طلسمات

خانه » همه » خبر » پر بیننده ترین اخبار ایران و جهان » بهترین گزینه برای نیمکت تیم ملی

بهترین گزینه برای نیمکت تیم ملی

‌تیم ملی فوتبال ایران مطابق با پنج دوره قبلی حضورش در جام جهانی، این بار در قطر و در ششمین تجربه‌اش دوباره از مرحله گروهی کنار رفت تا کی‌روش، مردی که قرار بود قهرمان ایران در این جام باشد، بدون دستاوردی به کارش در جام جهانی پایان دهد. این مرد پرتغالی که یک بار با پرتغال و سه بار با تیم ملی فوتبال ایران فرصت حضور در جام جهانی را به دست آورده، با کارنامه‌ای ضعیف در جام جهانی، دوباره پرسش‌ها درباره توانایی‌هایش را به خط اول برگردانده است. او فقط یک بار با پرتغال توانسته از مرحله گروهی صعود کند که حاصل همان جام هم برایش یک برد مقابل کره‌شمالی بود و دو تساوی و یک شکست.

با این وجود، در این دوره، مسئولان فدراسیون فوتبال، تعدادی از بازیکنان تیم ملی و البته عده‌ای از مسئولان دولت با امید به اینکه این بار این مرد پرتغالی می‌تواند گره‌گشا باشد، در تحلیلی که اشتباه از آب درآمد، او را بعد از دو ناکامی به همراه تیم‌های کلمبیا و مصر به ایران برگرداندند. حضور کی‌روش اگرچه دیسیپلین موجود در تیم ملی را افزایش داد، ولی در نهایت با یک ناکامی دیگر همراه شد تا مشخص شود شانس‌هایی که افراد مذکور برای کی‌روش از یک سو و تیم ملی ایران از سوی دیگر متصور بودند، همگی ساختگی بود و نتیجه‌ای دربر نداشت. تنها تفاوت حضور این دوره کی‌روش در فوتبال در مقایسه با دوره‌های قبلی، این است که به گواه مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران، قرار است دستمزدی منطقی به این چهره نام‌آشنای پرتغالی پرداخت شود.

حالا قرارداد کارلوس کی‌روش با تیم ملی فوتبال ایران بدون دستاورد و حتی با امتیازی کمتر در مقایسه با دوره قبلی جام جهانی، به پایان رسیده و عجیب آنکه بعد از بازگشت تیم ملی به ایران، عده‌ای که اتفاقا در بین آن‌ها وزیر ورزش هم دیده می‌شود، از تمدید قرارداد این مربی حمایت کرده‌اند. کارلوس کی‌روش مربی بزرگی است و از لحاظ فنی شکی در این مورد نیست، ولی بعید است این فن دیگر دردی از فوتبال ایران دوا کند؛ چرا‌که اگر قرار بر اتفاق بود، او باید در قطر که نزدیک‌ترین فرصت به صعود در دسترس بود، چنین می‌کرد.

حال اصرار بر تمدید قرارداد کارلوس آن‌هم با توجه به فرصت‌های زیادی که این مربی در جام‌های جهانی و جام ملت‌های آسیا با تیم ملی فوتبال ایران از دست داده، از آن نکاتی است که نمی‌تواند توجیه فنی داشته باشد. به عبارتی در این برهه اگر کسی یا نهادی بخواهد همچنان در پی تمدید قرارداد این مربی باشد، حتی برای چند ماه، بعید است دلسوز فوتبال باشد و احتمالا موضوعی دیگر غیر از فوتبال را در اولویت قرار داده است.

اما اگر این فرض از بین برود و قرار باشد تصمیمی دلسوزانه برای تیم ملی ایران گرفته شود، چه باید کرد؟ چه کسی را باید به‌عنوان سرمربی انتخاب کرد و این انتخاب یا قرارداد جدید چه مدتی باید اعتبار داشته باشد؟ این‌ها پرسش‌هایی است که پاسخ روشنی نمی‌توان به آن‌ها داد. با توجه به فضای کنونی و طرح موضوعاتی درباره تیم ملی، سخت است مربی ایرانی توانایی داوطلب شود که هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرد. به غیر از این افراد که دایره‌شان چندان گسترده نیست، اگر قرار باشد فردی ایرانی خارج از محدوده نام‌آشنا‌ها و رزومه‌دارها، روی نیمکت بنشیند، تضمینی برای موفقیت نیست و از طرفی ضمانتی هم از سوی بازیکنان نخواهد بود که اجازه دهند او سرمربی بماند. آن‌هایی که چنین فرضیه‌ای را هم شتاب‌زده توصیف می‌کنند، بهتر است سرنوشت دراگان اسکوچیچ در تیم ملی را مرور کنند تا متوجه پسِ پشت پرده شوند.

اکنون با درنظر‌گرفتن این امر، به نظر می‌رسد در حالتی که کسی دلش به حال تیم ملی بسوزد، باید دوباره سراغ گزینه‌ای خارجی برود؛ مردی که توانایی لازم برای ساختن و نتیجه‌گیری با ایران را داشته باشد. در این زمینه می‌توان گزینه‌های متعددی را قطار کرد و از آن‌ها به عنوان مربیان بزرگ و کارنامه‌دار نام برد، ولی خطر و ریسک این ماجرا مربوط به جایی است که فدراسیون مهدی تاج قرار است پایه‌گذار چنین قراردادی باشد. بر کسی پوشیده نیست که پای این فدراسیون در پرونده ویلموتس گیر است و نحوه بستن قرارداد آن‌ها هنوز هم ابهامات فراوانی دارد. پس، آوردن یک مربی بزرگ که اتفاقا رقم قرارداد بزرگی هم داشته باشد، به قدر کافی ریسک دارد و نیاز به بررسی فراوان.

موضوعی که با توجه به در‌پیش‌بودن جام ملت‌ها، بعید است زمان لازم برایش موجود باشد. در این بین، می‌شود مثل کاری که با کارلوس کی‌روش شد، این بار به یک مربی با آگاهی بیشتر از فوتبال ایران اعتماد کرد و سراغ برانکو ایوانکوویچ، سرمربی سابق تیم ملی ایران و باشگاه پرسپولیس رفت. برانکو هدایت تیم ملی عمان را بر عهده دارد، ولی بر کسی پوشیده نیست که او تشنه فرصتی دوباره برای حضور در تیم ملی ایران است.

برانکو فاکتور‌های متعددی دارد که می‌تواند او را در این مقطع تبدیل به گزینه‌ای جدی کند. شناخت از فوتبال ایران، مهم‌ترین آنهاست. او معمار نسل طلایی باشگاه پرسپولیس در دهه اخیر هم محسوب می‌شود و با دست خالی، این تیم را در آسیا به موفقیت رسانده است. برخلاف کی‌روش، او واهمه چندانی برای استفاده از بازیکنان جوان که لازمه ساختار جدید در تیم ملی است، ندارد و بسیاری از همین بازیکنان کنونی تیم ملی هم سابقه کار‌کردن با او را دارند. در نتیجه خطر «زیرآب‌زنی» هم چندان او را تهدید نمی‌کند. از لحاظ قرارداد و باقی مسائل هم که او نشان داده چندان اهل جنجال نیست و بیشتر با مدارا کارهایش را پیش می‌برد. با فرمول مدیریتی در فوتبال ایران نیز به قدر کافی آشنایی دارد و با توجه به حضور چندساله‌اش در فوتبال آسیا، شناخت لازم از سایر تیم‌های آسیایی، یعنی لازمه موفقیت در جام ملت‌های آسیا را هم دارد. پس این بار اگر فیلتری برای انتخاب سرمربی نباشد، یعنی فقط مسائل فوتبالی در نظر گرفته شود، به نظر می‌رسد سخت بتوان در فاصله اندک باقی‌مانده تا جام ملت‌ها، گزینه‌ای بهتر از برانکو برای نشاندن روی نیمکت تیم ملی به جای کارلوس کی‌روش پیدا کرد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد