۱۳۹۵/۰۹/۳۰
–
۴۶۷ بازدید
اصل حجاب و پوشش امری فطری است و با خلقت بشر سرشته است، و یکی از دلایل اساسی آن داستان آدم و حوا می باشد. آن هنگام که از بهشت اخراج شدند و پوشش خود را از دست دادند (عورتشان آشکار شد)، سریع خود را با برگ درختان پوشاندند که این نمونه آشکاری از فطری بودن مسئله حجاب است؛ به نحوی که در قرآن کریم در سوره اعراف آیه ۲۲ آمده است:
«فَلَمّا ذاقَا الشّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ»[۱]؛ «آدم و حوا از آن درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست دادند و بهسرعت با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند»[۲]
«فَلَمّا ذاقَا الشّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ»[1]؛ «آدم و حوا از آن درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست دادند و بهسرعت با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند»[2]
این پوشش سریع آدم و حوا بیانگر احساس شرم از برهنگی حتی بدون حضور ناظر بیگانه، بیانگر ذاتی و فطری بودن حجاب است. بنابراین سابقه حجاب به زمان خلقت حضرت آدم و حوا برمی گردد.
علاوه بر این، بنابر گواهی متون و آثار تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملت ها و آیین های جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده و با وجود اینکه در طول تاریخ، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته، ولی هیچگاه به طور کامل از بین نرفته است. شواهد تاریخی نشان می دهد، پوشش زن در برخی ملل مانند یونان، ایران باستان و برخی اقوام هند بسیار پر رنگ و سخت بوده است و مورخان به ندرت از اقوام بدوی که زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده و یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر میشدند، یاد میکنند.
اما بنا بر آنچه در متون و آثار تاریخی بر جای مانده است می توان تاریخچه حجاب را با توجه به اینکه بسیاری از آثار، به دست ما نرسیده است، چنین تبیین نمود:
1. پوشش زن در یونان و روم باستان
فرید وجدی در دایرة المعارف قرن بیستم مینویسد: «حجاب زنان سابقهای طولانی دارد. سخن درباره حجاب در میان سخنان قدیمیترین نویسندگان یونانی به چشم میخورد. زنان سر را میپوشاندند، ولی صورتشان باز بوده است. وقتی به بازار میرفتند، بر آنان واجب بود صورتشان را نیز بپوشانند»[3]
دایرة المعارف لاروس[4] درباره پوشش زنان یونان باستان میگوید: زنان یونانی در دورههای گذشته، صورت و اندامشان را تا روی پا میپوشاندند. این پوشش که شفاف و بسیار زیبا بود، در جزایر کورس[5] و اِمِرجوس و دیگر جزایر ساخته میشد.
«ویل دورانت»[6] نیز شواهد زیادی دال بر وجود حجاب در بین زنان یونان و روم باستان آورده است.
او درباره «الهه عفت»[7] که یکی از خدایان یونان باستان است، میگوید: «آرتمیس»[8] الهه عفت است و عالیترین نمونه (و الگو برای) دختران جوان به شمار میآید. دارای بدنی نیرومند و ورزیده و چابک و به زیور عفت و تقوا آراسته است»[9]
این مورخ در جای دیگر میگوید: «زنان فقط در صورتی میتوانند خویشان و دوستان خود را ملاقات کنند و در جشنهای مذهبی و تماشاخانه ها حضور یابند که کاملاً در حجاب باشند»[10]
همچنین از قول یکی از فلاسفه یونان باستان، درباره شدت پوشش زن، نقل میکند: «نام یک زن پاکدامن را نیز چون شخص او باید در خانه پنهان داشت»[11][12]
2. حجاب در آسیای صغیر و ایران
اگر چه در مباحث بعدی بهطور مفصل پیرامون تاریخچه حجاب در ایران صحبت خواهیم کرد اما به عنوان نمونه باید بگوییم حجاب در بین زنان سیبری و ساکنان آسیای صغیر و زنان شهر ماد[13] (و فارس و عرب) نیز وجود داشته است.
زنان رومانی از حجاب شدیدتری برخوردار بودهاند، بهطوری که وقتی از خانه خارج میشدند، با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها میپوشاندند و چیزی از برآمدگی های بدن مشخص نمیشد.[14] و بر اساس مستندات تاریخی در حدود 1112 سال قبل از میلاد، شاه تگلات فلازر اول (phalazar Teghlaath) که از شاهان آشوری بوده فرمانی صادر می کند که می توان از آن وجوب حجاب و پوشش زنان را استخراج نمود. در این فرمان آمده است:
«زنان ازدواج کرده که در خیابان ها ظاهر می شوند نباید سرشان باز باشد. دختران مردان آزاد (حر) باید پوشیده باشند. فاحشه ها باید پوشیده باشند اما سرشان باز باشد»[15]
3. حجاب در آفریقا
تصاویر و نقش برجسته های موجود در کشور مصر نیز گویای وجود حجاب در منطقه آفریقا می باشد به عنوان مثال: در 3000 سال قبل از میلاد در تصاویری که نقاشی مصری کشیده، دختران تمام بدن و پسران، نیمه پایین بدن خود را پوشانده بودند.[16] و یا در 1400 سال قبل از میلاد در نقش برجسته فرعون مکارتیوس، از فراعنه مصر دیده می شود که او و همسر و دخترش قسمت پایین بدنشان را پوشانده و همچنین در نقش برجسته ای که در تل العمارنه (مصر) وجود دارد تصویر ملکه با پوشش دیده می شود.[17]
4. حجاب در عراق و بین النهرین
برخی دیگر از یافته های تاریخی بیانگر وجود حجاب در عراق و بین النهرین می باشد مثلاً در یکی از آثار 4000 سال پیش از میلاد زنی در عراق که نقشی از او باقیمانده با تکه پارچه کوچکی سرش را پوشانده است.[18] و در 2000 سال پیش از میلاد در سواحل مدیترانه و خاورمیانه و بین النهرین پوشش و لباسی که نیمی از بدن یا تمام آن را بپوشاند وجود داشته است. (زنان قابل احترام، همسران و اهالی حرامسرا حجاب داشتند در حالی که زنان برده موهای خود را نمی پوشاندند)[19]
5. حجاب در شرق دور
در کشورهای شرقی نیز وجود پوشش سراسری امر مسلمی می باشد به عنوان نمونه در کشور هند، بتپرستان هندی، چیزی مانند چادر میپوشند و آن را روی خود میکشند، به گونه ای که صورتشان پیدا نیست.[20]
در کشور ژاپن نیز تا قبل از دهه 70 – 1860، تقریباً همه مردم ژاپن انواع لباس های بومی خود را به تن می کردند. لباس بومی آنان، اساساً همان «کیمونو» بود که عبارت بود از یک پیراهن بلند و گشاد که روی آن یک کمربند پهن می بستند. لایه های متعدد این لباس و نیز لایی هایی که از کتان و ابریشم در آن قرار می دادند، گرما را می گرفت… طبقه متوسط مردم عموماً کیمونوی کتانی و نخی می پوشیدند و طبقات ثروتمند جامعه، کیمونوی ابریشمی به تن می کردند.[21]
پی نوشت ها:
_________________
[1]. اعراف (7)، آیه 22.
[2]. معین الاسلام، مریم، پوشش و آرایش از دیدگاه پیامبر اعظم(ص)، قم، دفتر عقل، 1386، دوم، 19- 21.
[3]. فرید وجدی، دائرة المعارف القرن العشرین، ص335.
[4] .Larousse Envyclopedia.
[5] .Corsica.
[6] .Durant.W.
[7] .Virtue Goddess.
[8] . Artemis.
[9]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، احمد آرام، ص 520.
[10]. همان، ص 340.
[11]. همان.
[12]. رجبی، عباس، حجاب و نقش آن در سلامت روان، قم، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1384 ش، اول، ص 26- 30.
[13]. Media.
[14]. به نقل از دایرة المعارف القرن العشرین، 1923.
[15]. ر.ک؛ نشریه ترجمان سیاسی، ش 168، مقاله حجاب فقط به اسلام محدود نمی شود نگاشته Odon Vallet ترجمه ک. فخر طاولی. (مقاله اصلی در لوموند، 16800، 30 ژانویه 1999 برابر با 10/11/1377 موجود است.)
[16]. مطهری، پیشین، ص 430 و 431.
[17]. المنجد فی الاعلام، ص 419 و 422.
[18]. ر.ک ولگسناگ، برای پاکدامنی. (به نقل از روزنامه جام جم 9/2/89، سال هفتم، شماره 1985، ص 14).
[19]. ولگسانگ، پیشین.
[20]. اصفهانی حائری، غلامحسین، فلسفه الحجاب فی وجوب النقاب، ترجمه محمد رضا طهرانی، ص 529.
[21]. حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، تهران، سروش، 1382 ش، دهم، ص 49.