کیفر است».حشر (59)، آیه 4.
قرآن واقعه اخراج بنى نضیر را چنین توصیف مى کند:
«اوست کسى که از میان اهل کتاب، کسانى را که کفر ورزیدند، در نخستین اخراج (از مدینه) بیرون کرد. گمان نمى کردید که (بنى نضیر) بیرون روند و خودشان گمان داشتند که دژهایشان در برابر خدا، مانع آنها خواهد بود، [ اما] خدا از آن جایى که تصور نمى کردند، برآنان درآمد و در دل هایشان بیم افکند؛ [ به طورى که ] خود به دست خود و به دست مؤمنان، خانه هاى خود را خراب مى کردند».همان، آیه 2.
دو تن از قبیله بنى عامر (هم پیمان بنى نضیر)، توسط یکى از مسلمانان کشته شدند. این قبیله، از پیامبر اسلام(ص) درخواست دیه کردند و پیامبر نیز تصمیم گرفت تا براى پرداخت دیه، از بنى نضیر مدد گیرد و خود نزد آنان رفت. آنها کمک در پرداخت دیه را پذیرفتند؛ اما در آن حال، به فکر کشتن پیامبر(ص) که در کنار قلعه آنان نشسته بود، افتادن .
پیامبر از طریق وحى، از توطئه بنى نضیر آگاه شد ، به مدینه بازگشت ، فردى را سراغ آنان فرستاد و پیام داد که باید مدینه را ترک کنید.
عبداللَّه بن ابى، رئیس منافقان، به بنى نضیر پیغام داد که از ایشان دفاع خواهد کرد و بنى نضیر را بر ماندن و ایستادگى ترغیب کرد.ر.ک: حشر (59)، آیه 11 و 12.
آنان نیز در قلعه هاى خود ماندند. سپاه اسلام، قلعه بنى نضیر را محاصره کرد. این محاصره، 15 روز به طول انجامید و چون یهودیان از کمک عبداللَّه ابى ناامید شدند و جدی بودن پیامبر را در درخواست خود دیدند ، به ترک مدینه تن دادند و حضرت نیز به شرط عدم همراهى سلاح، اخراج آنان را پذیرفت و آنان با همراهى مؤمنان، پس از تخریب خانه هاى خود راهى خیبر شدند.السیرة النبویه، ج 3، ص 191؛ المغازى، ج 1، ص 377.
قرآن، علت واکنش پیامبر(ص) در برابر بنى نضیر را چنین بیان مى دارد:
«این عقوبت براى آن بود که آنها با خدا و پیامبرش درافتادند و هر کس با خدا درافتد، باید بداند که خدا، سخت کیفر است».حشر (59)، آیه 4.
قرآن واقعه اخراج بنى نضیر را چنین توصیف مى کند:
«اوست کسى که از میان اهل کتاب، کسانى را که کفر ورزیدند، در نخستین اخراج (از مدینه) بیرون کرد. گمان نمى کردید که (بنى نضیر) بیرون روند و خودشان گمان داشتند که دژهایشان در برابر خدا، مانع آنها خواهد بود، [ اما] خدا از آن جایى که تصور نمى کردند، برآنان درآمد و در دل هایشان بیم افکند؛ [ به طورى که ] خود به دست خود و به دست مؤمنان، خانه هاى خود را خراب مى کردند».همان، آیه 2.