۱۳۹۸/۱۱/۱۹
–
۱۰۰۸ بازدید
سلام خسته نباشید . تهذیب نفس چیه؟ وچگونه انجام میشه؟
تزکیه و تزکی به معنای لغوی عبارت است از پاک نمودن خود و یا پاک شدن از آنچه که باید از آن پاک شد .از مهمترین اهداف پیامبران الهی تزکیه نفوس , یعنی پاک کردن مردم از زشتی ها و پلیدی ها و اخلاق زشت است . کمال روح انسان , فقط در تزکیه است ؛ همچنان که قرآن کریم می فرماید : قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها هر کس نفس خود را از گناه و بدی پاک و منزه سازد به یقین رستگار خواهد بود و هر که او را به کفر و گناه پلید گرداند البته زیانکار خواهد گشت. آری رستگاری از آن کسی است که نفس خویش را تربیت کند و رشد و نمو دهد و از آلودگی به خلق و خوی شیطانی و گناه و عصیان و کفر پاک سازد و در حقیقت مساله اصلی زندگی انسان نیز همین تزکیه است که اگر باشد سعادتمند و الا بدبخت و بینوا در حدیثی از امام باقر و امام صادق علیهما سلام در تفسیر آیه نقل شده است که فرمود : قد افلح من اطاع و خاب من عصی رستگار شد کسی که اطاعت کرد و نومید و محروم گشت کسی که عصیان نمود .
انسان به عنوان مقدمه ای برای تزکیه , ابتدا باید حقیقت خود را شناخته و بداند از کجا آمده ؟ و در کجاست ؟ و به چه مقصود آمده ؟ و به کجا میرود ؟ او باید بداند که چه موانعی بر سر راه اوست و چه زشتیهایی روی چهره اصلی او را گرفته است و سپس به مجاهده و تلاش پرداخته و روحش را از آلودگیها پاک کند . ( تزکیه )
از نظر قرآن کریم، هدف زندگی چیزی جز خداشناسی و خداپرستی و رسیدن به قرب خداوند از طریق دین داری و خالص کردن دین برای خداوند، نیست. قرآن کریم می فرماید: و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین (سوره بینه، آیه 5 ). مردم هیچ ماموریتى ندارند جز این که دستورهاى دین را مخلصانه براى خدا انجام دهند; یعنى فهمشان و عملشان براى خدا باشد و محصول اخلاص نیز لقاى الهی است. خلاصه پیام این آیه شریفه آن است که ما جز عبادت خدای متعال و قرب به او کاری در این دنیا نداریم و تنها از این طریق است که به راستی استعداد هایمان شکوفا می شود و توانایی های نهفته در وجودمان به منصه ظهور می رسد و به کمال و سعادت می رسیم.
البته مفهوم و حقیقت عبادت بسیار فراگیر است و شامل تمام فعالیت های انسان در زندگی می شود. حتی خوردن و خوابیدن و ازدواج انسان بیرون از حیطه عبادت و پرستش خداوند نیست. این آیه چه قدرزیبا است و چه قدر تکلیف انسان را روشن می کند. دلیل آن هم این است که ما مخلوق مظهر خداوند هستیم و مظهر خدا کاری جز شناخت خدا و کسب رضایت خدا و ارتباط با خدا و قرب به خداوند ندارد. البته کمال و سعادت او هم در همین رابطه با خداوند است و از همین طریق به همه چیز می رسد. حتی ارتباط با خود و ارتباط با طبیعت و جامعه نیز در همین راستا، یعنی در راستای ارتباط با خدا و پرستش او توجیه می شود.
راهکارهای تزکیه نفس:
راهکارهای فراوانی برای مبارزه با نفس و تزکیه و کسب آزادی معنوی وجود دارد که ما تنها به موارد مهم آن اشاره می نماییم.
1. خالص سازی نیت: اصلی ترین راهکار تزکیه نفس و کسب آزادی معنوی، اصلاح نیت و قبله آمال است. حقیقت تزکیه و آزادی در نیت اتفاق می افتد. هر کسی قبله آمالی دارد که هدف نهایی تمام زندگی و رفتار او در زندگی است. این قبله آمال اگر قرب به خدا باشد، همه زندگی انسان پاک می شود و در مسیر خداوند و خوبی ها قرار می گیرد و انسان به تزکیه و آزادی می رسد و اگر غیر خدا شد به طور مثال اگر انسان قبله آمال اش قدرت و ثروت شد، انسان برده و اسیر نیروهای شیطانی و نفسانی و مادی می شود و از خدا دور خواهد گشت. 2. زهد و دنیاگریزی:شناخت حقیقت دنیا و فناپذیری و سست بنیادی آن و کسب زهد و بی رغبتی نبست به امیال و آرزوها و لذت های نفسانی و دنیوی و مادی راهکار اصلی دیگری برای تزکیه نفس از حب دنیا است که ریشه همه بدی ها در زندگی انسان می باشد. الدنیا راس کل خطیئه.
البته دنیا اگر در خدمت دین و بندگی خدا باشد، اصولا دنیا نیست، بلکه دین است، اما اگر هدف را گم کند و خودمحور شود، دنیا برای دنیا، به بدترین عامل تخریب شخصیت انسان تبدیل می شود.
بنابراین دنیا دوستی و دنیاپرستی از موانع جدی راه خدا و بندگی است و تا کسی از حب دنیا تخلیه نشود، در معنویت و بندگی خدا پیشرفتی حاصل نمی کند.
امام صادق (ع ) در روایتی می فرماید: زهد نه آنست که مال دنیا را تباه کنی و نه آنکه حلال آنرا بر خود حرام گردانی . بلکه زهد آن است که اعتمادت به آنچه نزد حق است بیش از آن باشد که در نزد خودت یافت می شود. (البحار، ج 77،172،8)
و امیرالمومنین علی (ع ) می فرماید: زهد در یک آیه از قرآن بیان شده است آنجا که می فرماید: تا آنکه بخاطر از دست دادن چیزی متأسف و متأثر نشوید و بر آنچه بدستتان رسیده فرحناک نباشید. (البحار, 78/37/3) و لذا زهد و پارسایی دل بستن به امر باقی و نومید گشتن نسبت به امر فانی است، این فضیلت مهم نیز یکی از بهترین و موثرترین راه های تزکیه نفس از هواهای نفسانی و کسب آزادی معنوی می باشد.
3- رعایت تقوا و انجام وظیفه بندگی:
گناه، چیزی جز قانون گریزی و تقوا، چیزی جز قانونمداری در راه دین نیست. مسیر بندگی خدا مانند هر راه و جاده دیگری از قوانین و مقرراتی تبعیت می کند که سالک برای موفقیت و وصول به مقصد، لازم است در رعایت آنها بکوشد.
شریعت و طریقت همان قوانین و مقررات صراط مستقیم بندگی خدا است که بر هر صاحب طریقی رعایت آنها از اهم ضرورت ها محسوب می شود.
این راه دشمن بزرگی بنام شیطان دارد که قسم خورده تا مانع حرکت مومنان در صراط بندگی شود و لذا بدون تقوا و رعایت قانون شریعت و اطاعت از فرمان الهی و دستور اولیای دین، انسان به بیراهه می رود و در معرض انواع خطرات و مهالک قرار می گیرد و هرگز به مقصد نمی رسد.
خداوند در آیه ۱۰۲ و ۱۰۳ سوره آل عمران درباره کارکرد تقوا در این حوزه می فرماید: یا ایهاالذین آمنوا اتقواالله حق تقاته… و اعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید تقوای الهی را به نحو احسن و کمالی آن به جا آورید… و همگی به ریسمان الهی تمسک جویید و متفرق نشوید.
در حقیقت تقوای الهی در حالت کمالی آن تمسک به ریسمان الهی است که در روایات از آن به قرآن و عترت و سنت یاد شده است.
تمسک به ریسمان الهی و رعایت تقوی و انجام وظایف بندگی، راهکار بسیار موثری جهت تزکیه نفس از هواهای نفسانی و خودپرستی و دنیاپرستی است و عامل مهمی برای تحقق آزادی معنوی به حساب می آید.
4- تذکر و بیدار سازی نفس:
بر سالک لازم است که لااقل در هر شب و روزی مقداری ولو کم هم باشد فکر کند در اینکه آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده و بدن سالم به او عنایت کرده، این همه بسط بساط نعمت و رحمت کرده، از طرفی این همه انبیا فرستاده و کتاب ها نازل کرده و راهنمایی ها نموده و دعوت ها کرده، آیا وظیفه ی ما با این مولای مالک الملوک چیست؟
با خود خطاب کند: ای نفس شقی که سال های دراز و در پی شهوات، عمر خود را صرف کردی و چیزی جز حسرت نصیبت نشد، خوب است قدری به حال خود رحم کنی، از مالک الملوک حیا کنی و قدری در راه مقصود اصلی قدم زنی که آن موجب حیات همیشگی و سعادت دائمی است و سعادت همیشگی را مفروش به شهوات چند روزه ی فانی نکنی. (چهل حدیث حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه/ ص 6)
5- مخالفت عملی با هوای نفس:
راهکار عملی تزکیه نفس هم مخالفت و جهاد با نفس و مقاومت در برابر خواسته های آن است. به این صورت که هرگاه دید نفس اماره او را به افراط و تفریط و بدی ها دعوت می کند، در مقابل اش مقاومت نماید و با خواسته های بی جای آن به مخالفت برخیزد و برعکس عمل کند.
شما گاهی از خواب بیدار می شوید و مثلا هنگام نماز است یا هنگام نماز شب است، اینجا فورا دچار تضاد می شوید، عقلتان می گوید: وقت نماز اول وقت است و بیدار شو و نماز بخوان و خدای را از خودت خوشنود نما، ولی نفس می گوید: فعلا بخواب و از خواب لذت ببر، خواب مزه می دهد، وقت نماز طولانی است، حالا می خوانی دیر نمی شود، اینجا انسان می ماند به عقلش گوش کند یا هوای نفس اش، خوب کسی که در حال تزکیه و کسب آزادی باشد باید به عقل اش توجه نماید و با نفس به جهاد و مبارزه ومخالفت بپردازد.
على(ع) مى فرماید: غالب الهوى مُغالبَةُ الخصم خصمه و حاربه محاربة العدوّ عدوه لعلّک تملکه – بر هواى نفس خود غلبه کن، چنان که دشمن بر دشمن غلبه مى کند، و با او بجنگ، چنان که دشمن با دشمن مى جنگد، شاید نفس خود را مهار کنى (غرر الحکم، ص 509)
این یک نمونه از درگیری های عقل و نفس بود که مثال زدیم، نمونه ها و مصادیق فراوانی در زندگی انسان هر لحظه اتفاق می افتد که درست عمل کردن و مخالفت و مقاومت در برابر هوای نفس، عامل مهمی برای تزکیه و کسب آزادی معنوی خواهد بود.
6- جایگزینی لذت ها:
هوای نفس از جهتی مانند هوای داخل یک بطری است. برای تخلیه هوای یک بطری حتما باید راهی برای دخول هوای خارج به درون آن و جایگزینی باشد، وگرنه دچار خلع خواهد شد.
برای تخلیه نفس از هوای نفسانی و لذت جویی های افراطی مادی باید به جای آن هوای خداوند و خوبی ها و لذت های خداپسند و معنوی جایگزین شود و گرنه تا وقتی که این هواها یکّه تاز میدان نفس ما هستند کاری نمیتوان کرد؛ بلکه، در برابر آنها مغلوب میشویم و مقاومت کردن میسور نیست.
به طور مثال وقتی نفس شما با لذت موسیقی حرام انس گرفت و عادت کرد به تدریج لذت های معنوی برایش ناخوش آیند می شود، در این صورت اگر بخواهد تزکیه کند و خود را از اسارت نفس رها نماید، چاره ای جز این ندارد که تا مدتی از لذت های نامشروع دوری نماید و سعی کند از موسیقی و چیزهای حلال لذت ببرد تا ذائقه اش دوباره بازسازی شود و لذت حلال جای لذت حرام را بگیرد.
7- کم گویی، کم خوری و کم خوابی:
از مهمترین عوامل تزکیه نفس و آزاد سازی روح و نورانیت قلب سالک، کم گویی، کم خوری و کم خوابی است. سالک باید با خود تمرین کند تا سکوت و کم گویی ملکه نفس او شود.
و نیز لازم است خواب او یک چهارم مجموع ساعت های شبانه روز او باشد، یعنی فقط شش ساعت بخوابد و کسی که خیلی خسته است می تواند یک ساعت بیشتر بخوابد.
غذا نخورد مگر اینکه احساس گرسنگی شدید کند و دست از غذا بکشد در حالی که هنوز اشتها دارد.
به عبارت دیگر معده خود را از غذا سنگین نکند و از خوردن تنقلات مثل تخمه و مانند آن خودداری کند و چیزی مابین وعده های غذایی نخورد.
8- مرابطه با نفس:
ارتباط با نفس مراحلی دارد که اشاره می کنیم:
اول : مشارطه است، هنگام مشارطه هر روز صبح موقع بیدار شدن از خواب است و آن اینگونه است که برنامه عملی خود یعنی آنچه که قرار است از صبح تا شب انجام بدهد و یا ترک کند را به خود عرضه دارد و سپس آن را در جدولی بنویسد و یا اینکه به ذهن بسپارد و با نفس خود شرط ببندد که به کامل ترین نحوی آن را بجا بیاورد.
دوم : مراقبه است، یعنی سالک در طول ساعات روز از چیزهایی که هنگام صبح بر خود عرضه و شرط کرده مراقبت کند. چرا که مشارطه بدون مراقبه همیشگی فایده ندارد.
سوم : محاسبه قبل از خواب است. این کار برای آن است که ببیند آیا به آنچه بر خود واجب کرده بود عمل کرده یا نه. به این ترتیب اگر جدول عملش کامل بود باید خدا را شکر کند که چنین توفیقی داشته و اگر ناقص بود نوبت به مواخذه و کیفر نفس می رسد.
چهارم. مواخذه است، یعنی اولا قضای کارهایی که انجام نداده نقصان خود را جبران کند، اگر تدارک آن به وسیله قضا کردن باشد، مانند قضا شدن نماز واجب یا مستحبی، و گاهی ممکن است راه تدارک، طلب حلالیت باشد، چنانچه موضوع حق الناس اینطور است، مثل غصب مال دیگری یا غیبت کردن و مانند آن.
و گاهی تدارک کردن گذشته ها کار بیشتری می طلبد، مثلا آنکه نفس خود را به روزه یا انفاق یا توبه مجدد و گریه و استغفار آزار بدهد و بدین ترتیب خودش را با دست خودش به چیزهایی که با درجه ارتکاب جرمش تناسب دارد، تنبیه و ادب کند.
سالک اگر برای مدتی پی در پی به این دستورالعمل پای بند شود، به زودی خواهد دید که چگونه ترک گناهان و انجام واجبات برای او آسان می گردد و این دستور حتی نسبت به غیر مبتدی ها هم صادق است.
آینه دل چون شود صافی و پاک – نقش ها بینی برون از آب و خاک
هم ببینی نقش و هم نقّاش را – فرش دولت را و هم فراش را
در پایان متذکر می شویم که تمامی آموزه های دینی و ارزش های اخلاقی و ایمانی و احکام عملی و عبادی هر یک به نحوی در تزکیه نفس و آزاد سازی روح انسان از اسارت و بندگی غیر خدا موثر هستند و ما تنها به گوشه ای از عوامل اشاره کردیم. منتظر مکاتبه بعدی شما هستیم.
انسان به عنوان مقدمه ای برای تزکیه , ابتدا باید حقیقت خود را شناخته و بداند از کجا آمده ؟ و در کجاست ؟ و به چه مقصود آمده ؟ و به کجا میرود ؟ او باید بداند که چه موانعی بر سر راه اوست و چه زشتیهایی روی چهره اصلی او را گرفته است و سپس به مجاهده و تلاش پرداخته و روحش را از آلودگیها پاک کند . ( تزکیه )
از نظر قرآن کریم، هدف زندگی چیزی جز خداشناسی و خداپرستی و رسیدن به قرب خداوند از طریق دین داری و خالص کردن دین برای خداوند، نیست. قرآن کریم می فرماید: و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین (سوره بینه، آیه 5 ). مردم هیچ ماموریتى ندارند جز این که دستورهاى دین را مخلصانه براى خدا انجام دهند; یعنى فهمشان و عملشان براى خدا باشد و محصول اخلاص نیز لقاى الهی است. خلاصه پیام این آیه شریفه آن است که ما جز عبادت خدای متعال و قرب به او کاری در این دنیا نداریم و تنها از این طریق است که به راستی استعداد هایمان شکوفا می شود و توانایی های نهفته در وجودمان به منصه ظهور می رسد و به کمال و سعادت می رسیم.
البته مفهوم و حقیقت عبادت بسیار فراگیر است و شامل تمام فعالیت های انسان در زندگی می شود. حتی خوردن و خوابیدن و ازدواج انسان بیرون از حیطه عبادت و پرستش خداوند نیست. این آیه چه قدرزیبا است و چه قدر تکلیف انسان را روشن می کند. دلیل آن هم این است که ما مخلوق مظهر خداوند هستیم و مظهر خدا کاری جز شناخت خدا و کسب رضایت خدا و ارتباط با خدا و قرب به خداوند ندارد. البته کمال و سعادت او هم در همین رابطه با خداوند است و از همین طریق به همه چیز می رسد. حتی ارتباط با خود و ارتباط با طبیعت و جامعه نیز در همین راستا، یعنی در راستای ارتباط با خدا و پرستش او توجیه می شود.
راهکارهای تزکیه نفس:
راهکارهای فراوانی برای مبارزه با نفس و تزکیه و کسب آزادی معنوی وجود دارد که ما تنها به موارد مهم آن اشاره می نماییم.
1. خالص سازی نیت: اصلی ترین راهکار تزکیه نفس و کسب آزادی معنوی، اصلاح نیت و قبله آمال است. حقیقت تزکیه و آزادی در نیت اتفاق می افتد. هر کسی قبله آمالی دارد که هدف نهایی تمام زندگی و رفتار او در زندگی است. این قبله آمال اگر قرب به خدا باشد، همه زندگی انسان پاک می شود و در مسیر خداوند و خوبی ها قرار می گیرد و انسان به تزکیه و آزادی می رسد و اگر غیر خدا شد به طور مثال اگر انسان قبله آمال اش قدرت و ثروت شد، انسان برده و اسیر نیروهای شیطانی و نفسانی و مادی می شود و از خدا دور خواهد گشت. 2. زهد و دنیاگریزی:شناخت حقیقت دنیا و فناپذیری و سست بنیادی آن و کسب زهد و بی رغبتی نبست به امیال و آرزوها و لذت های نفسانی و دنیوی و مادی راهکار اصلی دیگری برای تزکیه نفس از حب دنیا است که ریشه همه بدی ها در زندگی انسان می باشد. الدنیا راس کل خطیئه.
البته دنیا اگر در خدمت دین و بندگی خدا باشد، اصولا دنیا نیست، بلکه دین است، اما اگر هدف را گم کند و خودمحور شود، دنیا برای دنیا، به بدترین عامل تخریب شخصیت انسان تبدیل می شود.
بنابراین دنیا دوستی و دنیاپرستی از موانع جدی راه خدا و بندگی است و تا کسی از حب دنیا تخلیه نشود، در معنویت و بندگی خدا پیشرفتی حاصل نمی کند.
امام صادق (ع ) در روایتی می فرماید: زهد نه آنست که مال دنیا را تباه کنی و نه آنکه حلال آنرا بر خود حرام گردانی . بلکه زهد آن است که اعتمادت به آنچه نزد حق است بیش از آن باشد که در نزد خودت یافت می شود. (البحار، ج 77،172،8)
و امیرالمومنین علی (ع ) می فرماید: زهد در یک آیه از قرآن بیان شده است آنجا که می فرماید: تا آنکه بخاطر از دست دادن چیزی متأسف و متأثر نشوید و بر آنچه بدستتان رسیده فرحناک نباشید. (البحار, 78/37/3) و لذا زهد و پارسایی دل بستن به امر باقی و نومید گشتن نسبت به امر فانی است، این فضیلت مهم نیز یکی از بهترین و موثرترین راه های تزکیه نفس از هواهای نفسانی و کسب آزادی معنوی می باشد.
3- رعایت تقوا و انجام وظیفه بندگی:
گناه، چیزی جز قانون گریزی و تقوا، چیزی جز قانونمداری در راه دین نیست. مسیر بندگی خدا مانند هر راه و جاده دیگری از قوانین و مقرراتی تبعیت می کند که سالک برای موفقیت و وصول به مقصد، لازم است در رعایت آنها بکوشد.
شریعت و طریقت همان قوانین و مقررات صراط مستقیم بندگی خدا است که بر هر صاحب طریقی رعایت آنها از اهم ضرورت ها محسوب می شود.
این راه دشمن بزرگی بنام شیطان دارد که قسم خورده تا مانع حرکت مومنان در صراط بندگی شود و لذا بدون تقوا و رعایت قانون شریعت و اطاعت از فرمان الهی و دستور اولیای دین، انسان به بیراهه می رود و در معرض انواع خطرات و مهالک قرار می گیرد و هرگز به مقصد نمی رسد.
خداوند در آیه ۱۰۲ و ۱۰۳ سوره آل عمران درباره کارکرد تقوا در این حوزه می فرماید: یا ایهاالذین آمنوا اتقواالله حق تقاته… و اعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید تقوای الهی را به نحو احسن و کمالی آن به جا آورید… و همگی به ریسمان الهی تمسک جویید و متفرق نشوید.
در حقیقت تقوای الهی در حالت کمالی آن تمسک به ریسمان الهی است که در روایات از آن به قرآن و عترت و سنت یاد شده است.
تمسک به ریسمان الهی و رعایت تقوی و انجام وظایف بندگی، راهکار بسیار موثری جهت تزکیه نفس از هواهای نفسانی و خودپرستی و دنیاپرستی است و عامل مهمی برای تحقق آزادی معنوی به حساب می آید.
4- تذکر و بیدار سازی نفس:
بر سالک لازم است که لااقل در هر شب و روزی مقداری ولو کم هم باشد فکر کند در اینکه آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده و بدن سالم به او عنایت کرده، این همه بسط بساط نعمت و رحمت کرده، از طرفی این همه انبیا فرستاده و کتاب ها نازل کرده و راهنمایی ها نموده و دعوت ها کرده، آیا وظیفه ی ما با این مولای مالک الملوک چیست؟
با خود خطاب کند: ای نفس شقی که سال های دراز و در پی شهوات، عمر خود را صرف کردی و چیزی جز حسرت نصیبت نشد، خوب است قدری به حال خود رحم کنی، از مالک الملوک حیا کنی و قدری در راه مقصود اصلی قدم زنی که آن موجب حیات همیشگی و سعادت دائمی است و سعادت همیشگی را مفروش به شهوات چند روزه ی فانی نکنی. (چهل حدیث حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه/ ص 6)
5- مخالفت عملی با هوای نفس:
راهکار عملی تزکیه نفس هم مخالفت و جهاد با نفس و مقاومت در برابر خواسته های آن است. به این صورت که هرگاه دید نفس اماره او را به افراط و تفریط و بدی ها دعوت می کند، در مقابل اش مقاومت نماید و با خواسته های بی جای آن به مخالفت برخیزد و برعکس عمل کند.
شما گاهی از خواب بیدار می شوید و مثلا هنگام نماز است یا هنگام نماز شب است، اینجا فورا دچار تضاد می شوید، عقلتان می گوید: وقت نماز اول وقت است و بیدار شو و نماز بخوان و خدای را از خودت خوشنود نما، ولی نفس می گوید: فعلا بخواب و از خواب لذت ببر، خواب مزه می دهد، وقت نماز طولانی است، حالا می خوانی دیر نمی شود، اینجا انسان می ماند به عقلش گوش کند یا هوای نفس اش، خوب کسی که در حال تزکیه و کسب آزادی باشد باید به عقل اش توجه نماید و با نفس به جهاد و مبارزه ومخالفت بپردازد.
على(ع) مى فرماید: غالب الهوى مُغالبَةُ الخصم خصمه و حاربه محاربة العدوّ عدوه لعلّک تملکه – بر هواى نفس خود غلبه کن، چنان که دشمن بر دشمن غلبه مى کند، و با او بجنگ، چنان که دشمن با دشمن مى جنگد، شاید نفس خود را مهار کنى (غرر الحکم، ص 509)
این یک نمونه از درگیری های عقل و نفس بود که مثال زدیم، نمونه ها و مصادیق فراوانی در زندگی انسان هر لحظه اتفاق می افتد که درست عمل کردن و مخالفت و مقاومت در برابر هوای نفس، عامل مهمی برای تزکیه و کسب آزادی معنوی خواهد بود.
6- جایگزینی لذت ها:
هوای نفس از جهتی مانند هوای داخل یک بطری است. برای تخلیه هوای یک بطری حتما باید راهی برای دخول هوای خارج به درون آن و جایگزینی باشد، وگرنه دچار خلع خواهد شد.
برای تخلیه نفس از هوای نفسانی و لذت جویی های افراطی مادی باید به جای آن هوای خداوند و خوبی ها و لذت های خداپسند و معنوی جایگزین شود و گرنه تا وقتی که این هواها یکّه تاز میدان نفس ما هستند کاری نمیتوان کرد؛ بلکه، در برابر آنها مغلوب میشویم و مقاومت کردن میسور نیست.
به طور مثال وقتی نفس شما با لذت موسیقی حرام انس گرفت و عادت کرد به تدریج لذت های معنوی برایش ناخوش آیند می شود، در این صورت اگر بخواهد تزکیه کند و خود را از اسارت نفس رها نماید، چاره ای جز این ندارد که تا مدتی از لذت های نامشروع دوری نماید و سعی کند از موسیقی و چیزهای حلال لذت ببرد تا ذائقه اش دوباره بازسازی شود و لذت حلال جای لذت حرام را بگیرد.
7- کم گویی، کم خوری و کم خوابی:
از مهمترین عوامل تزکیه نفس و آزاد سازی روح و نورانیت قلب سالک، کم گویی، کم خوری و کم خوابی است. سالک باید با خود تمرین کند تا سکوت و کم گویی ملکه نفس او شود.
و نیز لازم است خواب او یک چهارم مجموع ساعت های شبانه روز او باشد، یعنی فقط شش ساعت بخوابد و کسی که خیلی خسته است می تواند یک ساعت بیشتر بخوابد.
غذا نخورد مگر اینکه احساس گرسنگی شدید کند و دست از غذا بکشد در حالی که هنوز اشتها دارد.
به عبارت دیگر معده خود را از غذا سنگین نکند و از خوردن تنقلات مثل تخمه و مانند آن خودداری کند و چیزی مابین وعده های غذایی نخورد.
8- مرابطه با نفس:
ارتباط با نفس مراحلی دارد که اشاره می کنیم:
اول : مشارطه است، هنگام مشارطه هر روز صبح موقع بیدار شدن از خواب است و آن اینگونه است که برنامه عملی خود یعنی آنچه که قرار است از صبح تا شب انجام بدهد و یا ترک کند را به خود عرضه دارد و سپس آن را در جدولی بنویسد و یا اینکه به ذهن بسپارد و با نفس خود شرط ببندد که به کامل ترین نحوی آن را بجا بیاورد.
دوم : مراقبه است، یعنی سالک در طول ساعات روز از چیزهایی که هنگام صبح بر خود عرضه و شرط کرده مراقبت کند. چرا که مشارطه بدون مراقبه همیشگی فایده ندارد.
سوم : محاسبه قبل از خواب است. این کار برای آن است که ببیند آیا به آنچه بر خود واجب کرده بود عمل کرده یا نه. به این ترتیب اگر جدول عملش کامل بود باید خدا را شکر کند که چنین توفیقی داشته و اگر ناقص بود نوبت به مواخذه و کیفر نفس می رسد.
چهارم. مواخذه است، یعنی اولا قضای کارهایی که انجام نداده نقصان خود را جبران کند، اگر تدارک آن به وسیله قضا کردن باشد، مانند قضا شدن نماز واجب یا مستحبی، و گاهی ممکن است راه تدارک، طلب حلالیت باشد، چنانچه موضوع حق الناس اینطور است، مثل غصب مال دیگری یا غیبت کردن و مانند آن.
و گاهی تدارک کردن گذشته ها کار بیشتری می طلبد، مثلا آنکه نفس خود را به روزه یا انفاق یا توبه مجدد و گریه و استغفار آزار بدهد و بدین ترتیب خودش را با دست خودش به چیزهایی که با درجه ارتکاب جرمش تناسب دارد، تنبیه و ادب کند.
سالک اگر برای مدتی پی در پی به این دستورالعمل پای بند شود، به زودی خواهد دید که چگونه ترک گناهان و انجام واجبات برای او آسان می گردد و این دستور حتی نسبت به غیر مبتدی ها هم صادق است.
آینه دل چون شود صافی و پاک – نقش ها بینی برون از آب و خاک
هم ببینی نقش و هم نقّاش را – فرش دولت را و هم فراش را
در پایان متذکر می شویم که تمامی آموزه های دینی و ارزش های اخلاقی و ایمانی و احکام عملی و عبادی هر یک به نحوی در تزکیه نفس و آزاد سازی روح انسان از اسارت و بندگی غیر خدا موثر هستند و ما تنها به گوشه ای از عوامل اشاره کردیم. منتظر مکاتبه بعدی شما هستیم.