طلسمات

خانه » همه » مذهبی » تعداد افراد کشتی حضرت نوح

تعداد افراد کشتی حضرت نوح

در مورد این‌که ایمان‌آورندگان به حضرت نوح(ع) که در کشتی او حاضر شدند، تعدادشان چند نفر بود، بین مورّخان اختلاف نظر وجود دارد. البته تعداد اعلام ‌شده تقریباً نزدیک به هم هستند. مشهور محدّثان و مورّخان اسلامی می‌گویند؛ هشتاد 80 سوار بر کشتی شدند.[1]امام رضا(ع) می‌فرماید: «وقتى کشتى نوح(ع) به زمین نشست، خود و فرزندانش و مؤمنانی که با او در کشتى بودند جمعاً هشتاد نفر بودند، و در همان محلى که از کشتى پیاده شد روستایی بنا کرد و نام آن‌را روستای ثمانین(هشتاد) گذاشت».[2]در منابع اهل سنت نیز همین مطلب بیان شده است:
ابن طاهر مقدسی(م 507ق) می‌گوید: در اخبار آمده است که نخستین روستایی که پس از طوفان بر روى زمین بنیاد شد «سوق ثمانین» در ناحیه قرذی (قردی) بود. و آن، چنان بود که نوح(ع) وقتی از کشتى خارج شدند، هشتاد نفر بودند و بر طبق روایت چهل مرد و چهل زن. نوح این دهکده را براى ایشان بنیاد نهاد و آن‌را «سوق ثمانین»(بازار هشتاد تن) خواندند.[3]ابن اثیر(م 630ق)، می‌گوید: حضرت نوح تا هنگام فرو نشستن آب و خشک شدن زمین، در کشتى ماند. و وقتى که از کشتى بیرون آمد، در ناحیه‌اى از قردى، در سرزمین جزیره، موضعى را برگزید و در آن‌جا روستایی ساخت و آن‌را «ثمانین»(هشتاد) نامید. آن‌جا هم‌اکنون بازار ثمانین نامیده می‌شود؛ زیرا هر کس که همراه نوح بود در آن‌جا خانه‌اى براى خود ساخت. و همراهان نوح نیز هشتاد تن بودند.[4]در ترجمه تفسیر طبرى آمده است: بر فراز کوه جودى هشتاد تن زن و مرد، مسافران کشتى نوح بیرون آمدند که تنها انسان‌هاى باقیمانده بودند. اینان از فراز کوه فرودآمدند و در دامنه کوه دهى بنا کردند و در آن هشتاد خانه ساختند. و آن‌را ده هشتاد خانه نام نهادند.[5]البته روایتی می‌گوید تنها هفتاد نفر بودند که با نوح(ع) سوار کشتی شدند.[6]برگرفته از پایگاه اسلام کوئست.
پی‌نوشت:
[1]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، موسوی جزائری، سید طیب، ج 1، ص 327، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ شیخ صدوق، محمد بن على ، علل الشرائع، ج 1، ص 30، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج 4، ص 331، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق؛ تمیمی سمعانی، أبو سعید عبد الکریم بن محمد، الأنساب، ج 3، ص 149، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، چاپ اول، 1962م؛ طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 1، ص 187، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[2]. علل الشرائع، ج 1، ص 30.
[3]. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 4، ص 98، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.
[4]. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 73، بیروت، دار صادر، 1385ق.
[5]. مترجمان، ترجمه تفسیر طبری، تحقیق، یغمایی، حبیب، ج 7، ص 1938، تهران، توس، چاپ دوم، 1356ش.
[6]. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 1، ص 188؛ ابن کثیر دمشقی ، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 1، ص 112، بیروت، دار الفکر، 1407ق.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد