تالار مشاهیر غرب، تعیین کنندگان زمان ظهور در آخرالزمان
۱۳۹۳/۱۲/۱۳
–
۱۳۰ بازدید
تالار مشاهیر غرب، تعیین کنندگان زمان ظهور در آخرالزمان
“Date Setters” (تعیین کنندگان تاریخ) در جهان غرب به کسانی اطلاق می شود که زمان و تاریخی را برای پایان جهان، بازگشت عیسی مسیح، ظهور ضدمسیح و دیگر وقایع آخرالزمانی معین می نمایند. معمولا هریک از این افراد و گروه ها دلایلی را نیز بر مدعای خویش اقامه می کنند و وقایع آن دوره را بر پیشگویی های کتاب مقدس تطبیق می دهند. پذیرش و مقبولیت عمومی این اقوال بسته به شخصیت صاحبان آنها، ادله ارائه شده توسط ایشان و البته پشتیبانی و تبلیغات طرفداران آنها، متفاوت بوده است.
تالار مشاهیر غرب، تعیین کنندگان زمان ظهور در آخرالزمان
“Date Setters” (تعیین کنندگان تاریخ) در جهان غرب به کسانی اطلاق می شود که زمان و تاریخی را برای پایان جهان، بازگشت عیسی مسیح، ظهور ضدمسیح و دیگر وقایع آخرالزمانی معین می نمایند. معمولا هریک از این افراد و گروه ها دلایلی را نیز بر مدعای خویش اقامه می کنند و وقایع آن دوره را بر پیشگویی های کتاب مقدس تطبیق می دهند. پذیرش و مقبولیت عمومی این اقوال بسته به شخصیت صاحبان آنها، ادله ارائه شده توسط ایشان و البته پشتیبانی و تبلیغات طرفداران آنها، متفاوت بوده است.
جالب است بدانید این روش پیش بینی آخرالزمان در تاریخ مسیحیت سابقه ای دیرینه دارد. چنانکه برخی نخستین مورد آن را در سال 44 میلادی -چند سال پس از به آسمان رفتن حضرت عیسی ع (و یا به زعم مسیحیان به صلیب کشیده شدن ایشان)- توسط تئوداس می دانند که وی علاوه بر پیش بینی آخرالزمان خود را نیز مسیح نامید و با 500 نفر از پیروانش راهی بیابانها شد. البته او در نهایت توسط رومیان گردن زده شد ولی مسیر او سالها بعد به طور متعدد توسط دیگران ادامه یافت تا جایی که برخی 242 نفر را در این افراد نام برده و تاریخ و سرنوشت ادعای ایشان را ذکر نموده اند.[1]
تقسیم بندی های مختلفی را در مورد این افراد می توان صورت داد ولی بهترین انقسام، تقسیم بندی بر اساس نوع ارائه زمان و تاریخ است. گروهی از این افراد (معمولا متقدمین) تاریخ و زمان دقیقی را برای پیشگویی خود اعلام می نمودند و گروهی دیگر (که بیشتر در میان نمونه معاصر آنها دیده می شود) حدود تاریخی را بدون تعیین دقیق آن برمی گزیدند و برخی نیز رندانه فقط آنرا بسیار نزدیک اعلام می نمودند.
شاید به نظر برسد در دوره معاصر باید این پیشگویی و ادعاها کمرنگ تر شود ولی واقعیت چنین نیست. با رشد روند توجه مردم جهان به آخرالزمان و پایان جهان در دهه های اخیر، عده ای بر این موج سوار شده و با ادعای ارائه شواهد جدید و یا تفسیری نوین از کتاب مقدس نظریات جدیدی مطرح نموده اند. برخی از این افراد و نظریات ایشان که در سده های اخیر معروف و مورد توجه مردم قرار گرفت -و البته غالبا سرافکنده شده یا نظریات خود را توجیه نمودند- عبارتند از:
ویلیام میلر، بنیانگذار فرقه ادونیست های روز هفتم، وی پایان تاریخ را 21 مارس 1844 و پس از آن 21 اکتبر 1844 اعلام کرد ولی پس از گذشت آن تاریخ و عدم وقوع رخدادی، غالب پیروان وی از او جدا شدند.
چارلز راشل، بنیانگذار فرقه شاهدان یهوه، وی نیز پایان تاریخ و ظهور مسیح را 1874, 1914, 1975 و تاریخ های دیگر اعلام کرد ولی او و پیروانش هربار علت جدیدی را برای عدم تحقق پیشگویی خود اعلام می نمودند.
هربرت آرمسترانگ، پایه گذار کلیسای جهانی خداوند در دهه 1930، وی سال 1975 را پایان تاریخ دانست ولی پیشگویی های او همچون کشته شدن یک سوم مردم جهان در حوادث و یک سوم در جنگ جهانی سوم هیچگاه صورت نپذیرفت.
هال لیندسی، اوانجلیست و صهیونیست مسیحی معروف آمریکایی، او نیز پایان جهان را بسیار نزدیک (وی این ادعا را از دهه 1970 به بعد نموده است) دانست، او اگرچه محتاط است و زمان دقیقی را معین نکرده و نمی کند ولی حوادث کنونی را علائمی بر وقوع آخرالزمان می داند و حتی در برخی نوشته ها و سخنرانیها بر تاریخ های خاصی نیز اشاره کرده است مانند سال 1988.
تد کِرِسگ، مبلغ مسیحیت پروتستانی و رییس موسسه مذهبی حقیقت انجیل (Gospel of Truth) – وی پیش از فعالیتهای مذهبی آموزشگر کاراته بوده است! او ادعای نزدیک بودن پایان تاریخ در 1981 داشت، موسسه مذهبی وی در سالهای اخیر متهم به سوء استفاده جنسی از کودکان نیز شده است.
ادگار ویسننت، مهندس ناسا و مبلغ مسیحیت او ابتدا سال 1988 و و پس از نادرستی اولی سالهای 1989, 1993 و 1994 را پایان جهان اعلام کرد، کتابهای وی فروش بالایی داشت. وی مدعی بود تنها در صورتی پیشگویی او محقق نمی شود که کتاب مقدس نادرست باشد!
هارولد کمپینگ، اوانجلیست، نویسنده و مبلغ مسیحی در رادیو (Family Radio)او معتقد بود ظهور عیسی مسیح در21 ماه می سال 2011 و نابودی جهان در 21 اکتبر همان سال است اما پس از گذشت آن تاریخ و عدم وقوع حادثه، کمپینگ مدعی شد در این تاریخ دادرسی غیر مادی و روحانی آغاز شده است! او بعدها در سال 2012 پیشگویی خود را عملی گناهکارانه توصیف کرد.
نکات قابل توجه:
1- پیشگویی ظهور منجی در غالب ادیان و مکاتبی که به این اندیشه معتقدند وجود داشته است.
2- همه اینگونه پیشگویی ها پس از عدم وقوع باعث تنزل صاحبان آنها نزد عموم مردم شده است مگر مواردی که هوشمندانه تاریخ دقیقی را ارائه ننمودند و فقط به نزدیکی آن تصریح کرده اند (همچون هال لیندسی و جان هاگی)
3- از آنجا که نزد مسیحیان –به ویژه پروتستان ها- نظرات مختلفی در مورد ترتیب وقایع آخرالزمانی گفته شده در کتاب مقدس وجود دارد (همچون پسا و پیشا هزاره گرایان، تقدم یا تاخر حکومت دجال و مسیح و …) نظرات پیشگویان د ر مورد نحوه وقوع پایان تاریخ متفاوت بوده است.
4- و نکته جالب آنکه با اینکه مردم بارها این پیشگویی ها را شنیده و به عدم آنها واقف گشته اند، با پیشگویی جدید بسیاری به وجد آمده و به بررسی و حتی انتظار آن زمان می نشینند. شاید علت این امر را بتوان در شوق وافر مردم به آمدن منجی ریشه یابی نمود.
در نوشته بالا از منابع مختلفی به ویژه منابع زیر استفاده شده است:
http://www.truthmagazine.com/archives/volume32/GOT032340.html
http://www.huffingtonpost.com/2011/05/11/may-21-2011-end-of-the-world_n_860670.html#s277304title=May_21_2011
http://www.bible.ca/pre-date-setters.htm
http://www.preservedwords.com/rapture.htm
تحقیق و بررسی: حجت الاسلام زهیر دهقانی آرانی