۱۳۹۲/۱۰/۳۰
–
۲۲۲ بازدید
من فکر می کنم شیطان بیش از اونکه بر اعمال من تاثیر بگذاره روی افکار من مسلطه. یعنی من خیلی خیلی بیشتر از اون مقدار گناهی که می کنم به گناه فکر می کنم ولی عمل نمی کنم.میخوام بدونم راه حل و دلیلش چیه.اینکه فکر خیر از خیر بهتر و فکر شر از شر بدتره یعنی چه ؟
این گونه از افکار، وسوسه های شیطانی است واین گونه از وساوس، برای سست کردن پایه های ایمان نسبت به خدا و اهل بیت علیهم السلام در ذهن خدا پرستان وشیعیان ومریدان اهل بیت علیهم السلام می آید! لذا تا آنجا که می توانید از این گونه وسوسه ها به خدا واهل بیت پناه ببرید و برای رهایی از شر چنین اندیشه هایی متوسل به خود خدا واهل بیت شوید !
سعی کنید که آن کاری که برای شیطان خوشایند است انجام ندهید چون او توانسته بر شما وافکار واعمالتان غلبه کند؛ به این ترتیب که: اولا در فکروذهن شما افکاری را که خواسته القاء کرده ، اگر مطالبی را که می گوییم به کار ببندید انشاالله دیگر افکار شیطانی به سراغتان نخواهد آمد! اما مطالب زیررا بادقت مطالعه کنید وسعی در انجام امور گفته شده بنمایید!
کسب تقوی بهترین راه مقابله با شیطان!
هر کس در هر مرحله ای از ایمان و در هر سن و سال گاه گرفتار وسوسه های شیطانی می گردد . گاه در خود احساس می کند که نیروی محرک شدیدی در درون جانش آشکار شده و او را به سوی گناه دعوت می کند . وسوسه ها و تحریک ها مسلماً در سنین جوانی بیش تر است .تنها راه نجات از آلودگی ها در چنین شرایط سختی ،فراهم ساختن سرمایه تقوا است.(1)
خداوند در قرآن کریم می فرماید: إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون ؛(2)پرهیزکاران هنگامی که گرفتار وسوس های شیطان می شوند، به یاد خدا و پاداش و کیفر او می افتند و در پر تو یاد او حق را می بینند و بینا می گردند.
وسوسه های نفس و شیطان همانند میکروب های بیماری زا هستند که در همه وجود دارند، ولی در بنیه ها و جسم های ضعیف می توانند فعالیت کنند. اما آن هایی که جسم سالم و نیرومند و قوی دارند ،بر میکروب ها غلبه می کنند و این در حالی است که گنهکاران برادران شیطان و در دام او گرفتارند. (3)
برای رویارویی با وسوسههای شیطانی، ابتدا باید دشمن و راههای نفوذ او را شناخت . وی را مهار کرد و سپس او را به عقب راند و در گام های نهایی به اسارت کشید. همچنین باید از محیط آلوده و همنشین بد دوری جست ،زیرا این دو، جز عوامل و راه نفوذ شیطان ،به درون انسان هستند،و برای گمراهی انسان نقش بسزایی دارند.
با توجه به این مقدمه راه های مبارزه با وساوس شیطانی عبارتند از:
1- نگهبانی و مراقبت:
شیطان با جان ما سر و کار دارد. از این رو باید از آن حراست کنیم. راههای مراقبت عبارتند از:
أ) تقوا پیشگی: قرآن مجید تقوا را لباسی بر اندام جان آدمی میداند که آن را به خوبی میپوشاند و حفظ میکند: «لباس التّقوی ذلک خیر؛(4) بهترین جامه، تقوا است» . امام علی علیه السلام تقوا را دژی نفوذ ناپذیر میداند که رخنه ای در آن ممکن نیست.(5)
ب) کنترل اعضا و جوارح: زبان، چشم، گوش، فکر و همة اعضا و جوارح، درهای ورودی به قلباند. پس باید این ها را کنترل کرد.
ج) محاسبه: بعد از کنترل نوبت به محاسبه میرسد، یعنی برای جبران ضعف ها و برنامهریزی برای آینده ارزیابی لازم است.
2- واکنش مناسب:
در برابر هر وسوسه ای باید واکنش مناسب صورت گیرد.
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «دشمنان تو از جن، ابلیس و سپاهیان او است. پس اگر نزد تو آمد و گفت: فرزندت مُرد، به خود بگو: زندگان برای مردن آفریده شده اند. اگر آمد و گفت: مال تو از دست رفت، بگو: ستایش خدای را که میدهد و میگیرد و زکات را از من برد. اگر آمد و گفت: مردم به تو ستم میکنند، ولی تو ستم نمیکنی بگو: روز قیامت آنان که ستم کردند گرفتارند. اگر آمد و گفت: چه قدر نیکی میکنی، بگو: گناهان من بیش از نیکی های من است. اگر آمد و گفت: چه قدر نماز میگزاری بگو: غفلت من از نمازهایم بیش تر است. اگر آمد و گفت: چه قدر بخشش میکنی، بگو آن قدر که میگیرم، از آن چه میبخشم زیادتر است. اگر گفت: چه قدر به تو ستم میکنند بگو: من بیش تر ستم کرده ام. اگر گفت: چه قدر برای خدا کار میکنی، بگو: چه بسیار معصیت ها کرده ام».(6)
3- استعاذه:
در برابر هجوم وسوسه های شیطان، لازم است به پناهگاهی مطمئن پناه ببرید و آن توجه به خدا و یاد او است. قرآن مجید میفرماید: «اگر از شیطان وسوسه ای به تو رسد، به خدا پناه ببر که او شنوای دانا است».(7)
4- مجهز شدن به تجهیزات:
در برابر تهاجم وسیع شیطان، باید در میدان کارزار، همواره مسلح باشیم. برخی از تجهیزات در حدیث پیامبر اکرم(ص) مطرح شده است. حضرت میفرماید: «آیا شما را آگاه کنم بر کاری که اگر انجام دادید، شیطان از شما فاصله میگیرد، به اندازة فاصله مشرق تا مغرب؟ گفتند: آری. فرمود: روزه صورت شیطان را سیاه میکند . صدقه، کمرش را میشکند. دوستی برای خدا و کمک برای عمل صالح، پشت او را میبُرد . استغفار، بند دلش را میبرد».(8)
5- آشنایی با دام های شیطان:
برای رهایی از وساوس شیطانی باید مواظب دام های او بود. یکی از دام های خطرناک شیطانی، دوستی دنیا است.
امام علی علیه السلام میفرماید: «از دنیا حذر کن، زیرا دام شیطان و جایگاه فساد ایمان است».(9) دام دیگر که از مهم ترین ابزار کار شیطان به شمار میرود، هواپرستی است، زیرا تا پایگاهی درون انسان وجود نداشته باشد، شیطان قدرت بر وسوسهگری ندارد. شیطان خواسته های نفسانی انسان را تأیید میکند. قرآن مجید میفرماید: «تو هرگز بر بندگان من تسلط نخواهی یافت ،مگر گمراهانی که از تو پیروی میکنند».(10) بندة خدا تابع هوا و هوس نیست و خواست خدا را مقدّم میدارد. یکی دیگر از دام های شیطانبرای مردان ، زنان و غضب است.
امام علی علیه السلام میفرماید: «برای شیطان کمندی بزرگ تر از خشم و زنان نیست».(11) منظور از این سخن، زیر سؤال بردن شخصیت زن نیست، بلکه منظور آن است که از طریق اختلاط با زن و ارتباط نامشروع با وی، و جذابیتی که جنس مخالف دارد، شیطان مردم را میفریبد، همانگونه که از طریق مال و زینت دنیا که ذاتاً بد نیستند، وارد میشود. همچنین خشم و غضب و تصمیمها از روی غضب که غالباً بر مردان مستولی میشود.
حدیثی از امام صادق علیه السلام : از امام صادق علیه السلام و او از پدرانش از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت میکند که آن حضرت روزی به اصحاب خود فرمود: آیا میخواهید شما را به چیزی خبر دهم که شما را همانند دوری مغرب از مشرق، از شیطان دور سازد؟ یاران گفتند: آری. فرمود: روزه گرفتن روی شیطان را سیاه میکند و صدقه کمر شیطان را میشکند و دوستی برای خدا و استمداد از عمل صالح، پشت و پشتوانه شیطان را قطع میکند و استغفار شاهرگ شیطان را میبرد و برای هر چیزی زکات و عامل پاک سازی است، پاک سازی بدن، روزه است. (فروع کافی، ج4، ص62.)
برخی از امور دیگر نیز در مخالفت با وسوسه های شیطان مؤثر است:
1- انجام واجبات وترک محرمات وانجام یک سری مستحبات ،مثلاً همیشه با وضو بودن و زبان را به ذکر، مخصوصاً «لا حول و لا قوة الاّ باللَّه العلی العظیم» عادت دادن. نیز خواندن قرآن در اوقات مختلف.
2- خود را از بیکاری، تنهایی و عوامل وسوسه انگیز دور نگه داشتن.
3- ذهن را همواره به امور ارزشمند متوجه ساختن و عادت دادن.
4- مطالعه و تفکر دربارة خدا و قیامت.
5- به طور منظم ،مثلاً هفتگی به زیارت اهل قبور رفتن و نسبت به عاقبت خود و احوال پس از مرگ اندیشیدن.
6- شرکت کردن در مراسم دینی و فعالیت جدی در مسائل فرهنگی اجتماعی و نماز را با توجه و به جماعت و اول وقت و با حضور قلب خواندن.
7- شرکت در مراسم عزاداری ویا جشن اهل بیت علیهم السلام
پینوشت ها:
1.آیت الله مکارم شیرازی ،تفسیر نمونه ، ج 7 ، ص 66 ،دارالکتب الاسلامیة،تهران،1374ش
2.اعراف(7) ،آیه201
3.تفسیر نمونه ، ج 7 ، ص 67.
4. اعراف (7) آیه 26.
5. نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه 157.
6. شیخ عباس قمی،سفینة البحار، ج 1، ص 100.دارالاسوة،تهران،1422ق
7. اعراف ، آیه 200.
8.شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج 2، ص 64.دارالاسوة،تهران،1422ق
9. شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ، ج 2، ص 279.دانشگاه تهران ،تهران 1366ش
10. حجر (15 ) آیه 42.
11. شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ،ج 5 ،ص83.