۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۳۴۷ بازدید
با توجه به آیات قرآن اگر ساعت و لحظه مرگ شخصی فرا رسد هیچکس قادر نیست که آن را لحظهای جلو یا به تأخیر اندازد. حال چرا قاتل را مجازات میکنند در صورتی که تقدیر مقتول آن بوده که باید در آن لحظه از دنیا میرفته است؟
در این باره باید توجه داشت بین قضا و قدر تکوینی و قضا و قدر تشریعی تفاوت است. قضای تکوینی همان قطعیت و حتمیت حوادث پس از گذراندن سلسله علتها و فراهم شدن شرایط آن است. اما اینکه چه کسانی با اختیار یا سوء اختیار خود در این سلسله عوامل دخالت داشتهاند، همان قضا و قدر تشریعی است. به عبارت دیگر، قضای تشریعی همان فرمان الهی در تعیین وظایف فردی و اجتماعی انسانها میباشد و تقدیر تشریعی همان تعیین مقدار و حدود این وظایف فردی و اجتماعی از ناحیه پروردگار میباشد.[ قضا و قدر از دیدگاه اسلام، ص 162]
لذا باید مغالطهای که در مثال رخ داده است را دقت نمود. درست است که این فرد طبق قضا و قدر تکوینی خداوند خطا و قتل را مرتکب شده است، ولی طبق اراده تشریعی الهی این عمل حرام و از گناهان کبیره بوده است.
بهطور مثال اینکه چاقو میبرد و یا عقرب نیش میزند این خاصیت اشیاء وخصوصیت تکوینی موجودات است و براساس اراده تکوینی خداست و از آن به تکوینیات تعبیر میشود، اما اگر با چاقو دست کسی را میبرند حرام میباشد و اگر میوهای را پوست میگیرند، جایز میباشد. اینگونه حکم حرمت و حواز براساس فرمان و اراده تشریعی خداوند میباشد و در این میان تنها آنچه اختیار یا سوء اختیار انسان در آن دخالت دارد، سزاوار ثواب یا مجازات از سوی خداوند میشود و از اینگونه امور به تشریعیات تعبیر میشود.
در این باره امام رضا(علیه السلام) در یک حدیث نورانی و جامع حوادث و رفتارها را به سه گروه تقسیم میفرمایند و در هر کدام جایگاه اختیار انسان و جایگاه قضا و قدر خداوند راه مشخص میکنند. ایشان میفرمایند:
«الاعمال علی ثلاثة احوال، فرائض و فضائل و معاصی و اما الفرائض فیأثر الله عزوجل و برضی الله و قضاءالله و تقدیره و مشیته و علمه. و ام الفضائل فلیست بامرالله ولکن برضی الله و بضاء االله و بقدر الله و بمشیته و بعلمه. و اما المعاصی فلیست بامرالله، لکن بقضاءالله و بمشیته و بعلمه ثم یعاقب علیها»؛ «اعمال و رفتارها بر سه گونهاند؛ واجبات و مستحبات و معصیتها و اما واجبات به دستور خداوند و به رضایت خداوند و قضا و قدر و مشیت خداوند و به علم خداوند میباشد».
اما مستحبات؛ به دستور خداوند نیست اما به رضایت خداوند و قضا و قدر و مشیت خداوند و به علم خداوند میباشد. و اما گناهان و معصیتها به دستور خداوند نیست اما به قضا و قدر خداوند و مشیت و علم خداوند است و سپس مجازات میشود».
از این روایت نورانی به خوبی آشکار میشود اگر قتل و کارهای خطا براساس شرایط و قانون قضا و قدر اتفاق افتاده و خداوند نیز به آن آگاه میباشد، اما به دستور و رضایت خداوند نیست و سزاوار مجازات الهی است.
لذا باید مغالطهای که در مثال رخ داده است را دقت نمود. درست است که این فرد طبق قضا و قدر تکوینی خداوند خطا و قتل را مرتکب شده است، ولی طبق اراده تشریعی الهی این عمل حرام و از گناهان کبیره بوده است.
بهطور مثال اینکه چاقو میبرد و یا عقرب نیش میزند این خاصیت اشیاء وخصوصیت تکوینی موجودات است و براساس اراده تکوینی خداست و از آن به تکوینیات تعبیر میشود، اما اگر با چاقو دست کسی را میبرند حرام میباشد و اگر میوهای را پوست میگیرند، جایز میباشد. اینگونه حکم حرمت و حواز براساس فرمان و اراده تشریعی خداوند میباشد و در این میان تنها آنچه اختیار یا سوء اختیار انسان در آن دخالت دارد، سزاوار ثواب یا مجازات از سوی خداوند میشود و از اینگونه امور به تشریعیات تعبیر میشود.
در این باره امام رضا(علیه السلام) در یک حدیث نورانی و جامع حوادث و رفتارها را به سه گروه تقسیم میفرمایند و در هر کدام جایگاه اختیار انسان و جایگاه قضا و قدر خداوند راه مشخص میکنند. ایشان میفرمایند:
«الاعمال علی ثلاثة احوال، فرائض و فضائل و معاصی و اما الفرائض فیأثر الله عزوجل و برضی الله و قضاءالله و تقدیره و مشیته و علمه. و ام الفضائل فلیست بامرالله ولکن برضی الله و بضاء االله و بقدر الله و بمشیته و بعلمه. و اما المعاصی فلیست بامرالله، لکن بقضاءالله و بمشیته و بعلمه ثم یعاقب علیها»؛ «اعمال و رفتارها بر سه گونهاند؛ واجبات و مستحبات و معصیتها و اما واجبات به دستور خداوند و به رضایت خداوند و قضا و قدر و مشیت خداوند و به علم خداوند میباشد».
اما مستحبات؛ به دستور خداوند نیست اما به رضایت خداوند و قضا و قدر و مشیت خداوند و به علم خداوند میباشد. و اما گناهان و معصیتها به دستور خداوند نیست اما به قضا و قدر خداوند و مشیت و علم خداوند است و سپس مجازات میشود».
از این روایت نورانی به خوبی آشکار میشود اگر قتل و کارهای خطا براساس شرایط و قانون قضا و قدر اتفاق افتاده و خداوند نیز به آن آگاه میباشد، اما به دستور و رضایت خداوند نیست و سزاوار مجازات الهی است.