۱۳۹۸/۱۲/۱۶
–
۱۱۴۰ بازدید
سلام در مورد افتراق صوفیه و اهل حق از عقاید و آداب؟ فرق صوفیه و اهل حق در خدا شناسی چیست؟ عقیده صوفیه و اهل حق در مورد پیامبر و عصمت چیست؟
در مورد ولی عقیده آنها چیست؟
اهل حق و صوفیه دو فرقه بهاصطلاح باطنگرا هستند که به نظر برخی این دو فرقه از فرق صوفیه میباشند و برخی دیگر منکر داخل بودن اهل حق در فرقههای صوفیه هستند.منشأ گمان به اینکه اهل حق در زمره فرقههای صوفیه میباشد، یکی جنبه باطنگرایی این فرقه است و دیگری شباهتهایی است که این فرقه با برخی فرقههای صوفیه دارد. اما باید دانست به خلاف زعم کسانی که اهل حق را از گروههای صوفیه میدانند، این فرقه ارتباطی با فرق صوفیه نداشته، هرچند میتوان شباهتهایی میان اهل حق و فرق صوفیه قائل شد. ازجمله تفاوتهایی که پژوهشگران رشتههای فرق و ادیان در موضوع اختلاف فرقه اهل حق و صوفیه به آن اشاره کردهاند، به شرح زیر است. 1. کتب فرقههای اهل حق و تصوف بهگونهای است که قابل ارجاع به یکدیگر نیستند؛ یعنی کتب صوفیه و اهل حق مکمل یا مفسر همدیگر نیستند.
2. عبادتگاه اهل حق جمخانه و عبادتگاه صوفیه خانقاه است و اهل حق و صوفیه در این مورد نیز با هم فرق دارند. دراویش و اهل حق معتقدند خانقاه و جم خانه از هم جدا هستند. زیرا درباره اولین خانقاه دو نظر وجود دارد: گروهی به پیروی از گفته خواجه عبدالله انصاری (م ۴۸۱ هجری قمری) آن را در «رمله» فلسطین و عدهای طبق نظر ابنتیمیه (متوفی ۷۲۸ هجری قمری) آن را در ناحیه «عبادان» و شهر بصره دانستهاند.[1]3. روزه واجب عدهای از اهل حق سه روز است “به نام مرنو” و روزه مستحب اهل حق “قول طاسی” است که با صوفیه فرقه دارد به طوری که روزه در اهل حق همانند روزه مسلمانان است اما در برخی فرقههای اهل حق اینگونه روزه نمیگیرید.
4. مراسم سرسپاری در میان اهل حق با مراسم تشرف صوفیه تفاوت دارد. سلطان اسحاق از رهبران اصلی اهل حق و به عقیده برخی بنیانگذار رسمی اهل حق است که خدمات بزرگی به این فرقه کرد و در راه تشکیلاتی کردن این فرقه، قدمهای بزرگی برداشت. یکی از اقدامات سلطان اسحاق همراه کردن قبایل اهل حق با هم بود. تشکیل و هماهنگی این جماعات بهوسیله اقداماتی چند میسر شد که از آن جمله میتوان احیای مراسم سرسپاری و انتخاب پیر و دلیل و تشکیل مجمع دینی (جمخانه) به منظور عبادت و همچنین آداب تشریفات مربوط به روزه که یادآور سه روز پناهندگی سلطان و درویشان سهگانه است که بدون غذا به سر بردند، بسیاری از قوانین و اصول دینی را که صبغه اخلاقی دارند میتوان از اشعار منسوب به سلطان اسحاق استنباط کرد و آنها را در ردیف توجهات وی قرار داد. اصول و قواعدی را که سلطان بنا نهاده به نام اصول حقیقت مشهور است و تا به امروز اهل حق به گمان خود به آن پایبند هستند.[2]5. مؤسس اهل حق سلطان اسحاق علوی برزنجی کرکوکی عراقی [3] است که جایگاهی در تصوف ندارد و از طرف دیگر اقطاب صوفیه و بنیانگذاران فرقه صوفیه نیز جایگاهی در میان اهل حق ندارند. بنا بر مطالب گفته شده درباره تفاوتهای اهل حق و صوفیه میتوان به این مساله پی برد که اهل حق نمیتواند از فرقههای صوفیه به شمار آید، هر چند برخی معتقد هستند که اهل حق از فرق صوفیه است.
در خصوص سایر اعتقادات اهل حق و تصوف به منابع آنها مراجعه نمایید.
پی نوشت ها:
[1]. دکتر کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ص ۱۳۷
[2]. الهی بهرام، آثار الحق، ج 1، ص 537
[3]. خدابنده عبدالله، شناخت فرقه اهل حق، امیرکبیر، چاپ سوم، 1388، ص 35
منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب.
2. عبادتگاه اهل حق جمخانه و عبادتگاه صوفیه خانقاه است و اهل حق و صوفیه در این مورد نیز با هم فرق دارند. دراویش و اهل حق معتقدند خانقاه و جم خانه از هم جدا هستند. زیرا درباره اولین خانقاه دو نظر وجود دارد: گروهی به پیروی از گفته خواجه عبدالله انصاری (م ۴۸۱ هجری قمری) آن را در «رمله» فلسطین و عدهای طبق نظر ابنتیمیه (متوفی ۷۲۸ هجری قمری) آن را در ناحیه «عبادان» و شهر بصره دانستهاند.[1]3. روزه واجب عدهای از اهل حق سه روز است “به نام مرنو” و روزه مستحب اهل حق “قول طاسی” است که با صوفیه فرقه دارد به طوری که روزه در اهل حق همانند روزه مسلمانان است اما در برخی فرقههای اهل حق اینگونه روزه نمیگیرید.
4. مراسم سرسپاری در میان اهل حق با مراسم تشرف صوفیه تفاوت دارد. سلطان اسحاق از رهبران اصلی اهل حق و به عقیده برخی بنیانگذار رسمی اهل حق است که خدمات بزرگی به این فرقه کرد و در راه تشکیلاتی کردن این فرقه، قدمهای بزرگی برداشت. یکی از اقدامات سلطان اسحاق همراه کردن قبایل اهل حق با هم بود. تشکیل و هماهنگی این جماعات بهوسیله اقداماتی چند میسر شد که از آن جمله میتوان احیای مراسم سرسپاری و انتخاب پیر و دلیل و تشکیل مجمع دینی (جمخانه) به منظور عبادت و همچنین آداب تشریفات مربوط به روزه که یادآور سه روز پناهندگی سلطان و درویشان سهگانه است که بدون غذا به سر بردند، بسیاری از قوانین و اصول دینی را که صبغه اخلاقی دارند میتوان از اشعار منسوب به سلطان اسحاق استنباط کرد و آنها را در ردیف توجهات وی قرار داد. اصول و قواعدی را که سلطان بنا نهاده به نام اصول حقیقت مشهور است و تا به امروز اهل حق به گمان خود به آن پایبند هستند.[2]5. مؤسس اهل حق سلطان اسحاق علوی برزنجی کرکوکی عراقی [3] است که جایگاهی در تصوف ندارد و از طرف دیگر اقطاب صوفیه و بنیانگذاران فرقه صوفیه نیز جایگاهی در میان اهل حق ندارند. بنا بر مطالب گفته شده درباره تفاوتهای اهل حق و صوفیه میتوان به این مساله پی برد که اهل حق نمیتواند از فرقههای صوفیه به شمار آید، هر چند برخی معتقد هستند که اهل حق از فرق صوفیه است.
در خصوص سایر اعتقادات اهل حق و تصوف به منابع آنها مراجعه نمایید.
پی نوشت ها:
[1]. دکتر کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ص ۱۳۷
[2]. الهی بهرام، آثار الحق، ج 1، ص 537
[3]. خدابنده عبدالله، شناخت فرقه اهل حق، امیرکبیر، چاپ سوم، 1388، ص 35
منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب.