۱۳۹۲/۱۱/۰۹
–
۶۳ بازدید
اوکراین، یکی از جمهوریهای جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی و به دلایل متعدد، مهمترین این جمهوریها پس از روسیه میباشد که چندی است بار دیگر به صحنه دخالتهای آشکار غرب تبدیل شده است. غرب که یک بار نیز در سال ۱۳۸۴، اوکراین را معرض نقشههای خود قرار داد و با به راه انداختن انقلاب نارنجی دولت را سرنگون و مهره مورد حمایت خود را بر سر کار آورد این بار نیز تلاش میکند با حمایت همه جانبه از مخالفان و معترضین همان صحنه را بازسازی کند.
اوکراین، یکی از جمهوریهای جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی و به دلایل متعدد، مهمترین این جمهوریها پس از روسیه میباشد که چندی است بار دیگر به صحنه دخالتهای آشکار غرب تبدیل شده است. غرب که یک بار نیز در سال 1384، اوکراین را معرض نقشههای خود قرار داد و با به راه انداختن انقلاب نارنجی دولت را سرنگون و مهره مورد حمایت خود را بر سر کار آورد این بار نیز تلاش میکند با حمایت همه جانبه از مخالفان و معترضین همان صحنه را بازسازی کند.
با این حال، انقلاب نارنجی غربیها در اوکراین، با تمام تلاشی که اروپا و آمریکا کردند نتوانست بیش از شش سال دوام بیاورد و با شکست سنگینی که ائتلاف نارنجیها از احزاب رقیب خورد، انقلاب مورد نظر غرب هم فروپاشید.
اکنون نیز غرب که از در رانده شده در اندیشه است تا این بار از پنجره وارد شود. حمایتهای گسترده غربیها از معترضین اوکراینی و دخالتهای علنی و گستاخانه آنها نشان از آن دارد که غرب یکبار دیگر برای تسلط بر این کشور خیز برداشته است. دامنه این حمایتها، از ارسال کمکهای مالی تا پشتیبانیهای سیاسی از مخالفان و حتی حضور دولتمردان غربی در میان صفوف معترضین اوکراینی امتداد داشته است.
غربیها همزمان، دولت اوکراین را به مجازاتهای مختلف تهدید کرده و خواستار گردن نهادن دولتمردان به خواسته معترضین شدند.
دور تازه اعتراضات در اوکراین از زمانی آغاز شد که ویکتور یانوکوویچ رئیسجمهور این کشور از امضای توافق همکاری با اتحادیه اروپا خودداری کرد. یانوکوویچ در توضیح علت این اقدام خود، اعلام کرد که این توافق برای اوکراین منافعی در بر ندارد بلکه به ضرر اوکراین نیز هست. این موضوع بهانهای شد تا مخالفان به تظاهرات خیابانی، روی آورند و غرب نیز با به راه انداختن هیاهوی تبلیغاتی برای معترضین اشک تمساح بریزد.
غرب که از شکست عوامل داخلی خود طی سالهای اخیر در اوکراین تحقیر شده بود شرایط پدید آمده را فرصتی مناسب یافت تا حملات خود علیه دولت اوکراین را آغاز کند. حضور دولتمردان غربی از جمله مک کین معاون اوباما و کاترین اشتون رئیس سیاست خارجی اروپا در میدان انقلاب کییف و راهپیمائی همراه با تظاهرکنندگان واقعه کم سابقهایست که وقاحت و گستاخی غربیها در دخالت آشکار در امور داخلی اوکراین و قصد آنها برای برهم زدن اوضاع را به روشنی نشان میدهد.
دراین میان، روسیه نیز که سیاستهای غرب را پیشروی در قلمروی سنتی خود میبیند بیکار ننشسته و درصدد سدکردن مداخلات غرب در این منطقه است. روسیه با دعوت یانوکوویچ رئیسجمهور اوکراین در آذر ماه گذشته و اعلام اعطای وام 15 میلیارد دلاری به کییف و نیز امضای توافقنامه گمرکی ارزشمند، به رقابت با غرب در اوکراین برخاست، در حالی که غرب تاکنون تنها حاضر به اعطای وام 700 میلیون دلاری به اوکراین شده است.
روسیه در سال 1384 یکسال پس از انقلاب نارنجی و درست در نیمه زمستان، گاز اوکراین را قطع کرد و بهانه آنرا اختلاف بر سر قیمت عنوان کرد در حالی که مشخص بود منظور انتقام گرفتن از رهبران غربگرای اوکراین است که با حمایت غربیها بر سر کار آمده بودند برای روسیه، اوکراین نه تنها یک همسایه ارزشمند است بلکه خاکریزی در جلوگیری از پیشروی غرب به سمت قلمرو روسها به شمار میرود. وجود پایگاه روسیه در آبهای اوکراین، در دریای سیاه نیز دلیل دیگری برای حساس بودن روسیه درباره سرنوشت اوکراین است.
لاوروف وزیرخارجه روسیه هفته گذشته به غرب هشدار داد به دخالتش در اوکراین پایان دهد. هدف تلاش غرب این است که با تحریک معترضان، آنها را وادار به اقداماتی نماید که واکنش نیروهای امنیتی را برانگیزد و به تنشهای سیاسی اوکراین رنگ خشونت بدهد. حمله معترضان به ادارات دولتی و تصرف تعدادی از وزارتخانهها در چارچوب همین سیاست قرار دارد هر چند با خویشتنداری نیروهای دولتی، این توطئه تاکنون عقیم مانده است.
تحولات اوکراین یکبار دیگر این نکته را مورد تأکید قرار داد که غرب همچنان بر سیاست گذشتهاش و تعیین حاکمان از طریق مداخله در کشورهای دیگر مصمم است و در این مسیر از هیچ اقدامی دریغ نمیکند حتی اگراین سیاست به رسواییهای بزرگی از قبیل برملا شدن پوچی ادعاهای دموکراسی غرب منجر شود.
در مورد اوکراین نکته دیگری نیز وجود دارد که غرب و آمریکا مایل به پذیرفتن آن نیستند. واقعیت این است که اکثر جمعیت اوکراین از غربیها بیزارند و این نظر خود را در انتخابات گذشته که منجر به روی کار آمدن دولت مخالف غرب یانوکوویچ شد، ابراز کردند. از قضا روی کار آمدن دولت متمایل به روسیه در اوکراین زمانی اتفاق افتاد که قدرت در اختیار دولت غربگرا بود و آنها تمام امکانات دولتی را در دست داشتند.
دولت اوکراین در تازهترین اقدام خود، پیشنهاد تقسیم قدرت با مخالفان، از جمله تصدی نخستوزیری را داده و این حرکت دولت، موجب بروز اختلاف در میان مخالفان شده است. جناحهای افراطی که توسط غرب تهییج و تطمیع میشوند اساسا به فکر حل مسالمت آمیز بحران نیستند و تنها هدف آنها سرنگونی دولت کنونی میباشد. آنها با اشاره غربیها مأموریت یافتهاند به هر نحو ممکن جریان حاکم را که روی خوش به غرب نشان نمیدهد از قدرت ساقط کنند. استعفای نخستوزیر، عقبنشینی شورشیان از ساختمانهای دولتی و آغاز مذاکرات برای حل اختلافات، بحران اوکراین را وارد مرحله جدیدی کرده است که ممکن است به بقاء ساختار کنونی حاکمیت منجر شود وتوطئه غرب را عقیم نماید.
اکنون با توجه به شرایطی که قدرتهای استعمارگر غربی در اوکراین به وجود آوردهاند آنچه مدنظر نیست، مصالح و منافع مردم اوکراین است. این قدرتهای سلطهطلب و درندهخو از اینکه اوکراین نیز همچون سایر مناطق مورد توطئه آنها در سراسر جهان، درگیر بحران سیاسی، اقتصادی و حتی جنگ داخلی شود ابائی ندارند، چرا که آنها تنها به منافع نامشروع و اهداف سلطهجویانه خود میاندیشند.
حوادث اوکراین در عین حال این درس را برای کشورها و ملتهای دیگر دارد که استقلال خود را بازیچه دست قدرتهای بیگانه قرار ندهند و روی پای خود بایستند. کشورها باید مشکلات سیاسی خود را خودشان حل کنند تا مجالی برای جولان دادن دولتهای توطئهگر، مداخلهجو و منفعتطلب غرب و شرق فراهم نشود.
روزنامه جمهوری اسلامی
09/11/1392
با این حال، انقلاب نارنجی غربیها در اوکراین، با تمام تلاشی که اروپا و آمریکا کردند نتوانست بیش از شش سال دوام بیاورد و با شکست سنگینی که ائتلاف نارنجیها از احزاب رقیب خورد، انقلاب مورد نظر غرب هم فروپاشید.
اکنون نیز غرب که از در رانده شده در اندیشه است تا این بار از پنجره وارد شود. حمایتهای گسترده غربیها از معترضین اوکراینی و دخالتهای علنی و گستاخانه آنها نشان از آن دارد که غرب یکبار دیگر برای تسلط بر این کشور خیز برداشته است. دامنه این حمایتها، از ارسال کمکهای مالی تا پشتیبانیهای سیاسی از مخالفان و حتی حضور دولتمردان غربی در میان صفوف معترضین اوکراینی امتداد داشته است.
غربیها همزمان، دولت اوکراین را به مجازاتهای مختلف تهدید کرده و خواستار گردن نهادن دولتمردان به خواسته معترضین شدند.
دور تازه اعتراضات در اوکراین از زمانی آغاز شد که ویکتور یانوکوویچ رئیسجمهور این کشور از امضای توافق همکاری با اتحادیه اروپا خودداری کرد. یانوکوویچ در توضیح علت این اقدام خود، اعلام کرد که این توافق برای اوکراین منافعی در بر ندارد بلکه به ضرر اوکراین نیز هست. این موضوع بهانهای شد تا مخالفان به تظاهرات خیابانی، روی آورند و غرب نیز با به راه انداختن هیاهوی تبلیغاتی برای معترضین اشک تمساح بریزد.
غرب که از شکست عوامل داخلی خود طی سالهای اخیر در اوکراین تحقیر شده بود شرایط پدید آمده را فرصتی مناسب یافت تا حملات خود علیه دولت اوکراین را آغاز کند. حضور دولتمردان غربی از جمله مک کین معاون اوباما و کاترین اشتون رئیس سیاست خارجی اروپا در میدان انقلاب کییف و راهپیمائی همراه با تظاهرکنندگان واقعه کم سابقهایست که وقاحت و گستاخی غربیها در دخالت آشکار در امور داخلی اوکراین و قصد آنها برای برهم زدن اوضاع را به روشنی نشان میدهد.
دراین میان، روسیه نیز که سیاستهای غرب را پیشروی در قلمروی سنتی خود میبیند بیکار ننشسته و درصدد سدکردن مداخلات غرب در این منطقه است. روسیه با دعوت یانوکوویچ رئیسجمهور اوکراین در آذر ماه گذشته و اعلام اعطای وام 15 میلیارد دلاری به کییف و نیز امضای توافقنامه گمرکی ارزشمند، به رقابت با غرب در اوکراین برخاست، در حالی که غرب تاکنون تنها حاضر به اعطای وام 700 میلیون دلاری به اوکراین شده است.
روسیه در سال 1384 یکسال پس از انقلاب نارنجی و درست در نیمه زمستان، گاز اوکراین را قطع کرد و بهانه آنرا اختلاف بر سر قیمت عنوان کرد در حالی که مشخص بود منظور انتقام گرفتن از رهبران غربگرای اوکراین است که با حمایت غربیها بر سر کار آمده بودند برای روسیه، اوکراین نه تنها یک همسایه ارزشمند است بلکه خاکریزی در جلوگیری از پیشروی غرب به سمت قلمرو روسها به شمار میرود. وجود پایگاه روسیه در آبهای اوکراین، در دریای سیاه نیز دلیل دیگری برای حساس بودن روسیه درباره سرنوشت اوکراین است.
لاوروف وزیرخارجه روسیه هفته گذشته به غرب هشدار داد به دخالتش در اوکراین پایان دهد. هدف تلاش غرب این است که با تحریک معترضان، آنها را وادار به اقداماتی نماید که واکنش نیروهای امنیتی را برانگیزد و به تنشهای سیاسی اوکراین رنگ خشونت بدهد. حمله معترضان به ادارات دولتی و تصرف تعدادی از وزارتخانهها در چارچوب همین سیاست قرار دارد هر چند با خویشتنداری نیروهای دولتی، این توطئه تاکنون عقیم مانده است.
تحولات اوکراین یکبار دیگر این نکته را مورد تأکید قرار داد که غرب همچنان بر سیاست گذشتهاش و تعیین حاکمان از طریق مداخله در کشورهای دیگر مصمم است و در این مسیر از هیچ اقدامی دریغ نمیکند حتی اگراین سیاست به رسواییهای بزرگی از قبیل برملا شدن پوچی ادعاهای دموکراسی غرب منجر شود.
در مورد اوکراین نکته دیگری نیز وجود دارد که غرب و آمریکا مایل به پذیرفتن آن نیستند. واقعیت این است که اکثر جمعیت اوکراین از غربیها بیزارند و این نظر خود را در انتخابات گذشته که منجر به روی کار آمدن دولت مخالف غرب یانوکوویچ شد، ابراز کردند. از قضا روی کار آمدن دولت متمایل به روسیه در اوکراین زمانی اتفاق افتاد که قدرت در اختیار دولت غربگرا بود و آنها تمام امکانات دولتی را در دست داشتند.
دولت اوکراین در تازهترین اقدام خود، پیشنهاد تقسیم قدرت با مخالفان، از جمله تصدی نخستوزیری را داده و این حرکت دولت، موجب بروز اختلاف در میان مخالفان شده است. جناحهای افراطی که توسط غرب تهییج و تطمیع میشوند اساسا به فکر حل مسالمت آمیز بحران نیستند و تنها هدف آنها سرنگونی دولت کنونی میباشد. آنها با اشاره غربیها مأموریت یافتهاند به هر نحو ممکن جریان حاکم را که روی خوش به غرب نشان نمیدهد از قدرت ساقط کنند. استعفای نخستوزیر، عقبنشینی شورشیان از ساختمانهای دولتی و آغاز مذاکرات برای حل اختلافات، بحران اوکراین را وارد مرحله جدیدی کرده است که ممکن است به بقاء ساختار کنونی حاکمیت منجر شود وتوطئه غرب را عقیم نماید.
اکنون با توجه به شرایطی که قدرتهای استعمارگر غربی در اوکراین به وجود آوردهاند آنچه مدنظر نیست، مصالح و منافع مردم اوکراین است. این قدرتهای سلطهطلب و درندهخو از اینکه اوکراین نیز همچون سایر مناطق مورد توطئه آنها در سراسر جهان، درگیر بحران سیاسی، اقتصادی و حتی جنگ داخلی شود ابائی ندارند، چرا که آنها تنها به منافع نامشروع و اهداف سلطهجویانه خود میاندیشند.
حوادث اوکراین در عین حال این درس را برای کشورها و ملتهای دیگر دارد که استقلال خود را بازیچه دست قدرتهای بیگانه قرار ندهند و روی پای خود بایستند. کشورها باید مشکلات سیاسی خود را خودشان حل کنند تا مجالی برای جولان دادن دولتهای توطئهگر، مداخلهجو و منفعتطلب غرب و شرق فراهم نشود.
روزنامه جمهوری اسلامی
09/11/1392