جستاری در مزاج شناسی (3)
تغذیه، مزاج شناسی و حفظ سلامتی
در قسمت قبلی در اهمیت علم مزاج شناسی آوردیم که علم مزاج شناسی از زیرشاخه های علم طب است و علم طب هم یعنی دانش حفظ و بازیابی سلامتی و ویژگی منحصر به فرد علم مزاج شناسی در این است که هم در بخش حفظ سلامتی یا بهداشت و هم در بخش بازیابی سلامتی یا درمان بسیار کاربردی و راهگشا می باشد. همانطور که میدانید در منابع اصیل طب ایرانی اسلامی علم بهداشت به شکل حیرت آوری تولید و تبیین شده و با کلید واژهایی مثل ستةضروریه یا امور ضروریه مطرح شده اند که یکی از مهم ترین این ابزار برای “حفظ سلامتی” «خوردن و آشامیدن» با هدف قوت و سلامتی در بازهی زمانی تولد تا مرگ میباشد. چرا که اساسا خداوند متعال انسان ها را به گونهای نیافریده که نیاز به خوردن و انرژی گرفتن نداشته باشد.[1]و در این مرحله با توجه به مکتب طب اخلاطی مزاج شناسی در تامین سبد غذایی ما نقش یک کارگردان را خواهد داشت. به عنوان مثال شب امتحان است؟ به تمرکز و دقت نیاز دارید؟ اکنون وقت مناسبی برای مصرف لبنیات و تنقلاتی مثل انواع ترش مزه ها نیست بلکه زمان استفاده از مغزی جات و گرمیجاتی معتدل است مثل گردو و بادام و کشمش و شربت گلاب و… است.
اهل بیت و توسعه دایره تاثیر غذا
از طرفی دیگر نیز اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام دامنه تاثیر غذا را در همین حیطه تامین انرژی و حفظ سلامتی محدود نکردند بلکه مردم را به سمت استفاده از غذا برای هدف درمان و بازیابی سلامتی ترغیب میکردند[2]. و در ادامه خواهیم گفت که با توجه به تعریف غذا چه چیزهایی غذا محسوب میشوند اما برای نمونه بین زنجبیل و عسل حکما عسل را چیزی تعریف میکنند که هم خاصیت غذایی دارد هم خاصیت درمانی. اما از این هم جالب تر این است که اهل بیت غذا را بیش از این جدی گرفتند تا جایی که آن را در کنار عامل سلامتی و درمان، از عوامل بیماری نیز معرفی فرموده اند[3]. که گفتیم بیماری زایی تغذیه با دو عامل پرخوری و بدخوری شروع و به بیماری های متعددی از جمله چاقی و یبوست ختم میشود.
با این تفاصیل که گفتیم مزاج شناسی هم در حفظ سلامتی و هم در درمان و غذا نیز همچنین هم در حفظ سلامتی و هم در درمان و هم در بیماری نقش پر رنگی دارند اهمیت بحث مزاج شناسی و تغذیه از جهت علمی مشخص شده و نیاز به ارتباط و پیوند میان احکام و مواد این دو کلید واژه شدیدا احساس میشود. چرا که موضوع تغذیه به این مهمی دارای چارچوب و اصولی است که تبیین و معرفی بخشی از این قوانین واصول تغذیه بر عهدهی علم مزاج شناسی است و رعایت این اصول به میزان قابل توجهی ما را از عامل بدخوری مصونیت و ایمنی میبخشد.
اولین ردپای ارتباط مزاج شناسی و تغذیه، در تعریف غذا است که حکما فرموده اند بدن انسان به لحاظ جسمانی بودن مثل سایر اجسام دائم در حال مصرف انرژی و تغییر و رشد است[4]. و قانون خلاء[5] که یکی از قانون های حاکم بر طبیعت است در اینجا نیز مصداق میابد و بدن محتاج به جایگزینی برای مواد مصرفی خود [6] می باشد به این جایگزین اصطلاحا غذا گفته میشود.
سرنوشت غذا در بدن انسان
از آنجا که بدن من حیث المجموع مانند یک کشور است که حاکم و محافظ این کشور، قانون گذار این کشور و … کسی نیست جز “طبیعت”. این حاکم قدرتمند بواسطه دستگاه اطلاعاتی قوی ای که دارد کاملا حواسش جمع است بگونهای که میداند در بدن چه میگذرد. گمرک بسیار پیشرفتهای دارد و مواد وارداتی (ورودی) به قلمرواش را بررسی کرده، مفید و مضر را تشخیص میدهد. در مسیر تحقق عدالت مواد مفید را درست به سلولهایی که نیاز دارند میرساند و مواد مضر را به کمک نیروهای ایمنی سرکوب و از قلمرو خود بیرون میکند. لذا سواى آب که برای رطوبت دهی و حمل راحت تر مواد غذای به سوی سلول هاست و به خاطر بساطت خود قابلیت غذا بودن ندارد مگر اینکه در کنار چیزهای دیگری قرار بگیرد[7]، آن چه از غذا و دوا که وارد بدن گردد تحت نظر این حاکم بزرگ مورد ارزیابی قرار گرفته و میان آن و طبیعت مدبّره فعل و انفعالاتی روی می دهد که نتیجتا یا از بدن تاثیر می پذیرد و یا بر بدن تاثیر می گذارد این تأثیر و تاثر آن یا:
الف: از جانب مادّهی آن است فقط بدون دخالت کیفیت؛ یعنى کیفیتى غالب بر مزاج اصلى بدن احداث نمیکند. و صرفا برای تامین انرژی و تغذیه بدن است بدن را سرد نمیکند که ضعف حافظه بدهد یا گرم نمیکند که قوت حافظه بدهد، وهمیشه میتوان آنرا خورد، آن را «غذاى مطلق» نامند.
ب: از جانب کیفیت است فقط بدون دخالت مادّه؛ یعنى مادّهای از آن در بدن تولید نمىشود تا برای تغذیه سلول ها استفاده شود بلکه فقط اثر کیفی آن مورد توجه است و همیشه عمر نمیتوان آنرا خورد که این را «دواى مطلق» گویند. مثل زنجبیل.
ج: از جانب هر دو یعنی مادّه و کیفیت تأثیر مىنماید؛ بنابراین هم از آن غذایى حاصل مىگردد و هم کیفیتى غالب بر کیفیت اصلى بدن. و این را «غذاى دوایى» نامند. لکن اولویت در مصرف آن به جهت غذائیت آن است. مثل آبگوشت.
د: از جانب کیفیت و مادّه هر دو؛ یعنى هم از آن کیفیتى بر بدن غالب میشود و هم غذایى حاصل مىگردد. و این را «دواى غذایى» گویند. لکن اولویت در مصرف آن به جهت دوائیت آن است.مثل عسل.
هـ: به صورت فقط؛ یعنى تأثیر آن به صورت نوعیه و کیفیت مطلقه است بدون تخصیص به کیفیت خاص. و لهذا این را «ذو الخاصّیّة» نامند[8].
برای توضیح این عبارات باید گفت خداوند منان عالم را عالم تدریج قرار دادند و لذا مواد غذایی در طبیعت همینطور بی مقدمه قابل استفاده نیستند و در یک مرحلهای مواد معدنی در دل خاک میبایست از طریق یک درخت یا بوته یا گیاه فراوری شوند و در مرحلهای دیگر باید از طریق یک حیوانی فراوری شده تبدیل به چیز دیگری مثل گوشت و شیر و… شوند و همچنین در مرحلهای دیگر نیز این مواد باید در آشپزخانه به گونه دیگری فراوری و قابل مصرف شوند؛ در بدن انسان و حیوان نیز مواد غذایی باید نوع دیگری از فراوری را تجربه کنند تا برای اعضا و اندام ها قابل مصرف شوند که اصطلاحا به این فراوری درون بدنی “هضم” گفته میشود.
هضم در منابع طبی
در مطالعه فرایند هضم از منابع طب ایرانی اسلامی به سه اصطلاح ماده کیفیت و صورت برخورد میکنیم که:
1. ماده یعنی اصل و اساس هرچیز[9]. خود همان چیزی که میخوریم. تفسیر مادی غذا ها شبیه روش طب جدید است که فلان ماده غذایی چند کالری دارد چه مقدار قند و فیبر و کلسیم و… دارد.
2. کیفیت یا یعنی همان ارکان اربعه حرارت، برودت، رطوبت، یبوست که به آنها کیفیات اولیه نیز میگویند[10] به جهت اینکه سر منشاء تولید و خلقت رنگها و بوىها و چشیدنى ها و سنگینى و سبکى و سستى و سختى و… می باشند خاک بجهت یبوست و خشکی اش سنگین است و تمایل به پائین دارد. هوا نیز به جهت حرارتش سبک است و تمایل به بالارفتن دارد. کیفیت ثوانی هم داریم به معنی اثری که مزاج ها ایجاد میکنند مثل تفتیح و بازگشایی از مزاج گرم و خشک تلطیف و رقیق کردن از مزاج سرد و تر و…
3. صورت یعنی شکل و هیات متمایز کننده شیء از دیگری. البته گاهی نیز به معنی کیفیات اربعه استعمال میشود اما بهتر و دقیق تر آن است که صورت را اخص از کیفیت بدانیم به عنوان مثال گیاه نعنا یک ماده ای دارد که عبارت است از گل برگ و ساقه و ریشه؛ کیفیتی دارد که عبارت است از گرم و خشک و صورت های مختلفی میتواند داشته باشد برگ تازه، برگ خشک، پودر، عرق، اسانس، دمکرده و… که هر کدام از اینها حالت مخصوص به خود را دارند عرق نعنا با دم کرده برگ نعنا هم در شکل ظاهری هم در خواص باطنی متفاوت است چرا که عرق یعنی لطیف ترین و سریع الجذب ترین بخش یک گیاه[11] بنابراین عرق نعنا لطیف تر از برگ آن است و زودتر از برگ آن هضم و جذب میشود.
مزاج شناسی و تغذیه
نقش مزاج شناسی در تغذیه تفسیر کیفیت غذا ها و دوا ها و همچنین مدیریت کیفی آنها میباشد. مزاج شناسی به ما یاد میدهد نخود با کیفیت گرم و خشک است آنرا در آبگوشت بخورید که در کنار آب با کیفیت سرد و تر قرار بگیرد یا در انواع آش بخورید تا در کنار ماست یا دوغ با کیفیت سرد و تر قرار گرفته از طرفی به شما آسیب نرساند و از طرفی به حفظ سلامتی شما کمک کند. و همچنین امام صادق علیه السلام میفرمایند پنیر و گردو هرگاه با هم خورده شوند، درمان اند و هرگاه تنها خورده شوند بیماری اند[12].
پینوشت:
[1] وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا یَأْکُلُونَ الطَّعامَ …انبیاء 8
[2] امام صادق علیه السلام میفرمایند غذای شما باید دوای شما باشد.
[3] فَإِنَّ صَلاحَ البَدَنِ وَ قَوامَهُ یَکونُ بِالطَّعامِ وَ الشَّرابِ، وَ فَسادَهُ یَکونُ بِهِما، فَإِن أَصلَحتَهُما صَلَحَ البَدَنُ، وَ إِن أَفسَدتَهُما فَسَدَ البَدَنُ. مکاتیب الأئمة علیهم السلام، ج5، ص: 223
[4] قرابادین کبیرج1.ص497
[5] قانونی که میگوید اگر با ساکشن هوای درون یک بطری فلزی را خالی کنید خلاء و هوا از همه طرف برای جایگزینی در درون ظرف تلاش میکنند که در نتیجه ظرف مچاله میشود.
[6] بدل ما یتحلل
[7] خلاصه الحکمه ج1 ص 430
[8] خلاصه الحکمه ج1 ص 431
[9] همان ج1 ص 472
[10] همان ج3ص 466
[11] همان ج 3 ص 425
[12] ان الجوز و الجبن اذا اجتمعا کانا دواءا و اذا افترقا کانا داءا. الکافی ج6.ص340