۱۳۹۲/۰۶/۲۵
–
۱۱۱ بازدید
در عرفان حلقه دنیای بعد از مرگ به صورتی تصویر می شود که مخاطب احساس کند راه مصون ماندن از عذاب های بعد از مرگ، پناه آوردن به عرفان حلقه است. در منابع این گروه آمده است:
در عرفان حلقه دنیای بعد از مرگ به صورتی تصویر می شود که مخاطب احساس کند راه مصون ماندن از عذاب های بعد از مرگ، پناه آوردن به عرفان حلقه است. در منابع این گروه آمده است:
«پس از مرگ انسان در زندگی دنیا تمام کالبد های او اعم از کالبد روان، کالبد جسم، کالبد اختری میمیرند و تنها کالبد ذهنی به حیات خود ادامه می دهد. اما بین هر مرگ تا تولد در زندگی بعدی فاصله ای هست که به آن برزخ می گویند. برزخ هر زندگی درون همان زندگی ست، برای مثال برزخ دنیا درون دنیاست. پس برزخ هر زندگی در همان زندگی است و طبعا برزخ دنیا هم در دنیا است. به محض مرگ، نام ما کالبد ذهنی است . ما لا مکان شده ایم اما هنوز در عالم مکان هستیم (برزخ).»1
اگر از عقیده وی در باب برزخ که ناسازگاری روشنی با ادله نقلی دارد، بگذریم (که قائل شده برزخ در همین دنیاست)؛ آن چه در جملات بالا مورد اذعان نویسنده است؛ باور به این است که حقیقت انسان ها در هنگام مرگ، همان کالبد ذهنی است. عبارت پیش گفته که « به محض مرگ، نام ما کالبد ذهنی است» بیانگر این باور در کلام نویسنده است. بعلاوه وی در جای دیگر صریحا می گوید: « پیش از این بارها بیان شد که آنچه عوام به عنوان روح می شناسند در واقع همان کالبد ذهنی و آرشیو اطلاعات است.»
وی در ادامه می گوید:
« در هنگام مرگ قطعی و به محض این که کالبد ذهنی می خواهد جدا شود، در کسری از ثانیه همه اطلاعات زندگی با جزئیات آن مرور می شود و تمام وابستگی های فرد خود نمایی می کند. کالبد های ذهنی زیادی هستند که تا مدت ها مرگ خود را باور نمی کنند و حتی به خود تجسم می بخشند.»2. جای دیگر آمده است: «پس از مدتی که کالبد ذهنی در برزخ بماند متوجه قابلیتی در خود می گردد که می تواند افرادی را که در فاز منفی (غم، ترس، ناامیدی) هستند را تسخیر کند و دوباره از دریچه چشم آنان در دنیا زندگی کند.»3
در متون آموزشی عرفان حلقه، این نوع از تسخیر هر چند نام تناسخ را با خود ندارد؛ اما نوعی از حلول و برگشت فرد به عالم دنیاست که از تناسخ عادی که در آیین های شرقی ادعا می شود، پیچیده تر و عمیق تر است.
بر خلاف تناسخ عادی که هر روح فقط قادر به تسخیر یک کالبد است؛ برگشت کالبد ذهنی به کالبد دیگران و حلول آن در جسم دیگران چه از نظر تعداد کالبدی که به تسخیر درآمده و چه از نظر نوع کالبد تسخیر شده، محدودیتی ندارد. تا قبل از عرفان حلقه، روحی که طبق تناسخ قرار بود در کالبد دیگران حلول کند، اولا تنها قادر به یک حلول بود و بعلاوه نوع کالبدی که روح به آن تعلق می گرفت، انتخابی نبود و کالبد جدید بنا به قانون کارما به میزان عمل مثبت و یا منفی در زندگی گذشته، تعیین می شد. در عرفان حلقه تصریح شده است:
«یک کالبد ذهنی به دلیل لامکان بودن می تواند همزمان چندین نفر را تسخیر کند و محدودیتی برای تعداد نفراتی که تسخیر می شوند وجود ندارد. اما وقتی با تشعشع دفاعی از بدن یک نفر خارج می شود، از دیگران نیز خارج شده است ».4
«فشار قبر مشمول کسانی می شود که می خواهند دوباره وارد جسم مرده خود شوند.»5
بنا به نصوص دینی، اولا فشار قبر مربوط به آلودگی انسان به گناهان و معاصی است و بعلاوه روح بعد از مفارقت از بدن تلاشی برای برگشت به بدن ندارد و از این جهت روح ارتباطش با عالم دنیا قطع می شود.
«پس از مرگ انسان در زندگی دنیا تمام کالبد های او اعم از کالبد روان، کالبد جسم، کالبد اختری میمیرند و تنها کالبد ذهنی به حیات خود ادامه می دهد. اما بین هر مرگ تا تولد در زندگی بعدی فاصله ای هست که به آن برزخ می گویند. برزخ هر زندگی درون همان زندگی ست، برای مثال برزخ دنیا درون دنیاست. پس برزخ هر زندگی در همان زندگی است و طبعا برزخ دنیا هم در دنیا است. به محض مرگ، نام ما کالبد ذهنی است . ما لا مکان شده ایم اما هنوز در عالم مکان هستیم (برزخ).»1
اگر از عقیده وی در باب برزخ که ناسازگاری روشنی با ادله نقلی دارد، بگذریم (که قائل شده برزخ در همین دنیاست)؛ آن چه در جملات بالا مورد اذعان نویسنده است؛ باور به این است که حقیقت انسان ها در هنگام مرگ، همان کالبد ذهنی است. عبارت پیش گفته که « به محض مرگ، نام ما کالبد ذهنی است» بیانگر این باور در کلام نویسنده است. بعلاوه وی در جای دیگر صریحا می گوید: « پیش از این بارها بیان شد که آنچه عوام به عنوان روح می شناسند در واقع همان کالبد ذهنی و آرشیو اطلاعات است.»
وی در ادامه می گوید:
« در هنگام مرگ قطعی و به محض این که کالبد ذهنی می خواهد جدا شود، در کسری از ثانیه همه اطلاعات زندگی با جزئیات آن مرور می شود و تمام وابستگی های فرد خود نمایی می کند. کالبد های ذهنی زیادی هستند که تا مدت ها مرگ خود را باور نمی کنند و حتی به خود تجسم می بخشند.»2. جای دیگر آمده است: «پس از مدتی که کالبد ذهنی در برزخ بماند متوجه قابلیتی در خود می گردد که می تواند افرادی را که در فاز منفی (غم، ترس، ناامیدی) هستند را تسخیر کند و دوباره از دریچه چشم آنان در دنیا زندگی کند.»3
در متون آموزشی عرفان حلقه، این نوع از تسخیر هر چند نام تناسخ را با خود ندارد؛ اما نوعی از حلول و برگشت فرد به عالم دنیاست که از تناسخ عادی که در آیین های شرقی ادعا می شود، پیچیده تر و عمیق تر است.
بر خلاف تناسخ عادی که هر روح فقط قادر به تسخیر یک کالبد است؛ برگشت کالبد ذهنی به کالبد دیگران و حلول آن در جسم دیگران چه از نظر تعداد کالبدی که به تسخیر درآمده و چه از نظر نوع کالبد تسخیر شده، محدودیتی ندارد. تا قبل از عرفان حلقه، روحی که طبق تناسخ قرار بود در کالبد دیگران حلول کند، اولا تنها قادر به یک حلول بود و بعلاوه نوع کالبدی که روح به آن تعلق می گرفت، انتخابی نبود و کالبد جدید بنا به قانون کارما به میزان عمل مثبت و یا منفی در زندگی گذشته، تعیین می شد. در عرفان حلقه تصریح شده است:
«یک کالبد ذهنی به دلیل لامکان بودن می تواند همزمان چندین نفر را تسخیر کند و محدودیتی برای تعداد نفراتی که تسخیر می شوند وجود ندارد. اما وقتی با تشعشع دفاعی از بدن یک نفر خارج می شود، از دیگران نیز خارج شده است ».4
«فشار قبر مشمول کسانی می شود که می خواهند دوباره وارد جسم مرده خود شوند.»5
بنا به نصوص دینی، اولا فشار قبر مربوط به آلودگی انسان به گناهان و معاصی است و بعلاوه روح بعد از مفارقت از بدن تلاشی برای برگشت به بدن ندارد و از این جهت روح ارتباطش با عالم دنیا قطع می شود.
حمزه شریفی دوست
منابع:
1 تشعشع دفاعی، گروه آموزش مجازی عرفان حلقه، نسخه 4ص 7
2. موجودات غیر ارگانیک ص 40
3. همان ص 43
4. تشعشع دفاعی، متن آموزش مجازی عرفان حلقه، نسخه 4ص 7
5. همان ص 7