(با توجه به این که می دانیم بلاها و مصیبات زیادی بر سر اقوام گذشته آمده است و برای هر یک از اقوام گذشته سرگذشت هایی بسیار وجود دارد اما آنها در تاریخ ثبت نشده است) در پاسخ سوال شما باید به نکاتی در مورد علم تاریخ اشاره کنیم:
علم تاریخی که امروزه ما با آن سرو کار داریم و به صورت مکتوب و مدون در دسترس ماست با آنچه که در قدیم وجود داشت بسیار تفاوت دارد. در گذشته های دور حوادث تاریخی و علم تاریخ چیزی جز روایت شفاهی و سینه به سینه نبود. در حقیقت نبود وسایل نوشتاری مثل کاغذ و دوات (کاغذ در قرن چهارم هجری یعنی حدود هزار سال پیش اختراع شد) وحتی نبود خط سبب می شد که تاریخ به صورت مکتوب به دست آیندگان نرسد و هرآنچه که وجود داشت در قالب شعر، داستان، نقل روایی، رسومات، افسانه ها و… بود. نکته دیگر این است که در تاریخ شفاهی از آنجا ک حفظ و به خاطر سپردن بسیاری از جزئیات تاریخ مثل نام افراد، زمان ها و مکانها برای همه ممکن نبود، به طبع با گذشت زمان و مرگ بسیاری از گذشتگان، این جزئیات هم از بین می رفت و تنها هاله و شبحی از آن واقعه تاریخی باقی می ماند.
پس از این که علم تاریخ و تاریخ نگاری کمی رونق گرفت، این علم هم در اختیار فرمانروایان بود چرا که آنها برای ثبت اقدامات خود تاریخ را برای خود و سلسله خود می نوشتند و در این میان هم شاید اشاره ای به اوضاع مردم و رهبران دینی و… می کردند. پس علم تاریخ پس از تدوین هم نمی توانست در اختیار همه باشد و فقط به ثبت و ضبط مواردی که دلخواه نویسندگان آن بود می پرداخت.
از این رو نباید امکانات امروزی خود را در تدوین کتب تاریخی با امکانات هزاران سال پیش مقایسه کرد.
امروزه هم آنچه که به دست ما از تاریخ رسیده است به لطف کتب آسمانی (قرآن، توارات، انجیل و روایات) و نیز تحقیقات دانشمندان علم باستان بوده است که توانسته اند زوایایی از تاریخ را برای ما بازگوکنند. داستان حضرت سلیمان و یا حضرت موسی(علیهما السلام) هم پس از اشارات قرآن برای مردم خواندنی شد و لذا در برخی روایات ائمه به آنها پرداخته شد.
البته مقالات، کتب و گزارشات بسیار تاریخی در مورد این دو شخصیت وجود دارد که شاید بدان ها دسترسی نداشته اید که برای شما برخی از کتب معروف در این زمینه را معرفی می کنم:
کتابهایی که به این موارد پرداخته اند اکثر کتابهای «تاریخ عمومی»حساب میشوند یعنی تاریخ جهان از ابتدا تا عصر مورخ مثل :
ترجمه کتاب البدء و تاریخ (آفرینش و تاریخ)
اخبار الطوال
تاریخ یعقوبی
تاریخ مسعودی (مروج الذهب)
و ترجمه تاریخ طبری
علم تاریخی که امروزه ما با آن سرو کار داریم و به صورت مکتوب و مدون در دسترس ماست با آنچه که در قدیم وجود داشت بسیار تفاوت دارد. در گذشته های دور حوادث تاریخی و علم تاریخ چیزی جز روایت شفاهی و سینه به سینه نبود. در حقیقت نبود وسایل نوشتاری مثل کاغذ و دوات (کاغذ در قرن چهارم هجری یعنی حدود هزار سال پیش اختراع شد) وحتی نبود خط سبب می شد که تاریخ به صورت مکتوب به دست آیندگان نرسد و هرآنچه که وجود داشت در قالب شعر، داستان، نقل روایی، رسومات، افسانه ها و… بود. نکته دیگر این است که در تاریخ شفاهی از آنجا ک حفظ و به خاطر سپردن بسیاری از جزئیات تاریخ مثل نام افراد، زمان ها و مکانها برای همه ممکن نبود، به طبع با گذشت زمان و مرگ بسیاری از گذشتگان، این جزئیات هم از بین می رفت و تنها هاله و شبحی از آن واقعه تاریخی باقی می ماند.
پس از این که علم تاریخ و تاریخ نگاری کمی رونق گرفت، این علم هم در اختیار فرمانروایان بود چرا که آنها برای ثبت اقدامات خود تاریخ را برای خود و سلسله خود می نوشتند و در این میان هم شاید اشاره ای به اوضاع مردم و رهبران دینی و… می کردند. پس علم تاریخ پس از تدوین هم نمی توانست در اختیار همه باشد و فقط به ثبت و ضبط مواردی که دلخواه نویسندگان آن بود می پرداخت.
از این رو نباید امکانات امروزی خود را در تدوین کتب تاریخی با امکانات هزاران سال پیش مقایسه کرد.
امروزه هم آنچه که به دست ما از تاریخ رسیده است به لطف کتب آسمانی (قرآن، توارات، انجیل و روایات) و نیز تحقیقات دانشمندان علم باستان بوده است که توانسته اند زوایایی از تاریخ را برای ما بازگوکنند. داستان حضرت سلیمان و یا حضرت موسی(علیهما السلام) هم پس از اشارات قرآن برای مردم خواندنی شد و لذا در برخی روایات ائمه به آنها پرداخته شد.
البته مقالات، کتب و گزارشات بسیار تاریخی در مورد این دو شخصیت وجود دارد که شاید بدان ها دسترسی نداشته اید که برای شما برخی از کتب معروف در این زمینه را معرفی می کنم:
کتابهایی که به این موارد پرداخته اند اکثر کتابهای «تاریخ عمومی»حساب میشوند یعنی تاریخ جهان از ابتدا تا عصر مورخ مثل :
ترجمه کتاب البدء و تاریخ (آفرینش و تاریخ)
اخبار الطوال
تاریخ یعقوبی
تاریخ مسعودی (مروج الذهب)
و ترجمه تاریخ طبری