۱۳۹۲/۰۴/۲۳
–
۱۸۵ بازدید
حقّ الناس بر دو گونه است.
۱. حقّ مالی : که در حدّ امکان باید به صاحبش پرداخت شود یا رضایت او جلب گردد. و اگر صاحب مال مرده باشد باید حقّ مورد نظر به ورثه ی قانونی او پرداخت شود. امّا اگر به هیچ وجه امکان بازگرداند مال به آن شخص یا ورثه اش وجود ندارد باید آن را در حقّ او صدقه داد. البته احتیاط آن است که صدقه دادن آن مال با اجازه حاکم شرع (مرجع تقلید ) یا نماینده ی قانونی حاکم شرع باشد. از طریق تلفن دفاتر مراجع نیز می توان چنین اجازه ای را گرفت.
۲. حقّ غیرمالی : که آن هم بر دو گونه است.یا دارای قصاص و دیه و امثال این گونه مجازاتهاست مثل کشتن کسی ، زخمی نمودن کسی و …
حقّ الناس بر دو گونه است.
1. حقّ مالی : که در حدّ امکان باید به صاحبش پرداخت شود یا رضایت او جلب گردد. و اگر صاحب مال مرده باشد باید حقّ مورد نظر به ورثه ی قانونی او پرداخت شود. امّا اگر به هیچ وجه امکان بازگرداند مال به آن شخص یا ورثه اش وجود ندارد باید آن را در حقّ او صدقه داد. البته احتیاط آن است که صدقه دادن آن مال با اجازه حاکم شرع (مرجع تقلید ) یا نماینده ی قانونی حاکم شرع باشد. از طریق تلفن دفاتر مراجع نیز می توان چنین اجازه ای را گرفت.
2. حقّ غیرمالی : که آن هم بر دو گونه است.یا دارای قصاص و دیه و امثال این گونه مجازاتهاست مثل کشتن کسی ، زخمی نمودن کسی و … یا دارای اینگونه مجازاتها نیست مثل غیبت نمودن ، خشم گرفتن بر کسی به ناحقّ و امثال این امور که در هر دو حالت عفو نمودن آنها از طرف خدا ، منوط به بخشش یا رضایت صاحب حقّ است.
در مورد اوّل یا باید تن به قصاص و دیه و امثال آن که شرع تعیین نموده داد یا طرف مقابل را به نوعی راضی نمود تا از حقّ خود درگذرد. در مورد دوم نیز تا آنجا که مفسده ای در پی نداشته باشد باید از صاحب حقّ طلب بخشش نمود و رضایت او را جلب کرد ؛ امّا اگر عذرخواهی از او موجب فساد و اختلاف و کدورت و امثال اینها می شود صرف توبه به درگاه خدا و طلب عفوّ و احسان از جانب خدا برای صاحب حقّ کافی است.
1. حقّ مالی : که در حدّ امکان باید به صاحبش پرداخت شود یا رضایت او جلب گردد. و اگر صاحب مال مرده باشد باید حقّ مورد نظر به ورثه ی قانونی او پرداخت شود. امّا اگر به هیچ وجه امکان بازگرداند مال به آن شخص یا ورثه اش وجود ندارد باید آن را در حقّ او صدقه داد. البته احتیاط آن است که صدقه دادن آن مال با اجازه حاکم شرع (مرجع تقلید ) یا نماینده ی قانونی حاکم شرع باشد. از طریق تلفن دفاتر مراجع نیز می توان چنین اجازه ای را گرفت.
2. حقّ غیرمالی : که آن هم بر دو گونه است.یا دارای قصاص و دیه و امثال این گونه مجازاتهاست مثل کشتن کسی ، زخمی نمودن کسی و … یا دارای اینگونه مجازاتها نیست مثل غیبت نمودن ، خشم گرفتن بر کسی به ناحقّ و امثال این امور که در هر دو حالت عفو نمودن آنها از طرف خدا ، منوط به بخشش یا رضایت صاحب حقّ است.
در مورد اوّل یا باید تن به قصاص و دیه و امثال آن که شرع تعیین نموده داد یا طرف مقابل را به نوعی راضی نمود تا از حقّ خود درگذرد. در مورد دوم نیز تا آنجا که مفسده ای در پی نداشته باشد باید از صاحب حقّ طلب بخشش نمود و رضایت او را جلب کرد ؛ امّا اگر عذرخواهی از او موجب فساد و اختلاف و کدورت و امثال اینها می شود صرف توبه به درگاه خدا و طلب عفوّ و احسان از جانب خدا برای صاحب حقّ کافی است.