تربیت نسل منتظر رسالت انقلاب اسلامی
۱۳۹۳/۱۱/۲۰
–
۱۵۴ بازدید
تربیت نسل منتظر رسالت انقلاب اسلامی
در انتظار، زیستن و منتظرانه دین داشتن، وظیفهای است که شریعت اسلام از مؤمنان خواسته است. چشم داشتن به ظهور منجی و حاکمیت دوازدهمین امام، باور به قوام امامت و غیبت رهبری دینی، در پایان زندگی است.
خبرگزاری شبستان: در عصر غیبت که دوره پنهان زیستی امام زمان(عج) است، معتقدان به مهدویت برای زمینه سازی و نیل به جامعه موعود جهانی، دارای رسالتها و مسئولیتهای خطیری هستند که با پای بندی و اجرای آنها میتوانند زمینهساز ظهور آن حضرت باشند.
تربیت نسل منتظر رسالت انقلاب اسلامی
در انتظار، زیستن و منتظرانه دین داشتن، وظیفهای است که شریعت اسلام از مؤمنان خواسته است. چشم داشتن به ظهور منجی و حاکمیت دوازدهمین امام، باور به قوام امامت و غیبت رهبری دینی، در پایان زندگی است.
خبرگزاری شبستان: در عصر غیبت که دوره پنهان زیستی امام زمان(عج) است، معتقدان به مهدویت برای زمینه سازی و نیل به جامعه موعود جهانی، دارای رسالتها و مسئولیتهای خطیری هستند که با پای بندی و اجرای آنها میتوانند زمینهساز ظهور آن حضرت باشند.
در این میان، نقش زنان که 50 درصد جمعیت بشر را به خود اختصاص دادهاند، نقش مهم و تأثیرگذار است، زیرا زنان منتظر، علاوه بر این که نسبت به خویشتن مسئولیت دارند و باید خود را جزء منتظران واقعی قرار دهند، هم چنین باید به دیگرسازی، یعنی تربیت و تعالی نسل منتظر نیز همت گمارند. از این رو زنان دارای دو مسئولیت، جهت زمینه سازی ظهور (خودسازی و دیگرسازی) میباشند. بر این اساس در این نوشتار به مسئولیت زنان منتظر در دو حوزة فردی و اجتماعی پرداخته شده است.
الف: حوزه فردی؛ در حوزه فردی، زنان منتظر با پاکسازی روح و روان خود از پلیدیهای اخلاقی و مزین شدن به شاخصه نیک، آمادگی لازم جهت یاری رساندن به امام زمان(عج) را پیدا میکنند.
و در مرحله بعد با شناخت دین و دین داری کامل نسبت به امام و مقتدای خود ابراز علاقه و معرفت میکنند و خود را در صف منتظران واقعی قرار میدهند.
ب: حوزه اجتماعی؛ در حوزه اجتماعی زنان منتظر، دارای رسالتهای خطیری نظیر تربیت نسل منتظر، امر به معروف و نهی از منکر، ورود در عرصههای جامعه، نظیر: مدرسه، خانواده و پرورش یاران خاص امام زمان(عج) و ترویج عدالت در میان جامعه منتظران میباشند که به صورت تفصیل در این نوشتار، آمده است.
جامعة منتظر با شاخصههای خدا محوری، عدالت محوری، دین محوری، و در یک کلام، معنویت محوری، از جوامع دیگر متمایز میشود. در جامعه منتظر، برای اجرایی شدن شاخصههای فوق، همة آحاد مردم، اعم از زن و مرد، رسالت خطیری دارند؛ زیرا هر چه، جامعه منتظِر، خود را در راستای جامعة منتظَر قرار دهد، بیشتر به مقصود و هدف، نزدیک میشود. از این رو باید زن و مرد، با مشارکت، و هم سویی، به اجرای شاخصههای جامعة منتظَر، در جامعه منتظِر همت گمارند.
دو مسئولیت خطیر، بر دوش زنان منتظِر که باید به انجام آنها مبادرت ورزند: نخست، خودسازی؛ افرادی که میخواهند در جامعة منتظران، مثمر ثمر باشند و دیگران را در راستای اهداف جامعة منتظر بسازند، ابتدا باید خودساخته و مزین به شاخصههای نیکو باشند. از این رو مسئولیت دوم زنان منتظر، مشخص میشود که همان دیگرسازی است که در این رسالت، زنان، مسئولیت بس خطیری بر دوش دارند؛ زیرا در نقش سازنده و مفید آنان در خانواده، یعنی پدر و فرزندان، جای هیچ گونه، شکی نیست؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مردان بیشتر تک مسئولیتی بوده، یعنی تنها به ساختن خویشتن میپردازند، ولی زنان علاوه بر خودسازی به دگرسازی که همان پرورش فرزندان و نسل منتظر باشد، نیز میپردازند.
در این نوشتار سعی شده است تا به برخی از وظایف و رسالتهای زنان در دوران غیبت، در جامعة منتظر اشاره شود تا زنان با آگاهی و شناخت کامل به انجام مسئولیتهای خود بپردازند.
با توجه به آیات و روایات فراوانی که به جایگاه و مقام زن پرداخته است1، به ارزش زن در اسلام پی میبریم و میفهمیم که اسلام از زن به منزلة یک انسان، توقع پیشرفت فردی و اجتماعی دارد و از او به عنوان یک مکلّف در جامعه، انتظار مسئولیت پذیری دارد. درجامعة کنونی، که جامعهای منتظر است میخواهد خود را برای آمدن منتظر و حکومت جهانی او آماده کند؛ بنابراین وظایف خطیر و سنگینی دارد، که با توکل به خداوند و با تلاش و همّت خود میتواند به انجام آن بپردازد. از جمله مسئولیتهای زنان، وظایف فردی و اجتماعی است که به ترتیب به شرح آن پرداخته میشود:
الف: وظایف
1.پاکسازی درون از صفات پلید و زیور دادن آن به اخلاق نیک؛ این امر در هر زمان واجب است، اما در زمان غیبت حضرت ولی عصر(عج) بیشتر مورد توجه قرار میگیرد؛ چون درک فضیلت و قرار گرفتن در اعداد اصحاب آن حضرت، بستگی به این خصوصیات اخلاقی (خودسازی) دارد.
تهذیب نفس و خودسازی از مسائلی است که یک سالک الی الله باید به آن توجه داشته باشد؛ چرا که اهمیت و ارزش آن به قدری زیاد است که خداوند میفرماید:
هرکس نفس خود را تزکیه کند، به یقین رستگار شده است و نومید و محروم گشت آن که نفس خود را به گناه آلوده ساخت.2
امام صادق(ع) در همین سوره به مردم دوران غیبت، اعم از زن و مرد میفرماید:
هرکس دوست میدارد که از اصحاب حضرت قائم(عج) باشد باید منتظر باشد و دراین حال (انتظار) به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید.3
پس یکی از چیزهایی که هر انسانی، اعم از زن و مرد را به رستگاری و کمال حقیقی میرساند، پاکسازی روح و جان از صفات رذیله و جایگزین نمودن صفات پسندیده است. پس یک زن اولاً، به عنوان یک شخصیت انسانی (زن)، ثانیاً، به منزلة یک مادر و همسر و ثالثاً، به مثابه تربیت کننده و منتظرساز، روحی سلحشور و ستیزه جوی میخواهد. منتظر مسلح، وقتی میتواند در رکاب امام، نقشآفرینی کند که برای او پیروزی یا شهادت یکسان باشد و این روح ستیزه جویی وسلحشوری، مربوط به تمام افراد، از جمله زنان بوده که از ابتدا تا کنون، اثرات زیادی از خود به جا گذاشتهاند.
2.آمادگی؛ آمادگی همیشگی، جوهر اصلی انتظار و وظیفة حتمی منتظران است. کسی که منتظر ظهور مهدی(عج) است، باید آمادگی داشته باشد، نظیر: پیراستگی و پاک زندگی کردن، صادق بودن در اعتقاد وعمل، توانایی روحی و جسمی برای جهاد و مبارزه در رکاب مهدی(عج). کسی که بخواهد جزء یاران مهدی(عج) باشد، باید روح جهاد و مبارزه با باطل را در زمان غیبت تجربه کند. در احادیث، منتظر و یاور امام(عج) کسی است، که در زندگی منتظرانة خود، آماده و به مرتبة ایثار جان و مال در راه خدا رسیده باشد. هم چنین، در راه استقرار دین و نجات مظلومان، گام بردارد و برای یاری کردن نهضتی که میخواهد ریشة ظلم را در جهان بر کند و عدل را جایگزین کند، بی صبرانه منتظر جهاد باشد.
امام صادق(ع) میفرماید: باید هر یک از شما برای خروج قائم، اسلحه آماده کند. چون وقتی خداوند ببیند کسی به نیت یاری مهدی(عج)، اسلحه تهیه کرده است، امید میرود خداوند عمر او را دراز کند، تا ظهور را درک کند، و از یاوران مهدی(عج) باشد.4
بنابراین همه عاشقان (زن و مرد) باید خود را آمادة ظهورش کنند و دیگران را نیز آماده پذیرش دولت او کنند، و این مسئولیت خطیر و بزرگ بر دوش همة عاشقان، از جمله زنان است. طبق آن چه که خداوند از زن سخن گفته و در روایات به میان آمده است، او میتواند با حفظ ارزشهای دینی و اخلاقی، خود را برای حضور در دولت مهدی(عج)، مهیا سازد و با نقش خود در خانه و جامعه ، تمام انسانهای عاشق را آماده و مهیا برای ظهور دولت یار کند.
3. دین داری؛ پیامبر اکرم(ص) فرمودند:ای علی بدان که شگفت انگیزترین مردم از جهت ایمان و عظیمترین آنها از روی یقین مردمی اند که در آخرالزمان خواهند بود. پیامبر(ص) را ندیده اند و محبت امام(عج) نیز از آنان محجوب است، اما به سیاهی که بر سفیدی رقم خورده است، ایمان آوردهاند.5
موفقیت در این آزمایش، احتیاج به بینشی دارد که انسان دین دار میتواند در پرتو آن در برابر تحریفها و شبههها و تردیدها، خود را حفظ نماید و با هیچ یک از عوامل منحرف کننده خلوصی در دین و دین داری به بیراهه نرود.
پایداری در دین، در روزگار غیبت، فقط در سختیهای جسمی و فشارهای مادی، خلاصه نمیشود، بلکه فشارهای روحی و معنوی را هم، باید تحمل کرد تا بتوان جزء منتظران واقعی آن امام شد. در انتظار، زیستن و منتظرانه دین داشتن، وظیفهای است که شریعت اسلام از مؤمنان خواسته است. چشم داشتن به ظهور منجی و حاکمیت دوازدهمین امام، باور به قوام امامت و غیبت رهبری دینی، در پایان زندگی است.
عالمان دین بر پایه احادیث معصومین(ع)، انتظار فرج را شاخص بزرگ انسان دین دار، در عصر غیبت دانسته اند و همواره دین داران را به داشتن و دانستن این مهم فراخواندهاند.
امام صادق(ع) میفرماید: خبر دهم شما را به چیزی که خداوند، عمل بندگان را جز با آن نمیپذیرد؟ گفتم آری. امام فرمود: باور به خدای یکتا و بندگی و پیامبری محمّد(ص)…..و چشم داشتن به ظهور قائم(عج).6
دین و دین داری در عصر غیبت به گونهای است که دین داران در این روزگار به مقام والایی میرسند؛ چون انسان دین دار، در صدر اسلام، عقاید و باورهای دینی را از پیامبر(ص) میگرفت، و تعالیم خالص دین را مستقیماً از مفسّر واقعی وحی، دریافت میکرد.
رسول خدا(ص) را میدید، و از راه و روش او الهام میگرفت و حق را به آسانی میپذیرفت، اما انسان دین دار در این عصر (غیبت) از تمامی دریافتهای حسّی به دور است و تنها براساس درک عقلی و تاریخی، پیامبر(ص) و امامان(ع) را میشناسد و به رسالت آنها ایمان میآورد.
پیامبر(ص) میفرماید: برادران من کسانی هستند که پس از شما [اصحاب] زندگی میکنند. به من ایمان میآورند و مرا دوست میدارند و یاری میرسانند و مرا تصدیق میکنند؛ درحالی که مرا ندیدهاند.7
پس دین دار بودن در روزگار غیبت، ایمان بیشتری میخواهد؛ همان طور که ایمان به مبدأ و معاد، نیازمند تعقّل و تفکّر است. باور این بصیرت، براساس آیات و روایات، مخصوص افراد به خصوصی نیست، بلکه شامل تمام انسان ها، اعم از زن و مرد است که در این میان، زنان هم میتوانند در پرتو بینشی که از دین و ایمان به غیب دارند، در برابر تحریف ها، و شبههها و سرکوفتها از درون و بیرون خورهای دینی، هم چنان دین خود را نگاه دارند و با هیچ یک از این عوامل، خلوص دینی و دین داری در فکر و عمل خود را از دست ندهند.
4. معرفت به امام زمان(عج) ؛ آشکار است که اقبال قلبی، از شناخت و احساس محبّت، مایه میگیرد؛ از این رو مهمترین وظیفهای که هر شیعة منتظری بر عهده دارد، کسب معرفت نسبت به وجود مقدّس امام و حجّت زمان خویش است. و در روایات تأکید فراوانی شده است که باید معرفت امام را جدّی گرفت.
امام صادق(ع) فرمودند: خداوند، زمین را لحظهای خالی از حجت قرار نداد.
به سبب حضور حجت است که انسان، مکلف به شناخت امام است و به همین دلیل در حدیث آمده است که: هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است.8
و این نشانگر اهمیت شناخت امام است. پس هر انسانی اعم از زن و مرد با شناخت خود از امام، و منزلت و هدف او، خود را مقید میسازد؛ به تربیت در راه آن امام و رسیدن به کمال نهایی، یعنی یاری آن امام و ساختن یاران واقعی.
یک زن به منزلة یک فرد مسلمان و انسانی که در تربیت و ساختن انسانهای با معرفت، مؤثر است، باید در شناخت، حضرت زهرا(س) را الگوی خود قرار دهد؛ چرا که بالاترین و بهترین زن نمونه ـ که تمام زنها و شخصیتهای مسلمان باید از او درس بگیرند ـ فاطمه زهرا(س) است. از نظر معرفت، شخصیتی آگاه است نه عامی.
پس اگر یک زن در شناخت امام و هدف و راه او مستحکم باشد و به معرفت اصلی رسیده باشد، در شناخت و معرفت فرزند و جامعه تأثیرگزار خواهد بود و میتواند یکی از رسالتهای خود را به انجام رساند. پیمودن جادة انتظار برای یک فرد، بدون شناخت امام منتظر، ممکن نیست. استقامت و پایداری، در وادی انتظار، وابسته به درک صحیح از پیشوای موعود است.
اگر معرفت امام برای منتظر حاصل شود، او خود را در جبهة امام میبیند و احساس میکند که در خیمة امام و کنار او قرار گرفته است؛ بنابراین لحظهای در تلاش برای تقویت جبهة امام خویش کوتاهی نمیکند.
5. محبّت به امام زمان(عج)؛ محبّت، حالتی است، میان محبّ و محبوب که سرچشمة آن، قلب و درون است، لکن نمود آن، در ظاهر و در افعال و اعمال محبّ، به روشنی پیداست؛ محبتی که جلوة عینی پیدا میکند و به محب جهت میبخشد؛ محبت، امری طرفینی است، محب میسوزد و محبوب جذب میکند. محب، تمنّا میکند و محبوب، دامان خویش را برای تمنّای محب میگستراند.
انسان، فطرتاً کمال جو است و همواره در پی یافتن فرد اکمل میباشد و سعی در نزدیک شدن به او دارد. محبت انسان در پی شناخت دقیق او از محبوب است. خداوند، حجتی برای ما و در سر راه زندگی مان نهاده که وجودش، مطابق با خواستها و نیازهای فطری ماست. اگر طالب جمالیم و صاحبان جمال را دوست میداریم و میخواهیم دیگران را نیز در پی شناخت و محبت جمال قرار دهیم و یاوران جمال را افزون کنیم، جلوة جمال حق، اوست که همه زیباییها را در خود جمع کرده است. همان طور که جدّ گرامی اش فرمود: مهدی، طاووس اهل بهشت است.9
چهرة مهدی(عج) مثل ماه تابان است.10
چهرة مهدی(عج) مثل ستاره درخشان است.11
هنگامی که قلب، مملو ازعشق میشود، همّت عاشق به تمامی در جهت دیدار معشوق است و از هر فرصتی، استفاده میکند تا زمینة دیدار و حضورش را فراهم نماید. پس تمام انسانها چه زن و چه مرد، وقتی محبت واقعی در قلب شان رسوخ کند، در انجام رسالت، کوشا خواهند بود. یک زن به منزلة حامی و یاور فرزند و همسر خود، با شناختی که از امام خود دارد و محبتی که از او بر دلش مانده است، سعی دارد تا در تربیت فرزندان و کمک به همسر خود در جهت رسیدن به اهداف الهی – که همان ساختن یاوران راستین مهدی(عج) و زمینه سازان ظهور است – تلاش کند تا بتواند رسالت الهی خود را به خوبی انجام دهد؛ زیرا حکومت مهدی(عج)، یارانی با صلابت، باایمان و شجاع میخواهد و این مهیّا نمیشود، مگر با وجود مادران و همسران شجاع، فداکار، باایمان و خودساخته که هدف اصلی آنها رضای حق و رسیدن به کمال مطلوب است.
6. اخلاق اسلامی؛ خُلق، عبارت است از سیمای باطنی و هیئت راسخ نفسانی که به موجب آن، افعال نیک و بد، اختیاری و بدون تکلّف و تأمّل از انسان صادر میشود که این حالت بر اثر تعلیم و تربیت و تمرین برای نفس پدید میآید؛ به گونهای که رفتارهای پسندیده و یا ناپسند به طور طبیعی و بدون آن که به فکر کردن، نیاز باشد از انسان سرمی زند. پس باید سعی کرد که در حالت نفسانی، اخلاق و رفتار اسلامی شود و رفتارهای پسندیده، همراه با تأمّل ازانسان سر زند؛ چون پرورش فضایل اخلاقی، یکی از مهمترین اهداف رسالت پیامبران خدا بوده است تا انسان در مسیر کمال که علّت غایی آفرینش است، قرار گیرد و پیامبر(ص) با اشاره به فلسفة بعثت خویش، در حدیث معروف: همانا مبعوث شدم تا تمام کنم مکارم اخلاق را.12 بدان تصریح فرمودهاند.
اخلاق اسلامی با ویژگی خاص و بُعد متعالی خود، تضمین کنندة سعادت انسانها در همة عصرها، و ره توشة همة ره پویان راه کمال است. رعایت اخلاق نیک نسبت به یک دیگر در برخوردها و تمام ابعاد زندگی و رعایت حقوق جانی و مالی و…که عالیترین نقش را در جذب دیگران و نفوذ در دلها دارد، از عوامل مهم گسترش اسلام، بوده است.
انسان جزء اصلی تشکیل جامعة صالح و سالم است. انسان برای اصلاح جامعه و تشکیل اجتماعی سالم، نخست باید اصلاحات و تحولات را از درون خود، آغاز کند؛ زیرا مسائل اجتماعی، زشتی، فساد و…در اجتماع، مربوط به انسان است.
پس او میتواند با ایجاد انقلابی در درون خود، در جامعه نیز انقلاب و تحول به وجود آورد و سمت و سوی همه چیز را به سوی هدف و مقصود اصلی، یعنی خداوند قرار دهد؛ امری که خلقت جهان براساس آن بنا شده است. و این انسان شامل همه میشود (زن و مرد). زن هم در این امر اصلاحی شرکت دارد و با اصلاح درون خود و داشتن اخلاق اسلامی، میتواند به منزلة یک منتظر در دوران انتظار، نقش مهمی را در سازندگی جامعه و منتظران مهدی(عج) ایفا کند.
روایات مختلفی به خصوص حدیث “اکمل به اخلاقهم” دلالت بر اهمیت و محوریت اخلاق، کمال و رشد معنوی انسانها در دولت مهدی(عج) دارد.
امام باقر(ع) میفرماید: چون قائم ما قیام کند دستش را بر سر بندگان میگذارد و عقول آنها را متحرک میسازد و اخلاق شان را به کمال میرساند.13
دولت اخلاقی امام مهدی(عج) بدین معنا است که هم خود، جامعِ تمام فضایل و محاسن اخلاقی و عقلی است و هم در مقام عمل و اجرا، همة آنها را در جامعه محقق میسازد. پس با داشتن چنین روایاتی و دانستن، وجود حکومت مهدی(عج) بر مبنای اخلاق اسلامی متوجه میشود که زنان در جامعة فعلی بیش از هر دوره ای، در معرض آزمایش هستند و بیش از هر عصری، امکان سازندگی خود و نسل جامعة منتظر را دارا هستند.
امروز، روزی است که زن به مثابة یک منتظر میتواند به تکوین شخصیت اخلاقی خود بپردازد. او باید بداند که افتخار در وجود شخصیت اوست که دارای شعور، شناخت، آگاهی و تقوا باشد. افتخار در وجود صفات مثبت و فضایل انسانی و شرم و حیای اسلامی اوست که به منزلة مسئولیتی بزرگ در زمان غیبت، در جامعة منتظر بر دوش اوست. او وظیفه دارد بکوشد که خود را براساس مکتب بسازد و شخصیت خود را براساس آن رنگ دهد تا بتواند در سازندگی نسل منتظر، سهم بزرگی داشته باشد. چون یک منتظر واقعی، باید خود را چنان آماده کند که لیاقت حضور در حکومت منتظر را که شاخصة آن بر مبنای اخلاق اسلامی و دینی است، داشته باشد.
همان طور که امام صادق(ع) فرمودند: هرکس از این که جزء یاران حضرت قائم(عج) باشد، شاد و خوشحال میشود، باید منتظر باشد و در حال انتظار، اهل ورع و عمل به نیکیهای اخلاقی باشد.14
پس زنان با انتقال اخلاق اسلامی به فرزندان و آماده کردن آنان برای حضور در دولت یار، بهترین زمینهساز معنوی برای ظهور امام زمان(عج) خواهند بود.
ب: وظایف اجتماعی
تا این جا سخن از وظایف و رسالت فردی زنان در جامعة منتظر بود، اما چون زنان جزء گروهی از منتظران حکومت مهدی(عج) هستند، و زمینه سازان ظهور علاوه بر رسالت فردی، در جامعه رسالتی دیگر نیز دارند باید در جهت دگرسازی تلاش کنند. آنها با تبلیغ دین و اصلاح جامعه و با ترویج اخلاق و فضایل درصدد مهیا کردن یک جامعة ایده آل مهدی(عج) پسند میباشند و با دعوت به دین خدا، و توجه دادن به مهدی(عج) و انجام وظایفی که در ذیل خواهد آمد، روح امید را در جامعة بشری، زنده میکنند.
1. تربیت نسل منتظر؛ در مسیر تربیت نسل منتظر، زنان که نیمی از جامعه را تشکیل میدهند، باید نقش سازنده ای، داشته باشند و بدانند که آنها نیز موظفند دوش به دوش مردان برای تربیت زمینه سازان ظهور، تلاشی خستگی ناپذیر داشته باشند.
هیچ انقلاب و نهضتی، بدون مقدمه و زمینه سازی به پیروزی نخواهد رسید. انقلاب جهانی امام مهدی(عج) نیز از این قانون مستثنا نیست؛ چون انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) مهمترین و عمیقترین انقلابهای جهانی است، و مربوط به همة جهان میباشد. یکی از موارد زمینه سازی برای این نهضت عظیم، تربیت نسل منتظر است که مهمترین وظیفه بر دوش زنان باایمان است؛ زنانی که تنها به آماده شدن خود برای استقبال از امام عصر(عج) راضی نمیشوند، بلکه خود را موظف میدانند که این آمادگی را در سایرین هم ایجاد کنند و به تربیت منتظران واقعی بپردازند و در این مسیر حساس و بزرگ، نسبت به این وظیفة عظیم، احساس تکلیف کنند و از زیر مسئولیت شانه، خالی نکنند. منتظران راستین با ادای چنین تکلیفی ـ که همان پرورش نسل منتظر است ـ راهی برای یاری رساندن به امام خویش در زمان غیبت پیدا میکنند. اگر همة انسانها در انجام چنین هدفی، کوشا و پرتلاش باشند، علاوه بر اینکه خود جزء یاران امام(ع) قرار میگیرند، بلکه صف یاران امام(ع) را هم افزایش میدهند.
در دعای منسوب به امام رضا(ع) به این مطلب اشاره شده است:
و ما را از کسانی قرار ده که دین خود را به وسیلة آنها غلبه میدهی و به سبب ایشان یاری ولی خود را عزّت میبخشی و غیر ما را “در این مقام” جای گزین ما قرار مده که همانا جای گزین کردن غیر ما به جای ما بر تو آسان است، ولی بر ما سخت (ناگوار) میباشد.15
کسانی که به نحوی در مسیر تربیت منتظران راستین امام عصر(عج) قدم برمی دارند، اگر با نیت خالص و برای جلب رضای الهی، عمل کنند، جزء تقویت کنندگان سلطة ایشان قرار میگیرند و در قیامت در زمرة ایشان محشور میشوند.
امام رضا(ع) فرمود: و ما را جزء حزب ایشان قرار ده….تا آن جا که ما را در قیامت در زمرة یاران و یاوران و تقویت کنندگان سلطة ایشان محشور فرمایی.16
پس زنان باید این مقام را به منزلة یک رسالت الهی ـ که خداوند بر دوش آنها قرار داده است ـ حفظ کنند و از خداوند در انجام چنین مسئولیت خطیری، کمک و یاری بخواهند و با تربیت و آماده کردن نسل منتظر، زمینه را برای ظهور و حکومت امام(عج) آماده کنند و بر نیروهای توان مند امام(ع) بیفزایند و خود نیز با انجام چنین امر بزرگی در زمرة یاران مهدی(عج)، در زمان غیبت، و رزمندگان راه او در زمان ظهور باشند.
2. امربه معروف و نهی از منکر؛ عظمت و ارزش بی بدیل امربه معروف و نهی از منکر به اندازهای است که خدای تعالی خود را نیز امرکنندة به معروف و نهی کنندة از منکر میشمارد و با تعبیر ویژه در قرآن کریم، امربه معروف و نهی از منکر را صفت مستمر و مداوم خود ذکر میکند.
همانا خداوند به عدالت و نیکوکاری و رسیدگی مالی به خویشاوندان فرمان میدهد و از کار زشت و ناپسند و ستم گری بازمی دارد. به شما اندرز میدهد، باشد که متذکر شوید.17
پس هر بندهای به هر میزان که در مسیر امر به معروف و نهی از منکر، تلاش پی گیر داشته باشد، میتواند درجهای از درجات بی پایان تخلق به اخلاق الله را کسب نماید.
در حقیقت، راز خدا گونگی انسانهای پیش از ظهور و عصر ظهور در ویژگیهای آنان نهفته است.در قرآن کریم نیز امر به معروف و نهی ازمنکر، رمز رستگاری شمرده شده و دلیل برتری و شرافت امت پیامبر(ص) به شمار آمده است.
شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدید آمده اید؛ (از آن رو) که امر به معروف و نهی ازمنکرمی کنید و ایمان به خدا دارید.18
در عصر غیبت به سبب حاضر نبودن امام(ع)، باید شرایط امربه معروف تحقق یابد.
امام سجاد(ع) میفرماید: معتقدان به مهدی(عج) و منتظران ظهور او در عصر غیبت….در پنهان و آشکار، مردمان را به دین خدا فرا میخوانند.19
انتظار، باوری نیست که با آن تعهد انسان منتظر، نفی شود. تکلیف و تعهد دینی، در هر زمانی، باقی و جاوید است. پس در دوران غیبت کبری، داشتن روحیة اصلاح گری، در سطح جامعه از وظایف مهم زنان و مردان است.
امام باقر(ع) میفرماید: امر به معروف و نهی از منکر، واجبی است که به سبب آن همة واجبات اقامه میگردد.20
اگر این امر مهم، کنار گذاشته شود، باعث هلاکت و نابودی خوبیها و رشد زیاد بدیها در جامعه میشود. از مهمترین و ارزش مندترین مراتب امربه معروف و نهی ازمنکر، آن است که رئیس حکومت و کارگزاران او امرکنندة به خوبیها و نهی کنندة از بدیها و زشتیها هستند.
امام باقر(ع) فرمود: مهدی(عج) و یاران او…امر به معروف و نهی از منکر میکنند.21
3. مسئولیت پذیری در عرصههای مختلف اجتماعی؛ قرآن کریم، زن نمونه را انسان نمونه برشمرده است که با مسئولیت پذیری در عرصههای مختلف اجتماعی میتواند مقتدای مردان و زنان در جامعه باشد؛ همان گونه که مرد نمونه، انسان نمونه، برای مردان و زنان است. همان گونه که انسان در زندگی خود از مردان نمونه، الگو میگیرد و در رفتار و گفتار خود و اجتماع به آن اقتدا میکند، زنان نمونه و دارای مسئولیت اجتماعی نیز دارای چنین جایگاهی هستند. سخنان آنان برای مردان حجت است؛ زیرا در رسیدن به مقام عصمت، پاکی، اجتناب از لغزش و خطا و انجام رسالتهای اجتماعی، فرقی میان زن و مرد نیست.
طبری ضمن ذکر حدیثی از امام باقر(ع) میفرماید: فرمان بری از حضرت زهرا(س) بر همة مخلوقات خدا از جن و انس و پرنده و پیامبران و فرشتگان واجب بود.22
عرصههایی که زنان در آنها ایفای نقش کرده اند و قابلیت خدا دادی خود را به منصة ظهور رسانده اند به شرح ذیل است:
الف: خانواده؛ اگر بنا باشد که مردم به حال خود رها شوند وهرکس به دنبال خواستهها و هوسهای خود برود، اجتماع به صورت ناموزون و ناهمآهنگ درمی آید که هرج و مرج و بی بند و باری برآن حاکم خواهد شد؛ چون اجتماع، وابسته به خانواده و تربیت خانواده است و تربیت خانواده هم مرهون زحمات و تلاش و فداکاری ما در و زن خانواده است که بتواند رسالت خود را به عنوان یک مادر به سرانجام برساند. از آن جا که اصلاح جامعه، به اصلاح فرد وابسته است؛ تا فرد، اصلاح نشود جامعه هم اصلاح نمیشود و در این اصلاح، نقش خانواده و زن، اهمیت به سزایی دارد. به طور کلی، اجتماع همان خصوصیاتی را به خود میگیرد که افراد آن را دارند و وقتی محیط، سالم میشود که افراد آن جامعه، مردمانی متقی و پرهیزگار باشند و پیوسته در راه اصلاح قدم بردارند. این حرکت تربیتی و اخلاقی در جامعه نشان گر وجود زنان و مادرانی است که مردانی باایمان و باتقوا را در خانواده و در دامان پر مهر خود پرورش میدهند.
بنابراین، انسان موجودی فوق العاده توانا است، و دارای چنان ارادهای که به وسیلة آن به آن چه میخواهد، دست مییابد. قدرت اراده در او اساس و پایة هر ترقی و تکامل است. هر جا اراده قوی باشد، در آن جا نشاط، زندگی عالی و با سعادت نیز وجود دارد. اراده به منزلة آبشاری است که راه خود را، از میان سنگلاخها و کوهستانهای بسیار صعب العبور باز میکند و به جلو میراند. همان طور که در قرآن کریم آمده است:
این که هیچ نتیجهای برای انسان نیست مگر آن چه را به کوشش و تلاش خود به دست آورده است.23
پس هرکس در هر راهی کوشش و جدیت نماید و هدفی را دنبال کند، دیر یا زود به مقصد خود خواهد رسید. و یک زن به منزلة موجودی که خداوند او را بدون هدف خلق نکرده و در آفریدنش هدفی را دنبال کرده است، از ابتدا در کانون گرم خانواده با تأسی از حضرت زهرا(س) نمونههای اخلاقی و دینی را تحویل جامعه میدهد تا به هدف اصلی خود که پرورش نسل منتظر است، برسد.
زن، رکن اساسی و عنصر اصلی خانواده است و اسلام برای نقش زن در خانواده، اهمیت فراوانی قائل است؛ زیرا با پای بندی زن به خانواده و تربیت فرزندان در آغوش پر مهر مادر، نسلها در آن جامعه، بالنده و رشید خواهند شد.
زنان مسلمان در زندگی شخصی و اجتماعی، باید فاطمه زهرا(س) را از جهت خردمندی، فرزانگی و معرفت، الگو و سرمشق خود قرار دهند و از بُعد عبادت، مجاهدت، حضور در صحنه، تصمیم گیریهای عظیم اجتماعی، خانه داری و تربیت فرزندان صالح، از زهرای اطهر(س) پیروی کنند.
جنبة مادری یک زن طوری است که شخصیت فرزندان نمیتواند جدا از شخصیت مادر باشد. همة زنها باید به دنبال چنین ارزشهایی حرکت کنند که فرزندانی صالح و با شخصیت و منتظران راستین، تحویل جامعه دهند. زن به منزلة مادر باید در محیط خانه، مایة آرامش و آسایش محیط خانواده باشد و در دامان پر مهر و عطوفت خود با سخنان پر نکته و پندآموز، فرزندان صالحی را از لحاظ روانی، تربیت کند و انسانهایی پاک و سالم را پرورش دهد.
مادر از هر سازنده ای، سازندهتر و باارزشتر است؛ چون میتواند یک انسان والا و با روحیه و ایمانی پاک، تحویل جامعه دهد، ولی دیگران قابلیت چنین کاری را ندارند. مادر میتواند با رعایت و دقت در تربیت، موجودی را تحویل جامعه دهد که از لحاظ روحی، یک انسان سالم و بدون عقده باشد.
همان طور که در زمان پیامبر(ص)، زنانی شجاع، با تشویق فرزندان خود به جنگ و شهادت، آنها را برای یاری پیامبر(ص) آماده میکردند.
امروزه اندیشمندان مسائل انسانی به اهمیت خانواده و نقش آن در سلامت جامعه، پی بردهاند. آنها معتقدند که اجتماع سالم، تنها با داشتن خانوادة سالم، امکان پذیر است؛ چرا که شخصیت روحی انسان، در دامان مادر به رشد و بالندگی میرسد. چون رابطة صمیمی بین مادر و فرزندان، محیط خانه را به پناهگاهی امن تبدیل میکند که فرزندان در آن به آرامش میرسند و احساس امنیت میکنند. و اگر چنین رابطه و پناهگاهی نباشد، باعث دوستیهای نامناسب و از بین رفتن امنیت خانواده و جامعه میشود و رسالت زنان در دوران انتظار برای زمینه سازی ظهور نیمه تمام میماند.
ب: مدرسه؛ این مرحله از سن انسان، زمانی است که تربیت و پرورش به دست والدین و مربیان است. یک زن به منزلة مادر نمونه در مرحلة اول و حال به عنوان معلم و مربی نمونه و در مرحلة دوم، مسئولیت خطیری برعهده دارد تا بتواند رسالت خود را به نحو احسن به انجام برساند. در این سن، فرزند (کودک) آن قدر رشد کرده است، که بتواند مفاهیم را درک کند و برای یادگیری مطالب از هر جهت آمادگی دارد. پس به او مفاهیم خوب بیاموزیم و آیندهای روشن، همراه با حرکت صحیح به او نشان دهیم. به سبب همین اسلام مقرر میدارد که برای تربیت و پرورش افراد در جهت شکوفایی استعدادها و جلوگیری از هرز رفتن توانایی هایشان بایستی محیطی سالم به وجود آید و این محیط سالم ایجاد نمیشود مگر با افرادی، چون زنان و مردان باایمان، و باتقوا که در زندگی، فرزندانی صالح پرورش میدهند و در جامعه و محیط مدرسه، آینده سازانی صالح و زمینه سازان ظهور میسازند.
در قرآن مجید آمده است:
ای کسانی که ایمان آورده اید خود و فرزندان تان را از (عذاب) آتش حفظ کنید، یعنی برای فرزندان و وابستگان خود محیطی سالم به وجود آورید تا از فساد و تبهکاری برکنار باشند و در نتیجه از آثار آن که عذاب الهی است حفظ شوید.24
پس بر زنان است که کودکان و فرزندان جامعه را در محیط سالم مدرسه، با روحی پاک و اخلاقی نیکو پرورش دهند تا با تربیت و آمادگی این انسانهای پاک، در آینده بر یاران و زمینه سازان ظهور افزوده گردد.
ج: جامعه؛ زن، سازندة زیربنای اخلاقی جامعه است. زن، پایههای اخلاقی را در ذهن فرزندان، استوار میسازد و با تربیت اخلاقی خود، انسانهایی را تحویل جامعه میدهد که بتوانند در آیندة جامعه، نقش مهمی را ایفا کنند و جزء گروه منتظران راستین باشند.
پس یک زن، یا یک مادر واقعی در جامعه ریاست میکند و پایههای خوشبختی یا بدبختی مردان دنیا را بنا میگذارد. او رئیس اصلی جامعه است. سرنوشت جامعه به دست او رقم میخورد. او میتواند جامعهای پاک با افرادی صالح پدید آورد. زن در نظام اجتماعی با پذیرش پایگاه اجتماعی یا مشاغل اعتباری، نقشهای گوناگونی را برعهده میگیرد که اگر تمامی این نقشها در مجموع، یک مفهوم را داشته باشند و آن کمک به انسانیت انسان باشد فرد، آماده برای کمک به ظهور میشود.
از جمله مسئولیتهای زنان در جامعه ی اسلامی و منتظر، ایجاد انگیزه و امید در جوان منتظر است که زمینة تلاش و ایثارگری را در او به وجود خواهد آورد؛ ایجاد زمینه برای خودسازی و رشد معنوی جوانان است. زنان میتوانند با برنامههای مناسبی که ایجاد میکنند سمبلی برای ایجاد تحول فرهنگ، اتحاد، پایداری در زمان، اتصال به رهبر و حضور در صحنههای اجتماعی برای جوانان در جامعه باشند. زنان باحجاب اسلامی خود – که نمونة بارز یک زن مسلمان و باایمان است – میتوانند در جامعه، الگویی برای دختران، زنان و منتظران ظهور باشند. چون انتظار به منزلة دیدگاهی جامع و فراگیر میتواند تمامی انگیزههای افراد را تحت پوشش قرار دهد و زمینة رشد آنها را فراهم سازد. حجاب یک زن مسلمان، لباس این انتظار است که او با انتخاب ظاهری معنوی، همچون سربازی لبیک گو به ندای مذهب پاسخ میدهد و با این کار خود و جامعه را در تحولی بزرگ، سهیم و آماده میداند.
حرکت زنان در توسعة تفکر دینی، نقش تعیین کنندهای دارد؛ به گونهای که قدرت تصمیم گیری فرهنگی آنان در درجة بالاتری از مردان مؤمن قرار دارد. زن مسلمان، علاوه بر خانه و مدرسه، در جامعه هم نقش عظیمی بر عهده دارد. از جمله نقشهای او حجاب اسلامی است که در این راه، با تحکیم بخشیدن به این امر مهم و امربه معروف و نهی از منکر میتواند جامعه را به بهترین نحو، آمادة ظهور کند.
چون معنای امربه معروف و نهی ازمنکر این است که: ای انسان، تو تنها از نظر شخصی و فردی در برابر ذات پروردگار، مسئول و متعهّد نیستی؛ تو در مقابل اجتماع خود هم مسئولیت و تعهد داری.
پس حرکتهای زنان در عصر غیبت، در حقیقت به مفهوم آماده سازی جامعه برای تحول آفرینی و نشانههای قدرت فرهنگی زنان منتظر است.25
رسول اکرم(ص) فرمودند: افراد باایمان نسبت به یک دیگر همانند اجزای یک ساختمان هستند که هر جزئی از آن، جزء دیگر را محکم نگه میدارد.26
پس در دوران غیبت، یاران و منتظران امام زمان(عج) ازجمله زنان منتظر، باید بدانند که همیشه و در همه حال در صحنههای اجتماعی حضور داشته باشند و در راه اصلاح جامعه بکوشند.
4. پرورش یاران خاص؛ کلیة قیامها و نهضتها به دلیل ایجاد حرکت بنیادین و نو در سطح جامعه، نیاز به نیروی فعال، کارآمد و پرانرژی دارند و بدون نیروی انسانی، خصوصاً نیروی جوان – که دارای نیرویی متراکم و قوی است – حرکت و سیر نهضت، کند و در نهایت به رکود میانجامد. پس در میان عوامل حرکت آفرین، نیروی جوان در مرتبة اول قرار دارد. چون:
الف: در حرکت رو بنایی، جوان دارای قدرت بدنی و صلابت جسمی است که از پس کارهای سخت و مهم برمی آید.
ب: در حرکت زیربنایی، جوان دارای روح لطیف و صیقل داده شده است که به منزلة آیینة بدون زنگار است. حق را بدون درنگ میپذیرد، تبعیت و فرمان برداری او از رهبر و مولای خود بیشتر است و این شاخصه، رمز موفقیت هر قیام و نهضتی شمرده میشود.
نهضت مهدوی نیز با مؤلفههای یاد شده، از این قاعده، مستثنا نیست، بلکه به نیروی کارآمد و جوان در آن بیشتر احساس میشود و این نیروی فعال و کارآمد و جوان، فقط تحت تأثیر حضور مادرانی، پرشور و فعال و مسئولیت پذیر مهیا میشود.
حکومت و قیام مهدی(عج)، یارانی خاص میخواهد که بتوانند در زمان ظهور امام(عج) در رکابش جان فشانی، و در اعتدال حکومت مهدوی(عج) تلاش کنند. پرورش این یاران، نیاز به زنانی پاک و سلحشور دارد که فرزندانی بپرورانند؛ پاک و دارای قدرت بدنی و صلابت جسمی و تابع رهبر و مولای خود. که با این کار، سهم بسزایی در تجلی حکومت عدل الهی و قیام آن حضرت(عج) خواهند داشت. به همین دلیل در روایات مختلف به جوان بودن اکثریت یاران مهدی(عج) اشاره شده است.
امام علی(ع) فرمود: یاران قائم(عج)، همه جوان هستند. در میان آنها پیرمرد، یافت نمیشود، مگر به مثل سرمه در چشم و نمک در طعام که کمتر از هر مادهای در طعام، نمک است.27
پس هر جنبش و انقلابی به یاران و همراهانی نیاز دارد که ستونهای انقلابند و سنگینی آن را به دوش میکشند. سستی و استواری هر یک از این دو با یک دیگر ارتباط دارد، یعنی هر اندازه حجم بنای انقلاب کمتر باشد، (یاران خاص کمتر باشند) پایههای آن از استحکام کمتری برخوردار خواهد بود و به هر میزان که بنا بلندتر و گستردهتر باشد به ستونهای محکم تری نیاز خواهد داشت؛ یارانی خاص، استوار و شجاع. که این یاران خاص، بیشتر جوانان هستند؛ چون از فطرتهایی پاک و بی آلایش برخوردارند و وابستگیها و تعلقات در عمق جان شان ریشه دوانده است. پرورش این یاران خاص بر عهدة بانوانی جسور و شجاع و با ایمان است که در دامان پاک خود، چنین یارانی را برای انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) پرورش میدهند و زمینه را برای ظهور فراهم میسازند.
5. ترویج عدالت و عدالت خواهی در جامعه؛ در ابتدا وقتی به جهان کنونی و مردم ستم دیده و مظلوم مینگریم، چنین به نظر میرسد که پاک ساختن زمین از ظلم و ستم و برچیدن بساط طاغوت، ناممکن است و مظلومان عالم، فریادرسی ندارند تا حق آنان را از طاغوتیان بگیرد. و از سویی دیگر حکمت خداوند بر این تعلق گرفته که زندگانی انسان براساس فطرت خدادادی جاری شده و شالودة آن که عدالت و عدالت خواهی و ظلم ستیزی است، بدون پاسخ نماند. و از طرفی دیگر، مسئله عدل در اسلام از روز نخست در تمام زمینهها از بُعد عقیدتی و دینی گرفته تا بُعد فقهی و اجتماعی، مورد توجه و عنایت بوده است.
آیات و روایات رسیده در مورد عدل، نشان از پسندیده بودن آن در نزد خداوند است و این وقتی میسّر میشود که مردم از نظر رشد معنوی و کمال روحی به درجة بالایی برسند و خود، خواهان عدل و اجرای آن باشند.
قرآن کریم میفرماید: ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.28
این آیه نشان گر این است که از گذشته، پیامبران میخواستند مردم به گونهای تربیت و تعلیم شوند که بتوانند خود، قیام به قسط نمایند و عدل را اجرا کنند.
بشر در طول زمان، همیشه منتظر روزی بوده است که عدالت در جوامع حاکم گردد و همچنان در آرزوی آن لحظه شماری میکند تا آن رؤیای دیرینة بشر با ظهور عدل مشتهر به وقوع بپیوندد.
رسول خدا(ص) میفرماید: مژده میدهم شما را به مهدی(عج) که او در امت من به هنگام اختلاف و سختیها برانگیخته میشود. پس زمین را پر از قسط و عدل میسازد؛ همان طور که از جور و ستم پر شده باشد. ساکنان آسمان و زمین از او راضی میشوند…29
با رستاخیز مهدی(عج)، ظلم و ستم به دیار عدم سفر میکند و جای خود را به عدل و داد میسپارد و عدالت اجتماعی فراگیر میشود و ثمرة تلاش و کوشش انبیا و اولیا به پا مینشیند و همه طعم شیرین عدالت را میچشند.
بنابر آنچه که در این نوشتار ذکر شد، میتوان چنین نتیجه گرفت که زنان در برپایی عدل و قسط و برکناری ظلم و ستم میتوانند با شناساندن امام و موقعیت ایشان برای فرزندان در خانواده و جوانان و نوجوانان در مدرسه و جامعه نقش بسزایی را ایفا کنند.
حضور زنان در اولین روز ظهور به همراه 313 نفر از مردان بزرگ عالم در مکه در کنار امام(ع) نشان از نقش عظیمی است که زنان در انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) دارند. همان طور که در انقلاب اسلامی ایران، نمونههای فراوانی از زنان بافضیلت را داشتیم که در کنار همسران و فرزندان خود، سربلند ایستادند. آنان جوانانی را تحویل جامعه دادند که از طفولیت تا جوانی با ارزشها و معیارهای دینی آشنا شده بودند و در نظام خانواده، اجتماع و جامعه، با گفتار و رفتار نیک و پسندیده با لفظ شیرین عدالت مأنوس شده بودند.
نتیجه گیری
منتظران، اعم از زن و مرد در دوران غیبت کبری که دوران پنهان زیستی امام زمان(عج) است، به دلیل عدم ظهور امام و رهبر جامعه، مسئولیتهای خطیر و سنگینی دارند. از یک سو باید دغدغههای خودسازی و خود اندیشی، جهت اصلاح خویشتن داشته باشند تا از جمله منتظران راستین و واقعی امام(ع) باشند و از طرف دیگر، نسبت به افراد جامعه، احساس مسئولیت کنند، یعنی دگراندیشی و دگرسازی داشته باشند تا آحاد مردم به صورت کلی و فراگیر در راستای ظهور امام مهدی(عج) تلاش نمایند.
در عرصه زمینه سازی برای ظهور امام زمان(عج)، همة مردم (اعم از زن و مرد) دارای مسئولیت و رسالت میباشند و شاید با یک نگاه دقیقتر در این عرصه، زنان را پرمسئولیتتر ببینیم؛ زیرا برای شرکت در رخداد مهم ظهور؛ پرورش و تربیت نسل منتظر و نیز یاران خاص و عام امام(ع) را برعهده دارند.
صحنههای جامعه، خانواده، مدرسه و… عرصههایی هستند که زنان در آنها نقش سازندهای دارند و قابلیت و توان مندی آنان در آن عرصهها به منصة ظهور میرسد.
پی نوشت ها:
1. عبدالله جوادی آملی، زن در آئینه جمال و جلال (قم: نشرأسراء)، ص26.
2. (قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زکّیها، وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا( شمس، آیات 10 و9.
3. “من سرهُ اَن یکون من أصحاب القائم فلینتظر والیعمل بالورع و محاسن الاخلاق،…”.محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ترجمه جواد غفاری (تهران: کتابخانه صدوق، 1363) ص292، ب11، ج16؛ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، (قم: مؤسسه سیدة المعصومه، 1419ق) ص210.
4. “لیعدَّنَّ أَحدکُم لخروج القائم ولو سهماً فَانَّ الله إذا علِم ذلکَ بین نیّة رجوتُ لأن یُنسی فی عمره حتّی یدرکه و یکونَ من اعوانه و أنصاره. محمد باقر، مجلسی، بحارالانوار، (بیروت: دارالمعارف للمطبوعات، 1421ق). ج52، ص366.
5. یا علیُّ واعلم اَنَّ اَعجب النّاس ایماناً و اعظمهُم یقیناً قَومُ یکون فی آخرالزّمان لَم یلحقُوا النّبیّ وحجب عنهم الحجّة فآمنوا بسوادٍ علی بیاضٍ. مجلسی، پیشین، ج21، ص366؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه (تهران: کتاب فروشی اسلامیه، 1377)، ج1، ص288، باب26، ح8.
6. اَلا أخبرکم بما لا یقبل الله عزوجل من العباد عملاً الاّ به؟ فقلت بلی، فقال: “شهادة ان لا اِله اِلاّ الله و انّ محمداً عبده و رسوله….والانتظار للقائم(“. نعمانی، پیشین، ص200، باب11، ج16؛ صافی گلپایگانی، پیشین، ج3، ص210.
7. “ولکن إخوانی الّذین یأتون مِنْ بَعدکم یؤمنون بی و یحبّونی و ینصرونی و یصّدقُونی و ما رأونی؛ مجلسی، پیشین، ج52، ص132.
8. “من مات ولا یعرف امامه مات میتةً جاهلیة”. محمد کلینی، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، انتشارات گلگشت، ص377، روایت 3؛ نعمانی، پیشین، ص130: از امام صادق( به نقل از پیامبر(ص).
9. “المهدیّ طاووس اهل الجنّه. صافی گلپایگانی، پیشین، منتخب الاثر، ص185.
10. وَجهه کالقمر الدّریّ. معجم احادیث الامام مهدی (قم: مؤسسة معارف اسلامی 1411ق)، ج1، ش72.
11. کاَنَّ وجهه الکوکب الدّری. صافی گلپایگانی، پیشین، ص185.
12. “انَّما بُعثت لأتمّم مکارم الاخلاق. شیخ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، (قم: ناصرخسرو، 1376) ج10، ص333.
13. “اذ اقام قائمنا، وضع یده علی رؤوس العباد فجمع به عقولهم واکمل به اخلاقهم. مجلسی، پیشین، ج52، ص336؛ صافی گلپایگانی، پیشین، ص482.
14. “مَنْ سَرَّه اَن یکونَ مِن اَصحابِ القائم( فَلینتظرْ وَلْیَعملْ بِالوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَخلاقِ. نعمانی، پیشین، باب11، ج16.
15. “وَجعلنا مِمّن تنصر به لوئیک و تعِزُّ به نَصْر ولیّکَ. ولا تَسْتَبْدل بنا غیرُنَا فَاِنَّ استبدالک بِنا غَیرَ مَا عَلیکَ یَسیرُ وَ هُوَ عَلَیْنَا عَسیرُ.
16 . “وَاجعْلنا فی حزبه….حَتّی تَحشُرُونَا یَوْمَ القیامة فی انصاره و اعوانِهِ ومقوّیة سلطانِهِ، همان.
17. (اِنَّ اللهَ یَأمُرُ بالعدلِ والإحسان وَایتاءِ ذِی القُربی وَیَنْهَی عَنِ الْفَحْشاءِ والمُنْکَرِ وَالبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ( نحل، آیه 90.
18. (کُنْتُمْ خَیْرَ اُمَّةٍ اُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأمُرُونَ بِالمَعْروُفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر و تُؤمِنُونَ بِااللهِ(. آل عمران، آیه 110.
19. “اِنَّ اهل زمان غیبته، القائلین بِإمامته والمنتظرین لظهوره….الدّعاة الی دین الله عَزّوجل سرّاً وجهراً. شیخ صدوق، ص320.
20. اِنّ الامر بالمعروف والنّهی عن المنکر….فریضة عظیمة بها تقام الفرائض. محمدی ری شهری محمد، میزان الحکمة، ترجمة حمیدرضا شیخی (قم: دارالحدیث، 1377) جلد8، ص3706.
21.اَلمهدی واصحابُهُ…یأمروُنَ بالمعروف و یَنْهونَ عَنِ المنکر. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج51، ص47.
22. “وَلقد کانت طاعتُها مفروضة علی جمیع من خلق الله من الجنّ والانس والطّیر والبهائم والأنبیاء والملائکة…”. محمد طبری، دلائلالامامة (قم: موسسة البعثه، 1412ق)، ص106، ج34.
23. (وَاَنْ لَیْسَ لِلاِنْسانِ إِلاّ ما سَعَی(. نجم، آیه 30.
24. (یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُواَنْفُسَکُمْ وَ اَهْدیِکُمْ نَاراً( تحریم، آیه 6.
25. مرتضی مطهری، حماسة حسینی، جلد2، انتشارات صدرا، صص45 و 76.
26. المومن للمومن کالبنیان یشید بعضه بعضاً.
27. اَصحاب القائم شباب لاکهول فیهم اِلاّ مثل الکُحْل فی الْعین والملح فی الزّاد واقلُّ الزّاد اَلملح؛ نعمانی، پیشین، ص170 و مجلسی، پیشین، ج52، ص333.
28. (وَلَقَدْ اَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّناتِ وَاَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ( . حدید، آیه 25.
29. “اُبشرکم بالمهدی یبعث فی اُمّتی عَلَی اختلافٍ من النّاس و زلازلِ فَیَملأ الارضَ قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً، یرضی عنه ساکن السّماء و ساکن الاَرض….”. معجم احادیث امام مهدی(، جلد 1، ص92، ح53.
پدیدآورنده: فاطمه زهرا ستار
منبع: ویژه نامه مهدویت مرکز تخصصی مهدویت