خانه » همه » مذهبی » تواضع کوه طور و محل مناجات شدن

تواضع کوه طور و محل مناجات شدن


تواضع کوه طور و محل مناجات شدن

۱۳۹۲/۰۸/۱۳


۲۳۸ بازدید

ظاهراً در روایتی به این مضمون آمده که خداوند به این علّت کوه طور را برای محلّ مناجات خود برگزید که آن کوه نسبت به سایر کوه‌ها متواضع‌تر بود. اصل این روایت چیست و در چه منبعی آمده؟

روایت مورد سوال در بحار الانوار از عده الداعی نقل شده است :وَ رُوِیَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَوْحَى إِلَى مُوسَى عَلَیْهِ السَّلَامُ أَنِ اصْعَدِ الْجَبَلَ لِمُنَاجَاتِی وَ کَانَ هُنَاکَ جِبَالٌ فَتَطَاوَلَتِ الْجِبَالُ وَ طَمِعَ کُلٌّ أَنْ یَکُونَ هُوَ الْمَصْعُودَ عَدَا جَبَلًا صَغِیراً احْتَقَرَ نَفْسَهُ وَ قَالَ أَنَا أَقَلُّ مِنْ أَنْ یَصْعَدَنِی نَبِیُّ اللَّهِ لِمُنَاجَاةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنِ اصْعَدْ ذَلِکَ الْجَبَلَ فَإِنَّهُ لَا یَرَى لِنَفْسِهِ مَکَاناً .(بار الأنوار (ط – بیروت)، ج 13، ص: 361عدّة الداعی: 126)
روایت شده است که خداى تعالى به حضرت موسى (علیه السلام ) وحى کرد: براى مناجات من بر فراز کوه بر آى . تمام کوهها گردن کشیدند و هر یک خود را قابل براى این کار دانستند غیر از کوه طور که خود را حقیر شمرد و با خود گفت من کوچکتر از آنم که پیغمبر خدا براى مناجات پروردگار جهانیان بر فراز من آید، سپس خداوند تبارک و تعالى به حضرت موسى (علیه السلام ) وحى کرد: بر این کوه بر آى ؛ زیرا آن براى خود مرتبه اى نمى بیند.
روایت ذیل نیز در باره کوه جودی در کافی نقل شده که مشابه حدیث مورد سوال است :
أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى ع فِی السَّنَةِ الَّتِی قُبِضَ فِیهَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا لَکَ ذَبَحْتَ کَبْشاً وَ نَحَرَ فُلَانٌ بَدَنَةً «1» فَقَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ نُوحاً ع کَانَ فِی السَّفِینَةِ وَ کَانَ فِیهَا مَا شَاءَ اللَّهُ وَ کَانَتِ السَّفِینَةُ مَأْمُورَةً فَطَافَتْ بِالْبَیْتِ وَ هُوَ طَوَافُ النِّسَاءِ وَ خَلَّى سَبِیلَهَا نُوحٌ ع فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى الْجِبَالِ أَنِّی وَاضِعٌ سَفِینَةَ نُوحٍ عَبْدِی عَلَى جَبَلٍ مِنْکُنَّ فَتَطَاوَلَتْ وَ شَمَخَتْ «2» وَ تَوَاضَعَ الْجُودِیُ وَ هُوَ جَبَلٌ عِنْدَکُمْ فَضَرَبَتِ السَّفِینَةُ بِجُؤْجُؤِهَا الْجَبَل ….(لکافی (ط – الإسلامیة)، ج 2، ص: 124)
ابو بصیر گوید: در سال وفات امام صادق علیه السلام خدمت موسى بن جعفر علیه السلام رسیدم و عرضکردم قربانت، چرا شما گوسفندى کشتید، در صورتى که فلانى شتر کشت؟ فرمود: اى ابا محمد؟ همانا نوح علیه السلام در کشتى نشست و هر چه خدا خواهد در کشتى بود (انسان و حیوان و متاع بسیارى بود) و کشتى مأموریت داشت و گرد خانه کعبه طواف کرد و همان طواف نساء بود و نوح علیه السلام کشتى را بخود واگذاشته بود خداى عز و جل بکوهها وحى فرمود: که من کشتى بنده ام نوح را روى یکى از شما مینهم، کوهها گردن کشیدند و سرافرازى کردند، ولى کوه جودى فروتنى کرد، و آن کوهى است نزد شما، پس کشتى سینه بر آن کوه گذاشت….

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد