خانه » همه » جدید ترین مطالب تخصصی » تاثیرات منفی جر و بحث و دعوای والدین مقابل کودکان

تاثیرات منفی جر و بحث و دعوای والدین مقابل کودکان

تاثیرات منفی جر و بحث و دعوای والدین مقابل کودکان

در بسیاری از اوقات آتش دعواهای والدین، دامن گیر فرزندان می‌شود. نادیده گرفتن اثرات مخرب دعوای والدین بر کودکان منجر به بروز مشکلات بیشتر در آینده می‌شود. در اغلب موارد والدین در دعواهای میان خود به فرزندان اهمیتی نمی‌دهند و گمان می‌کنند کودکشان متوجه چنین مسائلی نمی‌شود. آگاهی از تأثیرات مخرب دعوای والدین به آن‌ها کمک می‌کند تا به اصلاح رفتار و ارتباطات خود بپردازند.

612 compressed - تاثیرات منفی جر و بحث و دعوای والدین مقابل کودکان

پدر و مادر بی ‌توجه به حضور فرزندان،با یکدیگر مشاجره می‌کنند.مرد عصبانی و پرخاشگر و زن کم حوصله و ستیزه جو،مدام بر سر هم داد می‌زنند و با رد و بدل کردن کلمات دلسرد کننده یکدیگر را آزار می‌دهند.سرانجام پدر به حالت قهر از منزل خارج می‌شود،مادر نیز با گریه و زاری،شکایت از بخت و اقبال را آغاز می‌کند و بچه‌ها را به داوری می‌طلبد؛در این میان بچه‌ها نمی‌دانند طرف مادر را بگیرند یا پدر را و حق را به کدام ‌یک بدهند.جایگاه فرزندان در دعوای میان پدر و مادر کجاست و تاثیر این مشاجرات بر فرزندان چیست؟ …

روان‌شناسان معتقدند بنیان شخصیت انسان در هفت سال اول زندگی پایه گذاری می‌شود به همین دلیل می‌توان به تأثیر اختلافات والدین در روحیه و سرنوشت کودکان پی برد.پدران و مادران فهمیده کودکان خود را به داوری نمی طلبند زیرا بچه‌ها از روش والدین پیروی می‌کنند و ابتدا با پدر و مادر و خواهر و برادر و در آینده با همسر خود به مشاجره خواهند پرداخت.دکتر پروین ناظمی،دکترای مشاوره در این مورد می‌گوید:«اختلاف و درگیری بین زن و شوهر جزیی از زندگی زناشویی است.» وی معتقد است: «تعارض تا حدی به عنوان نیروی محرکه زندگی است اما اگر بیشتر از حد معمول باشد می‌تواند زندگی را متلاشی کند.» 
 

آیا فرزندان می‌توانند جایگاه مشاور را داشته باشند؟

خانم دکتر ناظمی در پاسخ به این سوال می‌گوید: «به طور قطع جواب منفی است چرا که در خانواده سالم هیچگاه فرزندان حق دخالت در درگیری‌ها و تعارضات والدین را ندارند؛اگر این‌گونه باشد در اصطلاح روان شناسی ائتلاف بین والد و فرزند صورت می‌گیرد بدین معنی که مادر با دختر و پدر با فرزند پسر یعنی هم جنس خود ائتلاف می‌کند یا برعکس،که در هر دو صورت موجب بروز مشکلات بیشتر خواهد شد،چرا که به‌ جای کمک گرفتن از عقل و منطق در حل مشکل،با آن برخورد احساسی می‌شود و از جنبه‌ای دیگر تعارض و درگیری به وجود می‌آید.از طرفی فرزند هم به منطق و خرد والدین شک می‌کند و می‌اندیشد پدر و مادری که از حل مشکلات خود عاجزند و از من با سن کم و تجربه اندک کمک می‌گیرند در آینده چگونه می‌توانند مشکلات مرا حل کنند؟»
 

همسویی والدین با یکی از فرزندان

در بعضی خانواده‌ها،یکی از والدین،خود را بیش از حد به فرزند جنس مخالف نزدیک می‌کند و یا رابطه یک سوی میان یکی از فرزندان و والدین باعث دعوای قدرت میان آنها،در نتیجه غلبه یکی بر دیگری می‌شود.به گفته این روان‌شناس،یکی از دلایل روان‌پریشی در خانواده‌ها وجود این الگو در خانواده است.گاهی اوقات کودکان یاد می‌گیرند که چگونه از یک والد بهره‌کشی کنند.دکتر منصور بهرامی،روان‌شناس،معتقد است:«گاهی کودکان برای اجرای مقاصدشان از هر حکمران مستبدی، دیکتاتورترند،بنابراین والدین برای حل مشکلات خود نباید کودکان را درگیر کنند.یاد گرفتن مهارت‌های زندگی مثل مذاکره و ارتباط متقابل و مؤثر باعث می‌شود که والدین بتوانند تسلط بیشتری بر خود داشته باشند و روش‌های مسالمت‌آمیزی را برای حل مشکلاتشان انتخاب کنند.» اگر محیط خانوادگی دوستانه نباشد،کودکان (مخصوصا دخترها) در مواقع حساس که دچار بحران‌های روحی می‌شوند،دیگر نمی‌توانند مشکلا‌ت خود را با خانواده در میان بگذارند و از اینجاست که گرایش به بزهکاری از همان سنین کودکی آغاز می‌شود.

جوزف هوپر،پژوهشگر مسایل خانواده معتقد است زمانی بقای یک زندگی خانوادگی برای کودک مفید است که درگیری‌ها و مشکلا‌ت اعتقادی و سلیقه‌ای والدین محسوس نباشد،زیرا در غیر این صورت دوام یک زندگی نه تنها به سود کودک نیست بلکه باعث تشدید تشویش‌های ذهنی و مشکلا‌ت روحی‌او می‌شود. واقعیت این است که بسیاری از خانواده‌ها بدون اینکه درگیری‌های شدید یا اختلا‌فات عمیق داشته باشند از هم پاشیده می‌شود.به والدینی که مشکلا‌ت جدی با یکدیگر ندارند پیشنهاد می‌شود که سریع تصمیم به جدایی نگیرند بلکه کانون خانواده خود را حفظ کنند و در صورت باقی ماندن مشکل،پس از سپری شدن دوران بحرانی فرزند‌انشان تصمیم به جدایی بگیرند.البته این مساله تنها شامل خانواده‌‌هایی می‌شود که مشکلا‌ت و درگیری‌های آنها اندک است زیرا زندگی کردن کودک در یک خانه پرتشنج و پردرگیری،نه تنها تاثیر مثبتی بر ذهن و رفتار او ندارد بلکه آسیب‌های بسیار جدی به روح و روان او وارد می‌کند.مشاجره والدین با یکدیگر نوعی کودک آزاری ناآگاهانه است.پدر و مادر کودک همان طور که حق تنبیه بدنی او را ندارند، نباید او را به لحاظ روحی روانی مورد آزار قرار دهند.زمانی که در یک خانواده پدر و مادر بر سر کوچک‌ترین مسایل جلوی چشم کودکان خود با هم مشاجره کرده و اوضاع خانواده را متشنج می‌کنند،از اولین نشانه‌‌های آن بی ‌احترامی‌ به والدین است.کودکی که ناظر مشاجره پدر و مادر است دچار مشکلا‌ت رفتاری مانند پرخاشگری می‌شود.این را هم بدانید که آثار مخرب مشاجرات سخت و جدی والدین گاهی از تاثیرات طلا‌ق نیز طولا‌نی‌تر است.

614(1) - تاثیرات منفی جر و بحث و دعوای والدین مقابل کودکان

واکنش فیزیکی

کودکان در هر سنی به دعوای والدین خود واکنش ‌های ناشی از شوک و ضربه نشان می‌دهند و می‌خواهند دخالت کنند؛یا با ایجاد سر و صدا و اعتراض توجه والدینشان را جلب می‌کنند یا آنها را به خنده وامی‌دارند؛یا از موقعیت فرار می‌کنند. به‌طور کلی،هرچه بچه‌ها کوچک‌تر باشند، احتمال نشان دادن واکنش‌های ترس از آنها بیشتر است.
 

واکنش کودکان هنگام مشاجره والدین چیست؟

– کودکان وقتی در معرض مشاجره‌های داغ والدین خود قرار می‌گیرند ترسیده و احساس ناامنی می‌کنند.

– گاهی ساکت، آرام و سردرگم می‌شوند زیرا نمی‌دانند چه واکنشی باید نشان دهند.

– کودکان نوپا زمانیکه والدین خود را در حال مشاجره می‌بینند شروع به گریه می‌کنند.

– بیشتر کودکان رفتار والدینشان را حین بازی، مدرسه و رفتار با خواهر و برادرشان تقلید می‌کنند. ازاین‌رو ممکن است آن‌ها نیز رفتار والدین خود را تقلید کرده و به زورگویی و قلدری بپردازند.

– برخی هم از لحاظ جسمی به خود آسیب وارد می‌کنند و یا ممکن است با موجودات اطراف خود از قبیل حشرات، حیوانات خانگی و … خیلی بی‌رحمانه رفتار کنند.

– برخی کودکان نیز عصبانیت و پرخاشگری خود را به والدین منتقل می‌کنند.

– برخی نیز خودشان را مقصر مشاجره والدین می‌دانند.

– کودکان بزرگ‌تر هم ممکن است به فکر فرار از خانه بیفتند و یا ماندن در مدرسه و یا هر مکانی خارج از خانه را به حضور در منزل ترجیح دهند.

در بسیاری از اوقات آتش دعواهای والدین، دامن گیر فرزندان می‌شود. نادیده گرفتن اثرات مخرب دعوای والدین بر کودکان منجر به بروز مشکلات بیشتر در آینده می‌شود. در اغلب موارد والدین در دعواهای میان خود به فرزندان اهمیتی نمی‌دهند و گمان می‌کنند کودکشان متوجه چنین مسائلی نمی‌شود. آگاهی از تأثیرات مخرب دعوای والدین به آن‌ها کمک می‌کند تا به اصلاح رفتار و ارتباطات خود بپردازند.

611 - تاثیرات منفی جر و بحث و دعوای والدین مقابل کودکان

دعوای والدین

دعوا و مشاجره برخاسته از اختلافات عقیده و سوء تفاهمات میان زوجین می‌باشد. در واقع زوجین وقتی نتوانند مسئله پیش آمده بین خود را به نحو صحیح مدیریت کنند، ممکن است کار به دعوا بکشد. البته که دعوا و مشاجره تا حدی امری طبیعی بوده و نمی‌توان خانواده‌ای را یافت که در آن هیچ اختلافی وجود نداشته باشد. ولی مسئله مهم این است که چگونه با اختلافات و تعارضات برخورد کنیم تا میزان آسیب در حداقل باشد.

به طور کلی دعوا کردن باعث فشار روانی روی طرفین می‌شود و به جای حل مسئله، مسئله را بغرنج‌تر می‌کند و هر دو طرف دعوا آسیب و صدمه می‌بینند. زن و شوهری که از قبل ازدواج مهارت‌های حل مسئله را نیاموخته‌اند نمی‌توانند در مواجهه با چالش‌های پیش آمده واکنش‌های مناسبی از خود نشان دهند و از طرفی نمی‌توانند چنین مهارتی را به فرزندان خود انتقال دهند.

در این بین در خانواده‌های دارای فرزند، والدین علاوه بر آسیب به رابطه زناشویی خود، به کودکشان بیشتر آسیب می‌زنند؛ چرا که کودکان در مقابل مشکلات آسیب پذیرتر هستند. بنابراین آگاهی از روش‌های کنترل خشم در مقابل کودکان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.
 

تأثیرات دعوای والدین بر کودکان

تاثیر دعوای والدین بر کودکان بر جنبه‌های مختلف روانی کودک اثر می گذارد، به همین دلیل لازمه که هر پدر و مادری از وقتی که تصمیم به بچه دار شدن گرفتند، یاد بگیرند که چگونه باید او را بزرگ کنند، پس حتما مقاله آموزش پدر و مادر را مطالعه نمایید. در اینجا به مهم‌ترین احساسات و آسیب‌ها که در کودکان به دلیل جو ناآرام خانه ایجاد می‌شود اشاره می کنیم:
 

1. بروز احساس گناه در کودک

کودکان در سنین خیلی پایین به درستی متوجه علت دعوای پدر و مادر خود نمی‌شوند. همین امر ممکن است موجب شود در این شرایط احساس گناه پیدا کنند و فکر کنند در دعوای پدر و مادرشان مقصر هستند. با ایجاد احساس گناه در کودکان آسیب‌های دعوا چند برابر می‌شود.
 

2. بی اعتمادی در روابط

کودکانی که دائما در معرض دعوای والدین خود قرار دارند ممکن است بی اعتمادی را پرورش دهند. کودک همواره یکی از والدین خود را مقصر بداند و او را در ذهن خود متهم سازد و همین امر باعث تخریب رابطه کودک با آن والد شده و تبدیل به اتحادی نانوشته و ناگفته با والد دیگر می‌شود. این امر ممکن است از طرف والدین هم بر کودک تحمیل شود.

در کودکان بزرگتر این بی اعتمادی گفته شده ممکن است ادامه پیدا کرده و کودک نسبت به ازدواج و روابط زن و مرد باورهای غلطی را شکل دهد که در آینده گذر از آن‌ها برایش دشوار باشد. علاوه بر این کودک ممکن است این الگوی ارتباطی والدین خود را درونی کرده و در بزرگسالی دقیقا به همان شیوه با همسر یا شرکای عاطفی‌اش رفتار کند.

613 - تاثیرات منفی جر و بحث و دعوای والدین مقابل کودکان

3. الگوبرداری کودک از پرخاشگری والدین

الگوبرداری‌های کودکان موجب می‌شود پرخاشگری را یاد بگیرند. رفتارهای پرخاشگری کودکان در چنین خانواده‌هایی بیشتر به چشم می‌خورد. آن‌ها یاد می‌گیرند، به جای حل مسئله با داد و بی داد باید به سراغ مشکلات بروند و از این طریق بر آن‌ها غلبه کنند.
 

4. طرف کشی میان دعوای والدین

برخی والدین هنگام دعوا و مشاجرات کودکان خود را وارد دعوا می‌کنند. دعوا کردن در مقابل کودکان به قدر کافی استرس زا و آسیب زننده هست، ولی وقتی که والدین کودکان را وارد میدان جنگ می‌کنند، اوضاع چندین برابر مخرب می‌شود. گفته می‌شود که استرس این کار برای کودکان برابر با صدمه‌های جنسی و جسمی است. به خصوص والدینی که از کودک خود می‌خواهند تا تعیین کند حق با کدام یک از والدین است.
 

5. انتقال تنش و اضطراب از دعوای والدین

دعوا از یک طرف هم می‌تواند باعث آموزش پرخاشگری به کودکان شود و هم از طرف دیگر باعث شود کودکان دائما در معرض اضطراب شدید قرار گیرند و نتیجتا اختلالات اضطرابی و افسردگی را پرورش دهند و گوشه گیر شوند.
 

6. فحاشی و بد دهنی کودک

در نهایت این که معمولا در دعواها الفاظ خوشایندی استفاده نمی‌شود و دو طرف به یکدیگر توهین می‌کنند. چنین کاری باعث تخریب تصویر خوب والدین در برابر کودک می‌شود. به علاوه آن که کودکان این الفاظ را یاد گرفته و تکرار می‌کنند.
 

نکات مهم در مورد دعوای والدین

1. یکی از نکات تربیتی فرزندان این است که والدین تا جای ممکن از دعوا در مقابل کودکان خود بپرهیزند و در صورت وجود اختلاف، بحث در مورد آن را به زمانی موکول کنند که کودکانشان در منزل حضور ندارند.

2. در صورت پیش آمدن دعوا کودکان را واسطه خبر رسانی و پیغام فرستادن به یکدیگر نکنید و از کودکان نخواهید که در میان شما و همسرتان قضاوت کنند.

3. یادگیری مهارت‌های حل مسئله، کنترل خشم، مهارت‌های گفتگو و روش‌های حل اختلاف به شما کمک می‌کند تا موقع عصبانیت و پیش آمدن تعارض بتوانید هیجانات ناخوشایندتان را کنترل کنید.

4. سعی کنید در ارتباط با همسر خود با جرات مندی خواسته‌های خود را به شکل منطقی بیان کنید و به در خواست‌هایتان برسید بدون اینکه به خود، همسر، رابطه و فرزندتان آسیب بزنید.

5. ممکن است پیش آید که در مقابل کودکتان دعوا کرده باشید و بعد از این کار پشیمان شده باشید. بهتر است در زمانی که آرامش پیدا کرده‌اید، درباره دعوا برای کودکتان توضیح دهید که چه اتفاقی افتاده و او مقصر نیست، از این کار پشیمان هستید و الان اوضاعتان با همسرتان روبه راه شده و جای نگرانی وجود ندارد.

6. لازم است پیش از آن که آسیب‌های بیشتری به فرزند خود وارد کنید با مراجعه به مشاوره خانواده به حل مشکلات و اختلافات زندگی زناشویی بپردازید و مهارت‌های برخورد با همسر را بیاموزید.

منبع: سایت سیمرغ
سایت حامی هنر زندگی
سایت انا

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد