عصراسلام: به همین خاطر، هویدا پس از تلاش فراوان، بالاخره شاه را متقاعد کرد که فعالیتهای اقتصادی خاندان سلطنتی را محدود کند. به کمک هویدا دستورالعمل تازهای در این زمینه تدارک شد که از بیست ماده مختلف تشکیل میشد و در مرداد ۱۳۵۷ به تصویب نهایی شاه رسید. اعضای خاندان سلطنت را از کردار مغایر با ارزشهای اجتماعی بر حذر میداشت. هرگونه تماس با شرکتهای خارجی… دریافت هر گونه کمیسیون… عضویت در هیات رئیسه شرکتها را برای اعضای خاندان سلطنت منع میکرد. هویدا به دوستان و اقوام خود بارها گفته بود که تصویب این دستورالعمل را مهمترین دستاورد خود در دوران وزارت دربار میداند.
معمای هویدا، عباس میلانی، نشر اختران، ص ۳۸۲-۳۸۳
همزمان با این تحولات، شاه هم تغییر رای داده بود و پیوسته نوید دموکراسی سیاسی میداد. امروزه که رخدادهای زمان انقلاب را باز مینگریم، به گمان من آشکار و بدیهی به نظر میآید که حرکت همزمان جامعه به سوی آزادی سیاسی، و انقباض و فشارهای تازه اقتصادی، فرجامی جز فاجعه نمیتوانست داشت. باید به خاطر داشت که از همان زمان ارسطو، فلاسفه خوب میدانستند که برای سلاطین مستبد، واگذاشتن بخشی از قدرت کاری خطیر و خطرناک است. میدانستند که حکام زورگویی که ناگهان سلوک بایزید و شبلی پیدا میکنند به راحتی و بیخطر نمیتوانند سبک و سیاق حکومت خود را دگرگون کنند. در یک کلام، میدانستند که فرایند دموکراتیزه کردن یک جامعهی مستبد فرایندی به غایت پیچیده و مخاطرهانگیز است. اما به رغم این واقعیت، رژیم شاه درست در زمانی که با بحران اقتصادی خطرناکی مواجه بود به اصلاحات سیاسی هم دست زد و گام در راه پر مخاطرهی دموکراتیزه کردن جامعه گذاشت.
معمای هویدا، عباس میلانی، نشر اختران، ص ۳۸۳
[شریفامامی] از همان روز نخست صدارتش، بیپرده و پروا تاکید داشت که میخواهد با محافل مذهبی از در آشتی در آید. بلافاصله پس از آغاز کار، پست وزیر زنان را میان برداشت، وزارت خانهی جدیدی برای رسیدگی به اوقاف تشکیل داد. همهی کازینوهای مملکت را [که از قضا جملگی به بنیاد پهلوی تعلق داشت و ریاست بنیاد هم سالها در کف خود او بود] تعطیل کرد. دستور بستن بسیاری از کابارههای تهران را صادر کرد؛ تقویم اسلامی را از نو برقرار ساخت؛ فعالیت احزاب سیاسی را آزاد اعلام کرد؛ سانسور مطبوعات را برچید؛ پخش مشروح مذاکرات مجلس را مجاز داشت؛ مبارزه با فساد را در راس برنامه دولت قرار داد و به همه کارمندان دولت اضافه حقوق پرداحت… و حزب رستاخیز را یکسره منحل کرد.
از سویی شریفامامی به مخالفان باج میداد و از سوی دیگر سبک کار شاه یکسره دگرگون شده بود. آن چنان که از یادداشتهای علم بر میآید، شاه هرگز رغبت چندانی به استفاده از گروه مشاور نداشت. اما با اوج گرفتن بحران، شاه نیز بر آن شد که از رای و مشورت دیگران بهره جوید. ناگهان انگار سیلی از مشاوران گونهگون راهی دربار شد. کمتر روزی بود که شاه با گروهی به مشورت ننشیند. بسیاری از سیاستمداران پر سابقهی ایران که هر یک به دلیلی سالها مغضوب دربار بودند، دوباره به دیدار شاه فرا خوانده شدند.
معمای هویدا، عباس میلانی، نشر اختران، ص ۳۸۸۰
دفتر ایام از روزگاران ایران