۱۳۹۴/۰۱/۳۱
–
۳۳۱۹ بازدید
تئوری توطئه یا توهم توطئه به چه معناست؟
تئوری توطئه یا توهم توطئه یکی از تئوریهای مطرح در بین نظریهپردازان و تحلیلگران سیاسی است که علاوه بر رواج در بین بسیاری از سیاستمداران و صاحبان قدرت، بسیاری از افراد جامعه نیز در تحلیلهای عامیانه خود آن را به کار میگیرند؛ بهگونهای که به فرهنگ سیاسی در جامعه تبدیل شده است. از این تئوری تعاریف متعددی ارائه شده است که حاصل همه این تعاریف این است که تئوری توطئه نظریهای است که حوادث تاریخی و تحولات آشکار اجتماعی را محصول مستقیم دسیسههای پشت پردهی گروهی معدود از توطئهگران میداند و فرض را بر این می گذارد که دستهای آشکار ـ و بیشتر ـ پنهان رقم زننده مقدرات فرد، جامعه و یا یک ملت هستند. این نوع تبیین معمولا دارای سه ویژگی بنیادی است که بارزترین آن انتساب حوادث به عوامل خارجی است؛ خواه این عامل خارجی یک قدرت بیگانه باشد یا یکی از احزاب و جناحهای رقیب باشد. ویژگی دیگر این تئوری فراگیری آن نسبت به همه حوادث سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی و مذهبی است. از دیدگاه طرفداران این تئوری همه انقلابها، شورشها، جنگها، عقبماندگیها و وابستگیهای سیاسی و اقتصادی، ترورهای سیاسی و کمبودهای اقتصادی و… را دست پنهان بیگانه کارگردانی میکند. ویژگی دیگر این تئوری فقدان استدلال و تحلیل علمی در آن است. همه کسانی که بر این اساس به تحلیل حوادث میپردازند بسیاری از وقایع اجتماعی را بدون کاوشهای علمی و کشف علل حادثه به توطئه دیگران نسبت میدهند بهطوری که گویا حوادث عالم به غیر از توطئه نمیتواند علل دیگری داشته باشد. به عنوان نمونه در تبیین علی انقلابها هوادران انقلاب یا کسانی که از آن سود جستهاند انقلاب را به قیام دلیرانه تودههای ناراضی مردم نسبت میدهند ولی مخالفان انقلابها و محافظهکاران سیاسی غالبا علت انقلاب را به دست پنهان و توطئهگر بیگانه نسبت میدهند و فراماسونها و صهیونیزم بینالمللی و کارتلهای نفتی و دستگاههای جاسوس و ابرقدرتها یا ترکیبی از آنان را عامل وقوع انقلاب میدانند.
به اعتقاد برخی صاحب نظران، تئوری توطئه در خاورمیانه، بیش از دیگر مناطق جهان و در ایران بیش از کشورهای دیگر خاورمیانه مطرح است. در ایران این نوع تفکر را «دایی جان ناپلئونی» مینامند که برگرفته از رمان و مجموعه تلویزیونی معروفی به این نام است. بهطور کلی دو رویکرد افراطی و منطقی در زمینه تبیین پدیدههای سیاسی و اجتماعی ایران بر اساس توطئه و دخالت بیگانگان وجود دارد. در رویکرد افراطی اولویت دادن به نقش عوامل خارجی به صورت مطلق در نظر گرفته میشود. بر این اساس تمامی رویدادها، عزل و نصبها، تغییر دولتها و حتی جنبشهای بزرگ انقلابی در ایران از جمله انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی 1357 از ابتدا تا انتها به وسیله بیگانگان طراحی گردیده و توسط عناصر داخلی آنان به اجرا درآمده است. از این دیدگاه هر اتفاقی، حتی بیاهمیتترین اتفاقات، برخاسته از تبانی و توطئهچینی قدرتهای خارجی است و دستهای پنهان پشت پرده آن را ترتیب دادهاست. اما با رویکرد متعادل و منطقی، رویدادهای مهم و برجسته بر اساس دخالت موثر و تعیینکننده عواملی داخلی تحلیل میشود و در سطح پایینتری برای عوامل خارجی نیز استقلال و تأثیر قائل است.
علل گرایش به تئوری توطئه
گرایش به کاربرد این تئوری در تحلیلهای سیاسی و اجتماعی در دو سطح عام و خاص قابل بررسی است. به طور عموم کسانی که به این نوع تحلیل روی میآورند به منظور فرافکنی و توجیه عدم موفقیتهای خود میباشد. بسیاری از حاکمان نالایق شکستها، عقبماندگیها و مشکلات درونیشان را با فرافکنی به جوامع بیرونی و عوامل خارج از مرزهای ملی نسبت میدهند. سیاستمداران فعال در حوزه قدرت غالبا از آن به عنوان سپر بلا و یا ضد حملههایی علیه مخالفان بهره میگیرند. به علاوه رژیمهای سرکوبگر برای حذف و نابودی مخالفان، آنان را بر پایه ترویج توطئهگرایی در میان جامعه به آسانی به بالاترین جنایات سیاسی مانند خیانت، جاسوسی و براندازی خارجی متهم نمایند. در کنار عللی مانند توجیه ضعفهای داخلی و سرکوب مخالفان، اهداف دیگری مانند ساده کردن تحلیل حوادث و ایجاد حالت اقناع و کاستن از انتقاد به بهانهی بهرهگیری بیگانگان میتواند از علل گرایش دولتها و گروههای سیاسی و تحلیلگران اجتماعی وابسته به آنان به تئوری توطئه باشد.
اما به طور خاص و در مورد ایران، علل و زمینههای مختلفی برای توطئهپنداری وجود دارد. عوامل مؤثر در جذابیت توهم توطئه در فکر ایرانی را میتوان در عوامل سیاسی، فرهنگی و روانی ـ اجتماعی بررسی کرد، اما در این میان نقش عوامل سیاسی بسیار برجسته و دیگر عوامل، مکمل و تقویتکنندهی عوامل سیاسی هستند.
مهمترین علل و زمینههای توطئهپنداری در ایران عبارتند از:
1. فرار عمدی از بحران برای گروهی که اندیشههای آرمانی را اعلام مینمایند ولی از عملی کردن این اندیشهها ناتوان هستند. در این موارد تنها راه حل برای توجیه ناسازگاری آرمانها با واقعیات بیرونی جامعه تمسک به عوامل بیرونی به عنوان مانع دستیابی به آرمانها میباشد.
2. اطلاعات محدود، سانسور و فقدان آزادی بیان و تعامل آزادانه آراء و عقاید گوناگون نیز موجب آسیبپذیری مردم در برابر شایعات گوناگون توطئهپردازان میشود.
3. ساختارهای قدرت مطلقه در ایران و استبداد سیاسی.
4. برخی عوامل تاریخی و جامعهشناختی نظیر سابقه تاریخی دخالت و نفوذ سیاسی قدرت های خارجی در ایران.
5. فقدان روحیه کندوکاو در تحقیقات اجتماعی ـ تاریخی نیز کمک زیادی به شکلگیری این فرهنگ و باور اجتماعی نموده و فرهنگ سیاسی جامعه به طور فزایندهای متاثر از ذهنیت توطئهای در تمامی ابعاد گردیده است.
برخی از نویسندگان علل دوام تئوری توطئه را علی رغم ضعفهای بارز در مبانی روششناختی در آن، وجود حجم بالایی از اسناد تاریخی مبتنی بر دسیسهها و توطئهگریها در ایران است. همچنین نقاط قوت این تئوری در قبال تئوریهای ساختارگرایانه که صرفا خود را منحصر در حصار تنگ ساختارهای اجتماعی نمودهاند از دیگر علل تقویتکننده این تئوری میباشد. افرادی مانند مهدی بازرگانان ، ماروین زونیس ، گراهام فولر و دانیل پاییز نیز به عامل «دخالت قدرت های خارجی»در ترویج تئوری توطئه در فرهنگ سیاسی معاصر ایران اشاره دارند.
نقد تئوری توطئه
تئوری توطئه از مباحث «تبیین علی» در علوم انسانی و اجتماعی است که به دنبال یافتن علت برای رویدادهای اجتماعی است، لکن در این راستا ره به خطا برده و همه علتها را به توطئه منتهی میکند. اینگونه تحلیلها بدون توجه به عوامل داخلی زمینهساز توطئه خارجی و نقش نیروهای اجتماعی، هیچگونه جایگاهی برای رقابت، حوادث عادی و طبیعی و کنش و واکنش انسانها و جوامع در سطوح عقلانی و عاطفی در نظر نمیگیرند. در حالیکه ماهیت بسیاری از حوادث و مسایل سیاسی و اجتماعی اینگونه است که ارتباط تنگاتنگی با سایر پدیدههای اجتماعی و با بسترهای تاریخی دارد. بنابراین منحصر دانستن علل و عوامل پیچیده پدیدههای مختلف اجتماعی در توطئه بیگانه روشی نادرست است که امکان درک و تبیین صحیح از تحولات و رویدادهای اجتماعی را از بین میبرد. البته رد تئوری توطئه بدین معنا نیست که اساسا هیچ توطئهای در هیچ موردی در کار نیست و آنچه که توطئه خوانده میشود همه خواب و خیال و توهم است بلکه منظور آن است که در تبیینهای علی از حوادث سیاسی و اجتماعی باید ابعاد و جنبههای گوناگون را به صورت علمی مورد بررسی قرار داد. در برداشت علمی، «توطئه» به عنوان فرضیهای در نظر میآید که قابل رد یا اثبات است و در پرتو دادههای عینی و اسناد و مدارک تاریخی و بدون جانبداری عاطفی مورد بررسی و تحلیل علمی قرار میگیرد و از این رو قابل اثبات و یا رد و انکار است. اما با نگاه جزمگرایانه و غیرعلمی راهی جز توطئه بیگانه برای تبیین حوادث وجود ندارد.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- آبراهامیان، یرواند؛ و اشرف، احمد؛ و همایون کاتوزیان، محمدعلی؛ جستارهایی درباره تئوری توطئه در ایران، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1382، چاپ اول.
2- کاشی، غلامرضا؛ تئوری توطئه یا فرایندهای پنهان سیاسی، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، ش 3، پاییز 1376.
3- تربتی، سروناز؛ تئوری توطئه، تهران، گفتمان، چاپ اول، 1378.
4-غفاری هشجین، زاهد؛ «نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران از مشروطیت تا انقلاب اسلامی»، اطلاعات سیاسی اقتصادی، 29 شهریور 1382، سال 17، ش 191ـ 192.
5- رمزی، رابین؛ تئوریهای توطئه، ترجمه احمد سیف، تهران، فصل سبز، چاپ اول، 1382.
به اعتقاد برخی صاحب نظران، تئوری توطئه در خاورمیانه، بیش از دیگر مناطق جهان و در ایران بیش از کشورهای دیگر خاورمیانه مطرح است. در ایران این نوع تفکر را «دایی جان ناپلئونی» مینامند که برگرفته از رمان و مجموعه تلویزیونی معروفی به این نام است. بهطور کلی دو رویکرد افراطی و منطقی در زمینه تبیین پدیدههای سیاسی و اجتماعی ایران بر اساس توطئه و دخالت بیگانگان وجود دارد. در رویکرد افراطی اولویت دادن به نقش عوامل خارجی به صورت مطلق در نظر گرفته میشود. بر این اساس تمامی رویدادها، عزل و نصبها، تغییر دولتها و حتی جنبشهای بزرگ انقلابی در ایران از جمله انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی 1357 از ابتدا تا انتها به وسیله بیگانگان طراحی گردیده و توسط عناصر داخلی آنان به اجرا درآمده است. از این دیدگاه هر اتفاقی، حتی بیاهمیتترین اتفاقات، برخاسته از تبانی و توطئهچینی قدرتهای خارجی است و دستهای پنهان پشت پرده آن را ترتیب دادهاست. اما با رویکرد متعادل و منطقی، رویدادهای مهم و برجسته بر اساس دخالت موثر و تعیینکننده عواملی داخلی تحلیل میشود و در سطح پایینتری برای عوامل خارجی نیز استقلال و تأثیر قائل است.
علل گرایش به تئوری توطئه
گرایش به کاربرد این تئوری در تحلیلهای سیاسی و اجتماعی در دو سطح عام و خاص قابل بررسی است. به طور عموم کسانی که به این نوع تحلیل روی میآورند به منظور فرافکنی و توجیه عدم موفقیتهای خود میباشد. بسیاری از حاکمان نالایق شکستها، عقبماندگیها و مشکلات درونیشان را با فرافکنی به جوامع بیرونی و عوامل خارج از مرزهای ملی نسبت میدهند. سیاستمداران فعال در حوزه قدرت غالبا از آن به عنوان سپر بلا و یا ضد حملههایی علیه مخالفان بهره میگیرند. به علاوه رژیمهای سرکوبگر برای حذف و نابودی مخالفان، آنان را بر پایه ترویج توطئهگرایی در میان جامعه به آسانی به بالاترین جنایات سیاسی مانند خیانت، جاسوسی و براندازی خارجی متهم نمایند. در کنار عللی مانند توجیه ضعفهای داخلی و سرکوب مخالفان، اهداف دیگری مانند ساده کردن تحلیل حوادث و ایجاد حالت اقناع و کاستن از انتقاد به بهانهی بهرهگیری بیگانگان میتواند از علل گرایش دولتها و گروههای سیاسی و تحلیلگران اجتماعی وابسته به آنان به تئوری توطئه باشد.
اما به طور خاص و در مورد ایران، علل و زمینههای مختلفی برای توطئهپنداری وجود دارد. عوامل مؤثر در جذابیت توهم توطئه در فکر ایرانی را میتوان در عوامل سیاسی، فرهنگی و روانی ـ اجتماعی بررسی کرد، اما در این میان نقش عوامل سیاسی بسیار برجسته و دیگر عوامل، مکمل و تقویتکنندهی عوامل سیاسی هستند.
مهمترین علل و زمینههای توطئهپنداری در ایران عبارتند از:
1. فرار عمدی از بحران برای گروهی که اندیشههای آرمانی را اعلام مینمایند ولی از عملی کردن این اندیشهها ناتوان هستند. در این موارد تنها راه حل برای توجیه ناسازگاری آرمانها با واقعیات بیرونی جامعه تمسک به عوامل بیرونی به عنوان مانع دستیابی به آرمانها میباشد.
2. اطلاعات محدود، سانسور و فقدان آزادی بیان و تعامل آزادانه آراء و عقاید گوناگون نیز موجب آسیبپذیری مردم در برابر شایعات گوناگون توطئهپردازان میشود.
3. ساختارهای قدرت مطلقه در ایران و استبداد سیاسی.
4. برخی عوامل تاریخی و جامعهشناختی نظیر سابقه تاریخی دخالت و نفوذ سیاسی قدرت های خارجی در ایران.
5. فقدان روحیه کندوکاو در تحقیقات اجتماعی ـ تاریخی نیز کمک زیادی به شکلگیری این فرهنگ و باور اجتماعی نموده و فرهنگ سیاسی جامعه به طور فزایندهای متاثر از ذهنیت توطئهای در تمامی ابعاد گردیده است.
برخی از نویسندگان علل دوام تئوری توطئه را علی رغم ضعفهای بارز در مبانی روششناختی در آن، وجود حجم بالایی از اسناد تاریخی مبتنی بر دسیسهها و توطئهگریها در ایران است. همچنین نقاط قوت این تئوری در قبال تئوریهای ساختارگرایانه که صرفا خود را منحصر در حصار تنگ ساختارهای اجتماعی نمودهاند از دیگر علل تقویتکننده این تئوری میباشد. افرادی مانند مهدی بازرگانان ، ماروین زونیس ، گراهام فولر و دانیل پاییز نیز به عامل «دخالت قدرت های خارجی»در ترویج تئوری توطئه در فرهنگ سیاسی معاصر ایران اشاره دارند.
نقد تئوری توطئه
تئوری توطئه از مباحث «تبیین علی» در علوم انسانی و اجتماعی است که به دنبال یافتن علت برای رویدادهای اجتماعی است، لکن در این راستا ره به خطا برده و همه علتها را به توطئه منتهی میکند. اینگونه تحلیلها بدون توجه به عوامل داخلی زمینهساز توطئه خارجی و نقش نیروهای اجتماعی، هیچگونه جایگاهی برای رقابت، حوادث عادی و طبیعی و کنش و واکنش انسانها و جوامع در سطوح عقلانی و عاطفی در نظر نمیگیرند. در حالیکه ماهیت بسیاری از حوادث و مسایل سیاسی و اجتماعی اینگونه است که ارتباط تنگاتنگی با سایر پدیدههای اجتماعی و با بسترهای تاریخی دارد. بنابراین منحصر دانستن علل و عوامل پیچیده پدیدههای مختلف اجتماعی در توطئه بیگانه روشی نادرست است که امکان درک و تبیین صحیح از تحولات و رویدادهای اجتماعی را از بین میبرد. البته رد تئوری توطئه بدین معنا نیست که اساسا هیچ توطئهای در هیچ موردی در کار نیست و آنچه که توطئه خوانده میشود همه خواب و خیال و توهم است بلکه منظور آن است که در تبیینهای علی از حوادث سیاسی و اجتماعی باید ابعاد و جنبههای گوناگون را به صورت علمی مورد بررسی قرار داد. در برداشت علمی، «توطئه» به عنوان فرضیهای در نظر میآید که قابل رد یا اثبات است و در پرتو دادههای عینی و اسناد و مدارک تاریخی و بدون جانبداری عاطفی مورد بررسی و تحلیل علمی قرار میگیرد و از این رو قابل اثبات و یا رد و انکار است. اما با نگاه جزمگرایانه و غیرعلمی راهی جز توطئه بیگانه برای تبیین حوادث وجود ندارد.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- آبراهامیان، یرواند؛ و اشرف، احمد؛ و همایون کاتوزیان، محمدعلی؛ جستارهایی درباره تئوری توطئه در ایران، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1382، چاپ اول.
2- کاشی، غلامرضا؛ تئوری توطئه یا فرایندهای پنهان سیاسی، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، ش 3، پاییز 1376.
3- تربتی، سروناز؛ تئوری توطئه، تهران، گفتمان، چاپ اول، 1378.
4-غفاری هشجین، زاهد؛ «نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران از مشروطیت تا انقلاب اسلامی»، اطلاعات سیاسی اقتصادی، 29 شهریور 1382، سال 17، ش 191ـ 192.
5- رمزی، رابین؛ تئوریهای توطئه، ترجمه احمد سیف، تهران، فصل سبز، چاپ اول، 1382.