تفاسیر قرآن به قرآن و تفاسیر روایی
۱۳۹۲/۰۱/۲۲
–
۲۸۶ بازدید
سلام چه تفاسیری با روش قران به قران وچه تفاسیری با روش روایی نوشته شده است واگر امکان دارد نام نویسنده هر تفسررا ذکر کنید و سپس خلاصه ای از زندگی نویسنده راذکر کنید
2. تفسیر نور الثقلین تالیف عبدعلی ابن جمعة عروسی حویزی و تفسیرصافی تالیف علامه ملا محسن فیض و تفسیر برهان تالیف علامه بحرانی از جمله تفاسیر مهم و مشوهر روایی می باشند .
3. معرفی مولف تفسیر نورالثقلین
وی از عالمان ، محدثان ،ادیبان و دانشمندان بزرگ قرن یازدهم هجری است .
مرحوم شیخ حر عاملی ، درباره وی نوشته اند:
وی ، عالمی است فاضل ، فقیه ، محدث ، معتمد، پارس،ادیب و شاعر[ و جامع علوم و فنون] .
وی از عالمان[ حویز]است که در شیراز مسکن گزیده و در حوزه علوم اسلامی آن روز شیراز دارای کرسی درس بوده و شاگردانی داشته است ،از جمله مرحوم سیدنعمه الله جزائری . در منابع و مصادری که دراختیار ما بوداطلاعی از چگونگی تحصیل ، تدریس ، و زندگانی وی نیافتیم .ازاولین منابع شرح حال وی که[ ریاض العلماء]است تا منابع شرح حال وی که [ریاض العلماء]است تا منابع دیگر، تنهایادی از وی شده واشاره ای به برخی از آثاراو و توصیف به عناوینی که آوردیم . وی ، معاصر علامه مجلسی بوده است . در منابع شرح حال وی ،از تاریخ وفاتش نیز سخنی به میان نیامده است محقق محترم تفسیر، در صفحه اول کتاب نوشته اند( المتوفی 1112).
علامه طباطبائی صاحب تفسیر گران قدر « المیزان » در مقدمه کوتاهی که بر «نورالثقلین» نگاشته است، تعریف جامعی از وی می کند و می فرماید :
این اثر از بهترین آثاری ـ و شاید بهترین اثر ـ است که تلاش های تحقیقی در گذرگاه زمان به یادگار نهاده و دست های پژوهش در این زمینه نگاشته است … و به جانم قسم این کتاب، اثر ارزشمندی است که مولف آن، اخبار پراکنده وارد شده در تفسیر آیات را جمع کرد. و تقریبا تمام احادیث مأثوره از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ را آورده و در ترتیب و ضبط و اشاره به مصادر روایی و منابع خود، به نیکی از عهده آن برآمده، و در تهذیب و تنقیح روایات ، تلاشی عظیم به کار بسته است .
علامه حویزی بنا بر مسلک و طریق اخباری گری خود، توجه تام و کاملی به احادیث وارده داشته است؛ و مانند صاحب « تفسیر برهان » ، سید هاشم بن سلیمان حسینی بحرانی ( م ۱۱۰۷ ق) به نگارش و تدوین تفسیری پرداخته است که مفسر آیات آن، در حقیقت پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ می باشند؛ زیرا در ذیل آیات ، به احادیث وارده در آن زمینه بسنده کرده است .
با توجه به این که حویزی تفسیر «نور الثقلین» را در سال ۱۰۷۳ ق. به اتمام رسانده بود، دو تفسیر نقلی در قرن یازدهم هجری نیز توسط دو عالم شیعی به رشته تحریر درآمده بود .
شیوه ای که علامه حویزی در تفسیرش داشته بدین گونه است که در ابتدای هر سوره ، احادیث مربوط به ثواب قرائت آن سوره را متذکر شده، سپس بدون این که آیات مربوطه را بیان نماید، به احادیث وارده در مورد آن آیات می پردازد. البته این شیوه، تمام آیات را در بر نمی گیرد؛ زیرا در مورد بعضی آیات ، حدیثی نقل نشده است . [ 1 ]
ایشان بر خلاف تفسیر برهان ، که اکثر اسانید را ذکر نموده، اسانید را حذف کرده است؛ [ 2 ] لذا برای محققان امکان بررسی و جرح و تعدیل روایات مشکل است .
این احادیث گاه به تفسیر و گاه به تأویل آیات مربوط است و در پاره ای موارد هم به عنوان استشهاد یا در تأیید نظریه آن ها استفاده شده است و بیش تر آن ها ارتباط مستقیمی با آیه و یا دلالت آن ندارد و به عنوان شاهد ذکر شده است . [ 3 ] البته برخی بدین باورند که این احادیث ـ جز اندکی که از مجامع حدیثی معتبر نقل شده است ـ ضعیف السند یا مرسل هستند . [ 4 ]
مجموع احادیثی ـ با احتساب احادیث تکراری ـ که علامه حویزی در این تفسیر گرد آوری نموده است، بالغ بر « ۱۳۵۸۷ » حدیث می شود . [ 5 ]
4. مولف تفسیر البرهان سیدهاشم بن سلیمان الحسینی البحرینی
وی از محدثان ، فقیهان ، مولفان و شخصیتهای برجسته قرن یازدهم هجری است . شرح حال نگاران و محققان اسلامی ، شخصیت وی را ستوده اند واز وی با عناوین محدث ، فقیه ، مفسر، رجالی ادیب و عابد و زاهد یاد کرده اند. مرحوم شیخ حر عاملی می نویسد :
[ سیدهاشم بن سلیمان … عالمی است زبر دست ، و فاضلی است باریک بین ، و آشنای به تفسیر وادبیات و رجال . وی تفسیر بزرگی دارد که من آن را نزد وی دیده ام]
مرحوم مدرس تبریزی می نویسند :
[ سیدهاشم بن سلیمان … عالم فاضل مدقق ، فقیه ، عارف ، مفسر، رجالی ، محدث متتبع ،امامی ، در کثرت تتبع ، تالی مجلسی اش می شمارند و هر یک از تالیفات وی حاکی از مراتب اطلاعاتش می باشد و کثرت تتبع او را برهانی لایح است] .
تاریخ تولد و چگونگی تحصیل و تعلیم و تعلم مرحوم بحرانی و نیز زمان توقف وی در نجف ، روشن نیست . منابع شرح حال وی ،از جزئیات زندگانی او خالی است . شرح حال نگارانی که چگونگی های زندگی وی را آورده اند، به زمان ولادت و چگونگی تحصیلات وی نپرداخته اند. وی در نجف ، به محضرادیب برومند و عالم جلیل ، مرحوم شیخ فخرالدین طریحی رسیده واز وی اجازه روایتی دارد و نیزاز سیدعبدالعظیم ، فرزند سیدعباس اخباری استرآبادی . بیش از آنچه آوردیم ،اطلاعی از چگونگی تحصیل و اساتید وی در دست نیست . تنی چنداز عالمان و محدثان نیز،از مرحوم بحرانی روایت می کنند. مولف[ البرهان] پس از تحصیلات عالیه به زادگاهش بر می گردد و بعداز شیخ محمد بن ماجد، مرجعیت آن سامان به وی می رسد، وی در موقعیت والای مرجعیت ، قضاوت می کرد، به امور مردم قیام کرده به شایستگی ، به چگونگی امور مردم رسیدگی می کرد.او درامر به معروف و نهی از منکر و ریشه ن ساختن ظلم ستمگران ، تلاشی پیگیر داشت و دراین راه از هیچ نمی هراسید.
نکته ای که در زندگانی این عالم جلیل القدر، قابل تذکراست این که ، مرحوم شیخ یوسف بحراین ضمن تجلیل از مقام علمی و عملی مرحوم بحرانی و نیز تصریح به این که وی ، دارای موقعیت قضائی بوده است ، می نویسد :
کتابهای فراوانی نگاشته که نشانگر شدت تتبع و گستردگی آگاهیهای وی هستنداما من در میان تالیفات وی ، به کتابی دراحکام شرعیه ، حتی در یک مساله جزئی دست نیافتم ، آنچه ایشان نوشته است جمع است و تایف ، و تا آنجا که من می دانم ، دراین آثار بحث و بررسی اقوال و گزینش یک قول نیست ، و نمی دانم این عدم اظهار نظر، بخاطراین است که وی به مرتبه اجتهاد نرسیده بود، یااین که از شدت ورع ،از اظهار نظر دوری می جست .
مرحوم[ سیدمحسن عاملی] به نقداین سخن پرداخته اند و می گویند:[ شما تصریح کرده اید، وی تصدی امور قضائی را بعهده داشته و به نیکوترین وجه از عهده بر می آمده ، چگونه نمی دانید که به مرتبه اجتهاد رسیده بوده یا نه ، آیا قضاوت ، بدون اجتهاد ممکن است ؟] .بر بیان مرحوم [عاملی] بایدافزود که وی کتابی در فقه با عنوان[ التنبیهات فی الفقه] داشته است . مرحوم میرزا عبدالله افندی گوید :
[ کتابی است نیکو و بزرگ دارای استدلالهای فقهی ، تا آخرابواب فقه ، که نزد ورثه مولف ، موجوداست] .
↑ 1. . المفسرون حیاتهم و منهجهم، السید محمد علی ایازی، تهران، ۱۴۱۴ ق، ص ۷۳۳ .
2.
↑ . الذریعه، ج ۲۴ ، ص ۳۶۵ .
3.
↑ . الذریعه، ج ۲۴ ، ص ۳۶۵ .
4.
↑ . تفسیر و مفسران، ج ۲ ، ص ۲۱۳ .
5.
↑ . آشنایی با تفاسیر و مفسران، اداره آموزش عقیدتی ـ سیاسی ستاد نمایندگی ولی فقیه در سپاه، ۱۳۷۹ ، ص ۱۰۳ .