خانه » همه » مذهبی » تاریخ شیعه

تاریخ شیعه


تاریخ شیعه

۱۳۹۴/۱۱/۱۳


۱۲۷۵ بازدید

شیعه به چه معنا است؟ در تاریخ اسلام چه جایگاهی دارند؟

شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق می‌شود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر؛ ابن منظور در لسان العرب می‌گوید: «الشیعه القوم الذین تجتمعوا علی امر، و کل قوم اجتمعوا علی أمر فهم شیعه، و کل قوم أمرهم واحد یتبع بعضهم رأی بعض هم شیع»[ لسان العرب، ج8، ص188 ؛ المیزان، ج17، ص147.]. و در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته می‌شود که به خلافت و امامت بلافصل علی(علیه السلام) معتقدند، و بر این عقیده‌اند که امام و جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از طریق نصّ شرعی تعیین می‌شود، و امامت حضرت علی(علیه السلام) و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شده است[ اوائل المقالات، ص35 ؛ الملل و النحل، ج1، ص146.].

تاریخ پیدایش تشیّع

گرچه، در عصر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره‌ پاره‌ای از مسایل، اختلاف نظرهایی میان مسلمانان پدید آمد[ النص و الاجتهاد، تألیف امام شرف الدین.]، ولی فرقه‌ها و دسته‌بندی‌هایی که بعدها پیدا شد، در آن زمان وجود نداشت. ولی پس از رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) اختلافاتی پدید آمد که سبب پیدایش فرقه‌های مختلف در میان مسلمانان گردید. مهمترین اختلافی که در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) پدید آمد، مربوط به مسئله‌ خلافت و امامت بود که مسلمانان را به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته معتقد بودند که امامت، همانند نبوت، منصب و مقامی الهی است و از شرایط امام این است که معصوم از خطا و گناه باشد، و این صفت را جز خداوند کسی نمی‌داند، بنابراین راه تعیین امام نصّ الهی است که در قرآن یا احادیث نبوی بیان شده است، و طبق این نصوص، علیّ بن ابی‌طالب(علیه السلام) جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام مسلمین است. حضرت علی(علیه السلام) و بنی‌هاشم و گروهی از بزرگان صحابه،‌ اعمّ از مهاجرین و انصار، طرفدار این نظریه بودند. و این همان عقیده‌ شیعه – خصوصاً شیعه‌ امامیه – در مسئله‌ امامت است.و دسته‌ دیگر – که در رأس آن‌ها ابوبکر و عمر قرار داشتند – بر این عقیده بودند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) برای خود جانشین تعیین نکرده است،‌ و این کار را به مسلمانان واگذار کرده است. بر این اساس، و با توجه به اهمیت مسئله‌ خلافت و امامت و نقش حیاتی آن در سرنوشت امت اسلامی، در یک اقدام شتاب‌زده – در شرایطی که حضرت علی(علیه السلام) و عده‌ای از بزرگان صحابه به تجهیز بدن پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مشغول بودند – عده‌ای از مهاجران و انصار در سقیفه‌ بنی ساعده گرد آمده، و پس از گفتگوهایی که در مورد خلیفه‌ پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میان آن‌ها مطرح شد، سرانجام با ابوبکر به عنوان خلیفه‌ پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بیعت کردند.
البته منشأ و خاستگاه تشیع را می توان در قرآن مجید نیز جستجو نمود؛
(((إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُم خَیرُ البَرِیَّةِ)))[ بیّنه، آیه 7.]؛
«کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، اینانند که بهترین آفریده شدگانند».
محمد بن جریر طبری(م 310هـ.ق) در ذیل فراز (((أُولئِکَ هُم خَیرُ البَرِیَّةِ))) از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) این گونه روایت می کند: «قال النبی(صلی الله علیه و آله و سلم): أنتَ یا علی و شیعتک»[ تفسیر طبری، ج 27، ص 592.]؛ «پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای علی منظور از «خیر البریّة» تو و شیعیانت هستی».
جلال الدین سیوطی (م 911 هـ.ق) در تفسیر آیه هفتم سوره بیّنه روایتی را از جابربن عبدالله نقل می کند که جابر گفت: ما نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بودیم که علی(علیه السلام) وارد شد؛ فقال النبی(صلی الله علیه و آله و سلم) «والّذی نفسی بیده، إنّ هذا و شیعته لهم الفائزون یوم القیامه»[ الدرّ المنثور، سیوطی، ج 8، ص 589؛ فتح القدیر، شوکانی، ج 5، ص 477؛ شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج 2، ص459.]؛ «پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «سوگند به کسی که جانم در دست اوست، هر آینه این مرد (علی(علیه السلام)) و شیعیان او تنها رستگاران در روز قیامتند».
سیوطی چهار روایت به همین مضمون از چهار صحابی جلیل القدر، یعنی جابربن عبدالله، ابو سعید خدری، ابن عباس و امام علی(علیه السلام) نقل می کند.
این آیه آن قدر در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره امام علی(علیه السلام) به کار برده می شد که یاران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که علی(علیه السلام) بر آنها وارد می شد، می گفتند: «قد جاءَ خیرُ البریّه»[ همان؛ مرحوم علامه امینی در الغدیر، ج 2، ص 98 و نیز در ج 3، ص 116، به تفصیل منابع اهل‌سنت که این حدیث و مانند آن را آورده اند، ذکر می کند.]؛ «بهترین آفریده شدگان آمد».
ابن حجر هیتمی (م 973هـ.ق) آیه هفتم سوره بیّنه را یکی از آیاتی می داند که در فضیلت اهل بیت(علیهم السلام) و شیعیانشان نازل شده است و روایات مذکور را در ذیل این آیه بیان می کند.[ الصّواعق المحرقه، ابن حجر هیتمی، ج 2، ص 467.]بنابراین اساس و بنیان تشیع در زمان رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و به دست مبارک ایشان پایه گذاری شد؛ ایشان امیرمؤ منان علی(علیه السلام) و شیعیانشان را «خیرالبریّة» معرفی کردند.
البته آیه 7 سوره بیّنه یکی از دلایل و نصوصی است که بر شکل گیری هویت تشیع در زمان رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) دلالت دارد؛ نصوص و روایات متواتر دیگری مانند حدیث ثقلین، حدیث غدیر، حدیث یوم الدار، حدیث منزلت، حدیث ولایت و ده ها حدیث دیگر نیز مبنا و زیر ساخت هویت تشیع می باشند.
دانشمند بزرگ اهل‌سنت «ابن عبدالبرّ قرطبی» (م 463 هـ.ق) در کتاب برجسته خود «الأستیعاب فی معرفة الأصحاب»، نام هفت نفر از صحابه و یاران گران قدر رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را ذکر می کند که معتقد به فضیلت و برتری امام علی(علیه السلام) بر سایر یاران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بودند؛ ابن عبدالبرّ می گوید: «و رُوی عن سلمان، و أبی ذرّ، و المقداد، و خباب، و جابر، و أبی سعید الخدری، و زیدبن الأرقم، أنّ علی بن أبی طالب أول مَن أسلم، و فضّله هؤلاء علی غیره»[ الأستیعاب، ابن عبدالبرّ، ج 3، ص 197.]؛ «روایت شده از سلمان، ابوذر، مقداد، خباب، جابر، ابو سعید خدری، زیدبن ارقم، که علی بن ابی طالب نخستین کسی است که اسلام آورد، و نیز این افراد علی(علیه السلام) را بر غیر او برتری و فضیلت دادند».
همچنین ابن خلدون بر این باور است که گروهی از صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) جزو شیعیان امام علی(علیه السلام) بودند و ایشان را شایسته تر از دیگران به جانشینی و خلافت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می دانستند.[ «کان جماعه من الصحابه یتشیعون لعلی و یرون إستحقاقه علی غیره و لمّا عُدل به إلی سواه، تأفّفوا من ذلک و أسفوا له، الاّ أنّ القوم لرسوخ قدمهم فی الدّین و حرصهم علی الألفه لم یزیدوا فی ذلک علی النجوی بالتأفف و الأسف»، تاریخ ابن خلدون، ج 3، ص 215.]خلاصه آن که بذر تشیّع به وسیله پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و نصوص و روایات معتبر ایشان افشانده شد. از این نکته نباید غفلت نمود که هویت مکتب تشیّع همان هویّت قرآن کریم و سنّت قطعی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است که توسط برترین و شایسته ترین شاگرد ایشان یعنی حضرت امیرمؤ منان علی(علیه السلام) و فرزندان معصومشان تبیین گردید.[ ر.ک: شیعه (مذاکرات و مکاتبات پروفسور هانری کربن با علامه طباطبایی)، ص19 و 20.]

علت سکوت حضرت علی(علیه السلام)

چون شرایط سیاسی و اجتماعی دنیای اسلام و جهان به گونه‌ای بود که امام علی(علیه السلام) و هواداران او، برای اثبات عقیده خود و عملی ساختن آن، به اقدامات عملی و خصمانه دست می‌زدند، موجودیت اسلام از ناحیه دشمنان خارجی (امپراطوری ایران و روم) و دشمنان داخلی (منافقین) آسیب جدّی می‌دید، امام علی(علیه السلام) مصلحت اسلام و مسلمین را پیروی از روش صبر و مدارا دید، و گرچه در مواقع مناسب، دیدگاه خود را درباره نادرستی عمل آنان بیان می‌کرد، ولی از درگیری‌های خصومت‌آمیز خودداری کرد، و در هدایت و پیشبرد جامعه اسلامی، از هیچ گونه کوشش و تلاشی خودداری نمی‌کرد و در حل مشکلات، دستگاه خلافت را یاری می‌نمود. تا آن‌جا که از خلیفه دوم نقل شده که هفتاد بار گفته است «اگر علیّ نبود عمر هلاک می‌شد» و نیز گفته است: «خدایا مرا برای برخورد با مسئله‌ دشواری که علیّ بن ابی‌طالب در آن حضور ندارند، باقی مگذار»[ الغدیر، ج1.].

شیعه در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)

در هر حال، شیعه به عنوان پیروان علی بن ابی‌طالب و معتقدان به امامت بلافصل او در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) پدید آمد. البته روایاتی نیز یافت می‌شود که لفظ شیعه در زمان حیات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بر چهار تن از صحابه اطلاق می‌شد که عبارت بودند از: سلمان، مقداد، ابوذر و عمار یاسر.[ فرق الشیعه، ص17-18؛ اعیان الشیعه، ج1، ص18ـ19.]
این افراد از جمله کسانی هستند که در مسئله‌ خلافت و امامت، علی(علیه السلام) را خلیفه‌ بلافصل پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می‌دانستند با این وصف، و با توجه به این که نظریه‌ ‌شیعه در مسئله‌ امامت به نصوص کتاب و سنت مستند گردیده است، می‌توان گفت: تشیع، در حقیقت، با اسلام همراه بوده است، هر چند به عنوان یک مذهب، پس از رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) موجودیت یافت.

فرقه‌های شیعه

در تاریخ شیعه، فرقه‌هایی پدید آمده است، که بسیاری از آن‌ها منقرض شده‌اند، و بحث درباره‌ آن‌ها فایده‌ چندانی ندارد. فرقه‌های اصلی شیعه که هم اکنون نیز موجودند عبارتند از: شیعه‌ اثنا عشریه، شیعه‌ زیدیه، و شیعه‌ اسماعیلیه.
اکثریت شیعه، را شیعه‌ امامیه یا اثنا عشریه تشکیل می‌دهد، ‌از آن‌جا که آنان جانشینان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را دوازده نفر می‌دانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شده‌اند.
شیعه‌ اثنا عشریه بر مسئله‌ امامت تأکید خاصّی داشته و عصمت امام و افضیلت او را بر دیگر افراد امت اسلامی بسیار مهم و اساسی می‌داند. و از طرفی، امامت را، پس از سه امام نخست، منحصر در فرزندان امام حسین(علیه السلام) می‌داند. با توجه به این عقاید ویژه درباره‌ امامت، شیعه اثنا عشریه به «امامیه» شهرت یافته است.
شیخ مفید، پس از تعریف شیعه به کسانی که به امامت بلافصل علی(علیه السلام) عقیده دارند درباره‌ شیعه‌ گفته است: «این عنوان، مخصوص آن دسته از شیعه است که به وجود امام در هر زمان، و وجوب نصّ جلیّ، و عصمت و کمال برای هر امامی معتقد است، و امامت را (غیر از سه امام نخست) منحصر در فرزندان امام حسین(علیه السلام) می‌داند…»[ اوائل المقالات، ص38.].

نام ائمه شیعه

نام و خصوصیات امامان دوازده‌گانه شیعه در احادیثی که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده، بیان گردیده است آنان عبارتند از:
1ـ علیّ بن ابی‌طالب(علیه السلام) 2ـ حسن بن علی(علیه السلام) 3ـ حسین بن علی(علیه السلام) 4ـ علیّ بن حسین(علیه السلام) (امام سجاد) 5ـ محمد بن علی(علیه السلام) (امام باقر) 6ـ جعفر بن محمد(علیه السلام) (امام صادق) 7ـ موسی بن جعفر(علیه السلام) (امام کاظم) 8ـ علی بن موسی(علیه السلام) (امام رضا) 9ـ محمد بن علی(علیه السلام) (امام جواد) 10ـ علی بن محمد(علیه السلام) (امام هادی) 11ـ حسن بن علی(علیه السلام) (امام عسکری) 12ـ ‌حجه بن الحسن (مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف)).

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد