۱۳۹۸/۰۵/۳۱
–
۹۸۴ بازدید
سلام و خسته نباشید.
سوالی هست که مدتی چند ذهن مرا به خود مشغول ساخته و ان هم در باب عمر و فرصت های زندگی است.
در تمام ادیان الهی من جمله دین اسلام از دنیا به عنوان مزرعه اخرت نام میبرند،و اخرت انسان را بر اساس عملکرد وی در دنیای فانی و بقول قران اسفل و سافلین (درسوره تین)مشخص می گردد.!
حال سوال بنده این است ایا ابدیت که زمانی بی انتها و پایانی لایتنهاهی برای بشر است باید با توجه به فقط یک فرصت بدست بیاید!؟
خب دراین وضع بعضی ها در خانواده هایی بدنیا می ایند که از سر تا پایینشان کمبود روانی و روحی باشد یعنی محیط خانواده باعث گمراهی یا گاها از هم پاشیدگی فرد منجر شود فرضا کودکی یتیم بشود یا یتیمی مورد ظلم فراوان قرار بگیرد و روزگار باعث بشود که او دشمن خوشبختی بشود و یک ادم روانی باشد که قتل بکند و زندگی های بسیاری را بپاشاند ایا بر او که از زمان بدنیا امدنش به او ظلم شده و شرایط خانوادگی و زندگی اش باعث شده او به فردی نابهنجار و پوچ و خداناباور بشود خورده ایست که باید به جهنم برود.
یا فردی که از زمان تولدش انسان های مومن و خوب و شرایط عادی بر زندگی اش حاکم بوده و این مسایل باعث شده او فردی متدین و خدادوست بشود و در نتیجه باید او را بهشتی بدانیم.
ایا دنیایی با اینهمه بی عدالتی و درجه ای پست می تواند ملاک زندگی ابدی بشود ان هم فقط برای مدت کوتاهی(۵۰ یا ۶۰ یا ۱۰۰ سال) که شخص در ان زنده است.!
1ـ در مورد تناسب اعمال با ثواب های ذکر شده در روایات باید گفت : مدلول بسیاری از این روایات بیان اهمیت این اعمال است ، هر چند گاها این گونه روایات نیز مشتمل بر صحیح و ناصحیح هستند. اگر در کتاب های معتبر و با سند محکم باشد قابل قبول است و الا از اعتبار کافی برخوردار نیست و باید سند آنها بررسی شود .
2ـ از طرف دیگر مقصود از روایت هایى که آثار خاصى را براى برخى از اعمال ذکر کرده اند، این نیست که فلان عمل «علت تامه»آن اثر است؛ بلکه مقصود اقتضاى اثر است. «علت تامه»، مجموع علل مؤثر بر یک چیز با رفع تمام موانع است. تأثیرچنین علتى بر معلول حتمى و ضرورى است، و به هیچ وجه تخلف بردار نیست. در حالى که «مقتضى» یکى از شرایط مؤثر بر یک پدیده است که در صورت فقدان موانع، مى تواند اثر کند، ولى اگر مانعى بر سر راه آن قرار گیرد، توان تأثیرندارد. چنین چیزى در جهان مادیات و اسباب و مسببات طبیعى نیز هست؛ مثلاً اگر گفته مى شود: «آتش سبب احتراق چوب است» به نحو مقتضى است؛ یعنى، تا دیگر شرایط مانند وجود اکسیژن پدیدار نشوند و موانع بر طرف نشود، عمل احتراق صورت نخواهد گرفت. بنابر این اگر کسى چوب ترى را در آتش اندازد و با گذشت چند دقیقه از احتراق خبرى نباشد، نباید در آن گزاره تردید کند؛ بلکه باید جست وجو کند که آیا آن گزاره مشروط به شرایطى نیز هست یا نه؟و آیا مانعى براى تأثیر آتش در چوب وجود دارد یا خیر؟ آن گاه خواهد دید که این گزاره ضمن دارا بودن ارزش صدق، مشروط به شرایط متعددى از قبیل وجود اکسیژن و عدم موانعى چون رطوبت در چوب، تناسب میزان حرارت آتش بامقدار مقاومت چوب و … است. لیکن اگر تمام شرایط و رفع موانع مفروض پدید آمد؛ یعنى علت تامه محقق شد،حتماً چوب آتش خواهد گرفت و تخلف آن، به معناى کذب گزاره فوق مى باشد. تأثیر این اعمال نیز به نحو «جزءالعلة» و «مقتضى» است، و همواره با دیگر شرایط عمل مى کند. اما اینکه آن شرایط دقیقاً چیست؟ سهم هر یک تا چه اندازه است؟ آیا تأثیر این عمل و هر شرط دیگر در همه مواردیکسان است؟ یا ممکن است در موردى نقش اصلى ترى را ایفا کند و در جاى دیگر عامل دیگر؟ مکانیسم تأثیر چگونه است؟ آیا دیگر ابزارها را در اثرگذارى تقویت مى کند یا خود مستقیماً اثر مى گذارد؟ اینها و ده ها سؤال دیگر، مسائلی است که توان عقلى و فکرى بشر هنوز در حدى نیست که بتواند به طور کاملاً دقیق به آنها پاسخ گوید، و یکى ازخدمات بزرگ انبیا به بشر، آگاه سازى وى از وجود چنین عاملى است که عقل به تنهایى قادر به شناخت آن نیست.هر کسی فلاح و کشاورز خود بوده , زمین وجودش را شخم زده و بذر مناسب کاشته و آبیاری می کند ، بذر عمل تا به ثمر برسد , نیاز به مراقبت و رسیدگی دارد ؛ لذا مانند یک کشاورز باید از محصول خویش مراقبت کرده , آفت زدایی کرد . چه بسا شخصی در ابتدا عمل نیک از او سر زند ولی در بین راه و قبل از مرگ , آن عمل را تباه کند . نحوه ی انجام اعمال نیک و ترک کارهای زشت و چگونگی ثمر دهی و آفت زدایی از اعمال , از طریق آیات قر آن و روایات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) برای ما مشخص شده است . بنابراین صرف انجام یک عمل برای تحقق ثواب ان کافی نیست وباید این عمل را تا اخر عمر نگه داشت ، به همین علت قران شرط ثواب یک عمل را اوردن ان عمل ذکرکرده نه انجام دادن صرف .تعبیر به( من جاء باالحسنه فله عشر امثالها / هرکس یک حسنه بیاورد ـ نه انجام دهد ـ ده ثواب خواهد داشت ) شده است .
3ـ نکته دیگر آن که ثواب هیچ عمل مستحبى نمى تواند جانشین هیچ عمل واجبى گردد. بنابر این اگر برای عزاداری امام حسین علیه السلام ثوابهای زیادی وعده داده اند این ثوابها برای کسی است که سایر شرائط را رعایت کند وحداقل نصاب ایمان را دارا باشد .کسی بهشتی می شود که حد نصاب ایمان وعمل صالح را داشته باشد در قرآن کریم 258بار واژه «امنوا»ذکر شده در بیشتر موارد «عمل صالح»هم بدنبال آن ذکر شده است در نتیجه فردی اهل بهشت است که ایمان او نصاب کافی را داشته باشد وعمل صالح هم انجام دهد واین خصوصیت را تا هنگام مرگ حفظ کند . در هر صورت تصور اینکه ما آزاد هستیم هر عملی را انجام دهیم وبدنبال آن یک عمل مستحبی بجا بیاوریم وپرونده ما بسته شود وسند بهشت را بنام ما بزنند تصوری باطل است ,زیرا اگر این چنین بود حق وباطل بی معنی می شد ودیگر جهاد اکبر وتزکیه نفس واز خود گذشتگی وتحمل رنج بی مفهوم می شد ، در حالی که می دانیم بدون تحمل رنج وزحمت وجهاد با نفس در طول زندگی,کسی به مقامی نمیرسد.بنابراین ثواب های ذکر شده: اولا، همه انها سند قطعی ندارند. ثانیا، مشروط است به رعایت سایر شروط مثلا درک ثواب روزه مشروط است به حفظ اعضا و جوارح از گناه. ثالثا، بعضی از اعمال مشتمل بر کیفیتی هستند و آثاری دارند که طبعا اجر آنها هم فراوان است و نکته آخر فضل الهی است که بعدی ندارد و خداوند خواسته بارحمت واسعه خود و فضل بیکرانش به مردم عنایت کند و برای یک عمل خالصانه کوچک اجرهای فراوان بدهد. و ای چه بسا گاهی یک عمل باعث شروع یک مسیر جدید و در نتیجه باعث تقویت اراده انسان برای ترک همه معاصی بشود زیرا هرگز نباید تصور کرد که ذکراین ثواب ها چراغ سبزی است برای معاف شدن از تکالیف یا خدای ناکرده انجام معاصی. هیچ عملی مصونیت مادام العمر برای انسان به ارمغان نمی آورد. باید به همه وظائف و تکالیف عمل کرد واجبات را انجام داد محرمات را ترک نمود و به فضل الهی امیدوار بود که این ثواب ها به ما تعلق خواهد گرفت .
4 ـ طبقه بندی ثواب ها متناسب با میزان تاثیرگذاری ان در هدایت انسان هاست به عبارتی میزان تاثیری که هر عمل در تعالی روح انسان دارد ان اثر ، معیار در مقدار ثوابی است که به عمل انسان تعلق میگیرد و حتما شما هم با ما هم عقیده اید که عقل ما هیچ راهی برای فهم میزان تاثیر عمل بر روح ما ندارد .
5 ـ باید توجه داشت فهم میزان دلالت و شناخت اسناد روایات کار متخصصین این فن است ولذا قضاوت در مورد یک حدیث نباید عجولانه صورت گیرد و کار جمع بین روایات ، به اهل ان واگذار شده است .
توصیه میشود برای اشنایی عمیق تر با اسلام و معارف اسلامی کتب استاد مطهری را محور مطالعه خویش قرار دهید. 1-کسب آگاهی و 2-تهذیب اخلاق و 3-روابط معنوی با خدا و اولیای او لازم است به صورت متعادل برای هر سه عرصه خودسازی برنامه داشته باشید.
در کمک به جوابگویی به سوالات دینی، مطالعه ااین کتب مفید است : حکمتها و اندرزها ، بیست گفتار ، تعلیم و تربیت در اسلام / استاد مطهری و نیز خود شناسی برای خودسازی – ایت الله مصباح یزدی.