خانه » همه » مذهبی » تعریف مسلمان

تعریف مسلمان


تعریف مسلمان

۱۳۹۸/۱۲/۲۶


۱۸۸۵ بازدید

سلام.چه کسی مسلمان خوانده میشود؟

از نظر فقهی کسی که اقرار به شهادتین کند مسلمان است یعنی بر زبان خود جاری کند: أشهد أن لاإله‌إلاالله و أشهد أن محمدا رسول الله. فردی نیز که پدر یا مادرش مسلمان بوده است، مسلمان است. اما همانطور که واژه اسلام نشان می‌دهد اسلام عبارت است از «تسلیم»؛ و این تسلیم بودن انسان در برابر خدا مراتبی دارد: اسلامِ قلب، همان اعتراف و اذعان است که ایمان نام دارد و اسلامِ زبان، اقرار است و اسلامِ بدن، انجام دادن افعال مطلوب خداوند مى باشد. با توجّه به آیات گوناگون قرآن، مى توان گفت: ایمان و اسلام در یکدیگر تنیده اند و مى توان هر مرتبه اى از این دو را مرتبه دیگرى قلمداد کرد. پس مسلمانی افراد هم مراتب خواهد داشت دیدگاه علامه طباطبایى در این زمینه چنین است: – اسلام داراى مراتب است و دلیل آن این آیه شریفه است: ( … اذ قال له ربّه اسلم قال اسلمت لربّ العالمین) ؛ بقره (2)، آیه 131. «آن گاه گرامى گردید که خداوند به او فرمود: اى ابراهیم! سر به فرمان خداوند فرو آور، عرض کرد: مطیع فرمانم». حضرت ابراهیم تسلیم خداوند و مسلمان بود؛ ولى این آیه حکایت دارد که اسلام، داراى درجات بالاترى نیز هست که این چنین به حضرت ابراهیم امر مى شود تا به مراتب بالاتر اسلام نایل گردد.

مراتب اسلام

مرتبه اول، اقرار زبانى و گفتن شهادتین است؛ چه قلب موافقت بکند چه نکند. حجرات (49)، آیه 14.
مرتبه دوم، انقیاد اجمالى قلب در برابر آموزه هاى دینى و خداوند متعال است. لازمه این مرتبه انجام دادن عمل صالح است؛ گرچه در بعضى از موارد امکان تخطى از اوامر الهى نیز وجود دارد. آیات 69 سوره «زخرف» و 208 سوره «بقره» ناظر به این مرتبه از اسلام است.
مرتبه سوّم، انقیاد تفصیلى قلب در برابر امرها و نهى هاى خداوند است؛ به شکلى که گویا خداوند را مى بیند و اگر نبیند احساس مى کند که خداوند او را مى بیند. در این مرتبه، آدمى از دل و جان تسلیم خداوند است. نساء (4)، آیه 65. اخلاق فاضله، تسلیم، رضا، زهد، ورع، حب و بغض فى الله از لوازم این مرتبه است. مرتبه چهارم، به معناى واگذارى تمام ساحت هاى وجودى خود، به اختیار خداوند است. بقره (2)، آیه 128. کسب این مرتبه، تنها به دست اولیاى الهى است. از این رو برخى این مرتبه از اسلام را «اسلام اکبر» خوانده اند. سید بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک، ص 74؛ نگا: المیزان، ج اوّل، صص 283 و 284 و 301 – 303.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد