خانه » همه » مذهبی » به مشکل برخوردم. گناهانی هم دارم. چگونه از امام مهدی عجل الله فرجه یاری بگیرم؟ یاریم مینماید؟

به مشکل برخوردم. گناهانی هم دارم. چگونه از امام مهدی عجل الله فرجه یاری بگیرم؟ یاریم مینماید؟

به یقین حضرت مهدی ارواحنا فداه از گناهان و اشتباهات ما در رنج و ناراحتی هستند. متأسفانه شیعیان، از فرامین و نواهی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به طور کامل پیروی نمی کنند و آمادگی واقعی برای درک عصر ظهور و یاری آن حضرت را ندارند. به یقین یکی از موانع نزدیکی ما به امام زمان و ناراحتی ایشان از ما، گناهان ما است؛ چنان که خود آن حضرت در توقیع مبارک به شیخ مفید می نویسد:« نامه ای است به برادر با ایمان و دوست رشید ما ابوعبدالله محمدبن نعمان(شیخ مفید) که خداوند عزت وی را مستدام بدارد. سلام خداوند بر تو ای کسی که در دوستی ما به زیور اخلاص آراسته ای و در اعتقاد و ایمان به ما، دارای امتیازی مخصوص هستی؛ ما در مورد نعمت تو، خداوند یکتا را سپاس گذاریم. شما مکلف هستید اوامر و دستورات ما را به دوستانمان برسانی، با اینکه ما بر اساس فرمان خداوند بزرگ و صلاح واقعی خود و شیعیانمان، تا زمانی که حکومت بر دنیا در اختیار ستمگران است، در نقطه ای دور و پنهان از دیده ها به سر می بریم ولی از تمام حوادث و ماجراهایی که بر شما می گذرد، کاملا مطلع هستیم و هیچ چیز از اخبار شما بر ما پوشیده نیست. … . سعی کنید اعمالتان به گونه ای باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانی که موجب نارضایتی ما را فراهم می نماید، بترسید و دوری کنید … ».(1)؛
پیامبران و امامان علیهم السلام همواره در طول تاریخ با هدایت تشریعی و ارائۀ طریق، گنجینه‌های عقول بشری را شکوفا و آنان را به سوی سعادت و کمال رهنمون ساخته‌اند. امام علاوه بر هدایت تشریعی با هدایت تکوینی و باطنی خود نیز دلهای مستعد را هدایت و ایصال به مطلوب می‌کند برای هدایت انسان زمینه‌سازی و تربیتی دایمی لازم است. چنین امر مهمی پیشوا و رهبری برخوردار از همۀ کمالات انسانی و فضایل اخلاقی میطلبد، تا بتواند فطرت تشنۀ بشری را سیراب سازد. امام شخصیّت یگانه‌ای است که به عنوان فردی معصوم و منصوب پروردگار و وابسته به علم الهی می‌تواند به تربیت و هدایت مردم بپردازد. معناى آیه شریفه «إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» در نظام اسباب و مسببات، این است که خدایا! فقط از تو کمک مى جوییم و اگر در چهارچوب این نظام، به اسباب متوسّل مى شویم، این عمل را جز استمداد و یارى جستن از تو نمى بینیم؛ زیرا به غیر از تو، مؤثر و مدد دهنده اى در این عالم نیست و لحظه لحظه وجود اسباب و اثربخشى آنها، به لطف و اراده و قدرت تو است. اسباب به لطف تو مؤثرند و مستقل و جدا از تو، هیچ نیستند: «لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم». در نتیجه «إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» منافاتى با تمسّک به اسباب ندارد. همان طور که براى بلند نمو دن بار سنگینى از زمین، از دیگران کمک مى گیریم. یا براى درمان از پزشک و دارو استمداد داریم. توسّل به اولیاى الهى نیز اینچنین است. درخواست مستقیم از آنان، براى برآوردن حاجت؛ با توجه به ولایت تکوینى اولیاى الهى، استمداد از آنان، مصداق تمسّک به اسباب و واسطه هاى فیض الهى است و با توحید منافاتى ندارد.
بخش مهمی ازدغدغه های امام زمان علیه السلام به گرفتاری شیعیان ایشان مربوط میشود. شیعیان، خانواده امام زمان علیه السلام به شمارمی آیند. آن حضرت ایشان را مانند فرزندان خود دوست می دارد، به واسطه گرفتاری آنها اندوهگین می شود و از بابت پیروزی و نجات آنان شاد میگردد. در تعالیم اهل البیت علیهم السلام بیان شده که خوشحال کردن شیعیان ائمه علیهم السلام درحکم خوشحال کردن خود آنهاست، دیدار وعیادت از شیعیان در حکم دیدار و عیادت ازخود اهل البیت علیهم السلام است وکمک مالی به شیعیان گرفتاربه منزله کمک مالی به خود امام زمان علیه السلام است. به نیت یاری امام زمان علیه السلام باید به یاری شیعیان گرفتارآن حضرت بشتابیم و به نیت خدمت به امام زمان علیه السلام در عزت بخشیدن به جامعه شیعه کوشاتر از پیش گام نهیم. با تلاش و جدیت در امور، درستکاری و پرهیز از رفتارهای زشت زینت برای حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه بشویم و به وسیله گناهان به خصوص گناهان فاحش آبروی آن بزرگوار را نزد بیگانگان به مخاطره نیفکنده و دل آن عزیز را آزرده نسازیم.
چنان که امیرالمومنین علی علیه السلام به یاران خویش فرمودند: «مرا با خویشتنداری [نسبت به زشتیها] و تلاش [در راه خوبیها] یاری کنید. صدقه دادن به فقرا و دعا برای فرج آن حضرت ارواحنا فداه نیز از دیگر راههای جلب نظر و یاری گرفتن از آن حضرت علیه السلام و موجب گشایش و موفقیت در امور ما میشود. همّ و غمّ و گرفتاری را از ما زایل میسازد. جذب یاران وجلب یاری برای امام عصرارواحنا فداه خود از بهترین شیوه های یاری نمودن و یاری گرفتن از آن حضرت ارواحنا لتراب مقدمه الفداست.
ــــــــــــــــــ
(1). بحارالانوار، ج53، ص175.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد