خانه » همه » مذهبی » ترسیم فضای عمومی حکومت امام زمان(ع) در احادیث پیامبر(۲)

ترسیم فضای عمومی حکومت امام زمان(ع) در احادیث پیامبر(۲)


ترسیم فضای عمومی حکومت امام زمان(ع) در احادیث پیامبر(۲)

۱۳۹۳/۱۰/۱۸


۱۱۰ بازدید

ترسیم فضای عمومی حکومت امام زمان(ع) در احادیث پیامبر(۲)

احادیث پیرامون حضرت مهدی(ع) درابعاد مختلفی از وجود مبارک ایشان تا ظهور و حرکت در دست است. در بعضی کتب حدیثی بخش مستقلی برای این احادیث در نظر گرفته شده و در بعضی دیگر احادیث درمیان بخش‌های مختلف آمده است. وجود روایات پیرامون حضرت مهدی(ع) در میان کلمات پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز دلیل دیگری بر وجود این عقیده در منشور عقاید اسلامی و پاسخی برای منکرین آن و مدعیان نو ظهور بودن یا حتی متاخر پدید آمدن این عقیده نسبت به صدر اسلام است. در این بخش به ادامه روایات نبوی(ص) در باره حضرت مهدی(ع) طرح گردیده است.

ترسیم فضای عمومی حکومت امام زمان(ع) در احادیث پیامبر(2)

احادیث پیرامون حضرت مهدی(ع) درابعاد مختلفی از وجود مبارک ایشان تا ظهور و حرکت در دست است. در بعضی کتب حدیثی بخش مستقلی برای این احادیث در نظر گرفته شده و در بعضی دیگر احادیث درمیان بخش‌های مختلف آمده است. وجود روایات پیرامون حضرت مهدی(ع) در میان کلمات پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز دلیل دیگری بر وجود این عقیده در منشور عقاید اسلامی و پاسخی برای منکرین آن و مدعیان نو ظهور بودن یا حتی متاخر پدید آمدن این عقیده نسبت به صدر اسلام است. در این بخش به ادامه روایات نبوی(ص) در باره حضرت مهدی(ع) طرح گردیده است.

12. علامه المهدی ان یکون شدیدا علی العمال، جوادا بالمال، رحیما بالمساکین؛

مهدی نسبت به کارگزاران حکومت (در انجام وظایف و مسئولیت ها) سخت گیر است. (خطای آنان وقصور در وظایف را بر نمی‌تابد)، در امور مالی (اقتصادی) بخشنده است، وبه همه مسکینان مهربانی می‌ورزد.

13. فیفرح به… الطیر والوحوش… وتزید المیاه فی دولته و تمد الانهار… وتستخرج الکنوز…؛

(با ظهور مهدی) پرندگان و جانوران وحشی شادمان می‌شوند… آب های (آشامیدنی گوارا و سالم) در دولت او زیاد می‌گردد، رود خانه‌ها گسترش می‌یابند… و گنج ها نمایان می‌شود.

14. انَّ فی امتی المهدی… فیجیئ الیه رجل، فیقول یا مهدی! اعطنی، اعطنی… فیحثی له فی ثوبه مااستطاع ان یحمله؛

همانا مهدی در امت من است (درآغاز حکومت او گاه) فردی (به خاطر فقر و تهی دستی) نزد او می‌آید، و خواستار بخشش مالی می‌شود و می‌گوید: مهدی! ببخشای. مهدی! ببخشای. مهدی به اندازه‌ای که توان بردوش کشیدن آن را دارد به وی مال می‌دهد.

15. یخرج فی آخر امتی المهدی، یسقیه الله الغیث، وتخرج الارض نباتها… وتکثر الماشیه، و تعظم الامه…؛

سر انجام در میان امتم مهدی به حکومت می‌رسد، (در روزگار او) خدا باران های پیاپی و سودمند فرو می‌ریزد، و انواع گیاهان در زمین می‌روید… نسل چهار پایان و گونه‌های مختلف حیوانات و جانوران فزونی می‌گیرد (پس از این که در اثر آلودگی های زیست محیطی بسیاری از گونه‌های حیوانی نابود شده است) و مسلمانان (در دنیا و در میان ادیان توحیدی) شوکت و عظمت می‌یابند.

16. یخرج المهدی فی امتی، یبعثه الله غیاثا للناس؛

از میان امت من مهدی قیام می‌کند، خداوند او را برای فریاد رسی مردمان بر می‌انگیزد.

17. المهدی من ولدی… یرضی بخلافته… الطیر فی الجو…؛

مهدی از فرزندان من است، در پرتو خلافت و حکومت او پرندگان آسمان خرسند می‌گردند.

کنایه از گسترش قانون و عدالت در سراسر جهان است.

18. یکون فی امتی المهدی… فتنعَّم فیه امتی نعمةً لم یمنعوا مثلها قطّ، توتی اکلها و لاتدخر منهم شیئا، والمال یومئذ کُدوس…؛

مهدی (موعود) در امت من است… در دوران (حکومت) او مسلمانان به سطحی بی نظیر از رفاه در زندگی و برخورداری از نعمتها می‌رسند، (همۀ) خوردنیها در اختیار آنان قرار می‌گیرد، هیچ چیز (از امکانات زندگی و رفاهی) از آنان دریغ نمی‌شود، مال و ثروت در آن روزگار به صورت انبوه روی هم انباشته است. (نزد حاکمیت مرکزی اسلامی.)

19.… اِنَّ ا َهل ِ بَیتی سَیلقوُنَ بَعدی بَلاءً وَ تشَریدا ً و تطَریدا ً، حتی یأتی قوَمٌ مِن قبَل ِ المَشرِق… فَیسئَلوُن َ الخَیرِ فلا یعُطونَه، فیقاتِلون فینصُرُون فیعطون ما سأَلوا، فلا یقبلُونه حتی یدفَعُوها اِلی رَجل ٍمِن ا َهل ِ بَیتی فیملأُها قسطا ًکمَا ملأ ُها جَورا ً…؛

پس از من خاندانم با سختی ها، گریز‌ها و تعقیب ها روبه رو می‌شوند، تا این که مردمی از شرق به پا می‌خیزند… خیر (حق، عدل، اصلاحات) را خواستار می‌گردند، ولی (طاغوتان و دنیاخواران) حقوق آنان را پاس نمی‌دارند و به خواسته هایشان اهمیتی نمی‌دهند، آنگاه آنها (برای دستیابی به اهداف و آرمانهایشان) می‌ستیزند، و در جنگ پیروزی به دست می‌آورند، در این هنگام آنچه را خواهان بوده‌اند پذیرفته می‌شود، ولی آنان نمی‌پذیرند (و به نبرد ادامه می‌دهند) تا رهبری را به مردمی از اهل بیت من بسپارند، پس او دنیا را پر از عدل و داد سازد، چنانچه آنها آن را از ستم انباشته‌اند.

20. ا َفضَلُ العِبادَةِ ا ِنتِظارُ الفَرَج؛

برترین عبادت‌ها انتظار فرج است.

21. مَن کذَّبَ باِ لمَهدی فقدَکَفَر؛

هر کس مهدی را انکار کند (و ظهور او را دروغ بپندارد)، کافر است.

امام علی(ع):

…کنا عند علی فساله رجلٌ، عن المهدی، فقال علی: هیهات… فیجمع الله تعالی قوما قزع کقزع السحاب، یولف الله بین قلوبهم، لایستوحشون الی احد (ای لایخافون من احد) و لایفرحون باحد یدخل فیهم

راوی می‌گوید: نزد علی بودیم، مردی درباره مهدی از او سوال کرد. علی گفت:‌ای کاش آن زمان فرا می‌رسید… (در روزگار او) خدای متعال قومی را که همچون قطعه‌ای ابرپراکنده‌اند، گرد هم می‌آورد، دلهایشان را به هم نزدیک می‌سازد، آنان ازهیچ کس نمی‌هراسند، و از این که فردی به جمع آنان گراید، به خود نمی‌بالند…

پس از ذکر نمونه‌هایی از سخنان والای پیامبر بزرگوار اسلام و یک نمونه از سخن امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ آیندۀ بشریت و امّت اسلامی و ظهور مُصلح فاطمی مناسب است سخن یکی از محدثان بزرگ اهل سنت را یاد‌آور شویم که از نقش ایرانیان در آن دوران پرده بر می‌دارد:

حافظ ابو عبد الله گنجی شافعی، مُحّدث معروف اهل سنت، باب پنجم از کتابِ خود دربارۀ مهدی، یعنی: «البیان فی اخبار صاحب الزمان‌« را، ویژۀ همین مطلب ساخته، و آن باب را این سان عنوان کرده است: «الباب الخامس، فی ذکره نصرة اهل المشرق ِ للمهدی‌«: باب پنجم از کتاب، در بیان یاری کردن مردم مشرق است مهدی را. و در این باب، این حدیث را از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند:

یخرُجُ ا ُناسُ، مِن المَشرِق، فَیوَ طِّئوُنَ للمَهّدی سُلطا نَهُ‌؛

مردمی از مشرق قیام می‌کنند، و زمینۀ حکومت مهدی را فراهم می‌سازند.

حافظ گنجی، پس از نقل این حدیث، می‌گوید:

هذا حدیثٌ حَسَنٌ، صَحیحٌ، رَوَتهُ الثِقاتُ و الا َثباتُ، وَ ا َخَرجَهُ الحافظ ابو عبد الله بن ُ ماجةِ القزوینی، فی سُننهِ؛

این حدیث، حدیثی است حسن و صحیح، که آن را راویان موثقّ و عالمان ِ حجَّت روایت کرده‌اند. و حافظ ابن ماجۀ قزوینی، این حدیث را در کتاب سُنن (صحیح) خود آورده است.

در کتابها و مدارک شیعه نیز، این احادیث و این مضامین آمده است.

پی نوشت ها:

. جلال الدین سیوطی: الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 150.

. جلال الدین سیوطی: العرف الوردی فی اخبار المهدی، ج 21، ص 81؛ علی بن حسام الید متقی هندی: البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، ص 129، منشورات شرکه الرضوان.

. محمدبن عیسی بن سوره: الجامع الصحیح، ج 4، ص 506، ( تحقیق ابراهیم عطوه عوض)، چاپ دار الاحیاء التراث العربی؛ علی بن حسام الدین متقی هندی: کنز العمال، ج 14، ص 273، چاپ موسسه الرساله بیروت 1405؛ ماخذ پیشین.

. ابو عبدالله حاکم نیشابوری: المستدرک علی الصحیحین، ج 4، ص 601، حدیث 381/ 8673، چاپ بیروت؛ علی بن حسام الدین متقی هندی: کنزل العمال، ج 14، ص 273، چاپ پنجم، موسسه الرساله بیروت 1405.

. جلال الدین سیوطی: الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 132، ( تحقیق؛ محمدمحیی الدین).

. احمدبن حجر هیتیمی: الصواعق المحرقه، ص 162، طبع مکتبه القاهره، 1375ه‍؛ جلال الدین سیوطی: الحاوی للفتاوی، ج 2 ص 82، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1408.

. محمدبن یزید قزوینی: سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1366(حدیث 4803)، تحقیق محمد فواد عبدالباقی) چاپ التراث العربی؛ نور الدین بن ابی بکر الهیثمی: مجمع البحرین فی زوائد المعجمین، ج 4، ص 168، حدیث 4460، تحقیق محمد حسن الشافعی، طبع دار الکتب العلمیه بیروت، 1419ه‍؛ علی بن حسام الدین متقی هندی: کنز العمال، ج 14، چاپ موسسه الرساله، بیروت 1405، (حدیث 38706).

. سنن ابن ماجه، ج، ص 1366؛ ابوعبدالله الحاکم النیشابوری: المستدرک علی الصحیحین، ج4، ص 464، طبع دارلمعرفه بیروت، باشراف یوسف عبدالرحمن المرعشی؛ الحافظ الذهبی: التلخیص فی ذیل المستدرک، ج4، ص 464، دارالمعرفه؛ ابوفداء اسماعیل بن کثیر الدمشقی: نهایه‌البدایه، ج1، ص 41، داراحیاء التراث العربی.

. ابوعیسی محمّدبن عیسی بن سوره: الجامع الصحیح و هو سنن ترمذی، ج5، (تحقیق ابراهیم عطوه عوض)، ص 565، (حدیث3571)، داراحیاء التراث العربی، بیروت.

. سلیمان بن اشعث سُجستانی: سُنن، ج4، ص 106؛ علی بن حسام الدّین متقّی هندی: البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان، ص 170، (حدیث 2)، منشورات شرکة الرضوان.

. حاکم نیشابوری، مستدرک الصحیحین، ج 4، ص 554، طبع دار المعرفه، بیروت.

الحافظ الذهبی: التلخیص فی ذیل المستدرک، ج 4، ص 554، طبع دار المعرفه.

علی بن حسام الدین متقی هندی: البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، ص 144، منشورات شرکه الرضوان.

منبع: ویژه نامه “هفته وحدت”

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد