خانه » همه » مذهبی » تفسیر آیه ۱ سوره قدر

تفسیر آیه ۱ سوره قدر


تفسیر آیه ۱ سوره قدر

۱۳۹۲/۰۴/۲۴


۲۷۰ بازدید

درتفسیراناانزلناه فی لیله القدر.آیامنظوراین است که مقام غیبی احدی احمدی ازمقام خودتنزل یافت درعین ثابت انسان کامل ع.واوست که ازهزاران اسم برتراست.

تا جایی که می توانستیم به تفاسیر رجوع کردیم ولی مطلبی که شما گفته اید را نیافتیم ! چنین تفسیری را از کجا آوردید! به دو تفسیر معتبر نمونه و المیزان در تفسیر این آیه توجه کنید:
الف) تفسیر نمونه، ج 27، ص: 182: شب قدر شب نزول قرآن!
از آیات قرآن به خوبى استفاده مى شود که قرآن مجید در ماه مبارک رمضان نازل شده است: شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ (بقره 185) و ظاهر این تعبیر آن است که تمام قرآن در این ماه نازل گردید. و در نخستین آیه سوره قدر مى افزاید: ما آن را در شب قدر نازل کردیم (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ). گر چه در این آیه صریحا نام قرآن ذکر نشده ولى مسلم است که ضمیر إِنَّا أَنْزَلْناهُ به قرآن باز مى گردد و ابهام ظاهرى آن براى بیان عظمت و اهمیت آن است.
تعبیر به إِنَّا أَنْزَلْناهُ (ما آن را نازل کردیم) نیز اشاره دیگرى به عظمت این کتاب بزرگ آسمانى است که خداوند نزول آن را به خودش نسبت داده مخصوصا با صیغه متکلم مع الغیر که مفهوم جمعى دارد و دلیل بر عظمت است. نزول آن در شب قدر همان شبى که مقدرات و سرنوشت انسانها تعیین مى شود دلیل دیگرى بر سرنوشت ساز بودن این کتاب بزرگ آسمانى است. از ضمیمه کردن این آیه با آیه سوره بقره نتیجه گیرى مى شود که شب قدر در ماه مبارک رمضان است، اما کدام شب است؟ از قرآن چیزى در این مورد استفاده نمى شود، ولى روایات در این باره بحث فراوان کرده اند که در پایان تفسیر این سوره به خواست خدا در این زمینه و مسائل دیگر سخن خواهیم گفت.                        
 
در اینجا سؤالى مطرح است و آن اینکه هم از نظر تاریخى و هم از نظر ارتباط محتواى قرآن با حوادث زندگى پیغمبر اکرم ص مسلم است که این کتاب آسمانى به طور تدریجى و در طى 23 سال نازل گردید، این امر چگونه با آیات فوق که مى گوید در ماه رمضان و شب قدر نازل شده است سازگار مى باشد؟
پاسخ این سؤال- به گونه اى که بسیارى از محققان گفته اند این است که قرآن داراى دو نزول بوده است. نزول دفعى که در یک شب تمام آن بر قلب پاک پیغمبر اکرم ص یا بیت المعمور یا از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل گردید. و نزول تدریجى که در طول بیست و سه سال دوران نبوت انجام گرفت (شرح این مطلب را ذیل آیه 3 سوره دخان جلد 21 تفسیر نمونه صفحه 148 به بعد بیان کرده ایم).
بعضى نیز گفته اند آغاز نزول قرآن در لیلة القدر بوده نه تمام آن ولى این بر خلاف ظاهر آیه است که مى گوید ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.

قابل توجه اینکه: در باره نازل شدن قرآن در بعضى از آیات تعبیر به انزال و در بعضى تعبیر به تنزیل شده است، و از پاره اى از متون لغت استفاده مى شود که تنزیل معمولا در جایى گفته مى شود که چیزى تدریجا نازل گردد، ولى انزال مفهوم وسیعترى دارد که نزول دفعى را نیز شامل مى گردد «1» این تفاوت تعبیر که در آیات قرآن آمده مى تواند اشاره به دو نزول فوق باشد.

ب ) ترجمه المیزان، ج 20، ص: 561
[مفاد آیه: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ اینست که همه قرآن در شب قدر نازل شده است ]
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ضمیر در انزلناه به قرآن برمى گردد، و ظاهرش این است که: مى خواهد بفرماید همه قرآن را در شب قدر نازل کرده، نه بعضى از آیات آن را، مؤیدش هم این است که تعبیر به انزال کرده، که ظاهر در اعتبار یکپارچگى است، نه تنزیل که ظاهر در نازل کردن تدریجى است.
و در معناى آیه مورد بحث آیه زیر است که مى فرماید: وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ «1»، که صریحا فرموده همه کتاب را در آن شب نازل کرده، چون ظاهرش این است که نخست سوگند به همه کتاب خورده، بعد فرموده این کتاب را که به حرمتش سوگند خوردیم، در یک شب و یکپارچه نازل کردیم.
پس مدلول آیات این مى شود که قرآن کریم دو جور نازل شده، یکى یکپارچه در یک شب معین، و یکى هم به تدریج در طول بیست و سه سال نبوت که آیه شریفه وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى مُکْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلًا «2»، نزول تدریجى آن را بیان مى کند، و همچنین آیه زیر که مى فرماید: وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَکَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِیلًا «3».
و بنا بر این، دیگر نباید به گفته بعضى «4» اعتنا کرد که گفته اند: معناى آیه انزلناه این است که شروع به انزال آن کردیم، و منظور از انزال هم انزال چند آیه از قرآن است، که در آن شب یکباره نازل شد نه همه آن.
  و در کلام خداى تعالى آیه اى که بیان کند لیله مذکور چه شبى بوده دیده نمى شود بجز آیه شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ «5» که مى فرماید: قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده، و با انضمام آن به آیه مورد بحث معلوم مى شود شب قدر یکى از شبهاى ماه رمضان است، و اما اینکه کدامیک از شب هاى آن است در قرآن چیزى که بر آن دلالت کند نیامده، تنها از اخبار استفاده مى شود، که ان شاء اللَّه در بحث روایتى آینده بعضى از آنها از نظر خواننده مى گذرد.

  [وجه تسمیه شب قدر، تقدیر و احکام امور یک سال در شب قدر، یکى از شب هاى رمضان است و هر سال تکرار مى شود]
در این سوره آن شبى که قرآن نازل شده را شب قدر نامیده، و ظاهرا مراد از قدر تقدیر و اندازه گیرى است، پس شب قدر شب اندازه گیرى است، خداى تعالى در آن شب حوادث یک سال را یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر مى کند، زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایى دیگر از این قبیل را مقدر مى سازد، آیه سوره دخان هم که در وصف شب قدر است بر این معنا دلالت دارد: فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ «6»، چون فرق، به معناى جدا سازى و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است، و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه اى که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه گیرى مشخص سازند. و از این استفاده مى شود که شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالى که قرآن در آن شبش نازل شد نیست، بلکه با تکرر سنوات، آن شب هم مکرر مى شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمرى شب قدرى هست، که در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیرى و مقدر مى شود.
براى اینکه این فرض امکان دارد که در یکى از شبهاى قدر چهارده قرن گذشته قرآن یکپارچه نازل شده باشد، ولى این فرض معنا ندارد که در آن شب حوادث تمامى قرون گذشته و آینده تعیین گردد. علاوه بر این، کلمه یفرق به خاطر اینکه فعل مضارع است استمرار را مى رساند، در سوره مورد بحث هم که فرموده: شب قدر از هزار ماه بهتر است و نیز فرموده:
ملائکه در آن شب نازل مى شوند مؤید این معنا است. پس وجهى براى تفسیر زیر نیست که بعضى «7» کرده و گفته اند: شب قدر در تمام دهر فقط یک شب بود، و آن شبى بود که قرآن در آن نازل گردید، و دیگر تکرار نمى شود. و همچنین تفسیر دیگرى که بعضى «8» کرده و گفته اند: تا رسول خدا (ص) زنده بود شب قدر در هر سال تکرار مى شد، و بعد از رحلت آن جناب خدا شب قدر را هم از بین برد. و نیز سخن آن مفسر «9» دیگر که گفته: شب قدر تنها یک شب معین در تمام سال است نه در ماه رمضان. و نیز سخن آن مفسر «10» دیگر که گفته: شب قدر شبى است در تمام سال، ولى در هر سال یک شب نامعلومى است، در سال بعثت در ماه رمضان بوده در سال هاى دیگر در ماههاى دیگر، مثلا شعبان یا ذى القعده واقع مى شود، هیچ یک از این اقوال درست نیست.
بعضى «11» دیگر گفته اند: کلمه قدر به معناى منزلت است، و اگر شب نزول قرآن را شب قدر خوانده به خاطر اهتمامى بوده که به مقام و منزلت آن شب داشته، و یا عنایتى که به عبادت متعبدین در آن شب داشته.
بعضى «12» دیگر گفته اند: کلمه قدر به معناى ضیق و تنگى است، و شب قدر را بدان جهت قدر خوانده اند که زمین با نزول ملائکه تنگ مى گردد. و این دو وجه به طورى که ملاحظه مى کنید چنگى به دل نمى زند.
پس حاصل آیات مورد بحث به طورى که ملاحظه کردید این شد که شب قدر بعینه یکى از شبهاى ماه مبارک رمضان از هر سال است، و در هر سال در آن شب همه امور احکام مى شود، البته منظورمان احکام از جهت اندازه گیرى است، خواهید گفت پس هیچ امرى از آن صورت که در شب قدر تقدیر شده باشد در جاى خودش با هیچ عاملى دگرگون نمى شود؟
در پاسخ مى گوییم: نه، هیچ منافاتى ندارد که در شب قدر مقدر بشود ولى در ظرف تحققش طورى دیگر محقق شود، چون کیفیت موجود شدن مقدر، امرى است، و دگرگونى در تقدیر، امرى دیگر است، هم چنان که هیچ منافاتى ندارد که حوادث در لوح محفوظ معین شده باشد، ولى مشیت الهى آن را تغییر دهد، هم چنان که در قرآن کریم آمده: یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ «13». علاوه بر این، استحکام امور به حسب تحققش مراتبى دارد، بعضى از امور شرایط تحققش موجود است، و بعضى ها ناقص است، و احتمال دارد که در شب قدر بعضى از مراتب احکام تقدیر بشود، و بعضى دیگرش به وقت دیگر موکول گردد، اما آنچه از روایات بر مى آید و به زودى روایاتش از نظر خواننده خواهد گذشت با این وجه سازگار نیست.

پی نوشتها:
  (1) سوگند به کتاب مبین، ما آن را در شبى مبارک نازل کردیم. سوره دخان، آیه 3.
  (2) ما قرآنى بر تو نازل کردیم که به صورت آیات جدا از هم مى باشد، تا آن را تدریجا و با آرامش بر مردم بخوانى. و به طور قطع این قرآن را ما نازل کردیم. سوره اسراء، آیه 106.
  (3) آنان که کافر شدند گفتند: چرا قرآن یکباره بر او نازل نشد، بله یکباره نازل نکردیم، تا قلب تو را ثبات و آرامش بخشیم، و بدین منظور آیه آیه اش کردیم. سوره فرقان، آیه 32.
  (4) مجمع البیان، ج 10، ص 518.
(5) سوره بقره، آیه 185.
  (6) در آن شب هر حادثه اى که باید واقع شود خصوصیاتش مشخص و محدود مى گردد، این امرى است خلف ناپذیر، امرى است از ناحیه ما که این ماییم فرستنده رحمتى از ناحیه پروردگارت. سوره دخان، آیه 6.
  (7) تفسیر قرطبى، ج 20، ص 135.
  (8) مجمع البیان، ج 10، ص 518.
  (9) تفسیر قرطبى، ج 20، ص 135.
  (10) روح المعانى، ج 30، ص 190. […..]
  (11و12) مجمع البیان، ج 10، ص 518.
  (13) خدا هر چه را که از مقدرات بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات مى کند، و کتاب تغییر ناپذیر نزد او است. سوره رعد، آیه 39.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد