طلسمات

خانه » همه » مذهبی » تعامل اهل کتاب با اسلام

تعامل اهل کتاب با اسلام

از ویژگیهای قرآن مراعات انصاف در توصیفها و دسته‌بندیهاست. به رغم آن‌که اهل کتاب بر اثر لجاجت ، رخدادهایی تلخ از خود در تاریخ اسلام به یادگار گذاشتند قرآن همه آنان را یکسان و همسان نمی‌شمارد: «لَیسوا سَواءً»، (۱) بلکه دسته‌ای از ایشان را مؤمن خوانده، می‌ستاید و بیش‌تر آنان را فاسق دانسته، نکوهش می‌کند: «قُل‌یاَهلَ الکِتبِ… واَنَّ اَکثَرَکُم فسِقون». (۲) صالحان اهل کتاب به سبب برخورداری از پاره‌ای صفات نیک مورد ستایش قرار گرفته‌اند؛ از جمله:در آیات (51 ـ 55) سوره «قصص» می خوانیم: «وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ * الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ یُؤْمِنُونَ * وَ إِذا یُتْلى عَلَیْهِمْ قالُوا آمَنّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا إِنّا کُنّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِینَ * أُولئِکَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ بِما صَبَرُوا وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ * وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَکُمْ أَعْمالُکُمْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ لانَبْتَغِی الْجاهِلِینَ»؛ (ما آیات قرآن را یکى پس از دیگرى براى آنان آوردیم شاید متذکر شوند! * کسانى که قبلاً کتاب آسمانى به آنان داده ایم به آن (= قرآن) ایمان مى آورند! * و هنگامى که بر آنان خوانده مى شود مى گویند: «به آن ایمان آوردیم؛ اینها همه حق است و از سوى پروردگار ماست؛ ما پیش از این هم مسلمان بودیم»! * آنها کسانى هستند که به خاطر شکیبائیشان، اجر و پاداششان را دو بار دریافت مى دارند؛ و به وسیله نیکى ها بدى ها را دفع مى کنند؛ و از آنچه به آنان روزى داده ایم انفاق مى نمایند. * و هر گاه سخن لغو و بیهوده بشنوند، از آن روى مى گردانند و مى گویند: «اعمال ما از آن ماست و اعمال شما از آن خودتان؛ سلام بر شما (سلام وداع)؛ ما خواهان جاهلان نیستیم»!)
در موردِ شأن نزول آیه فوق، مفسران و راویان خبر روایاتِ گوناگونى نقل کرده اند که قدرِ مشترکِ همه آنها یک چیز است، و آن: ایمان آوردن گروهى از علماى «یهود» و «نصارى» و افراد پاکدل، به آیات قرآن و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است.
از «سعید بن جبیر» نقل شده: این آیات، درباره هفتاد نفر از کشیش هاى مسیحى نازل شده است که «نجاشى» آنها را براى تحقیق، از «حبشه» به «مکّه» فرستاد، هنگامى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) سوره «یس» را براى آنها تلاوت کرد، اشک شوق ریختند و اسلام آوردند.(3)
بعضى دیگر گفته اند: این آیات، درباره جمعى از نصاراى «نجران» (شهرى است در شمال یمن) نازل شده، که نزد پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) آمدند و آیات قرآن را شنیدند و ایمان آوردند.(4)
بعضى دیگر، آن را در مورد «نجاشى» و یارانش مى دانند.(5)
و بعضى، نزولِ آن را درباره «سلمان فارسى»، و جمعى از علماى «یهود»، مانندِ «عبداللّه بن سلام» و «تمیم الدارى» و «جارود عبدى» دانسته اند.(6)
و بالاخره، بعضى نیز آن را اشاره به چهل نفر از علما و روشن ضمیرانِ مسیحى مى دانند که سى و دو نفرشان از «حبشه» با «جعفر بن ابیطالب» به «مدینه» آمدند، و هشت نفر از «شام» که در میان آنها «بحیرا» راهب معروف شامى بود.(7)
البته روایاتِ سه گانه نخست، متناسب با نزول این آیات در «مکّه» است، و گفتارِ کسانى که معتقدند تمام این سوره مکّى است را تأیید مى کند، ولى روایتِ چهارم و پنجم، دلیل بر این است که این چند آیه، استثنائاً در «مدینه» نازل شده، و گواهى است بر قول کسانى که آنها را «مدنى» مى دانند.
به هر حال این آیات، شاهدِ گویایى است بر این که، گروهى از دانشمندان اهل کتاب با شنیدن آیات قرآن اسلام را پذیرا شدند؛ زیرا ممکن نبود پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین چیزى را بگوید در حالى که، کسى از اهل کتاب به او ایمان نیاورده باشد؛ چرا که مشرکان فوراً به نفى و انکار برمى خاستند و جار و جنجال به راه مى انداختند.(8)
به هر حال، آنچه میان همگی عالمان به عنوان نقطه اتفاق دیده می‌شود، آن است که برخورد اسلام با اهل کتاب دست کم در حیات این جهانی، برخوردی توأم با صلح و احترام متقابل می‌تواند باشد. حتی مظاهر خداجویی در دین اهل کتاب نیز، از سوی قرآن کریم مورد تکریم قرار گرفته است؛ در این باره باید به آیه‌ای اشاره کرد که در آن، صومعه‌ها و معابد اهل کتاب در کنار مساجد یاد شده، و بر این نکته تکیه شده است که همگی این مکان‌ها، مکان ذکر خداوندند. با توجه به اینکه قرآن صفات بد و ناپسندی که در قرآن ذکر کرده و دشمنی هایی که اهل کتاب با مسلمانان داشته حکایت از آن دارد که باید با اهل کتاب تا جایی که امکان دارد به عنوان ادیان آسمانی با صلح و مدارا سپری نمود.
پی نوشت ها :
(1).آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۳.
(2). مائده/سوره۵، آیه۵۹.
(3). «فى ظلال القرآن»، ج 6، ص 357 و 358؛ «تفسیر ابن کثیر»، ج 3، ص 404؛ «جامع البیان»، ج 7، ص 7.
(4). «فى ظلال القرآن»، ج 6، ص 357 و 358؛ «نور الثقلین»، ج 5، ص 253.
(5). «فـى ظـلال القـرآن»، ج 6، صفحـات 357 و 358.
(6). «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 22، ص 47؛ «تبیان»، ج 8، ص 163.
(7). «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 22، ص 47؛ «قرطبى»، ج 13، ص 296.
(8). گردآوری از کتاب: شان نزول آیات قرآن(برگرفته از تفسیر نمونه)، محمد جعفر امامی، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول ، ص 346.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد