۱۳۹۸/۰۶/۲۸
–
۷۲۴ بازدید
رابطه تربیت باانتظارظهورحضرت مهدی چیست؟
تربیت نسل منتظر بر اساس آموزههای دینی و باورهای اسلامی در مسیر انتظار و توأم با فرهنگ مهدوی، منتظر را در راستای آرمان والا قرار میدهد. اهمیت تربیت نسل انتظار بر اساس آموزههای دینی و باورهای عمیق مهدوی، وقتی روشن¬تر می¬شود که با دقت در آیات و روایات به دست میآید که قیام حضرت مهدی نیاز به یاران و انصاری دارد که با تربیت و پرورش آنها امکانپذیر میشود. بنابراین هر منتظری باید تمام تلاش خود را در این راستا به کار بندد. ما به عنوان باورداران به ظهور منجی موعود، یک سری وظایف و برنامههای بایستهای داریم که عمل به آنها ما را جزء منتظران واقعی قرار میدهد.یکی از اینبرنامهها، داشتن زندگی مهدوی و قرار گرفتن در مسیر جامعه آرمانی است. امام زمان، الگو و اسوة کاملی برای داشتن یک زندگی الهی و شایسته است که با اقتدا و تأسی به او، میتوانیم روزنههای کامیابی و موفقیت را به روی خود بگشاییم.
علاوه بر این ما باید تمامی تلاش خود را در جهت رسیدن به آن جامعه موعود به کار بندیم پس یکی از جلوههای بارز آموزه انتظار، زمینهسازی برای ظهور امام زمان است. ما باید تمام تلاشمان را بکنیم تا این ودایع الهی و ایمانی، ظهور و بروز یابند. برنامهریزی ما باید به نحوی باشد که حتی آنانی را که در آینده به دنیا میآیند را در برگیرد. بیشک یک نسل مطهّر و منتظر، نیازمند فضایی پاک و سرشار از انتظار و امید است تا بتواند در آن رشد کند. به عبارت دیگر، برای داشتن فرزندان و نسلی منتظر، پیش از آنکه خود به این باور برسیم، باید چنین فضایی را مهیّا سازیم.
ما باید برای نسلهای منتظر برنامهریزی کنیم و به این وظیفه و تکلیف خود باور داشته باشیم. باید در تمام برنامه¬ها و اصول زندگی، برنامه ای در جهت صحیح زیستن نسلها داشته باشیم و بر اساس هدف خلقت و آفرینش و طبق دستورات برترین دین الهی حرکت کرده و مانع از تخریب نسلها به واسطه زیاده خواهی¬ها شویم. در مقابل، کوتاهی و بی توجهی و دنیاگرایی ما میتواند ظهور را تا مدت نامعلومی به تأخیر انداخته، بشر را از رسیدن به بالاترین آرزو (رسیدن به کمال در دولت معصوم) دور نگه دارد و به موهومات دنیوی مشغول نماید. اگر چه بنا به وعدة الهی، حتی اگر یک روز از عمر جهان مانده باشد، خداوند حضرتش را ظاهر خواهد ساخت و دولت حق محور و عدالت گرا را بر جهان حاکم خواهد کرد؛ امّا عملکرد ما به عنوان منتظران ظهور، در ایجاد و تحقق این وعده الهی میتواند مؤثر باشد؛ چرا که سعادت افراد و گروهها در عصر غیبت بستگی به میزان تأثیر آنها در فرهنگ انتظار و مهدویت و تحقق وعدة الهی دارد
انتظار به معنای چشم به راهی همراه با امید و تلاش است که به تربیتی آگاهانه و پیش برنده منجر میشود. گوشه¬گیری، انزوا و ماندن در جای خود به امید روزی بهتر، امری نیست که بتوان برای آن ارزشی قائل شد و برنامهای نظام¬مند بر اساس آن تعریف کرد. آنچه که باید مد¬نظر قرار گیرد و انگیزه لازم را در شخص در جهت تربیت عالمانه برای رسیدن به هدفی بهتر ایجاد نماید، انتظار همراه بالندگی و حرکت روبه جلو با هدف مشخص است. منتظری که از حیث کمال به نقطة مطلوب میرسد و لیاقت توجه ویژة روایات و تعاریف اهل بیت: را پیدا میکند، دارای انتظاری هدفمند و مطابق با آموزه¬های دینی همراه با مقاومت و صبر است.
امام صادق میفرماید:
«من مات منکم علی هذا الأمر، منتظرا له، کان کمن کان فی فسطاط القائم! إن المیت منکم علی هذا الأمر، بمنزلة الضارب بسیفه فی سبیل الله… ؛
کسی که از شما منتظر این امر باشد و در حال انتطار بمیرد، مانند کسی است که در خیمة (فرماندهی)حضرت قائم4 باشد. کسی که روی این اعتقاد بمیرد مانند کسی است که در راه خدا شمشیر بزند…».
از امام جواد نیز نقل شده:
«أفضل أعمال شیعتنا انتظار الفرج. من عرف هذا الأمر فقد فرج عنه بانتظاره ؛
برترین عمل شیعیان ما انتظار فرج است، هر کس این امر را بداند و آن را بشناسد، خداوند با همین انتظار برای آنها فرج عطا میفرماید.»
اساس تربیت دینی و رشد اخلاقی انسان حقگرا، در گرو انتظار فرجی است که از ایمان و باور راستین به حضرت مهدی و انجام مأموریت بزرگ الهی در پیش دارد. انتظار، ایمان به غیب است که انسان را به عمل صالح وا داشته و بر اعتقاد صحیح، استوار نگه میدارد.
آموزه ظهور منجی موعود از آموزههای مشترک و فراگیر ادیان آسمانی است. انتظار بشریت برای فرا رسیدن و تحقق وعده الهی و تابش نور خدا در تاریکی، از آرمان¬های دیرپای بشری برای زندگی در جامعه برتر نشأت میگیرد. در این میان مسلمانان بر اساس تعالیم پیامبران و باور به حتمی و فراگیر بودن لطف الهی، چشم به ظهور منجی بشریت، حضرت مهدی4، دارند.
کسانی که باور عمیق و اعتقادی استوار به منجی آخرالزمان داشته باشند و در جهت تربیت روحی واخلاقی خویش آن چنان تلاش کنند که توفیق خدمت به دولت مهدوی را داشته باشند از پا برجا ماندگان در راه حق خواهند بود.
منتظر هرگز نباید مأیوس شده و لحظه ای از مولای خود غفلت ورزد و یا در ایفای وظیفۀ خود کوتاهی کند. چشم به راه مهدی بودن بسیار با ارزش است و از اهمیت زیادی در دین برخوردار است. بستر انتظار، بستر تحقق اهداف بلند تمامی پیامبران و اولیاء الهی است. زمینه رسیدن بشر به هدف مطلوب خویش و کمال ابدی است. زمینه انتظار زمینه تحقق وعده الهی و از بین رفتن ظلم برای همیشه است. لذا چشم به راه مهدی بودن یعنی چشم به راه ماندن برای رسیدن به بهترینهای عالم که خداوند متعال برای بشر مقدر نموده است. این چشم به راهی از سپیده دم تاریخ آغاز شده است و تا تحقق آرمانهای بلند الهی در عالم ادامه خواهد داشت. چشم به راهی مهدی، چشم به راه ماندن برای رسیدن به حکومت عدل الهی و چشم دوختن به آستانة تاریخ برای تحقق همه خوبی هاست.
انتظار در وجود انسان، می بایست به حدی برسد که شور، اشتیاق و علاقه را در پی داشته باشد. نشاط در حرکت و اشتیاق برای رسیدن به هدف و آرمان بزرگ، پتانسیل بالایی از رشد، پویایی و حرکت را در انسان منتظر ایجاد میکند. این روحیه باید در وجود انسان ریشه دوانده، نهادینه شود تا بتواند انسان را برای رسیدن به هدف کمک کند. شناخت کامل از هدف و امام خویش، میتواند این اشتیاق را ایجادکند، چراکه انسان فطرتا زیبایی را دوست دارد و آنچه بر فطرت انسان منطبق باشد اگر در تشخیص، صحیح عمل شود برای رسیدن، شور و علاقۀ بسیار ایجاد میکند. امام زمان4 که سر سلسله نیکیها و خوبیهای عالم است و انتظار ظهور ایشان نیز تنها راه نجات و به کمال رسیدن بشر است، شناخت و مهرورزی¬اش شور و هیجانی عظیم در وجود انسان برای رسیدن به ایشان ایجاد میکند. از طرفی کمال و رسیدن به نقطۀ اوج آن از فطریاتی است که در ضمیر بشر از طرف خدای متعال قرار داده شده است و چنان نهادینه و ژرف است که هیچ چیز در طول تاریخ نتوانسته است آن را از وجود انسان جدا کند. این نکته مهم، اگر به صورت صحیح و درست مورد تشخیص قرار گیرد به حرکت انسان با شور و اشتیاق فراوان، کمک زیادی میکند. تلاش برای گفتگو با امام عصر ، ظهور و انتظار به همراه زیبائیها، مهربانیها و معرفت به انسان نوعی مصونیت همراه با علاقه و اشتیاق برای رسیدن میبخشد. و این از بهترین ویژگیهای فرهنگ انتظار است.