خانه » همه » مذهبی » تهران در محاصره مال ها!

تهران در محاصره مال ها!

 کیارش‌کاظمی، دانش آموخته طراحی شهری دانشگاه تهران در نوشتار پیش رو کوشیده تا مال‌ها، این فضاهای پرتشتت را به طور مشخص از دو نظرگاه مورد تامل قرار دهد؛ یکی جامعه شناسی فضا و دیگری تولید فضا. کاظمی در انتخاب مراکز خرید مورد بررسی‌اش به سراغ آن مراکزی در تهران رفته که نسبتی با تجربه شخصی و زیسته‌‌اش داشته‌اند و این مهم سبب شده تا نوشتار و کاظمی به سمت و سوی یک متن دست اولی میل کند.
 
مال‌ها از یک سو به مثابه بازار و خیابان، فضای تجارت کالاها هستند و از سوی دیگر با توجه به فضای تفریحی که فراهم می آورند، شباهت‌هایی به فضاهای پارک‌ها پیدا می‌کنند. این فضاهای رو به توسعه شهری گاه به فضایی امنیتی می­‌مانند که رفتار و اعمال مراجعه کنندگان را کنترل می­‌کنند، فضای پیرامونی خود را نادیده می­‌گیرند، در اطراف خود، ترافیک و آلودگی و … را پدید می­‌آورند و گاه به جذاب، پویا و امن­‌ترین فضاهای شهر بدل می‌­شوند که خیل عظیمی از گروه­‌های جامعه را به خود فرا می­‌خوانند.
 
یکم: جامعه شناسی فضا
مال­‌ها از یک طرف فضای شهری را مصرف و از طرفی دیگر با تولید فضایی نو، خود مصرف می‌­شوند. از منظر جامعه شناسی فضا، فضای مال­‌ها آنگونه که مصرف م‌ی­شوند، مورد بررسی قرار می­‌گیرند. از این رو، مال‌­ها دو گروه هدف را در خود جای می­‌دهند: یکی مصرف­ کنندگان و دیگری پرسه‌زنان شهر.
دسته اول یا مصرف­ کنندگان مال­‌ها به دلیل ماهیت تجاری این مراکز و برای خرید مستقیم به آن­ها مراجعه دارند اما در بررسی رفتار دسته دوم مشاهده می­‌شود که پرسه‌­زنان شهری فضای مال­‌ها را بدون توجه به کالایی که در آن به فروش می‌­رسد، می­‌خواهند به عبارتی این گروه دوم به طور مشخص مصرف کننده فضای مال­‌ها هستند. این گروه به تمام مکان­‌ها این مال­‌ها و یا مراکز خرید سرک می­‌کشند و وقت می­‌گذرانند. آنچه که سبب جذب مصرف­ کنندگان و پرسه­‌زنان به این فضاها می­‌شود اگرچه یکدست نبوده و نیست اما اشتراکاتی از جمله امنیت فضایی، وجود آسایش اقلیمی، بهره­ مندی از خدمات متنوع و برگزاری رویدادها و امکان پرسه و تفریحی است. تفریحی که با توجه به شرایط موجود جامعه،‌امکان بسط و توسعه آن در خیابان­‌ها به عنوان فضای رقیب مال­‌ها اندک بوده و با مشکلات متعددی به خصوص برای خرده فرهنگ جنسی زنان همراه است.
 
دوم: تولید فضا
مال­‌ها از نگاه شیوه تولید فضا، حق ­بر ­شهر و فضایی که مصرف کرده­‌اند تا فضایی نو را بیآفرینند، در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. مال­‌ها، فضاهایی هستند که جامعه سرمایه‌­داری در پیوند با گروه­‌ها قدرت منجر به تولید آنان می­‌شوند. تاریخچه فضاهای تولید شده توسط جامعه سرمایه­‌داری به خوبی نشان می­‌دهد که چنین فضاهای به طور عمده فضاهایی دور انداختنی هستند. ساخت مجتمع­‌های تجاری نو، نابودی مجتمع‌­های تجاری پیشین و پاساژهای قدیمی را در پی دارد. این روند نابودی در تهران نیز کاملا نمایان است. به عنوان مثالی بر این روند، می­‌توان به ناکارآمدی مجتمع تجاری تندیس (واقع در محله تجریش تهران) در مقابل مجتمع تازه ساخت ارگ تجریش اشاره کرد.
 
 
مجتمع تجاری تندیس که در دهه 80 از رونق فراوانی برخوردار بود، چند سالی است با ساخت ارگ تجاری تجریش رونق خود را از دست داده است. نمونه دیگر این ادعا، پاساژ صدف واقع در محله اقدسیه تهران است. روزگاری این پاساژ که قدیمی­‌ترین مجتمع تجاری در محله اقدسیه بود، محل خلق خاطره برای جوانان دهه 50 و 60 و یکی از پر رونق­و سرزنده‌­ترین فضاهای شهری ساکنان منطقه بود که از قضا ارتباط مطلوبی با خیابان‌­های مجاور و محله­ خود برقرار نموده بود. پس از آن، در اواسط دهه 80 مجتمع تجاری اقدسیه درست رو به روی پاساژ صدف بنا شد. با ساخت مجتمع تجاری اقدسیه، از سرزندگی پاساژ صدف و ضلعی که پاساژ در آن قرار گرفت، کاسته شد و جمعیت جذب مجتمع تجاری نو شدند. پس از آن، در اوایل سال 96 مجتمع تجاری آواسنتر در فاصله­‌ای کوتاه از پاساژ صدف و مجتمع تجاری اقدسیه بنا شد. با ساخت مجتمع آواسنتر، پاساژ صدف و مجتمع اقدسیه­، رو به استحصال نهادند و سرزندگی­‌ که در آنان وجود داشت، به طور کامل از میان رفت. در حال حاضر مجتمع اطلس مال در نزدیکی سه مجتمع یاد شده در حال ساخت است و انتظار می‌ر‌ود، آنچه بر سر پاساژ صدف و مجتمع اقدسیه آمد در آینده­ای نه چندان دور بر سر آواسنتر بیاید. مجتمع اطلس مال، که اندکی به افتتاح آن باقی مانده، دید به آسمان را از پارک نیاوران بسیار محدود می­‌کند و در آینده­ای نزدیک، زمین را هم با انباشت اتومبیل و ترافیک سنگین از محله اقدسیه ـ نیاوران خواهد گرفت و از سوی دیگر، دیری نخواهد پایید که این مجتمع، سایر پاساژها و مراکز تجاری محله را به مراکزی متروک بدل خواهد کرد.
همانطور که در دو روند یاد شد مشهود بود؛ مال‌­ها، فضای تولید شده توسط جامعه سرمایه‌­داری هستند که مطابق میل سرمایه‌­داران ساخته و جانمایی می‌­شود، فضایی­‌هایی دور انداختنی که بر پایه قانون تملک و ارزش مبادله بنا شده­‌اند و به شهر و خواست عمده ساکنین توجهی ندارند. فضای این مراکز تجاری در مقابل فضای خیابان قرار می­‌گیرد و خیابان‌­ها را در آینده‌­ای نه چندان دور به فاضلاب­‌های شهری بدل می­‌کند؛ چرا که با گسترش چنین مراکزی، توسعه بر پایه اتومبیل گسترش می­‌یابد. بدین صورت که شخص در پارکینگ شخصی خود سوار اتومبیل خود شده، از خیابان‌­ها صرفا عبور می­‌کند و در نهایت در پارکینگ مجتمع تجاری توقف می­‌کند. با گسترش روند فوق و با رشد قارچگونه­‌ای که اینگونه مراکز تجاری در سراسر ایران و بخصوص در تهران دارند، فضاهایی که جامعه سرمایه­‌داری با تکیه بر قانون تملک و ارجحیت ارزش مبادله ار ارزش استفاده تولید می­‌کند، شهر را نابود خواهد کرد.
ترافیکی که مال­‌ها در اطراف خود ایجاد می­‌کنند، هوایی که بر اثر ترافیک اطراف آلوده می­‌کنند، آسمانی که در پشت قامت این مجتمع­‌ها از نگاه‌­ها دور می‌­ماند و … همه و همه حق­‌هایی است که از ساکنین نسبت به شهرشان پایمال گشته است. مال­‌ها که به مانند کالاهایی تجاری شهرها را دریده­‌اند، حتی اجازه ورود بسیاری از نوجوانان و افراد فقیر جامعه را به خود نمی‌­دهند؛ چراکه این فضاها بر خلاف ظاهر عمومی شان فضاهایی خصوصی هستند و از این رو به آنان فضاهای شبه عمومی نیز می­‌گویند. کنترل فضایی مال‌ها تا اندازه‌ای پیش می رود که حتی عکاسی از فضای یک مال نیز نیاز به دریافت مجوز از مالک آن دارد.
 
سخن پایانی
اما چه فضایی می‌­تواند ماندگار باشد و به مکانی به یاد ماندنی و خاطرانگیز برای تمامی ادوار بدل گردد؟ بر اساس انگاره‌­های لوفور، به نظر می­‌رسد فضایی که بر پایه اصالت (قدرت) شکل گرفته است به مراتب ماندگارتر از فضایی است که بر پایه سرمایه‌­داری شکل گرفته است. این امر به خصوص در میدان نقش جهان اصفهان کاملا مشهود است که روزی مکان اقامت شاه و برگزاری بازی چوگان و دگر روز مکان حجره‌ها و مغازه‌ها و کارگاه‌های صنایع خلاق اصفهان است و برخلاف مال‌ها عملکرد خود را در گذر زمان از دست نداده است. چنین فضایی، واجد کیفیت انعطاف پذیری است و قابلیت پذیرش انگاره­‌های دوره­‌های مختلف را دارد. فضای تولید شده بر پایه اصالت در غرب به فضاهای شهری تولید شده بر پایه قدرت حاکم است و از آنجایی که قدرت حاکم بر پایه اصالت تعیین شده است، در اصطلاح به آن فضای تولید شده بر پایه اصالت گویند. در دنیای امروز، قدرت تولید فضا در دست سرمایه‌دار و نظام سرمایه‌داری است. اما با توجه به مردود بودن انگاره اصالت (با وجود تولید فضای ماندگار) و همچنین تولید نامطلوب حاصل از انگاره سرمایه‌داری، چه روندی برای تولید فضا در حال حاضر مطلوب تر به نظر می­‌رسد؟ بر پایه انگاره­‌های لوفوری، به نظر می‌­رسد، اهتمام به ارزش استفاده و توجه به خواست استفاده­‌ کنندگان از فضای شهری می­‌تواند فضای ذهنی شهروندان را به فضای ذهنی شهرسازان نزدیک­تر گرداند و فضایی به مراتب مطلوب‌تر، ماندگارتر و نیز انعطاف پذیرتری را نسبت به فضایی که بر اساس ارزش مبادله و انگاره سرمایه داری شکل می‌گیرد، پدید آورد.
 کیارش کاظمی
منابع:
– کاظمی، عباس. (1392). «پرسه زنی و زندگی روزمره ی ایرانی»، نشریه ی فرهنگ جاوید، چاپ اول، ویراست دوم: 1392، تهران.
– کاظمی، کیارش (1395). «شد تجارت اساس آبادی؛ روایتی از نفوذ مراکز تجاری در میدان تجریش»، نشریه جستارهای شهرسازی، دوره دوم، شماره ی دوم (پیاپی 46)، صص 48-57.
Lefebvre, H. (1991 [1974]). The production of space (D. Nicholson-Smith, Trans.). Oxford: Blackwellnn –
 Lefebvre, H. (1996). Writing on cities (E. Kofman & E. Lebas, Trans.). Oxford: Blackwell –

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد