یک نکته لازم به ذکر است که این مرکز متولی راهنمایی، پاسخ و تهیه جوابهای مختصر و مفید جهت رفع شبهات و سوالات دانشجویان و مخاطبین اهل مطالعه است، لذا انجام کارهای پژوهشی که از طرف مراکز آموزشی بعهده دانشجویان قرار میدهند در حیطه وظایف این مرکز نیست و شرعا و قانونا دارای اشکال است.
اما جواب اجمالی و کوتاه به سوال :
در تاریخ طبری، نویسنده، ذیل حوادث سالهای ۶۰ و ۶۱ قمری به بیان و شرح حوادثی پرداخته است که منجر به واقعه عاشورا شد.
بخش بزرگ گزارش عاشورا در این اثر، مرهون گزارشهای مقتل الحسین ابومخنف است. وی این گزارشها را به واسطه هشام بن محمد بن سائب کلبی، شاگرد ابومخنف، از وی نقل کرده است.
اسناد در این زمینه چنین است: «قال هشام بن محمد عن ابی مخنف» یا «قال هشام قال ابومخنف» و یا «حدثت عن هشام، عن ابی مخنف…». علاوه بر این، از خود مقتل هشام نیز بهره بسیار برده و برخی گزارشها را از خود هشام، که از غیر ابومخنف نقل کرده، بیان نموده است. در حقیقت، هشام همه کتاب، یا بیشتر روایات ابومخنف را با اضافاتی که از طرق دیگر داشته، به صورت کتابی تدوین و تنظیم کرده که یک قرن بعد، طبری از آن بهره کامل برده است.
همچنین وی نقل مهمی را از امام باقر (علیهالسّلام) به روایت عمار دهنی از مرگ معاویه و بیعت خواهی ولید بن عتبه (حاکم مدینه) از امام حسین (علیهالسّلام) تا بازگشت اهل بیت به مدینه و عزاداری بنی هاشم در این شهر، در دو بخش آورده است. طبری در بخش اول از نقل یادشده، نخست گزارش واقعه را از ابتدا تا پایان شهادت مسلم بن عقیل به اختصار از عمار دهنی نقل کرده و سپس تفصیل آن را از ابومخنف، گزارش کرده است.
مجموع گزارشهای حادثه کربلا در تاریخ طبری با عنوان استشهاد الحسین علیهالسّلام با تحقیق السید الجمیلی به ضمیمه رساله «راس الحسین علیهالسّلام » ابن تیمیه به چاپ رسیده است.
طبری، ابن تیمیه، استشهاد الحسین و یلیه راس الحسین، تحقیقا سید جمیلی، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۴۱۷ق.
همچنین گزارشهای طبری درباره قیام امام حسین (علیهالسّلام) به اهتمام حجت الله جودکی ترجمه و تصحیح، و با عنوان قیام جاوید: گردانیده مقتل الحسین ابی مخنف چاپ شده است.
قیام جاوید (مقتل الحسین ابی مخنف)، ترجمه و تصحیح حجت الله جودکی، چاپ اول، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان، تهران، ۱۳۷۷ش.
توضیح بیشتر:
ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید طبری (۲۲۳/ ۳۱۰) از مورخان نامی دوران اسلامی است. کار عمده او در فقه بوده اما دو اثر مشهور او ، یکی در دانش تفسیر و با نام جامع البیان و دیگری دانش تاریخ با نام تاریخ الرسل و الامم والملوک شهرت بسزایی برایش به ارمغان آورده است.
کتاب تاریخ طبری که نام اصلی آن تاریخ الرسل و الامم و الملوک می باشد، از کتابهای کهن تاریخی محسوب میگردد. طبری این کتاب را در فاصله سالهای ۲۸۳ ـ ۲۹۰ هجری املا کرده، اما بعد از آن وقایع را ربیع الثانی ۳۰۳ هجری افزود.
نام اصلی کتاب تاریخ الامم و الرسل و الملوک است، اما به تاریخ طبری مشهور شده است. تاریخ او از همان ابتدا مقبولیت عام یافت.
ویژگیهای تاریخ طبری
این کتاب به سبب تفصیل، قدمت و روش خاص مؤلف، اثری منحصر به فرد و معتبر است.
تاریخ دقیق آغاز تألیف آن معلوم نیست، ولی مسلّم است که طبری پس از نوشتن جامع البیان فی تفسیر القرآن به تألیف آن پرداخته است
وی تفسیر خود را از ۲۸۳ تا ۲۹۰ بر شاگردانش املا میکرده و سپس اجازه روایت تاریخ خود را تا حوادث ۲۹۴، به شاگردانش داده است. به نوشته یاقوت حموی متوفی در قرن هفتم، تألیف تاریخ طبری در ۳۰۳ به پایان رسیده است.
کتاب تاریخ طبری از کتب بسیار سودمندی است که در تاریخ عمومی جهان و تاریخ اسلام نوشته شده است. این کتاب از نظر صحت و اتقان مطالب در تمام قرون اسلامیِ پس از مؤلف، مورد استناد و استفاده مورخان و مرجع دانشمندان بوده است.تاریخ طبری شامل اخبار و حوادث پادشاهان و پیغمبران سلف و وقایع ایام و روزگار آنان از ابتدای این جهان تا سال ۳۰۲، و برخی گفته اند تا سال ۳۰۹ هجری قمری است.طبری، در حوادث و وقایع قبل از اسلام شرحی مبسوط در باره سلسله پادشاهان ایران از ابتدای تاریخ ایران، و ذکر هر یک از سلسله ها و نام هر یک از پادشاهان، مطابق کتب سِیَرُ الملوک یا شاهنامه ایراد کرده است.
قیام امام حسین ع و حادثه کربلا در تاریخ طبری
طبری، ذیل حوادث سالهای ۶۰ و ۶۱ قمری به بیان و شرح حوادثی پرداخته است که منجر به واقعه عاشورا شد. بخش بزرگ گزارش عاشورا در این اثر، مرهون گزارشهای مقتل الحسین ابومخنف است. وی این گزارشها را به واسطه هشام بن محمد بن سائب کلبی، شاگرد ابومخنف، از وی نقل کرده است. اسناد در این زمینه چنین است: «قال هشام بن محمد عن ابی مخنف» یا «قال هشام قال ابومخنف» و یا «حدثت عن هشام، عن ابی مخنف…». علاوه بر این، از خود مقتل هشام نیز بهره بسیار برده و برخی گزارشها را از خود هشام، که از غیر ابومخنف نقل کرده، بیان نموده است. در حقیقت، هشام همه کتاب، یا بیشتر روایات ابومخنف را با اضافاتی که از طرق دیگر داشته، به صورت کتابی تدوین و تنظیم کرده که یک قرن بعد، طبری از آن بهره کامل برده است.
همچنین وی نقل مهمی را از امام باقر (علیهالسّلام) به روایت عمار دهنی از مرگ معاویه و بیعت خواهی ولید بن عتبه (حاکم مدینه) از امام حسین (علیهالسّلام) تا بازگشت اهل بیت به مدینه و عزاداری بنی هاشم در این شهر، در دو بخش آورده است. طبری در بخش اول از نقل یادشده، نخست گزارش واقعه را از ابتدا تا پایان شهادت مسلم بن عقیل به اختصار از عمار دهنی نقل کرده و سپس تفصیل آن را از ابومخنف، گزارش کرده است. مجموع گزارشهای حادثه کربلا در تاریخ طبری با عنوان استشهاد الحسین علیهالسّلام با تحقیق السید الجمیلی به ضمیمه رساله «راس الحسین علیهالسّلام » ابن تیمیه به چاپ رسیده است. همچنین گزارشهای طبری درباره قیام امام حسین (علیهالسّلام) که به اهتمام حجت الله جودکی ترجمه و تصحیح، و با عنوان قیام جاوید: گردانیده مقتل الحسین ابی مخنف چاپ شده است.
اعتبار تاریخ طبری
مقالات و کتب و پایان نامه های ارشد و دکتری بسیاری در باره اعتبار یا عدم اعتبار و نقد تاریخ طبری وجود دارد
قسمت اعظم تاریخ طبری مجموعه ای از روایات گوناگون از راویان مختلف است که به شکلِ معمولِ روایتِ خبر، نقل شده است، بدین صورت که ابتدا سلسله راویان و سپس خبر گزارش میشود؛ بنابراین، تاریخ طبری صرفاً نقلی است و مؤلف دخل و تصرفی در منابع خود نکرده و مطالب را بدون درنظر گرفتن صحت و سقم آنها ضبط نموده است.
وی از یکسو با امانتداری کامل و در نوع خود بی نظیر، روایات متعدد و متنوع راجع به هر واقعه را آورده و از این طریق به حفظ منابع اسلامی از خطر نابودی خدمتی شایان کرده است، اما از سوی دیگر، مطالب غیرواقعی و افسانه های حماسی و نیز خلط و سهوهایی در کتابش دیده میشود؛ ازینرو باید محتوای هر روایت بررسی و با روایات دیگر مقایسه شود و مختصات و مسائل آن معلوم گردد.
انتقادهای بسیاری از راویان طبری، مخصوصاً سیف بن عمر ــ که علمای رجال او را تضعیف کرده و بر روایات وی نقد جدّی نوشتهاند و گاه از خود طبری، شده است.
ارزیابی و میزان اعتبار تاریخ طبری در باره تاریخ اسلام
کتاب تاریخ طبری از نظر میزان اعتبار در مسایل تاریخ اسلام ،جایگاه خوب ندارد ، مخصوصاً نویسنده در مورد مطالبی مربوط به جریان غدیر و مسایل مربوط به فاطمه زهرا (س) یا آن دست مطالبی که به نفع اهل سنت نیست، دچار مشکل شده و این گونه مطالب را آن گونه که هستند تدوین نشده است، زیرا طبری بر اساس تعصباتی که داشت، این دست مطالب را درست بیان نکرده و حتی برخی از آنها را تحریف یا حذف نموده است.
به هر حال روایات کتاب وی اگر این شرائط را داشته باشد مورد قبول واقع می شود: مخالف قرآن نباشد ، مخالف روایات صحیحه نباشد ، با اعتقادات مسلم اسلامی متضاد نباشد ، کتابهایی که ماخذ طبری و امثال او قرار گرفته معتبر باشند ، روایات متضادی در بین نباشد ، روایات در شرایط عادی صادر شده باشد ، با واقع مطابق باشد ، اگر به دین اسلام مربوط است باید از پیامبر اکرم و یا یکی از امامان معصوم علیهم السلام باشد و از نظر ادبیات عربی هم مشکل نداشته باشد.
با این که تاریخ طبرى دوره نوینى را در تاریخنگارى اسلامى آغاز کرد و اثر فراوانى بر مورّخان پس از خود گذاشت و از کتابها و منابعی استفاده کرده که بیشتر آنها به مرور زمان از بین رفتهاند و امروزه وجود ندارد، اما امروزه بنابر نظر بیشتر محققان شیعه، دارای اشکالات مهمی است. در اینجا به برخی از این اشکالات اشاره میشود:
1. طبری بدون تحقیق درباره سند؛ همه روایات و نقل قول اشخاص را در کتاب خود درج کرده و بسیاری از این ناقِلان حدیث نسبت به اهل بیت پیامبر اکرم(ص) بُغض و کینه داشتند.
2. طبری بیشتر رخدادها بویژه اتفاقات صدر اسلام را با تفصیل نقل میکند، اما از برخی وقایع مهم؛ مانند جریان حجةالوداع و واقعه غدیر خُم به سادگی میگذرد و تا حد بسیاری آنرا مختصر میسازد.
3. طبری در تاریخ خود در موارد متعددی حقایق تاریخی و فضائل اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را کتمان نموده است؛ مانند: بازگو نکردن فجایع واقعه حرّه. همچنین در مسائل مهم تاریخ امامان(ع) از جمله شرح حال امام صادق، امام جواد و امام هادی و امام حسن عسکری و حضرت مهدی(ع).
4. اعتماد به راویان غیر معتمد، مجهول و دروغگو؛ مانند: «سیف بن عمر»، و محمد بن حمید رازی.
5. طبری گاهی روایات اسطورهای و افسانهای را نقل میکند؛ برای نمونه میگوید: در زمان ابوبکر جنگی اتفاق افتاد به نام «فتح دارین»، لشگر اسلام در سر راهش دریا بود تا دارین کشتیها 42 ساعت مسافت را طی میکردند، دستور داده شد لشکر به آب بزنند، همه به آب زدند، شتر سوار و اسب سوار و بر سطح آب حرکت کردند، در زیر سم اسبها و پای شترها ماسه بالا آمد که آب فقط روی، پشت پای شترها را میگرفت.
به هر حال؛ درباره جایگاه و اعتبار تاریخ طبری باید گفت: دستیابی به حقیقت و واقعیت امکانپذیر است، به شرطی که ضوابطی که در این زمینه وجود دارد رعایت شود. توجه به همه شواهد و دلائل، عرضه دادههای تاریخی بر قرآن و سنت معتبر، بررسی سند روایات، بهرهگیری از عقل و سایر منابع، حدس و گمان هوشیارانه (در جایی که داده تاریخی نداریم) و نهایتاً نقد درونی و بیرونی مطالب تاریخی و راویان آنها از جمله راهکارهایی است که میتواند موجب کشف حقیقت شود که از حوصله این نوشتار خارج است.
در خلاصه کلام در باره تاریخ طبری ؛ کتاب تاریخ طبری منبعی است سُنّی و نه شیعی و فی نفسه بر شیعه حجت نیست. علاوه بر این طبری شخصی است متعصب که بسیاری از حقائق تاریخی را پنهان کرده و یا آن ها را وارونه جلوه داده است. و لذا کتاب تاریخ طبری پر است از دروغ ها و جعلیاتی که مخالف با امور قطعی و سیره ی پیامبر می باشد و بهانه ی خوبی به دست دشمنان دین داده است.
نقد برخی از علمای شیعه بر تاریخ طبری
علامه محمد تقی شوشتری (رض) در کتاب ، التستری، الشیخ محمد تقی (المتوفى 1415 هـ)، قاموس الرجال، ج 9، ص 153 و 154، تحقیق : مؤسسة النشر الإسلامی، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، 1410 هـ .
و آیت الله شیخ محمد صادق نجمی (رض) ، النجمی،محمد صادق (المتوفى 1390 ش)،أضواء على الصحیحین،ص 24 و 25.
و عسکری،مرتضی (متوفای 1428 هـ)، یکصد و پنجاه صحابی ساختگی، ج1، ص 22، ناشر: دانشکده اصول دین، نوبت چاپ :چهارم، 1378 ش. و علامه امینی ، الأمینی،عبد الحسین (المتوفى 1390 هـ)، الغدیر فی الکتاب والسنة والأدب، ج 8، ص 459 – 461،الناشر : مرکز الغدیر للدراسات الإسلامیة، الطبعة : الأولى، 1416 هـ .و فرجپور، مرتضی، نقـدی بر رویکرد طبـری در کتمان و تحریف فضائل اهل بیت(ع) در دو اثر تاریخی و تفسیری خویش، مجله امامت پژوهی، شماره 9، سال سوم، بهار 1392ش. و… به نقد گزارش های طبری پرداختند .
منابع جهت مطالعه بیشتر :
– مدخل دائره المعارف ها و دانشنامه ها در باره تاریخ طبری
– دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تاریخ طبری»، شماره۳۱۱۴.
– نقد متد طبری در تاریخنگاری نویسندگان: سید مرتضی عسکری منبع: کیهان اندیشه 1368 شماره 25
– الصحیح من سیره النبی الاعظم تالیف جعفر مرتضی العاملی
– سیره رسول خدا و منابع تاریخ اسلام، هر دو تالیف رسول جعفریان
– «وقعه الطف » (بازسازی مقتل الحسین (ع) ابومخنف / کهنترین روایت از واقعه کربلا) نویسنده: محمدهادی یوسفی غروی ترجمه: محمد صادق روحانی ناشر: کتاب طاها، چاپ اول 1397
اما جواب اجمالی و کوتاه به سوال :
در تاریخ طبری، نویسنده، ذیل حوادث سالهای ۶۰ و ۶۱ قمری به بیان و شرح حوادثی پرداخته است که منجر به واقعه عاشورا شد.
بخش بزرگ گزارش عاشورا در این اثر، مرهون گزارشهای مقتل الحسین ابومخنف است. وی این گزارشها را به واسطه هشام بن محمد بن سائب کلبی، شاگرد ابومخنف، از وی نقل کرده است.
اسناد در این زمینه چنین است: «قال هشام بن محمد عن ابی مخنف» یا «قال هشام قال ابومخنف» و یا «حدثت عن هشام، عن ابی مخنف…». علاوه بر این، از خود مقتل هشام نیز بهره بسیار برده و برخی گزارشها را از خود هشام، که از غیر ابومخنف نقل کرده، بیان نموده است. در حقیقت، هشام همه کتاب، یا بیشتر روایات ابومخنف را با اضافاتی که از طرق دیگر داشته، به صورت کتابی تدوین و تنظیم کرده که یک قرن بعد، طبری از آن بهره کامل برده است.
همچنین وی نقل مهمی را از امام باقر (علیهالسّلام) به روایت عمار دهنی از مرگ معاویه و بیعت خواهی ولید بن عتبه (حاکم مدینه) از امام حسین (علیهالسّلام) تا بازگشت اهل بیت به مدینه و عزاداری بنی هاشم در این شهر، در دو بخش آورده است. طبری در بخش اول از نقل یادشده، نخست گزارش واقعه را از ابتدا تا پایان شهادت مسلم بن عقیل به اختصار از عمار دهنی نقل کرده و سپس تفصیل آن را از ابومخنف، گزارش کرده است.
مجموع گزارشهای حادثه کربلا در تاریخ طبری با عنوان استشهاد الحسین علیهالسّلام با تحقیق السید الجمیلی به ضمیمه رساله «راس الحسین علیهالسّلام » ابن تیمیه به چاپ رسیده است.
طبری، ابن تیمیه، استشهاد الحسین و یلیه راس الحسین، تحقیقا سید جمیلی، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۴۱۷ق.
همچنین گزارشهای طبری درباره قیام امام حسین (علیهالسّلام) به اهتمام حجت الله جودکی ترجمه و تصحیح، و با عنوان قیام جاوید: گردانیده مقتل الحسین ابی مخنف چاپ شده است.
قیام جاوید (مقتل الحسین ابی مخنف)، ترجمه و تصحیح حجت الله جودکی، چاپ اول، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان، تهران، ۱۳۷۷ش.
توضیح بیشتر:
ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید طبری (۲۲۳/ ۳۱۰) از مورخان نامی دوران اسلامی است. کار عمده او در فقه بوده اما دو اثر مشهور او ، یکی در دانش تفسیر و با نام جامع البیان و دیگری دانش تاریخ با نام تاریخ الرسل و الامم والملوک شهرت بسزایی برایش به ارمغان آورده است.
کتاب تاریخ طبری که نام اصلی آن تاریخ الرسل و الامم و الملوک می باشد، از کتابهای کهن تاریخی محسوب میگردد. طبری این کتاب را در فاصله سالهای ۲۸۳ ـ ۲۹۰ هجری املا کرده، اما بعد از آن وقایع را ربیع الثانی ۳۰۳ هجری افزود.
نام اصلی کتاب تاریخ الامم و الرسل و الملوک است، اما به تاریخ طبری مشهور شده است. تاریخ او از همان ابتدا مقبولیت عام یافت.
ویژگیهای تاریخ طبری
این کتاب به سبب تفصیل، قدمت و روش خاص مؤلف، اثری منحصر به فرد و معتبر است.
تاریخ دقیق آغاز تألیف آن معلوم نیست، ولی مسلّم است که طبری پس از نوشتن جامع البیان فی تفسیر القرآن به تألیف آن پرداخته است
وی تفسیر خود را از ۲۸۳ تا ۲۹۰ بر شاگردانش املا میکرده و سپس اجازه روایت تاریخ خود را تا حوادث ۲۹۴، به شاگردانش داده است. به نوشته یاقوت حموی متوفی در قرن هفتم، تألیف تاریخ طبری در ۳۰۳ به پایان رسیده است.
کتاب تاریخ طبری از کتب بسیار سودمندی است که در تاریخ عمومی جهان و تاریخ اسلام نوشته شده است. این کتاب از نظر صحت و اتقان مطالب در تمام قرون اسلامیِ پس از مؤلف، مورد استناد و استفاده مورخان و مرجع دانشمندان بوده است.تاریخ طبری شامل اخبار و حوادث پادشاهان و پیغمبران سلف و وقایع ایام و روزگار آنان از ابتدای این جهان تا سال ۳۰۲، و برخی گفته اند تا سال ۳۰۹ هجری قمری است.طبری، در حوادث و وقایع قبل از اسلام شرحی مبسوط در باره سلسله پادشاهان ایران از ابتدای تاریخ ایران، و ذکر هر یک از سلسله ها و نام هر یک از پادشاهان، مطابق کتب سِیَرُ الملوک یا شاهنامه ایراد کرده است.
قیام امام حسین ع و حادثه کربلا در تاریخ طبری
طبری، ذیل حوادث سالهای ۶۰ و ۶۱ قمری به بیان و شرح حوادثی پرداخته است که منجر به واقعه عاشورا شد. بخش بزرگ گزارش عاشورا در این اثر، مرهون گزارشهای مقتل الحسین ابومخنف است. وی این گزارشها را به واسطه هشام بن محمد بن سائب کلبی، شاگرد ابومخنف، از وی نقل کرده است. اسناد در این زمینه چنین است: «قال هشام بن محمد عن ابی مخنف» یا «قال هشام قال ابومخنف» و یا «حدثت عن هشام، عن ابی مخنف…». علاوه بر این، از خود مقتل هشام نیز بهره بسیار برده و برخی گزارشها را از خود هشام، که از غیر ابومخنف نقل کرده، بیان نموده است. در حقیقت، هشام همه کتاب، یا بیشتر روایات ابومخنف را با اضافاتی که از طرق دیگر داشته، به صورت کتابی تدوین و تنظیم کرده که یک قرن بعد، طبری از آن بهره کامل برده است.
همچنین وی نقل مهمی را از امام باقر (علیهالسّلام) به روایت عمار دهنی از مرگ معاویه و بیعت خواهی ولید بن عتبه (حاکم مدینه) از امام حسین (علیهالسّلام) تا بازگشت اهل بیت به مدینه و عزاداری بنی هاشم در این شهر، در دو بخش آورده است. طبری در بخش اول از نقل یادشده، نخست گزارش واقعه را از ابتدا تا پایان شهادت مسلم بن عقیل به اختصار از عمار دهنی نقل کرده و سپس تفصیل آن را از ابومخنف، گزارش کرده است. مجموع گزارشهای حادثه کربلا در تاریخ طبری با عنوان استشهاد الحسین علیهالسّلام با تحقیق السید الجمیلی به ضمیمه رساله «راس الحسین علیهالسّلام » ابن تیمیه به چاپ رسیده است. همچنین گزارشهای طبری درباره قیام امام حسین (علیهالسّلام) که به اهتمام حجت الله جودکی ترجمه و تصحیح، و با عنوان قیام جاوید: گردانیده مقتل الحسین ابی مخنف چاپ شده است.
اعتبار تاریخ طبری
مقالات و کتب و پایان نامه های ارشد و دکتری بسیاری در باره اعتبار یا عدم اعتبار و نقد تاریخ طبری وجود دارد
قسمت اعظم تاریخ طبری مجموعه ای از روایات گوناگون از راویان مختلف است که به شکلِ معمولِ روایتِ خبر، نقل شده است، بدین صورت که ابتدا سلسله راویان و سپس خبر گزارش میشود؛ بنابراین، تاریخ طبری صرفاً نقلی است و مؤلف دخل و تصرفی در منابع خود نکرده و مطالب را بدون درنظر گرفتن صحت و سقم آنها ضبط نموده است.
وی از یکسو با امانتداری کامل و در نوع خود بی نظیر، روایات متعدد و متنوع راجع به هر واقعه را آورده و از این طریق به حفظ منابع اسلامی از خطر نابودی خدمتی شایان کرده است، اما از سوی دیگر، مطالب غیرواقعی و افسانه های حماسی و نیز خلط و سهوهایی در کتابش دیده میشود؛ ازینرو باید محتوای هر روایت بررسی و با روایات دیگر مقایسه شود و مختصات و مسائل آن معلوم گردد.
انتقادهای بسیاری از راویان طبری، مخصوصاً سیف بن عمر ــ که علمای رجال او را تضعیف کرده و بر روایات وی نقد جدّی نوشتهاند و گاه از خود طبری، شده است.
ارزیابی و میزان اعتبار تاریخ طبری در باره تاریخ اسلام
کتاب تاریخ طبری از نظر میزان اعتبار در مسایل تاریخ اسلام ،جایگاه خوب ندارد ، مخصوصاً نویسنده در مورد مطالبی مربوط به جریان غدیر و مسایل مربوط به فاطمه زهرا (س) یا آن دست مطالبی که به نفع اهل سنت نیست، دچار مشکل شده و این گونه مطالب را آن گونه که هستند تدوین نشده است، زیرا طبری بر اساس تعصباتی که داشت، این دست مطالب را درست بیان نکرده و حتی برخی از آنها را تحریف یا حذف نموده است.
به هر حال روایات کتاب وی اگر این شرائط را داشته باشد مورد قبول واقع می شود: مخالف قرآن نباشد ، مخالف روایات صحیحه نباشد ، با اعتقادات مسلم اسلامی متضاد نباشد ، کتابهایی که ماخذ طبری و امثال او قرار گرفته معتبر باشند ، روایات متضادی در بین نباشد ، روایات در شرایط عادی صادر شده باشد ، با واقع مطابق باشد ، اگر به دین اسلام مربوط است باید از پیامبر اکرم و یا یکی از امامان معصوم علیهم السلام باشد و از نظر ادبیات عربی هم مشکل نداشته باشد.
با این که تاریخ طبرى دوره نوینى را در تاریخنگارى اسلامى آغاز کرد و اثر فراوانى بر مورّخان پس از خود گذاشت و از کتابها و منابعی استفاده کرده که بیشتر آنها به مرور زمان از بین رفتهاند و امروزه وجود ندارد، اما امروزه بنابر نظر بیشتر محققان شیعه، دارای اشکالات مهمی است. در اینجا به برخی از این اشکالات اشاره میشود:
1. طبری بدون تحقیق درباره سند؛ همه روایات و نقل قول اشخاص را در کتاب خود درج کرده و بسیاری از این ناقِلان حدیث نسبت به اهل بیت پیامبر اکرم(ص) بُغض و کینه داشتند.
2. طبری بیشتر رخدادها بویژه اتفاقات صدر اسلام را با تفصیل نقل میکند، اما از برخی وقایع مهم؛ مانند جریان حجةالوداع و واقعه غدیر خُم به سادگی میگذرد و تا حد بسیاری آنرا مختصر میسازد.
3. طبری در تاریخ خود در موارد متعددی حقایق تاریخی و فضائل اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را کتمان نموده است؛ مانند: بازگو نکردن فجایع واقعه حرّه. همچنین در مسائل مهم تاریخ امامان(ع) از جمله شرح حال امام صادق، امام جواد و امام هادی و امام حسن عسکری و حضرت مهدی(ع).
4. اعتماد به راویان غیر معتمد، مجهول و دروغگو؛ مانند: «سیف بن عمر»، و محمد بن حمید رازی.
5. طبری گاهی روایات اسطورهای و افسانهای را نقل میکند؛ برای نمونه میگوید: در زمان ابوبکر جنگی اتفاق افتاد به نام «فتح دارین»، لشگر اسلام در سر راهش دریا بود تا دارین کشتیها 42 ساعت مسافت را طی میکردند، دستور داده شد لشکر به آب بزنند، همه به آب زدند، شتر سوار و اسب سوار و بر سطح آب حرکت کردند، در زیر سم اسبها و پای شترها ماسه بالا آمد که آب فقط روی، پشت پای شترها را میگرفت.
به هر حال؛ درباره جایگاه و اعتبار تاریخ طبری باید گفت: دستیابی به حقیقت و واقعیت امکانپذیر است، به شرطی که ضوابطی که در این زمینه وجود دارد رعایت شود. توجه به همه شواهد و دلائل، عرضه دادههای تاریخی بر قرآن و سنت معتبر، بررسی سند روایات، بهرهگیری از عقل و سایر منابع، حدس و گمان هوشیارانه (در جایی که داده تاریخی نداریم) و نهایتاً نقد درونی و بیرونی مطالب تاریخی و راویان آنها از جمله راهکارهایی است که میتواند موجب کشف حقیقت شود که از حوصله این نوشتار خارج است.
در خلاصه کلام در باره تاریخ طبری ؛ کتاب تاریخ طبری منبعی است سُنّی و نه شیعی و فی نفسه بر شیعه حجت نیست. علاوه بر این طبری شخصی است متعصب که بسیاری از حقائق تاریخی را پنهان کرده و یا آن ها را وارونه جلوه داده است. و لذا کتاب تاریخ طبری پر است از دروغ ها و جعلیاتی که مخالف با امور قطعی و سیره ی پیامبر می باشد و بهانه ی خوبی به دست دشمنان دین داده است.
نقد برخی از علمای شیعه بر تاریخ طبری
علامه محمد تقی شوشتری (رض) در کتاب ، التستری، الشیخ محمد تقی (المتوفى 1415 هـ)، قاموس الرجال، ج 9، ص 153 و 154، تحقیق : مؤسسة النشر الإسلامی، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، 1410 هـ .
و آیت الله شیخ محمد صادق نجمی (رض) ، النجمی،محمد صادق (المتوفى 1390 ش)،أضواء على الصحیحین،ص 24 و 25.
و عسکری،مرتضی (متوفای 1428 هـ)، یکصد و پنجاه صحابی ساختگی، ج1، ص 22، ناشر: دانشکده اصول دین، نوبت چاپ :چهارم، 1378 ش. و علامه امینی ، الأمینی،عبد الحسین (المتوفى 1390 هـ)، الغدیر فی الکتاب والسنة والأدب، ج 8، ص 459 – 461،الناشر : مرکز الغدیر للدراسات الإسلامیة، الطبعة : الأولى، 1416 هـ .و فرجپور، مرتضی، نقـدی بر رویکرد طبـری در کتمان و تحریف فضائل اهل بیت(ع) در دو اثر تاریخی و تفسیری خویش، مجله امامت پژوهی، شماره 9، سال سوم، بهار 1392ش. و… به نقد گزارش های طبری پرداختند .
منابع جهت مطالعه بیشتر :
– مدخل دائره المعارف ها و دانشنامه ها در باره تاریخ طبری
– دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تاریخ طبری»، شماره۳۱۱۴.
– نقد متد طبری در تاریخنگاری نویسندگان: سید مرتضی عسکری منبع: کیهان اندیشه 1368 شماره 25
– الصحیح من سیره النبی الاعظم تالیف جعفر مرتضی العاملی
– سیره رسول خدا و منابع تاریخ اسلام، هر دو تالیف رسول جعفریان
– «وقعه الطف » (بازسازی مقتل الحسین (ع) ابومخنف / کهنترین روایت از واقعه کربلا) نویسنده: محمدهادی یوسفی غروی ترجمه: محمد صادق روحانی ناشر: کتاب طاها، چاپ اول 1397